لرزش کلیسا

 

برای دو هفته پس از استعفای پاپ بندیکت شانزدهم ، بطور مداوم اخطاری در قلب من بلند می شد که اکنون کلیسا وارد آن می شود "روزهای خطرناک" و یک زمان از "سردرگمی بزرگ" [1]قس چگونه یک درخت را پنهان می کنید این کلمات تأثیر من را در چگونگی برخورد من با این رسول نوشت ، زیرا می دانستم لازم است خوانندگان من ، شما را برای وزش باد طوفان آماده کنیم.

و چه چیزی در حال آمدن است؟ شور کلیسا وقتی او باید بگذرد

... از طریق آزمایش نهایی که ایمان بسیاری از ایمانداران را متزلزل خواهد کرد ... کلیسا فقط از طریق این عید فصح آخر ، هنگامی که او در مرگ و قیام خود از پروردگار خود پیروی خواهد کرد ، به جلال پادشاهی وارد می شود. -کتک زدن کلیسای کاتولیک، 675، 677

امروز ، همان آشفتگی و دردی که در اتاق فوقانی در شام آخر معلق بود ، در این ساعت کلیسا را ​​نیز فرا گرفته است. حواریون بودند تکان داد با این کلمات که عیسی باید رنج ببرد و بمیرد. تکان داد که ورود او به اورشلیم همان پیروزی نیست که آنها پیش بینی می کردند. تکان داد دریابند که یکی از آنها به استاد خود خیانت می کند.

سپس عیسی به آنها گفت ، "این شب ایمان خود را به من متزلزل خواهید کرد ، زیرا نوشته شده است:" من چوپان را خواهم زد و گوسفندان گله پراکنده خواهند شد "… (متی 26:31)

On این آستانه شور کلیسا، به همین ترتیب ، ما متزلزل می شویم و تقریباً به همان شیوه: از طریق ضربه زدن به چوپان ، یعنی سلسله مراتب.

 

ASS

رسوایی های جنسی که همچنان نمایان می شوند چنان کاهنیتی را تحت تأثیر قرار داده اند که در بسیاری از نقاط ، کلیسا اعتبار خود را از دست داده است. گویی او هم اکنون با یک "الاغ تحقیر" به اورشلیم می رود.

در نتیجه ، ایمان به همین ترتیب باورنکردنی می شود و کلیسا دیگر نمی تواند خود را معتبر به عنوان منادی خداوند معرفی کند. -POPE BENEDICT XVI ، نور جهان ، پاپ ، کلیسا و نشانه های روزگار: گفتگو با پیتر سیوالد، ص. 25

در همان زمان ، پاپ فرانسیس ، با زبان بسیار غلیظ ، کشیش را به چالش کشیده است تا در تقلید از فروتنی پروردگار ما ، وضعیت زندگی را بپذیرد: به سادگی ، شفافیت و در دسترس بودن بیشتر.

ببین ، پادشاه تو ، حلیم و سوار بر الاغ به سوی تو می آید ... (مت 20: 5)

پرهیز از همه چیز ، از مقرهای استاندارد پاپ گرفته تا لیموزین و حتی لباس پاپ توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. آنها نیز تصور می كنند كه چیزی تحسین برانگیز دیده می شود و نوعی "حسنا" فریاد زده اند.

…چه زمانی او وارد اورشلیم شد و تمام شهر تکان خورد ...

اما همانطور که تصور مردم از عیسی گمراه بود - او را همچنان به عنوان تنها پیامبری از امیدهای دروغین مسیحی آنها می دید - به همین ترتیب ، پیام رحمت پاپ فرانسیس نیز به غلط درک شده است زیرا به نوعی اجازه ماندن در گناه را می دهد.

"این چه کسی است؟" و مردم جواب دادند ، "این عیسی نبی است ، از ناصره در جلیل."

 

خیانت ها

این لرزش با ورود مسیح به پایان نرسید ، اما وقتی او اعلام کرد که یکی از آنها به او خیانت خواهد کرد ، همچنان در اتاق فوقانی طنین انداز می شود.

آنها از شدت ناراحتی از این موضوع شروع کردند و یکی پس از دیگری به او گفتند: "آیا من این نیستم ، پروردگار؟" (متی 26:22)

یک مورد در مورد پپتی فرانسیس مسلم است: این امر منجر به الف می شود الک عالی در این ساعت ، ساعتی که "ایمان" هر یک از ما در یک درجه یا دیگری در حال آزمایش است.

… همانطور که مسیح به پطرس گفت ، "سیمون ، سیمون ، اینک ، شیطان خواستار تو شد ، تا شما را مانند گندم غربال کند" ، امروز "ما یک بار دیگر با درد بیشتر می دانیم که به شیطان اجازه داده شده مریدان را قبل از کل جهان غربال کند. " —POPE BENEDICT XVI ، مراسم عشای ربانی ، 21 آوریل 2011

سبک خودجوش و ابهام ناآشنای این پاپ باعث شده است که نه تنها اختلافات شدیدی در تفسیر اسناد پاپ وجود داشته باشد ، بلکه اردوگاه های مختلف ادعا کنند که آنها کسانی هستند که به انجیل ها وفادارترین هستند. 

پیتر در جواب به او گفت: "اگرچه همه ایمان خود را به شما متزلزل کنند ، اما هرگز ایمان نخواهد داشت." (متی 26:33)

در پایان ، این فقط یهودا نبود ، بلکه پیتر بود که به مسیح خیانت کرد. یهودا ، زیرا حقیقت را رد کرد. پیتر ، زیرا از آن شرمنده بود.

 

جودا در میان ما

چیزی که امروز شاهد آن هستیم چیزی شبیه شام ​​آخر است که اکنون Judases در آن ظهور می کند. اسقف ها و کشیش هایی که تا حدودی در سایه بودند اکنون مانند جودا احساس جسارت با برنامه پاپ فرانسیس می کنند و بر روی ابهاماتی که سبک رهبری وی ایجاد کرده بازی می کنند. به جای تفسیر این ابهامات آنطور که باید - از دریچه سنت مقدس - آنها از سفره مسیح برخاسته اند و حقیقت را به قیمت "سی قطعه نقره" (یعنی امیدهای توخالی و پوچ) فروخته اند. چرا این باید ما را متعجب کند؟ اگر در چارچوب مراسم مقدس بود که یهودا برای خیانت به خداوند قیام می کند ، بنابراین ، کسانی هستند که ضیافت الهی را با ما به اشتراک می گذارند ، آنها نیز برای خیانت به خداوند قیام می کنند در ساعت اشتیاق ما. 

و چگونه آنها به بدن مسیح خیانت می کنند؟

جمعیتی آمدند و مردی به نام یهودا ، یکی از آن دوازده نفر ، آنها را هدایت می کرد. او نزد عیسی نزدیک شد تا او را ببوسد. اما عیسی به او گفت ، "یهودا ، آیا تو به پسر انسان با بوسه خیانت خواهی کرد؟" (لوقا 22: 47-48)

بله ، این افراد برخاسته اند که بدن مسیح را با یک "دروغ" ببوسند ضد رحمت، احتیاط کلماتی که به صورت "عشق" ، "رحمت" و "نور" ظاهر می شوند اما در واقعیت تاریکی هستند. آنها به آن حقیقتی منجر نمی شوند که تنها ما را آزاد می کند رحمت اصیل. خواه این کنفرانس های اسقف باشد که سنت را به هم می پیچد ، دانشگاه های کاتولیک زمینه هایی را برای بدعت گذاران ، سیاستمداران کاتولیک فروشنده ، یا مدارس کاتولیک که آموزش صریح جنسی را آموزش می دهند ... ما تقریباً در همه سطوح جامعه شاهد خیانت عمیق به او هستیم که حقیقت است.

در واقع ، بسیاری از کاتولیک ها احساس می کنند که بخصوص توسط پاپ فرانسیس رها شده است ظاهرا نادیده گرفتن بحران آشکار. برای برخی این س remainال باقی مانده است که چرا او بسیاری از این مردان "لیبرال" را دور خود جمع کرده است. چرا او به این Judases اجازه فعالیت آزاد را می دهد. یا چرا او صریحاً به "دوبی" کاردینالس - درخواست آنها برای روشن شدن در مورد ازدواج و گناه عینی - پاسخ نمی دهد. من معتقدم یک جواب این است که این اتفاقات باید همانطور که ساعت شور کلیسا فرا رسیده است اتفاق بیفتند. سرانجام این مسیح است که اجازه این کار را می دهد زیرا او است - نه پاپ که در حال "ساخت" کلیسای خود است. [2]رجوع کنید به مت 16:18

در همین حال ، در حالی که یهودا به او خیانت می کرد و رسولان برای جلوگیری از همه مزخرفات شمشیر می کشیدند ، عیسی تا آخرین لحظه - حتی به کسانی که او را دستگیر می کردند - دلگرم به رحمت بود

عیسی گفت ، "دیگر از این!" و گوش او را لمس کرد و شفا داد. (لوقا 22:51)

 

انکار پتر

متأسفانه - شاید حتی با ناراحتی بیشتر از خیانت اجتناب ناپذیر یهودا - پیترزها در میان ما هستند. این هفته گذشته من به شدت تحت تأثیر سخنان سنت پل قرار گرفتم:

بنابراین ، هرکسی که فکر می کند او ایمن ایستاده است باید مراقب باشد که نیفتد. (اول قرنتیان 1:10)

این کشیش های بدعت گذار یا اسقف های مترقی که در شب بیدار می شوند من را شگفت زده نکرده اند. این کسانی هستند که با همان عصبانیت و انکاری که پیتر در آن شب غم انگیز به راه انداخت ، به کلیسا برخاسته اند. به یاد بیاورید که وقتی پیتر برای اولین بار به این مفهوم اعتراض کرد که عیسی "رنج می برد و می میرد":

سپس پیتر او را به كناری برد و شروع به سرزنش كرد: «خدا نكرد ، پروردگار! چنین اتفاقی هرگز برای شما رخ نخواهد داد. " برگشت و به پیتر گفت: "پشت سرم برو شیطان! شما مانعی برای من هستید. شما نه مانند خدا فکر می کنید بلکه مانند انسانها فکر می کنید. " (مات 16: 22-23)

این نماد کسانی است که نمی توانند کلیسایی را که در تصویر خود ساخته نشده است بپذیرند. آنها از سردرگمی این پدر مقدس ، مراسم مذهبی فقیر پس از واتیکان II و عدم احترام عمومی ناراضی هستند (همه اینها درست است). اما آنها بیش از اینکه در این گتسمانی با مسیح بمانند ، از کلیسا فرار می کنند. آنها مانند خدا نمی اندیشند ، بلکه مانند انسان فکر می کنند. زیرا آنها تصور نمی کنند که کلیسا باید احساسات شخصی خود را نیز متحمل شود. آنها نمی توانند ببینند که این پریشانی کنونی در واقع آزمونی است برای اینکه ببینند ایمان آنها به عیسی مسیح است یا به شکوه گذشته یک مسسه هستند. آنها شرمسار هستند ، همانطور که پیتر از عیسی بود ، از دیدن بدن مسیح در چنین املاک ضعیفی.

در آن زمان او شروع به لعن و نفرین کرد ، "من آن مرد را نمی شناسم." و بلافاصله خروسي صدا كرد. (متی 26:74)

ما نیز سخت می توانیم بپذیریم که او خود را به محدودیتهای کلیسا و وزیرانش مقید کرده است. ما هم نمی خواهیم بپذیریم که او در این دنیا ناتوان است. ما نیز وقتی شاگرد بودن او بسیار گران ، بیش از حد خطرناک است ، بهانه می گیریم. همه ما به تغییر روشی نیاز داریم که به ما امکان می دهد عیسی را در واقعیت خود به عنوان خدا و انسان بپذیریم. ما به فروتنی مریدی که از اراده استاد خود پیروی می کند ، نیاز داریم. —POPE BENEDICT XVI ، مراسم عشای ربانی ، 21 آوریل 2011

بله ، من شعارها ، شمع ها ، انبارها ، آیکون ها ، بخور دادن ، محراب های بلند ، تندیس ها و شیشه های رنگ آمیزی را به اندازه هر sedevacantist دوست دارم. اما من همچنین معتقدم که عیسی اینها را کاملاً از ما سلب می کند تا ما را دوباره به مرکز ایمان ما که همان صلیب است (و وظیفه ما اعلام آن با زندگی) است. با این حال واقعیت این است که بسیاری ترجیح می دهند این مراسم را به زبان لاتین برگزار کنند تا اینکه وحدت بدن مسیح را حفظ کنند.

و بدن او دوباره شکسته می شود.

 

جان فیات

برای ما ، مکانهای خالی در سفره عقد پروردگار refused دعوت نامه ها امتناع می شود ، عدم علاقه به او و نزدیکی او ... معذور است یا نه ، دیگر یک مضمون نیست بلکه یک واقعیت است ، در همان کشورهایی که او به آنها آشکار کرده است نزدیکی او به روشی خاص —POPE BENEDICT XVI ، مراسم عشای ربانی ، 21 آوریل 2011

خواهران و برادران ، من این چیزها را در این غروب غم انگیز می گویم ، نه برای اتهام زدن ، بلکه برای بیدار کردن ما در ساعتی که در آن زندگی می کنیم. زیرا ، مانند رسولان در گتسمانی ، بسیاری به خواب رفته اند ...

این خواب آلودگی ما در برابر حضور خداوند است که ما را نسبت به شر بی احساس می کند: ما خدا را نمی شنویم زیرا نمی خواهیم آشفته شویم ، و بنابراین نسبت به شر بی تفاوت هستیم ... خواب آلودگی از آن ماست ، متعلق به خود ما است که نمی خواهند تمام نیروی شر را ببینند و نمی خواهند وارد شور او شوند. —POPE BENEDICT XVI ، خبرگزاری کاتولیک ، شهر واتیکان ، 20 آوریل 2011 ، مخاطبان عمومی

"مطمئناً من این نیستم ، پروردگار؟" "هر کسی که فکر می کند ایمن ایستاده است ، باید مراقب باشد که نیفتد."

طبق انجیل ها ، وقتی زمان الک کردن فرا رسید ، همه حواریون از باغ فرار کردند. بنابراین ، ممکن است دچار یأس و ناامیدی بشویم و بگوییم ، "آیا من ، پروردگار ، به تو خیانت می کنم؟ باید اجتناب ناپذیر باشد! "

با این حال ، یک شاگرد بود که در نهایت عیسی را رها نکرد: سنت جان. و این دلیل آن است. در شام آخر می خوانیم:

یکی از شاگردانش که عیسی او را دوست داشت ، نزدیک پستان عیسی دراز کشیده بود. (یوحنا 13:23)

حتی اگر جان از باغ فرار کرد ، به پایین صلیب بازگشت. چرا؟ زیرا او نزدیک پستان عیسی دراز کشیده بود. جان به تپش های قلب خدا ، صدای چوپان که بارها و بارها تکرار می شد ، گوش می داد ، "من رحمت دارم من رحمت دارم من رحمت دارم ... به من اعتماد کن. " جان بعداً می نوشت ، "عشقهای عالی ترس را از بین می برد ..." [3]1 جان 4: 18 پژواک آن ضربان های قلب بود که جان را به صلیب راهنمایی می کرد. آهنگ عشق از قلب مقدس منجی صدای ترس را غرق کرد.

آنچه من می گویم این است که پادزهر ارتداد در این زمان ها صرفاً پایبندی دقیق به سنت مقدس نیست. در واقع ، این قانون گرایان بودند که عیسی و فریسیان را دستگیر کردند که خواستار مصلوب شدن او شدند. بلکه این کسی است که مانند یک کودک کوچک به سراغش می آید ، نه تنها از هر آنچه نازل کرده اطاعت می کند ، بلکه بیش از هر چیزی که در یک ارتباط مداوم نماز سر خود را بر روی سینه او قرار می دهد ، اطاعت می کند. منظور من از این حرف صرفاً جمع کردن کلمات نیست ، بلکه دعا از قلب. این فقط دعا کردن با خدا نیست بلکه داشتن یک ارتباط با او ... یک اشتراک نزدیک بین "دوستان". همه اینها نه فقط در سر ، بلکه به خصوص در قلب اتفاق می افتد.

قلب جایی است که من در آن زندگی می کنم ، جایی که من زندگی می کنم ... قلب جایی است که "من به آن عقب نشینی می کنم" ... این مکان حقیقت است ، جایی که ما زندگی یا مرگ را انتخاب می کنیم. این مکان ملاقات است ، زیرا ما به عنوان تصویر خدا در یک رابطه زندگی می کنیم: این مکان میثاق است ... دعای مسیحی رابطه میثاق بین خدا و انسان در مسیح است. این عمل خدا و انسان است که از روح القدس و خود ما بیرون می آید ، و کاملاً به پدر هدایت می شود ، در اتحاد با اراده انسانی پسر خدا که انسان ساخته است ... دعا رابطه زنده فرزندان خداست با پدرشان که بیش از اندازه خوب است ، با پسر خود عیسی مسیح و با روح القدس. فضل پادشاهی "اتحاد کل تثلیث مقدس و سلطنتی است ... با تمام روحیه انسانی". بنابراین ، زندگی نماز عادت به حضور در حضور خدای سه برابر مقدس و ارتباط با اوست. -کتک زدن کلیسای کاتولیک، n 2563-2565

همانطور که اکنون وارد Triduum Easter می شویم ، من سخنان ادعایی پروردگارمان را در مورد "شور ، مرگ و قیام" کلیسا به شما می سپارم ، که در روز دوشنبه پنطیکاست ماه مه 1975 در میدان سنت پیتر در حضور پاپ ارائه شد پل ششم:

از آنجا که من شما را دوست دارم ، می خواهم آنچه را که امروز در جهان انجام می دهم به شما نشان دهم. من می خواهم شما را برای آنچه می آیند آماده کنم. روزهای تاریکی در جهان فرا می رسد ، روزهای مصیبت ... ساختمانهایی که اکنون ایستاده اند ایستاده نخواهند بود. پشتیبانی هایی که اکنون برای مردم من وجود دارد وجود نخواهد داشت. من می خواهم که شما آمادگی داشته باشید ، مردم من ، فقط من را بشناسید و با من پاکسازی کنید و مرا به روشی عمیق تر از گذشته داشته باشید. من شما را به بیابان سوق خواهم داد ... من هر آنچه را که الان به آن بستگی دارید ، شما را از بین می برم ، بنابراین شما به من بستگی دارید. زمان ظلمت بر جهان می رسد ، اما زمان شکوه برای کلیسای من فرا می رسد ، زمان شکوه و عظمت برای مردم من فرا می رسد. من تمام هدایای روح خود را بر شما خواهم ریخت. من شما را برای نبرد معنوی آماده خواهم کرد. من شما را برای ایام بشارت ، آماده می کنم که جهان هرگز آن را ندیده است ... و وقتی چیزی جز من ندارید ، همه چیز خواهید داشت: زمین ، مزارع ، خانه ها ، و برادران و خواهران و عشق و شادی و آرامش بیش از گذشته. آماده باشید ، مردم من ، من می خواهم شما را آماده کنم ... - به رالف مارتین در یک گردهمایی با پاپ و جنبش نوسازی کاریزماتیک داده شد

 

خواندن مرتبط

Francis، and the Coming Passion of the Church

ظرف غوطه وری

وقتی علفهای هرز شروع به سر زدن می کنند

آیا من بیش از حد اجرا خواهد شد؟

حلق آویز توسط یک موضوع

در آستانه

 

برکت و ممنونم
برای انفاق خود در این روزه بزرگ!

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 قس چگونه یک درخت را پنهان می کنید
2 رجوع کنید به مت 16:18
3 1 جان 4: 18
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ.