ببر در قفس

 

مراقبه زیر بر اساس خوانش انبوه امروز اولین روز از ظهور 2016 است. برای اینکه یک بازیکن موثر در ضد انقلاب، ابتدا باید یک واقعیت داشته باشیم انقلاب قلب... 

 

I مثل ببر در قفس هستم

از طریق غسل تعمید ، عیسی در زندان من را باز کرده و مرا آزاد کرده است ... و با این وجود ، می بینم که در همان لبه گناه گام برمی دارم. در باز است ، اما من بی سر و صدا به بیابان آزادی نمی دوم ... دشت های شادی ، کوه های خرد ، آب های طراوت ... من می توانم آنها را از دور ببینم ، و با این حال خودم زندانی می مانم . چرا؟ چرا من اجرا کن؟ چرا مردد هستم؟ چرا من در این شیار کم عمق گناه ، خاک ، استخوان و زباله می مانم ، قدم به عقب و جلو ، عقب و جلو می روم؟

چرا؟

پروردگارا شنیدم که قفل در را باز می کنی. من یک نگاه اجمالی به چهره عشق تو ، آن دانه امید پیدا کردم وقتی گفتی ، "می بخشمت." من می دیدم که تو چرخیده ای و راهی را از بین علف های بلند و بوته های آتش نشانی - راهی مقدس - شعله ور می کنی. دیدم که روی آب قدم می زدی و از میان درختان سر به فلک کشیده رد می شوی ... و سپس کوهنوردی را شروع می کنی تو برگشتی و با چشمانی عاشقانه که روح من نمی تواند فراموش کند ، دستت را دراز کردی ، به من اشاره کردی و زمزمه کردی ، "بیا ، دنبال کن"سپس ابری لحظه ای مکان شما را پوشاند و وقتی حرکت کرد ، شما دیگر آنجا نبودید ، دیگر رفته بودید ... همه به جز پژواک سخنانتان: بیا دنبالم

 

گرگ و میش

قفس باز است. من آزادم

برای آزادی مسیح ما را آزاد کرد. (گال 5: 1)

... و با این حال من نیستم. وقتی یک قدم به سمت در میروم ، نیرویی مرا عقب می کشد؟ این چیه؟ این طناب کشی چیست که مرا به خود جلب می کند ، این کششی است که مرا دوباره به درون فرو رفتگی های تاریکی اغوا می کند؟ برو بیرون! من گریه می کنم ... و با این حال ، ناهمواری نرم ، فرسوده ، آشنا ... آسان است.

اما بیابان! به نوعی ، من دانستن من برای بیابان ساخته شده ام. بله ، من برای آن ساخته شده ام ، نه این شیار! و اما ... وحشی ناشناخته است. سخت و ناهموار به نظر می رسد. آیا مجبورم بدون لذت زندگی کنم؟ آیا مجبور خواهم شد از آشنایی ، راحتی سریع ، سهولت این شیار صرف نظر کنم؟ اما این توخالی که پوشیده ام گرم نیست - سرد است! این شیار تاریک و سرد است. من به چی فکر می کنم؟ قفس باز است. احمقت را بدو! به بیابان بدوید!

چرا من دویدن ندارم؟

چرا من گوش دادن به این شیار؟ من چیکار می کنم من چیکار میکنم؟ من عملا می توانم آزادی را بچشم. اما من ... من فقط انسان هستم ، من فقط انسان هستم! تو خدا هستی می توانید روی آب قدم بزنید و از کوه ها بالا بروید. تو نیستی واقعا یک مرد شما گوشت ساخته خدا هستید. آسان! آسان! از درد و رنج انسان سقوط کرده چه می دانید؟

صلیب.

کی آن حرف را زد؟

صلیب.

ولی…

صلیب.

از آنجا که خود او از طریق آنچه رنج می برد مورد آزمایش قرار گرفته است ، بنابراین می تواند به کسانی که تحت آزمایش هستند کمک کند. (هبر 2:18)

تاریکی در حال سقوط است. پروردگار صبر می کنم تا فردا صبر می کنم و سپس دنبالت می شوم.

 

شب نبرد

از این متنفرم. من از این شیطنت متنفرم از بوی این غبار کثیف متنفرم.

من تو را برای آزادی آزاد کردم!

عیسی آن تو هستی ؟! عیسی؟

مسیر با ایمان طی می شود. ایمان منجر به آزادی می شود.

چرا نمی آیی من را بگیر مسیر… روت. مسیر… شکاف

بیا دنبالم

چرا نمی آیی من را بگیر عیسی؟

قفس باز است.

اما من ضعیف هستم دوست دارم ... من به گناهانم جلب شده ام. ایناهاش. این حقیقت است. من این شیار را دوست دارم من آن را دوست دارم ... من از آن متنفرم. من آن را می خواهم نه من نمی کنم نه من نمی کنم! وای خدا کمکم کنید! به من کمک کن عیسی!

من نفسانی هستم ، به بردگی گناه فروخته شده ام. کاری که می کنم ، نمی فهمم. زیرا من آنچه را که می خواهم انجام نمی دهم ، بلکه کاری را که از آن متنفرم انجام می دهم ... من در اعضای خود اصل دیگری را می بینم که با قانون ذهن من در جنگ است و مرا به اسارت قانون گناه که در اعضای من زندگی می کند می برد. بدبختی که من هستم! چه کسی مرا از این بدن فانی نجات خواهد داد؟ خدا را به واسطه پروردگار ما عیسی مسیح سپاسگزاریم. (روم 7: 14-15 ؛ 23-25)

بیا دنبالم

چگونه؟

... از طریق عیسی مسیح ، پروردگار ما. (روم 7:25)

منظورت چیه؟

هر قدم از قفس اراده من ، راه من ، دستورات من است - یعنی حقیقت. من حقیقت هستم ، و حقیقت تو را آزاد خواهد کرد. راهی است که باید طی کنید و به زندگی منجر می شود. من راهی هستم که حقیقت و زندگی است.

... از طریق عیسی مسیح ، پروردگار ما. (روم 7:25)

پس چه کاری باید انجام دهم؟

دشمن خود را ببخشید ، به دارایی همسایه خود طمع نکنید ، به بدن دیگری با شهوت نگاه نکنید ، بطری را پرستش نکنید ، بعد از غذا هوس نکنید ، با خود نجس نباشید ، مادیات را خدای خود نکنید. خواسته های گوشت خود را که با اراده من ، راه من ، دستورات من مخالف است ، برآورده نکنید.

پروردگار عیسی مسیح را بپوش ، و خواسته های نفسانی را فراهم نکن. (روم 13:14)

من لرد را امتحان می کنم ... اما چرا من در راه پیشرفت نمی کنم؟ چرا من در این شیار گیر کرده ام؟ 

زیرا شما برای گوشت تأمین می کنید.

منظورت چیه؟

با گناه دادرسی با شیطان می رقصید. شما با فاجعه معاشقه می کنید.

اما پروردگار ... من می خواهم از گناه خود آزاد شوم. من می خواهم از این قفس آزاد شوم.

قفس باز است. مسیر تعیین شده است. این راه است ... راه صلیب. 

منظورت چیه؟

راه آزادی راه انکار نفس است. این انکار این نیست که کیستی بلکه کیستی که نیستی. شما ببر نیستید! تو بره کوچک من هستی اما شما باید لباس واقعی خود را انتخاب کنید. شما باید مرگ خودخواهی ، امتناع از دروغ ، مسیر زندگی ، مقاومت در برابر مرگ را انتخاب کنید. این برای انتخاب من است (خدای شما که شما را تا آخر دوست دارد!) ، اما همچنین برای انتخاب شماست! - شما کی هستید ، که در من هستید. راه صلیب تنها راه ، راه آزادی ، راه زندگی است. این شروع از وقتی شروع می شود که شما کلماتی را که من قبل از راه صلیب خودم بیان کردم ، خودتان بسازید:

نه آنچه خواهم بلکه آنچه شما خواهی بود. (مارک 14:36)

من چه کار کنم؟

پروردگار عیسی مسیح را بپوش ، و خواسته های نفسانی را فراهم نکن. (روم 13:14)

منظورت چیه؟

فرزندم هیچ استثنایی نکنید! نگاه به زن زیبا را بدزد! از نوشیدنی که شما را به ناامیدی می کشد خودداری کنید! نه به لبهایی که شایعه سازی و از بین رفتن می شود نه! لقمه ای را که باعث پرخوری شما می شود ، برگردانید! کلمه ای را که جنگ را آغاز می کند نگه دارید! از استثنایی که قانون را نقض می کند خودداری کنید!

پروردگار ، این بسیار طاقت فرسا به نظر می رسد! حتی کوچکترین گناهان من ، استثناهای کوچکی که می گذارم ... حتی اینها?

من خواستارم زیرا آرزوی خوشبختی شما را دارم! اگر با گناه دادرسی کنید ، در رختخواب او دراز خواهید کشید. اگر با شیطان برقصید ، انگشتان پای شما را خرد می کند. اگر با یک فاجعه معاشقه کنید ، ویرانی به شما سر می زند ... اما اگر مرا دنبال کنید ، آزاد خواهید شد.

پاکی قلب. این همان چیزی است که شما از من می خواهید؟

نه ، فرزند من این همان چیزی است که من ارائه می دهم! بدون من نمی توانید کاری انجام دهید.

چگونه پروردگار؟ چگونه می توانم پاک قلب شوم؟

... برای خواسته های نفسانی پیش بینی نکنید.

اما من ضعیف هستم این اولین خط نبرد است. اینجاست که من شکست می خورم. کمکم نمی کنید؟

به شکاف نگاه نکنید و به گذشته خود نگاه نکنید. نه به راست نگاه کنید و نه به چپ. به من نگاه کن ، فقط به من

اما من نمی توانم شما را ببینم!

فرزند من ، فرزند من ... آیا من قول ندادم که هرگز تو را رها نکنم؟ من اینجام!

 

سگ

اما مثل هم نیست می خواهم ببینم صورتت.

مسیر با ایمان طی می شود. اگر بگویم من اینجا هستم ، پس من اینجا هستم. آیا مرا در جایی که هستم جستجو می کنی؟

بله پروردگار کجا باید برم؟

به خیمه ای که من به تو نگاه می کنم. به کلمه من جایی که با شما صحبت می کنم به اعتراف جایی که شما را می بخشم. کمترین جایی که من شما را لمس می کنم. و به اتاق داخلی قلب شما که هر روز در راز نماز با شما ملاقات خواهم کرد. این است که چگونه می خواهم به تو کمک کنم ، بره من. این همان چیزی است که وقتی سنت پل می گوید:

... از طریق عیسی مسیح ، پروردگار ما.

از طریق آن مجاری فضل ، من از طریق روح و کلیسای خود ، که بدن من است ، فراهم آورده ام.

پس از من جستجوی من ، انجام اراده من ، اطاعت از دستورات من ، معنای سنت پل است:

... برای پوشیدن خداوند عیسی مسیح.

قرار دادن عشق است. عشق لباس شما واقعی است ، آن شخصی که برای بیابان ساخته شده است ، نه قفس گناه. این است که ببر گوشت را بریزید و پشم بره خدا را که در تصویر او آفریده اید ، بپوشید.

می فهمم پروردگار. من در قلب قلبم می دانم آنچه شما می گویید درست است -که من برای بیابان آزادی ساخته شده ام... نه این شیطنت بدبختی که مرا بنده نگه می دارد و مانند دزد در شب لذت را می دزدد.

درست است ، فرزند من! گرچه راه خروج از قفس راه صلیب است ، اما راه رستاخیز است. به شادی! در بیابان شادی و آرامش و خوشبختی در انتظار شما است که از هر درک بالاتر است. من آن را به شما می دهم ، اما نه همانطور که دنیا می دهد ... نه به قول دروغ قفس.

آرامش من فقط از طریق اعتماد دریافت می شود. مسیر با ایمان طی می شود.

پس چرا من همیشه با شادی و خوشبختی و آرامش خودم به ویژه صلح می جنگم !؟

این نتیجه گناه اصلی است ، جای زخم طبیعت افتاده. تا زمانی که بمیرید ، همیشه کشش گوشت را به سمت قفس احساس خواهید کرد. اما نترس ، من با تو هستم تا تو را به نور هدایت کنم. اگر در من بمانید ، حتی در مبارزه نیز ثمره صلح خواهید داشت زیرا من ریشه و ساقه و شاهزاده صلح هستم.

بیا پروردگار ، و مرا از این مکان بکش!

نه ، فرزند من ، تو را از قفس نمی کشم.

چرا پروردگار؟ من به شما اجازه می دهم

چون من شما را آزاد ساخته ام. شما برای بیابان FREEDOM ساخته شده اید. آیا باید تو را به زور به دشتهای آن برسانم ، آن وقت دیگر آزادی نخواهی داشت. آنچه که من از طریق صلیب من انجام داده ام ، شکسته شدن زنجیرهایی است که شما را به هم متصل کرده است ، در را باز کرده است که شما را نگه داشته ، بر کسی که شما را قفل می کند پیروزی اعلام می کند و شما را از صعود به کوه پر برکت عشق به پدری که در انتظار شما است باز می دارد. آن تمام شده است! در باز است…

پروردگار ، من -

بیا ، فرزند من! پدر با اشتیاق در انتظار شماست که فرشتگان را به وحشت می اندازد. دیگر صبر نکنید! استخوان ها ، خاک و مواد زائد را پشت سر بگذارید - دروغ های شیطان ، دشمن شما. قفس توهم اوست. بچه بدو! به سوی آزادی خود بدوید! مسیر با ایمان طی می شود. با اعتماد پا می شود. با رها شدن فتح می شود. این یک جاده باریک و ناهموار است ، اما من قول می دهم که به زیباترین چشم اندازها منتهی می شود: دل انگیزترین زمینه های فضیلت ، جنگل های سر به فلک کشیده دانش ، جریان های درخشان صلح ، و کوههای بی پایان خرد - پیش طعم اجلاس سران عشق . بیا کودک… جباید همان باشم که شما واقعاً هستید - یک بره و نه یک شیر وحشی.

برای گوشت هیچ تأمین نکنید.

بیا و دنبالم کن

 

خوشا به حال پاک قلب ،
زیرا آنها خدا را خواهند دید. (مات 5: 8)

 

 

 

 

غسل تعمید ، با اعطای زندگی فیض مسیح ، گناه اصلی را محو می کند و انسان را به سمت خدا برمی گرداند ، اما عواقب آن برای طبیعت ، تضعیف شده و متمایل به شر ، در انسان پایدار می ماند و او را به نبرد روحانی فرا می خواند ...

گناه وریدی صدقه را ضعیف می کند؛ این محبت بی نظمی را نسبت به کالاهای ایجاد شده نشان می دهد. این مانع پیشرفت روح در اعمال فضایل و عمل به خیر اخلاقی می شود. این مستحق مجازات زمانی است. گناه وریدی عمدی و بدون توبه ، کم کم ما را مجبور به ارتکاب گناه فانی می کند. با این حال گناه وریدی عهد با خدا را نمی شکند. با لطف خداوند از نظر انسانی قابل جبران است. "گناه پرندگان ، گناهكار را از لطف تقدیس ، دوستی با خدا ، صدقه و در نتیجه سعادت ابدی محروم نمی كند."

-کتک زدن کلیسای کاتولیک، ن. 405 ، 1863

 

در مسیح ، همیشه امید وجود دارد.

  

اولین بار در 26 اکتبر 2010 منتشر شد. 

  

لطفاً در این ظهور دهم دهی به این وزارتخانه را در نظر بگیرید.
برکت و ممنونم

 

برای سفر با علامت گذاری این ظهور در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

بنر NowWord

 

 

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, روح و روان و برچسب , , , , , , , , , , , .

نظرات بسته شده است.