The New Beast Rising

 

من این هفته به رم سفر می کنم تا با کاردینال فرانسیس آرینزه در یک کنفرانس اکومنسی شرکت کنم. لطفاً برای همه ما در آنجا دعا کنید تا به سمت آن حرکت کنیم وحدت اصیل از کلیسایی که مسیح آرزو می کند و جهان به آن نیاز دارد. حقیقت ما را آزاد خواهد کرد ...

 

حقیقت هرگز بی نتیجه نیست. هرگز نمی تواند اختیاری باشد. و بنابراین ، هرگز نمی تواند ذهنی باشد. وقتی چنین باشد ، نتیجه تقریباً همیشه غم انگیز است.

هیتلر ، استالین ، لنین ، مائو ، پولپوت و دیکتاتورهای بیشمار دیگر لزوماً یک روز بیدار نمی شوند و تصمیم می گیرند میلیون ها نفر از جمعیت خود را از بین ببرند. بلکه آنها آنچه را که "حقیقت" در مورد بهترین رویکرد به منافع مشترک برای ملتهایشان ، اگر نه به دنیا ، باور داشتند ، پذیرفتند. همانطور که ایدئولوژی های آنها شکل می گرفت و قدرت را به دست می گرفتند ، آنها کسانی را که در این راه ایستاده بودند قابل چشم پوشی می دانستند - "آسیب جانبی" تأسف بار در ساخت الگوی جدید خود. چطور ممکن است اینقدر اشتباه کرده باشند؟ یا آنها بودند؟ و آیا تقابل های سیاسی آنها - کشورهای سرمایه داری - پاسخ این است؟

 

پشت نبردهای سیاسی

نبرد امروز بین "راست" و "چپ" دیگر فقط یک اختلاف نظر در سیاست نیست. اکنون این مسئله به زندگی و مرگ تبدیل شده است - الف "فرهنگ زندگی" در مقابل "فرهنگ مرگ". ما تازه شروع به دیدن "نوک کوه یخ" از تنش های اساسی بین این دو چشم انداز آینده می کنیم. 

… ما شاهد حوادث روزمره ای هستیم که به نظر می رسد افراد بیشتر پرخاشگر و جنگ طلب هستند —POPE BENEDICT XVI ، Pentecost Homily ، 27 مه ، 2012

در یک سطح اقتصادی - سیاسی ، می توان تقسیم بندی بین یک سرمایه دار را کاهش داد در مقابل یک جهان بینی کمونیستی سرمایه داری این دیدگاه را دارد که بازارها و شرکتهای آزاد باید موجب رونق اقتصادی ، رشد و کیفیت زندگی یک ملت شوند. از دیدگاه کمونیست ها دولت باید به طور مساوی ثروت ، کالاها و خدمات را برای جامعه عادلانه توزیع کند.

چپ به طور فزاینده ای معتقد است که حق نادرست است و برعکس. اما آیا می تواند در هر دو طرف حقیقت وجود داشته باشد و از این رو دلیل چنین تفرقه شدید در این ساعت وجود دارد؟

 

کمونیسم

کمونیسم ، یا بهتر بگوییم ، جامعه-ایسم یک شکل سیاسی-اجتماعی از کلیسای اولیه است. این را در نظر بگیرید:

همه کسانی که ایمان آوردند با هم بودند و همه چیزهای مشترک داشتند. آنها دارایی و دارایی خود را می فروختند و بر اساس نیاز هر یک از آنها تقسیم می کردند. (اعمال 2: 44-45)

آیا این دقیقاً همان چیزی نیست که ایدئولوژیست های سوسیالیست / کمونیست امروز از طریق مالیات و توزیع مجدد بیشتر پیشنهاد می کنند؟ تفاوت در این است: آنچه کلیسای اولیه به دست آورد ، مبتنی بر آزادی و خیرات بود - نه زور و کنترل. مسیح قلب جامعه بود ، نه "عزیز رهبر ، "همانطور که دیکتاتورها اغلب نامیده می شوند. کلیسای اولیه بر اساس پادشاهی عشق و خدمت تأسیس شد. کمونیسم مبتنی بر پادشاهی اجبار و در نهایت برده داری بر رژیم است. مسیحیت تنوع را جشن می گیرد. کمونیسم یکنواختی را تحمیل می کند. جامعه مسیحی کالاهای مادی آنها را وسیله ای برای رسیدن به هدف - ارتباط با خدا - می دانست. کمونیسم این مطالب را هدف خود می داند - "مدینه فاضله" که به موجب آن همه انسان ها از نظر مادی برابر هستند. این تلاشی برای "بهشت روی زمین" است ، به همین دلیل کمونیسم همیشه با الحاد همراه است.

در اصل و در واقع ، مادیات حضور و عمل خداوند را که روح است ، در جهان و بالاتر از همه در انسان ، کاملاً منتفی می کند. اساساً این بدان دلیل است که وجود خدا را نمی پذیرد ، نظامی است که اساساً و به طور سیستماتیک الحادی است. این پدیده چشمگیر زمان ما است: بی تفاوتی... OPPOPE ST. جان پاول دوم ، Dominum et Vivificantem ، "درباره روح القدس در زندگی کلیسا و جهان" ، n. 56؛ واتیکان.وا

حتی اگر "ایده" بهبود "خیر عمومی" باشد ، اما حقیقت انسان و خود خدا در دیدگاه کمونیست نادیده گرفته شده است. از سوی دیگر ، مسیحیت مکان های مذهبی را قرار می دهد شخص در مرکز اقتصاد ، در حالی که در کمونیسم ، رهبر اقتدارگرا به مرکز تبدیل می شود. بقیه فقط یک ماشین دنده یا چرخ دنده در ماشین اقتصادی هستند.

در یک کلام ، رهبر کمونیست الهی کردن خودش.

 

از سرمایه داری

آیا سرمایه داری پادزهر کمونیسم است؟ که بستگی دارد. از آزادی بشر هرگز نمی توان در جهت یک هدف خودخواهانه استفاده کرد ، به عبارت دیگر ، نمی تواند به فرد منجر شود خدایی کردن خودش در عوض ، "اقتصاد آزاد" باید همیشه بیانگر همبستگی ما با دیگران باشد که رفاه و منافع منافع مشترک را در قلب رشد اقتصادی قرار می دهد.

زیرا انسان سرچشمه ، مرکز و هدف تمام زندگی اقتصادی و اجتماعی است. Council شورای جهانی هیئت علمی واتیکان ، گودیم و اسپس ، ن. 63: AAS 58 ، (1966) ، 1084

به این ترتیب،

اگر منظور از "سرمایه داری" یک سیستم اقتصادی است که نقش اساسی و مثبت تجارت ، بازار ، مالکیت خصوصی و مسئولیت ناشی از آن برای تولید و همچنین خلاقیت آزاد انسان در بخش اقتصادی را تشخیص می دهد ، پاسخ این است مطمئناً مثبت است ... اما اگر منظور از "سرمایه داری" سیستمی است که در آن آزادی در بخش اقتصادی در یک چارچوب قضایی قوی محدود نشده باشد ، و آن را در خدمت آزادی بشر در کل خود قرار دهد ، و آن را به عنوان یک خاص جنبه ای از این آزادی ، هسته اصلی آن اخلاقی و دینی است ، پس پاسخ قطعاً منفی است. —ST. جان پل دوم ، سنتزیوم آنوس, n 42؛ خلاصه ای از آموزه های اجتماعی کلیسا ، ن. 335

پس چرا امروز شاهد انقلابی واقعی علیه سرمایه داری هستیم؟ زیرا "آزادی" افراد ، شرکت ها و خانواده های بانکی بوده است برای تولید ثروت یا برای خودشان ، سهامدارانشان یا تعداد انگشت شماری از قدرتمندان سو while استفاده فاحشی انجام شد و در عین حال شکافی بین فقیر و غنی به سرعت در حال گسترش بود.

زیرا عشق به پول ریشه همه بدی ها است و برخی از افراد علاقه مند به آن از ایمان دور شده و خود را با دردهای زیادی سوراخ کرده اند. (اول تیموتائی 1:6)

امروز ، حتی در کشورهای پیشرفته ، هزینه های زندگی ، تحصیلات و نیازهای اساسی آنقدر زیاد است که آینده جوانان ما واقعاً تاریک است. علاوه بر این ، استفاده از "مجتمع نظامی" ، سو abuse استفاده و دستکاری در بازارهای سهام ، تهاجم کنترل نشده به حریم خصوصی توسط تکنوکرات ها و پیگیری بی حد و حصر سود باعث ایجاد نابرابری ناگوار در میان کشورهای جهان اول شده است ، و کشورهای در حال توسعه را در چرخه ای نگه داشته است. فقر ، و افراد را به کالا تبدیل کرد.

هیچ لذتی هرگز کافی نیست ، و فریب بیش از حد مسمومیت به خشونت تبدیل می شود که تمام مناطق را از هم می پاشد - و همه اینها به نام یک سو تفاهم مهلک از آزادی است که در واقع آزادی انسان را تضعیف می کند و در نهایت آن را نابود می کند. —POPE BENEDICT XVI ، به مناسبت تبریک کریسمس ، 20 دسامبر 2010 ؛ http://www.vatican.va/

بنابراین استبدادی جدید ، نامرئی و غالباً مجازی متولد می شود ، که یک جانبه و بی امان قوانین و قوانین خود را تحمیل می کند. بدهی و انباشت بهره نیز برای کشورها تحقق پتانسیل اقتصاد خود را دشوار می کند و شهروندان را از برخورداری از قدرت خرید واقعی خود بازمی دارد ... در این سیستم که تمایل به خوردن هر آنچه مانع افزایش سود باشد ، هرچه شکننده باشد ، مانند محیط ، در برابر منافع یک دفاع نیست الهی بازار ، که به تنها قانون تبدیل می شود. OPPOPE FRANCIS ، اوانجلی گودیم، ن. 56

در اینجا دوباره ، حقیقت اساسی از عزت و ارزش ذاتی شخص انسان از دست رفته است.

... بدون هدایت خیرخواهانه در حقیقت ، این نیروی جهانی می تواند صدمات بی سابقه ای ایجاد کند و اختلافات جدیدی را در خانواده انسان ایجاد کند ... بشریت خطرات جدیدی را برای بردگی و دستکاری در معرض خطر قرار می دهد. -POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، شماره 33 ، 26

 

چرا اکنون ما در حال تهیه هستیم

بشریت در حال رفتن به ورطه نابودی است که انسانها با دست خود آماده کرده اند. توبه کنید و به کسی که منجی تنها و واقعی شماست بازگردید. از زندگی معنوی خود مراقبت کنید. من نمی خواهم شما را مجبور کنم ، اما آنچه می گویم باید جدی گرفته شود. - پیام بانوی ملکه صلح به پدرو رجیس ، Unaí / Minas Gerais ، 30 اکتبر 2018 ؛ پدرو از حمایت اسقف خود برخوردار است

بنابراین می بینید ، در واقع کمونیسم و ​​سرمایه داری حقایق خاصی وجود دارد که کلیسا می تواند آنها را تأیید کند (تا حدی). اما وقتی این حقایق ریشه در تمام حقیقت انسان نداشته باشد ، هر دو ، به روش خود ، به "جانوری" تبدیل می شوند که تمام ملت ها را می بلعد. جواب چیست؟

جهان دیگر نه مایل به شنیدن آن است و نه كلیسا قادر است آن را معتبر ارائه دهد. پاسخ در این است دکترین اجتماعی کلیسای کاتولیک این یک است توسعه از سنت مقدس و خود انجیل. کلیسا هیچ موضع اقتصادی / سیاسی دیگری به جز موضع آن ندارد حقیقت-حقیقت اینکه ما چه کسی هستیم ، خدا کیست ، و رابطه ما با او و یکدیگر و همه آنچه که دلالت دارد. از این می آید نور برای هدایت ملتها برای آزادی واقعی انسان ، برای همه.

با این حال ، بشر اکنون در یک پرتگاه خطرناک و مشرف به ورطه قرار دارد. دوره روشنگری با تمام "ایسم" های خود - خردگرایی ، علم گرایی ، تکامل گرایی ، مارکسیسم ، کمونیسم ، فمینیسم رادیکال ، تجددگرایی ، فردگرایی و غیره - آهسته و پیوسته "کلیسا را ​​از دولت" جدا کرده و در واقع خدا را از میدان عمومی بیرون رانده است. علاوه بر این ، بخشهای وسیعی از خود کلیسا ، اغوا شده توسط روح جهان ، آغوش مدرنیسم و ​​آشکار شدن سو abuse استفاده جنسی توسط روحانیون ، دیگر یک نیروی اخلاقی معتبر در جهان نیست.[1]قس کاتولیک شکست می خورد

Iاین یک گناه مخصوصاً جدی است وقتی کسی که واقعاً باید به مردم در برابر خدا کمک کند ، کودک یا جوانی برای یافتن خداوند به او سپرده شده است ، در عوض از او سو abاستفاده می کند و او را از خداوند دور می کند. در نتیجه ، ایمان به همین ترتیب باورنکردنی می شود و کلیسا دیگر نمی تواند خود را معتبر به عنوان منادی خداوند معرفی کند. -POPE BENEDICT XVI ، نور جهان ، پاپ ، کلیسا و نشانه های روزگار: گفتگویی با پیتر سیوالد ، ص. 23-25

A خلا Great عالی آفریده شده است که طبیعت انسان التماس می کند آن را پر کند. بنابراین ، الف جانور جدید در حال برخاستن از پرتگاه است ، واقعیت های مشترک کمونیسم ، جنبه های خلاق سرمایه داری و خواسته های معنوی بشر را در بر می گیرد ... اما حقیقت ذاتی شخص انسان و منجی ، عیسی مسیح را نادیده می گیرد. به ما هشدار داده شده است ، و من دعا می كنم كه آماده شده ایم:

قبل از دومین آمدن مسیح ، کلیسا باید از یک محاکمه نهایی عبور کند که ایمان بسیاری از ایمانداران را متزلزل کند. آزار و شکنجه ای که همراه زیارت او در زمین است ، "رمز و راز گناه" را در قالب یک فریب مذهبی ارائه می دهد که به مردان راه حل آشکاری برای مشکلات آنها به قیمت ارتداد از حقیقت. عالی ترین فریب دینی آن دجال است ، یک شبه مسیحی گرایی است که به وسیله آن انسان خود را به جای خدا تسبیح می گوید و مسیح او به جسم می آید. فریب دجال در حال حاضر در جهان شکل می گیرد هر وقت این ادعا مطرح می شود تا در طول تاریخ به امید مسیحایی پی ببریم که تنها با قضاوت پیشامدانه می تواند فراتر از تاریخ محقق شود. کلیسا حتی اشکال اصلاح شده این جعل پادشاهی را که تحت نام هزاره گرایی قرار گرفته است ، به ویژه شکل سیاسی "ذاتاً انحرافی" یک مسیحی گرایی سکولار را رد کرده است. - طرز فکر کلیسای کاتولیک ، n. 675-676

اکنون ما با تقابل نهایی بین کلیسا و ضد کلیسا ، انجیل و ضد انجیل ، مسیح و ضد مسیح روبرو هستیم. این تقابل در برنامه های مشیت الهی نهفته است. این محاکمه ای است که کل کلیسا… باید آزمایش 2,000 ساله فرهنگ و تمدن مسیحی را انجام دهد ، و همه پیامدهای آن برای کرامت انسانی ، حقوق فردی ، حقوق بشر و حقوق ملت ها است. - کاردینال کارول ووتیلا (جان پائول دوم) ، از سخنرانی 1976 در اسقف های آمریکایی در فیلادلفیا

 

خواندن مرتبط

سرمایه داری و جانور

وقتی کمونیسم برمی گردد

خلا بزرگ

سونامی معنوی

تقلبی آینده

تغییر اوضاع و اوهام بزرگ

حذف Restrainer

کامل بودن گناه

در آستانه

انقلاب کن!

انقلاب… در زمان واقعی

دجال در روزگار ما

ضد انقلاب

 

Now Word یک خدمت تمام وقت است
با پشتیبانی شما ادامه می یابد.
خوشا به حال شما ، و متشکرم 

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

 

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 قس کاتولیک شکست می خورد
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ.