مقداری دوستان من یا درگیر سبک زندگی همجنسگرایان بوده اند ، یا اکنون در آن زندگی می کنند. من آنها را كمتر دوست ندارم (گرچه از نظر اخلاقي نمي توانم با برخي از انتخاب هاي آنها موافق باشم.) براي هر كدام نيز به شكل خدا ساخته شده است.
اما این تصویر می تواند زخمی شود. در حقیقت ، در همه ما در درجات و تأثیرات مختلف زخمی شده است. بدون استثنا ، داستانهایی که من در طول سالها از دوستانم و از دیگران که در سبک زندگی همجنسگرایان گرفتار شده اند ، شنیده ام: یک زخم عمیق والدین. اغلب اوقات ، چیزی قابل توجه در رابطه با آنها پدر اشتباه رفته است او یا آنها را رها کرده ، غایب ، بدرفتار بوده یا به راحتی حضور در خانه را نداشته است. گاهی اوقات ، این امر با یک مادر مسلط همراه است ، یا مادری که مشکلات جدی خودش مانند الکل ، مواد مخدر یا سایر عوامل را دارد.
من سالها حدس زدم که زخم والدین یکی از مهمترین عوامل در تعیین گرایش به همجنسگرایی است. یک مطالعه اخیر اکنون اکثراً از این موضوع پشتیبانی می کند.
این مطالعه از یک نمونه مبتنی بر جمعیت با بیش از دو میلیون دانمارکی در سنین 18 تا 49 سال استفاده کرد. دانمارک اولین کشوری بود که "ازدواج همجنسگرایان" را قانونی اعلام کرد ، و به دلیل تحمل آن در مورد سبک های مختلف زندگی جایگزین شناخته شده است. به همین ترتیب ، همجنس گرایی در آن کشور ننگ کمی به همراه دارد. در اینجا برخی از یافته ها آورده شده است:
• مردانی که با همجنسگرایی ازدواج می کنند به احتمال زیاد در خانواده ای با روابط ناپایدار والدین - به ویژه پدران غایب یا ناشناخته یا والدین مطلقه - تربیت شده اند.
• میزان ازدواج همجنسگرایان در بین زنانی که در دوران بلوغ مرگ مادرانه را تجربه کرده اند ، زنانی که مدت کوتاهی ازدواج والدین دارند و زنانی که مدت طولانی زندگی مشترک در غیاب مادر و پدر را دارند ، افزایش یافته است.
• زنان و مردان با "پدران ناشناخته" به طور قابل توجهی کمتر از همسن و سالان خود با پدران شناخته شده ازدواج می کنند.
• در مردانی که در دوران کودکی یا نوجوانی مرگ والدین را تجربه کرده اند ، میزان ازدواج دگرجنسگرایانه به طور قابل توجهی پایین تر از همسن و سالانی است که والدین هر دو در هجدهمین سالگرد تولدشان زنده بودند.
• هرچه مدت ازدواج والدین کوتاهتر باشد ، احتمال ازدواج همجنسگرایانه بیشتر است.
• مردانی که والدین آنها قبل از تولد 6 سالگی خود طلاق گرفتند ، 39٪ بیشتر از همسن و سالهای ازدواج والدین دست نخورده احتمال ازدواج همجنسگرایانه داشتند.
ارجاع: "روابط خانوادگی دوران کودکی ازدواج های همجنسگرایانه و همجنسگرایان: یک مطالعه هم گروه ملی از دو میلیون دانمارکی ،”توسط مورتن فریش و آندرس هوید ؛ بایگانی رفتار جنسی 13 اکتبر 2006. برای مشاهده یافته های کامل ، به این قسمت بروید: http://www.narth.com/docs/influencing.html
نتیجه گیری
نویسندگان این تحقیق نتیجه گرفتند ، "هر چه ترکیبات ترجیحات جنسی و انتخابهای زناشویی فرد را تعیین کند ، مطالعه ما براساس جمعیت نشان می دهد که تعاملات والدین مهم است."
این تا حدی توضیح می دهد که چرا بسیاری از مردان و زنان دارای جذابیت های همجنسگرایانه که بدنبال بهبودی بوده اند ، توانسته اند "سبک زندگی همجنس گرایان" را ترک کرده و سبک زندگی طبیعی و دگرجنسگرایانه را داشته باشند. التیام زخم والدین به فرد اجازه داده است كه كسانی را كه در مسیح هستند بازیابی كند و كسی را كه آنها را آفریده است هنوز ، برای برخی ، روند بهبودی طولانی و دشوار است و بنابراین کلیسا از ما می خواهد که از افراد همجنس باز با "احترام ، دلسوزی و حساسیت" پذیرایی کنیم.
و با این حال ، کلیسا همان عشق را به هر کسی که با احساساتی مغایر با قانون اخلاقی خدا مبارزه می کند ، اصرار می کند. امروزه شیوع اعتیاد به الکل ، اعتیاد به پورنوگرافی و سایر روان پریشی های نگران کننده ای وجود دارد که خانواده را از بین می برد. كلیسا همجنسگرایان را جدا نمی كند ، بلكه با همه ما تماس می گیرد ، زیرا همه ما گناهكار هستیم و همه درجاتی از بردگی را تجربه می كنیم. اگر چیزی وجود داشته باشد ، کلیسای کاتولیک خود را به نمایش گذاشته است ثابت بودن در حقیقت ، در طول قرن ها تغییر نکرده است. زیرا حقیقت اگر امروز درست باشد نمی تواند حقیقت باشد ، اما فردا دروغ است.
این چیزی است که آن را برای بعضی ها ، سخت حقیقت است.
کلیسا… قصد دارد همچنان صدای خود را در دفاع از بشریت بلند کند ، حتی اگر سیاست های دولت ها و اکثریت افکار عمومی در جهت مخالف حرکت کنند. حقیقت ، در واقع ، قدرت را از خود می گیرد و نه از میزان رضایت آن. - POPE BENEDICT XVI ، واتیکان ، 20 مارس 2006
