آن پاپ فرانسیس! قسمت سوم

By
مارک مالت

 

FR گابریل پس از مراسم توده ای بود که صدایی آشنا سکوت را قطع کرد. 

"سلام ، پدر گیب! "

کوین در حالی که چشمانش درخشان بود و لبخند گسترده ای بر لب داشت ، در درب Sacristy ایستاد. پدر لحظه ای سکوت کرد و در حال مطالعه او بود. فقط یک سال گذشته بود ، اما نگاه پسرانه کوین به نمای بالغ تبدیل شده بود. 

"کوین! چه چیزی بودی - اینجا در مراسم مقدس بودی؟ "

"نه ، من فکر کردم که ساعت 9:00 صبح ، معمول است."

پدر ، "آه ، امروز نیست" جبرئیل گفت ، در حالی که لباس های خود را به کمد آویزان کرده بود. "من امروز صبح جلسه ای با اسقف داشتم ، بنابراین آن را یک ساعت عقب بردم."

کوین گفت: "اوه ... این خیلی بد است." 

"چرا ، چه خبر؟"

"من امیدوار بودم که بتوانیم صبحانه بخوریم. خوب ، منظورم این است که من هم می خواستم به ماس بروم ، اما امیدوار بودم که بتوانیم کمی بازدید کنیم. "

پدر گابریل به ساعتش نگاه کرد. "هوم ... خوب ، من فکر نمی کنم که جلسه من حداکثر یک ساعت بیشتر باشد. چرا ناهار نمی گذاریم؟ " 

"بله ، این عالی است. همان محل؟" 

"کجا دیگه!" پدر گابریل غذای قدیمی را بیشتر به خاطر راحتی فضای داخلی و آثار بدون تغییرش از دهه 1950 میلادی دوست داشت تا غذاهای غیر اصیل. "کوین ، ظهر می بینمت. نه ، ساعت 12:30 بگذارید ، فقط در صورت ...

---------

کوین وقتی به لیوان گرم قهوه چسبید ، نگاهی به ساعتش انداخت. ساعت 12:40 بود و هیچ نشانی از کشیش نبود. 

"کوین؟"

نگاه کرد و دو بار چشمک زد. 

"بیل؟"

کوین از آخرین باری که او را دیده بود باور نمی کرد که چقدر پیر شده است. موهای بیل بیشتر از نقره ای سفید و چشمانش کمی فرو رفته بود. کوین همیشه مودب ، به ویژه نسبت به بزرگترهایش ، دستش را بیرون آورد. بیل آن را گرفت و به شدت لرزید.  

"کوین ، تنها نشسته ای؟ چه ، آیا آنها شما را از حوزه بیرون کردند؟ "

کوین وقتی سعی داشت ناامیدی را از چهره خود پنهان کند ، یک "Ha" اجباری را بیرون داد. او واقعا می خواست پدر را داشته باشد جبرئیل همه به خودش. اما مردم دلگرم در کوین ، که هرگز نمی توانستند "نه" بگویند ، مسئولیت این کار را بر عهده گرفتند. "من فقط منتظر Fr. جبرئیل او هر لحظه باید اینجا باشد. بنشینید."

"اشکالی نداره؟"

کوین دروغ گفت: "اصلا". 

"تام!" بیل به آقایی زنگ زد که درحال گفتگو بود. "بیا پیش کشیش بعدی ما!" تام راه افتاد و به غرفه کنار او سر خورد. دستش را دراز کرد و گفت: "تام مور". قبل از اینکه کوین حتی سلام کند ، تام نگاهی به صلیب گردن حوزه علمیه انداخت و گفت: "صلیب پروتستان ، آره؟"

"هوم ، چی؟"

"فقط فکر می کردم یک حوزوی می تواند صلیب بپوشد." 

"خوب ، من -"

"پس در چه حوزه علمیه ای شرکت می کنید؟" تام به وضوح کنترل مکالمه را کنترل می کرد. 

کوین در حالی که پوزخندی روی صورتش افتخار زد ، پاسخ داد: "من در نویمان هستم." اما با ادامه تام به سرعت ناپدید شد.

"آه ، سنگر همه مدرنیست ها. موفق باشید بچه. "

کوین دو بار پلک زد ، و باعث خشم شدید شد. حوزه علمیه سنت جان نویمان غربی واقعاً کانون الهیات لیبرال ، ایدئولوژی رادیکال فمینیستی و نسبی گرایی اخلاقی بوده است. ایمان تعداد کمی را کشتی شکسته بود. اما این بیست سال پیش بود.

کوین پاسخ داد: "خوب ، اسقف کلود بسیاری از این موارد را تمیز کرد." "در آنجا افراد بسیار خوبی وجود دارد - خوب ، شاید کسی که کمی دور است ، اما - "

تام گفت: "بله ، خوب ، من با اسقف کلود مشکل دارم." 

بیل اضافه کرد: "او به اندازه بقیه ضعیف است." صورت کوین پیچید و از بی احترامی بیل شوکه شد. او در آستانه دفاع از اسقف بود که پدر گابریل با لبخندی تنگ به سمت میز بالا رفت. وی گفت: "سلام بچه ها" ، چهره هر سه را اسکن کرد. "متاسفم ، کوین. اسقف نیز دیر آمد. من مزاحم شدم؟"

بیل گفت: "نه ، نه ، بنشین" ، گویی كه همه آنها را جمع كرده است. 

پدر گابریل می دانست تام مور کیست - یک محله پیشین. اما تام عازم یک کلیسای "سنتی" در جاده بود - St. پیوس - و سرانجام بیل و مارگ تومی را با خود برد. بیل هنوز هر از گاهی به سنت مایکل می آمد ، اما به ندرت به مراسم روزانه می پرداخت. گابریل یک روز از او پرسید که کجا ناپدید شده است ، بیل به سادگی پاسخ داد ، "به معتبر دسته جمعی در شهرستان لاندو. " البته اینها کلمات جنگی بودند. مشاجره ای داغ درگرفت تا اینکه پدر گفت بهتر است اگر آنها موضوع را رها كنند. 

پدر گابریل کشیش را در سنت پیوس ، پدر می شناخت. آلبرت گینلی این تنها کلیسای مذهبی بود که هر آخر هفته آیین لاتین گفته می شد. پدر آلبرت ، کشیشی روحانی در اوایل هفتاد سالگی ، روحی با احترام و مهربان بود. لاتین او بکر بود و رفتار او اگرچه اکنون کمی متزلزل بود ، اما حساب شده و با وقار بود. پدر گابریل چندین سال پیش به یک مناسبت در آنجا به مراسم Tridentine Rite رفت و از حضور تعداد زیادی خانواده بزرگ و بزرگ متعجب شد. او در آنجا نشسته بود ، و در آئین های باستانی و دعاهای غنی غرق می شد ، و زمزمه های کندر بالای سرش را استشمام می کرد. و دود شمع. او عاشق آن دود شمع بود.

در واقع ، پدر گابریل همه اینها را دوست داشت و از آنها قدردانی می کرد ، حتی اگر پس از واتیکان دوم متولد شود. علاوه بر این ، او عاشق فداکاری ، فروتنی و احترامی بود که جماعت از لحظه ورود به ناو داشتند. او با فریب تماشای ورود یک خانواده را مشاهده کرد ، دستان آنها به هم چسبیده بود اوران، دختران محجبه ، پسران کت و شلوار پوشیده اند. همه آنها به سمت خیمه گاه برگشتند و در هماهنگی كامل ، تولید مستقیم شدند ، ایستادند و مانند یك گروه خوش طرحی به سمت میله های خود پیش رفتند. با خودش فکر کرد: "دیدن جوانان خوشحالم." پدر در یک کشوری بودن ، جماعت جبرئیل به طور پیش فرض قدیمی تر بودند. دیگر چیزی برای نگه داشتن جوانان در شهرها وجود نداشت زیرا آنها برای کار و تحصیل به شهرها می آمدند. اما دو جوان بالغ که هنوز در محله او بودند ، در گروه کر و در مراسم جوانان در شهر بسیار فعال بودند.

او عاشق محله آرامش بود. او جماعت خود را دوست داشت. این کار ساده ، کارآمد و در دسترس همه بود. او به طور شهودی می دانست که چرا پدران شورای دوم واتیکان احساس می کنند توده مردم به روزآمد با زبان بومی و غیره نیاز دارد. اما هنگامی که او "درام" مراسم توده های لاتین را تحسین می کرد ، از اینکه "اصلاحات" آیین او را بسیار کچل کرد ، ناراحت شد. در واقع ، او توسط پدر بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. مراسم مذهبی آلبرت ، که پدر گابریل مجدداً به اسناد واتیکان دوم بازگشت و برخی از عناصر مربوط به مراسم توده را که پدران هرگز قصد از دست دادن آنها را نداشتند ، دوباره کشف کرد. او دوباره شروع به اجرای برخی از زبانهای لاتین در پاسخهای توده ای کرد ، از جمله کمی شعار. او هر زمان که می توانست بخور استفاده می کرد. او یک صلیب بزرگ در وسط محراب قرار داد و پرسید که آیا می تواند جامه های زیبا را در کیسه مقدس عقب در کلیسای همسایه ، سنت لوک آویزان کند. پدر گفت: "آنها را بگیر". جو ، یکی از محافظان قدیمی "لیبرال" در راه خروج. "اگر آنها را بخواهید ، در اینجا مجسمه هایی نیز وجود دارد. آیا می خواستم آنها را بیرون بیندازم. " پدر گابریل در گوشه های عقب کلیسای خود مکان مناسبی برای آنها یافت. و شمع او شمع زیادی خرید. 

اما وقتی از اسقف پرسید که آیا می تواند کمی بلغزد آگهی شرقی با روبرو شدن با محراب در هنگام دعای مسیح ، جواب قطعی "نه" بود. 

اما در سنت پیوس نیز عالی نبود ، زیرا در هیچ کلیسایی وجود ندارد. پدر جبرئیل و پدر نیز ناامید شدند. آلبرت ، در یک عنصر حاشیه ای کوچک که در مراسم لاتین شرکت می کرد. آنها کسانی بودند که نه تنها شدیدترین انتقادات را برای پاپ فرانسیس داشتند ، بلکه تئوری توطئه را پس از تئوری در مورد صحت انتخابات پاپ وی و استعفای بندیکت شانزدهم ایجاد کردند. آنها همچنین برچسب های "پیامبر دروغین" ، "بدعت گذار" و "محافظ منحرف" را به فرانسیس - و هر چیز دیگری که می توانستند در تابلوهای عصبانی خود جمع کنند ، پیوست کردند. و همه این موارد بلافاصله در شبکه های اجتماعی منتشر شد. اما بیشتر و بیشتر ، چند نفر از پدر گابریل خود اهالی محله شروع به دنبال روند منفی در حال رشد کردند. بیل داشت زیاد بعد از ماس ، نسخه های چاپ شده از هر کثیفی را که می توانست روی فرانسیس پیدا کند - تا زمانی که پدر جبرئیل از او خواست متوقف شود.

و به همین دلیل است که پدر گابریل وقتی وارد اتاق غذاخوری شد و غافلگیر شد ، بیل و تام را در غرفه دیدند. هیچ کس متوجه واکنش او نشد - به غیر از پیشخدمت. نگاهی به غرفه انداخت و سپس به طرف پدر برگشت. دوباره با خنده. او بیل و "دزد دریایی" او را خیلی خوب می شناخت. پدر گابریل ، هنگامی که به او چشمک زد ، کمی خجالت کشید و صورتش را کوتاه کرد. همانطور که روی صندلی خود لغزید ، دانست که چه چیزی در پیش است. 

بیل گفت: "مدتهاست که نمی بینم ، پدر". "زمان خوب"

"چطور است؟" پدر جبرئیل پرسید. او از قبل جواب را می دانست.

"خوب کوین اینجاست."

پدر همانطور که کوین نیز نگاه کرد ، بی انتظار به بیل خیره شد و در انتظار توضیح بود.

"وقتی با هم هستیم درباره چه چیز دیگری صحبت می کنیم؟ برگولیو! "

پدر در حالی که کوین نتوانست نارضایتی خود را پنهان کند ، گابریل لبخند زد و سرش را با استعفا تکان داد.

"به من نگو ​​که می خواهی از پاپ دفاع کنی امضای فرانسیس در آن سند ضد مسیح با آن امام مسلمان؟ بیل طعنه زد.

پوزخندی غرورآمیز از صورت تام عبور کرد. کوین لحظه ای از پرسیدن فاصله داشت که اگر آنها مخالفتی ندارند ، او قصد دارد برای یک مکالمه خصوصی با پدر جبرئیل اما قبل از اینکه دهانش را باز کند ، پدر جبرئیل طعمه را گرفت.

وی پاسخ داد: "نه ، من نیستم ، بیل". 

وی با اشاره به تمسخر گفت: "آه ، خوب ، شما بالاخره شروع به دیدن نور می کنید."

"اوه ، منظورت این است که پاپ فرانسیس دجال است؟" پدر جبرئیل با خشکی جواب داد.

"نه ، پیامبر دروغین، "گفت تام.

کوین به لیوان قهوه اش نگاه کرد و چیزی غیر قابل تشخیص را غر زد. 

"خوب ،" پدر گابریل با خونسردی ادامه داد ، "وقتی آن جمله را در بیانیه خواندم - جمله ای که در آن آمده است ...

کثرت گرایی و تنوع ادیان ، رنگ، جنسیت ، نژاد و زبان توسط خدا در حکمت خود اراده می شود ... -سندی در مورد "برادری انسان برای صلح جهانی و زندگی مشترک". - ابوظبی ، 4 فوریه 2019؛ واتیکان.وا

"... اولین فکر من این بود ، آیا پاپ در مورد اراده مجاز خدا صحبت می کند؟" 

" می دانستند قرار بود این حرف را بزنی! " بیل پارس کرد ، کمی بیش از حد بلند.

"اما ، بیل ، نگه دارید. هر چه بیشتر به آن نگاه می کردم ، احساس می کردم که آن جمله خاص این تصور را ایجاد می کند که خدا هست فعالانه مایل است کثرت ایدئولوژیهای متناقض و مخالفت با "حقایق" در "حکمت او". فقط فکر می کنم پاپ فرانسیس خیلی چیزها را ترک کرده است ناگفته یک بار دیگر ، و بله ، این می تواند رسوایی ایجاد کند. "

"میتوانست؟" گفت: تام ، خودش را پرت کرد پشت صندلی اش. "در حال حاضر است. برگلیو یک بدعت گذار است و این اثبات مثبت است. او در حال تخریب کلیسا و فریب مردم است یکهو. چه بهانه ای رقت انگیز برای یک چوپان. "

بیل در آنجا نشست و با اشتیاق سرش را تکان داد ، گرچه از تماس چشمی با پدر جلوگیری می کرد. جبرئیل

"اوه ، او است؟" پدر پاسخ داد. 

بیل شروع کرد ، "اوه بله ، او است -" اما کوین او را قطع کرد. 

"نه ، او است نه تخریب کلیسا منظورم این است ، بله ، من با پدر موافقم. گیب که در لحظات خاصی گیج کننده بوده است. اما آیا شما بچه ها حتی تعجیلات روزانه او را می خوانید؟ او اغلب چیزهای واقعاً خوب ، ارتدکس و عمیق زیادی می گوید. یکی از پروفسورهای من - "

بیل گفت: "آه ، کمی استراحت کن." "اگر او هر روز کتیش را از روی منبر بخواند کمتر می توانم مراقب باشم. او هست دروغ گفتن. او یک چیز را می گوید و سپس چیز دیگری را انجام می دهد. " 

پدر گلوشو صاف کرد. "شما اهمیتی ندارید که آیا او هر روز ایمان کاتولیک را آموزش می دهد؟ این همان چیزی است که تو گفتی ، بیل؟ " 

"او یک چیز می گوید ..." تام جمله را تمام کرد ، "... و سپس با خودش تناقض داشت. بنابراین نه ، من هم کاری ندارم. "

از یک طرف ، پدر گابریل نمی توانست کاملاً مخالف باشد. اقدامات پاپ فرانسیس در چین ، حمایت بی قید و شرط وی از علوم اقلیمی مشکوک ، برخی از انتصاباتی که وی از مشاوران انجام داده بود و افرادی که علناً مخالفت با تعالیم کلیسا را ​​بر عهده داشتند ، و سکوت او ، عدم تمایل به پاکسازی هوا ... گیج کننده بود ، اگر ناامید کننده نباشد. و این بیانیه او امضا کرد ... او اعتقاد داشت که اهداف پاپ خوب و صادقانه است ، اما از نظر چهره ، به نظر می رسد بی تفاوتی مذهبی است. حداقل ، اینگونه توسط هر مجری رادیوی انجیلی و اکثر رسانه های محافظه کار کاتولیک تفسیر می شد. به همین ترتیب ، پدر گابریل گاهی اوقات احساس می کرد که مجبور می شود با آن کلیساها ، دوستان ، خانواده و حتی برخی از برادران کشیش که ماه به ماه لیست کوتاهی از "بدبختی های" پاپ تهیه می کنند ، عذرخواه فرانسیس باشد. 

"خوب ، اولین چیز ،" پدر جبرئیل گفت ، در حالی که به وسط میز خم شده بود. "و منظور من واقعاً این است ، بچه ها ... ایمان شما به مسیح کجاست؟ من آنچه ماریا ووس ، رئیس جنبش Focolare را گفت ، دوست دارم:

مسیحیان باید به خاطر داشته باشند که این مسیح است که تاریخ کلیسا را ​​هدایت می کند. بنابراین ، این رویکرد پاپ نیست که کلیسا را ​​از بین می برد. این امکان پذیر نیست: مسیح اجازه نمی دهد که کلیسا ، حتی توسط پاپ ، تخریب شود. اگر مسیح کلیسا را ​​راهنمایی کند ، پاپ روزگار ما اقدامات لازم را برای پیش بردن انجام خواهد داد. اگر مسیحی هستیم ، باید اینگونه استدلال کنیم. -خودی واتیکان23 دسامبر ، 2017

"خوب ، او ممکن است کلیسا را ​​نابود نکند ، اما او روح ها را نابود می کند!" بیل فریاد زد.

"خوب ، بیل ، من همچنین می توانم به عنوان یک کشیش و یک اعتراف به شما بگویم که او همچنین به بسیاری از ارواح کمک کرده است. اما نگاه کنید ، من قبلاً چندین بار در گذشته به شما گفته ام که موافقم: راهی که پدر مقدس در بعضی مواقع قرار می دهد می تواند - و احتمالاً باید - بسیار واضح تر گفته شود. اما اگر این گفته ها را - كه اغلب توسط رسانه ها به معنای چیز دیگری پیچیده شده است - با چیزهای دیگری كه گفته مقایسه كنید ، واضح است كه او به مثلا بی تفاوتی مذهبی اعتقاد ندارد. " 

"ثابت کنید ،" تام به چالش کشید. 

پدر گابریل در حالی که کوین خود را برای رفتن به دستشویی توجیه کرد ، تلفن خود را بیرون داد. "من می خواهم آنچه شما باید بگویید را نیز بشنوم ، پدر گیب ، "کوین اضافه کرد.

"دیدن؟" بیل گفت ، "حتی این حوزویان نیز گرگ را با لباس گوسفند می شناسند که گرمی را ببینند."

کوین به راه رفتن ادامه داد ، اما به عقب برگشت ، "اوه ، نه کاملاً بیل." وقتی وارد اتاق استراحت شد ، کلمات روی لبهای او شکل گرفت. "چه بد" - اما وقتی زبان عیسی در ذهنش جاری شد زبانش را نگه داشت:

enemies دشمنان خود را دوست داشته باشید ، با کسانی که از شما متنفر هستند خوب رفتار کنید ، کسانی که شما را لعنت می کنند برکت دهید ، برای کسانی که با شما بدرفتاری می کنند دعا کنید. به شخصی که یک گونه به شما ضربه می زند ، دیگری را نیز پیشنهاد دهید ... (لوقا 6: 27-29)

کوین به خداوند زمزمه کرد: "خوب ، او دشمن من نیست. اما خدا ، آیا او باید چنین احمقی باشد؟ اوه ، پروردگار ، او را برکت ده ، او را برکت ده ، من او را برکت می دهم. "

کوین دقیقاً هنگامی که کشیش اشاره خود را پیدا کرد به سمت میز برگشت.

پدر "واقعاً" گابریل گفت ، "فرانسیس درباره گفتگوی بین ادیان چندین چیز گفته است. اما این اولین بار از چند سال پیش است:

... کلیسا "آرزو دارد که همه مردم زمین می توانند با ملاقات با عیسی مسیح ، عشق مهربانانه او را تجربه کند ... [کلیسا] آرزو دارد با احترام ، برای هر زن و مرد این جهان ، کودکی را نشان دهد که برای نجات همه متولد شده است. - آنجلو ، 6 ژانویه ، 2016 ؛ زنیت.org

وی ادامه داد: "این یک بیانیه ماموریت کاملاً واضح است." "و دقیقاً به همین دلیل است که فرانسیس با بوداییان ، مسلمانان و غیره ملاقات داشته است."

"خوب ،" تام مخالفت كرد ، "كجا او در مورد عیسی با آن حضرت صحبت كرد؟ چه موقع او را به توبه فراخواند ، ها؟ " اگر تام صندوقدار داشت ، اسلحه سیگار کشیدن خود را در آن قرار می داد. 

"تام ، فقط یک لحظه فکر کن ،" جبرئیل با تحریک صدایش جواب داد. همان موقع پیش خدمت پیش آمد تا سفارشات آنها را بگیرد. وقتی او رفت ، پدر ادامه داد.

"یک لحظه فکر کنید. آیا می توانید تصور کنید که پاپ فرانسیس پشت میکروفون بایستد و بگوید ، "من همه مسلمانان را می خوانم که تصدیق کنند که عیسی مسیح خداست! توبه کن یا در شعله های همیشگی نابود شوی! " در همه دنیا آشوبهایی رخ داده بود. دهکده های مسیحی کاملاً سوزانده می شد ، زنان آنها تجاوز می کردند ، و مردان و فرزندانشان سر بریده می شد. هدیه ای از روح القدس وجود دارد که "تدبیر" نامیده می شود. "

"خوب ، پس این" دوستی برادرانه "چه فایده ای دارد؟" بیل مداخله کرد. مسیح از كجا در انجیل دعوت می كند كه با مشركان رفیق باشیم؟ من فکر کردم کلمه خوب گفت:

با افراد متفاوت و با کافران یوغ نکنید. برای چه مشارکت عدالت و بی قانونی است؟ یا نور با تاریکی چه رفاقت دارد؟ ... چه چیزهای مشترک یک مومن با یک کافر است؟ (دوم قرنتیان 2: 6-14)

پدر گفت: "اوه ، خوب ،" گابریل با کنایه. "بنابراین ، توضیح دهید که چرا عیسی با بت پرستان ، روسپی ها و کافران ناهار می خورد؟" تام و بیل خالی نگاه کردند. بنابراین او به س ownال خودش پاسخ داد. "تنها راه بشارت دادن کسی ایجاد نوعی رابطه با اوست. پاول سنت یونانیان را روزها درگیر کرد و غالباً حقیقت شاعران و فلاسفه خود را نقل می کرد. این "گفتگوی بین مذهبی" درب انجیل را گشود. " نگاهی به تلفنش انداخت و ادامه داد. "خوب ، بنابراین این نقل قول دیگر است. این از اوانجلی گودیم که پاپ نوشت:

گفتگوی بین ادیان شرط لازم صلح در جهان است و بنابراین برای مسیحیان و همچنین سایر جوامع دینی یک وظیفه است. این گفتگو در وهله اول گفتگویی درباره وجود انسان است یا به قول اسقف های هند به سادگی موضوع "باز بودن برای آنها ، تقسیم شادی ها و غم ها" است. از این طریق یاد می گیریم دیگران و شیوه های مختلف زندگی ، تفکر و گفتار آنها را بپذیریم ... چیزی که مفید نیست گشودگی دیپلماتیک است که برای جلوگیری از مشکلات به همه چیز "بله" می گوید ، زیرا این راهی برای فریب دیگران و انکار خوبی که به ما داده شده است تا سخاوتمندانه با دیگران تقسیم کنیم. بشارت دادن و گفتگوی بین ادیان ، به دور از مخالفت ، متقابلاً از یکدیگر حمایت و تغذیه می کنند. -Evangelii Gaudium ، n. شماره ۱۰۲۹، واتیکان.وا

تام ناگهان مشتش را روی میز کوبید. "من اهمیتی نمی دهم آنچه این Bergoglio گفته است. این مرد خطرناک است. او به نظم نوین جهانی پیوسته است. او در حال ایجاد یک دین یک جهان است. به خدا قسم او یهودا است ، و اگر به او گوش فرا دهید ، در همان گودال آتش قرار خواهید گرفت. "

با نزدیک شدن پیشخدمت با یک قابلمه قهوه و نگاهی مبهوت از چهره ، تنش شکسته شد. "هوم ، مادرم به شما نگفته است که با کشیش ها اینطور صحبت نکنید؟" او در حالی که فنجان تام را ورق می زد ، گفت. او او را نادیده گرفت. 

پدر گابریل تغییر تاکتیک داد. در این مرحله ، او احساس تکلیف کرد که مردان مقابل را اصلاح کند ، خواه آنها گوش دهند یا نه. تلفنش را کنار گذاشت و هر کدام چند ثانیه به چشمان بیل و تام نگاه کرد.

"خوب ، بیایید بیشتر از قول پاپ فرانسیس نقل نکنیم. از پاپ بونیفاس هشتم شنیده اید؟ " تام سری تکون داد. "این چیزی است که او گفت." پدر گابریل این را قلباً می دانست (همانطور که در یک سال گذشته فرصتهای زیادی برای "تمرین" با دیگران داشت):[1]"این اختیار ، اما (اگرچه به انسان اعطا شده و توسط انسان اعمال می شود) اما انسانی نیست بلکه الهی است ، که توسط یک کلمه الهی به پیتر اعطا شده و توسط او (پیتر) و جانشینان او توسط کسی که پیتر دوباره تأیید کرده است اعتراف کرد ، خداوند به خود پیتر گفت ، "هرچه در زمین ببندید ، در بهشت ​​نیز مقید خواهد بودو غیره ، [مت 16:19]. بنابراین هرکس در برابر این قدرت که به این ترتیب خداوند تعیین شده مقاومت کند ، در برابر فرمان خدا مقاومت می کند [روم 13: 2] ، مگر اینکه مانند مانیخوس دو ابتدای اختراع کند ، که دروغ است و توسط ما بدعت گذار قضاوت می شود ، زیرا طبق شهادت موسی در آغاز اما در شروع که خدا آسمان و زمین را آفرید [پیدایش 1: 1]. " - POPE BONIFACE VIII ، Unun Sanctum, Bull of Pope Boniface VIII در 18 نوامبر 1302 منتشر شد

… ما اعلام می کنیم ، اعلام می کنیم ، تعریف می کنیم که برای نجات کاملاً ضروری است که هر موجود انسانی تابع پاپی روم باشد. -Unun Sanctum, Bull of Pope Boniface VIII در 18 نوامبر 1302 منتشر شد

تام پوزخندی زد: "اگر این چیزی است که تو به من می گویی ، من به هیچ ضد پاپ تسلیم نمی شوم." 

کوین در حالی که خودش را آماده کرده بود گفت: "هوم ، متاسفم ، تام". "ضد پاپ" طبق تعریف ، کسی است که تخت پیتر را به زور یا از طریق انتخابات نامعتبر به دست آورده است. "

پدر گابریل با دانستن تئوری های توطئه ای که تام و بیل دنبال کردند - از "St. Gallen Mafia ، "به بندیکت که در واتیکان زندانی است ، به پاپ برجسته نه واقعا استعفا دادن

"درست است ، کوین ، و قبل از اینکه در مورد آنچه قبلاً بحث کردیم بحث کنیم ، لایحه، فقط تکرار می کنم که حتی یک کاردینال ، از جمله ریموند بورک یا هر روحانی «محافظه کار» ، حتی به اندازه مرموز که انتخاب فرانسیس فاقد اعتبار است. و حتی اگر آن باشد بود، یک پاپ دیگر و یک روند متعارف برای لغو آن نیاز دارد - نه یک پست فیس بوک که آن را چنین اعلام کند. " نگاهی به تام انداخت. این به عنوان سرزنش در نظر گرفته شد. پدر گابریل به ندرت فیس بوک می خواند ، اما از دیگر کشیش ها شنیده است که تام در اظهارنظرهای شیشه ای خود در مورد پاپ مانعی نداشته است. 

"بنابراین ،" پدر دستانش را جمع کرد ، "شما آقایان مشکلی دارید. مسیح به شاگردان خود گفت:

هرکس به حرف شما گوش می دهد به حرف من گوش می دهد. هر که تو را رد کند مرا رد می کند. و هر که مرا رد کند ، فرستنده مرا رد می کند. (لوقا 10:16)

"اگر شما از گوش دادن به مقام نیکوکار مسیح و فعالانه اقتدار او را تضعیف کنید ، شما در انشقاق مادی هستید. " 

"ما؟ ما شرور هستیم؟ چطور جرات کردی. " تام با خیره نگاهی به Fr. جبرئیل

کوین دوباره پرید داخل. "خوب ، پدر. گیب ، پس بگذار من طرفدار شیطان باشم. شما قبلاً توافق کردید که بیانیه ای که پاپ امضا کرده گیج کننده است. موافقم. بنابراین ، چگونه قرار است ما به او گوش دهیم وقتی او به نظر می رسد با صدای مسیح مخالف است؟ "

"دقیقا!" بیل گفت ، مشت خودش را روی میز کوبید.  

پدر گابریل دستانش را کنار لبه میز قرار داد و خودش را عقب زد. او به سرعت دعایی خاموش گفت: "پروردگارا ، به من خرد - خرد و تفاهم بده." این نبود که پدر هیچ جوابی نداد - او جواب داد - اما داشت شروع به درک عمیق این مسئله می کرد که دشمن چقدر قدرت آشفتگی می کاشت ، شیاطین ترس ، تفرقه و تردید چقدر قدرت می گرفتند. گمراهی دیابولیک. این همان چیزی است که پدر لوسیای فاطیما آن را نامید. نگاهی به پنجره انداخت و دوباره دعا كرد ، مادر کمکم کن. مار را در زیر پاشنه خود خرد کن. "

همانطور که به طرف دو مرد روبروی خود برگشت و پیروزی در تمام چهره های آنها نوشته شده بود ، احساس کرد یک عشق شدید و غیر منتظره درون او جاری است. او احساس ترحم کرد که عیسی زمانی تجربه کرد 

با دیدن جمعیت ، قلب او نسبت به آنها ترحم شد زیرا آنها آشفته و رها شده بودند ، مانند گوسفندان بدون چوپان. (متی 9:36)

متعجب از احساسات خودش ، گابریل در حالی که شروع به پاسخ دادن به کوین کرد ، چهره خود به سردرگمی خیانت کرد ، خود را درحال مبارزه با اشک دید. 

"هنگامی که عیسی پیتر را به عنوان" صخره "کلیسا اعلام کرد ، او اعلام نکرد که این ماهیگیر از این پس در هر حرف و عمل خطا پذیر خواهد بود. در حقیقت ، دو فصل بعد ، عیسی او را سرزنش کرد و گفت ، "پشت سر من باش شیطان! "سنگ" ناگهان تبدیل به یک سنگ لغزش، حتی برای عیسی! اما آیا این بدان معنی بود که هرچه پیتر گفت از آن وقت به بعد غیر قابل اعتماد بود؟ البته که نه. در حقیقت ، وقتی جمعیت پس از گفتگوی نان زندگی مسیح در حال دور شدن بودند ، پیتر اظهار داشت:

استاد ، نزد چه کسی برویم؟ تو واژه های زندگی ابدی را در اختیار داری. ما ایمان آورده ایم و متقاعد شده ایم که شما مقدس خدا هستید. (یوحنا 6:69)

وی گفت: "این کلمات برای 2000 سال از روی منبرهای جهان تکرار و دعا و طنین انداز شده است. پیتر داشت صحبت می کرد در صدای چوپان خوب

بازیگوشی وارد صدای او شد. "اما پس از آن چه اتفاقی افتاد؟ پیتر سه بار مسیح را انکار کرد! مطمئناً ، از آن لحظه ، پیتر لیاقت این را نداشت همیشه یک کلمه دیگر از طرف مسیح صحبت کنید ، درست است؟ نه؟ "

برعکس ، عیسی ملاقات او را در ساحل طبریه انجام داد و پیتر را سه بار دعوت کرد 'گوسفندهای من را سیر کن.' و پیتر این کار را کرد. پس از فرود آمدن روح القدس در پنطیکاست ، این پیتر ، همان کسی که علناً مسیح را انکار کرد ، سپس علناً اعلام کرد:

برای بخشش گناهان خود ، همه خود را به نام عیسی مسیح توبه کرده و تعمید دهید. و هدیه روح القدس را دریافت خواهید کرد. (اعمال 2:38)

"در آن لحظه ، پیتر صحبت می کرد در صدای چوپان خوب خوب ، همه چیز خوب است ، درست است؟ اکنون بعد از پنطیکاست است ، بنابراین پیتر با هدایت روح حقیقت ، دیگر هرگز مرتکب اشتباه نخواهد شد ، درست است؟ برعکس ، این بار فقیر شروع به مصالحه با ایمان کرد چوپانی پولس مجبور شد او را در انطاکیه چهره به چهره اصلاح کند. او به پیتر هشدار داد که ...

... نه در جاده درست مطابق با حقیقت انجیل. (گال 2: 9)

"چه لباس پوشیدن!" کوین بلندی زد و بلند بلند خندید. 

پدر گفت: "دقیقاً" جبرئیل "این به این دلیل است که پیتر بود در آن لحظه به نمایندگی از چوپان خوب صحبت می کرد اما به دور از تقبیح اقتدار پیتر ، نامیدن او ، و به شهرت رساندن شهرت خود از میان گل و لای در اورشلیم پست ، پائول به اقتدار پیتر اعتراف و احترام گذاشت - و به او گفت كه به آن عمل كند. "

کوین سرش را تکون داد در حالی که تام خنک به کشیش خیره شد. بیل با انگشت خود مقداری قند که روی میز ریخته بود حلقه ها را کشید.  

"حالا ، این مسئله است ،" جبرئیل با شدت گرفتن صدا ادامه داد. "پیتر نامه های قلم به کلیساها ادامه داد ، نامه های زیبایی که امروزه شامل مقدس مقدس است. بله ، همان مردی که همچنان به لغزش ادامه می داد ، مسیح نیز به طور مداوم مورد استفاده قرار گرفت - با وجود. این همه حرف برای گفتن است مسیح حتی پس از خطا کردن ، می تواند از طریق نیابت خود صحبت کند و می کند. این وظیفه ما است که به عنوان کل بدن مسیح ، در صورت لزوم احترام و همچنین اصلاح فرزندان را از سنت پاول مثال بزنیم. این وظیفه ما است که هر وقت صدای پروردگارمان را می شنویم که از طریق آنها صحبت می کند ، به صدای مسیح در او و همه اسقف هایمان توجه کنیم. "

"و چگونه ، پدر عزیز ، ما صدای مسیح آن را خواهیم فهمید و نه فریبکار؟" تام سedال کرد. 

"وقتی پاپ در صدای سنت مقدس. پاپسی یک پاپ نیست، تام فکر می کنم این بندیکت بود که گفت….

پاپ یک حاکم مطلق نیست ، که افکار و خواسته های او قانون باشد. برعکس ، وزارت پاپ ضامن اطاعت از مسیح و کلام او است. - POPE BENEDICT XVI ، تشییع جنازه 8 مه 2005 سن دیگو اتحادیه - تریبون

پیشخدمت با وعده های غذایی دم کرده خود برگشت. آنها لحظه ای در سکوت نشستند. پدر گابریل چاقوی خود را برداشت و شروع به بریدن گوشتش کرد ، در حالی که بیل با ترسو به فنجان قهوه اش نگاه کرد. تام آرام آرام افکار خود را جمع کرد و سپس پاسخ داد:

"بنابراین ، شما به من می گویید که باید به Bergoglio گوش دهم؟ خوب ، من نیازی نیست که به این مرد توجه کنم. من یک کاتشیک دارم ، و این به من می گوید - "

"بله، بله ، شما انجام می دهید. " پدر منقطع. "ولی من هستم به شما نمی گویم حامی کلیسای شما به شما می گوید:

بنابراین ، آنها در مسیر خطای خطرناکی گام برمی دارند که معتقدند می توانند مسیح را به عنوان رئیس کلیسا بپذیرند ، در حالی که وفادارانه به نیابت خود بر روی زمین نیستند. -POPE PIUS XII ، Mystici Corporis Christi (بر روی بدن عرفانی مسیح) ، 29 ژوئن 1943 ؛ n 41؛ واتیکان.وا

"اوه ، بنابراین من باید از پاپ اطاعت کنم وقتی که او به من می گوید هر مذهبی یکسان است؟ این مسخره است ، "تام تف کرد. 

پدر گفت: "البته ، نه." جبرئیل "همانطور که گفتم - و این در کتب مذهب است - پاپ تمام وقت خطاپذیر صحبت نمی کند - و آن بیانیه یک سند خطاپذیر نبود. مطمئنا ، کاش همه چیز گیج کننده نبود. منکر نمی شوم که این کار ضرر دارد. در همان زمان ، مسیح آن را مجاز می داند. و همانطور که گفتید ، یک Catechism دارید. هیچ کاتولیک نباید "گیج شود" ، زیرا ایمان ما سیاه و سفید است. "

با برگشتن به بیل ، او ادامه داد. "من به شما گفته ام ، اگر عیسی فکر نمی کرد که می تواند چیزهای خوبی را از این راه بیرون بیاورد ، می توانست امروز فرانسیس را به خانه خود صدا کند یا فردا با ظاهری در او ظاهر شود و همه چیز را تغییر دهد. اما او این کار را نمی کند. بنابراین ... عیسی ، من به تو اعتماد دارم. "

در حالی که بیل پیشخدمت را برای قهوه بیشتر استقبال کرد ، به ظرف خود برگشت و چند لقمه خورد. تام که آشکارا آشفته بود ، دستمال را باز کرد و آن را روی دامان خود قرار داد. کوین شروع به خوردن غذا کرد ، گویا هرگز در حوزه علمیه او را سیر نکردند.

"مردان" ، پدر آهی کشید ، "ما باید به روح القدس اعتماد کنیم تا از طریق این آزمایش فعلی به ما کمک کند. عیسی هنوز در حال ساخت کلیسای خود است - حتی وقتی که ما به جای آجر گل به او تحویل دهیم. اما حتی اگر ما یک مقدس کامل در عرش پیتر داشتیم ، وجود دارد هیچ چی توفانی را که از سرتاسر جهان می گذرد متوقف می کند. قضاوت روند خود را مدتها قبل از پاپ فرانسیس آغاز کرد. " دوباره به پنجره نگاه کرد. "ما باید هرگز روزه بگیریم و دعا کنیم ، نه تنها برای پاپ ، بلکه برای تصفیه کلیسا."

ناگهان خندید. "از برخی جهات ، خوشحالم که فرانسیس این آشفتگی را می کند."

کوین قنداق کرد. "چرا ، پدر گیب؟ "

"زیرا پاپ ها را از یک پایه ناسالم پایین می برد. ما در قرن گذشته چنان پاپ های بکری نظری داشته ایم که به جستجوی آنها پرداخته ایم تا عملاً به ما بگوییم چه چیزی را می توانیم برای صبحانه بخوریم. این سالم نیست. کلیسا فراموش کرده است که یک پاپ می توان و میکند اشتباه کند ، حتی تا جایی که خواهران و برادرانش باید او را اصلاح کنند. بیش از این ، من کاتولیک هایی را می بینم که روی دستان خود نشسته اند و منتظرند تا پاپ این اتهام را به عهده بگیرد ، گویا مسئول بشارت همسایگان آنها است. در این بین ، بانوی ما به هر یک از ما نگاه می کند و می گوید ، "منتظر چی هستی؟ رسولان عشق من باش! ' اتفاقاً سوسیس عالی است. "

بیل گفت: "من می توانم با آن موافق باشم ، فعلاً آماده است تا بحث را رها كند."

تام نفس کشید تا به بحث ادامه دهد ، اما پدر جبرئیل ناگهان موضوع را تغییر داد. "بنابراین ، کوین ، به من بگویید که آنجا در سنت جان چگونه پیش می رود؟"

او گفت: "عالی". "من کاملا مطمئنم که این تماس من است. پوزخند زد ، حالا ، پدر ، "اگر لطف کنی دوست دارم غذای پر برکت بخورم."

پدر گابریل خندید و فهمید که فراموش کرده است. و با این کار ، هر چهار نفر علامت صلیب را ساختند.

 

خواندن مرتبط

آن پاپ فرانسیس! قسمت اول

آن پاپ فرانسیس! قسمت دوم

 

وی کلیدهای این خون را به چه کسی سپرد؟
به رسول با شکوه پیتر ، و به همه جانشینان او
چه کسانی هستند یا باید تا روز قیامت باشند ،
همه آنها از همان اقتدار پیتر برخوردار بودند ،
که با نقصی از خود کم نمی شود.
- St. کاترین سیه نا ، از کتاب گفتگوها

 

Now Word یک خدمت تمام وقت است
با پشتیبانی شما ادامه می یابد.
خوشا به حال شما ، و متشکرم 

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 "این اختیار ، اما (اگرچه به انسان اعطا شده و توسط انسان اعمال می شود) اما انسانی نیست بلکه الهی است ، که توسط یک کلمه الهی به پیتر اعطا شده و توسط او (پیتر) و جانشینان او توسط کسی که پیتر دوباره تأیید کرده است اعتراف کرد ، خداوند به خود پیتر گفت ، "هرچه در زمین ببندید ، در بهشت ​​نیز مقید خواهد بودو غیره ، [مت 16:19]. بنابراین هرکس در برابر این قدرت که به این ترتیب خداوند تعیین شده مقاومت کند ، در برابر فرمان خدا مقاومت می کند [روم 13: 2] ، مگر اینکه مانند مانیخوس دو ابتدای اختراع کند ، که دروغ است و توسط ما بدعت گذار قضاوت می شود ، زیرا طبق شهادت موسی در آغاز اما در شروع که خدا آسمان و زمین را آفرید [پیدایش 1: 1]. " - POPE BONIFACE VIII ، Unun Sanctum, Bull of Pope Boniface VIII در 18 نوامبر 1302 منتشر شد
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ.