در ازدواج همجنسگرایان

lwedding_Fotor

 

حقیقت سخت - قسمت دوم
 

 

چرا؟ چرا کلیسای کاتولیک مخالف عشق است؟

این سوالی است که بسیاری از مردم وقتی صحبت از منع کلیسا در مورد ازدواج همجنسگرایان می شود ، می پرسند. دو نفر می خواهند ازدواج کنند زیرا یکدیگر را دوست دارند. چرا که نه؟

کلیسا با استفاده از منطق و دلیل منطقی ریشه در قانون طبیعی ، کتاب مقدس و سنت در دو سند مختصر به روشنی پاسخ داده است: ملاحظات مربوط به پیشنهادات برای شناسایی قانونی اتحادیه های بین افراد همجنس باز و نامه ای به اسقف های کلیسای کاتولیک در مورد مراقبت معنوی از افراد همجنس باز

كلیسا به همان روشنی و محكم پاسخ داده است كه ادعا می كند كه زنای محصنه از نظر اخلاقی نادرست است ، همانطور كه ​​پیش از ازدواج ، دزدی یا شایعه كردن ، عادت كردن است. اما پاپ بندیکت (که امضای هر دو سند بود) نکته مهمی را مطرح کرد که به نظر می رسد فراموش شده است:

بنابراین غالباً شاهد ضد فرهنگی کلیسا به عنوان چیزی عقب مانده و منفی در جامعه امروز درک نمی شود. به همین دلیل است که تأکید بر خبر خوب ، پیام حیات بخشی و تقویت کننده انجیل مهم است (ر.ک. Jn 10: 10). حتی اگر لازم است به سختی علیه شرهایی که ما را تهدید می کنند صحبت کنیم ، باید این ایده را اصلاح کنیم که کاتولیک صرفاً "مجموعه ای از ممنوعیت ها" است.  -خطاب به اسقف های ایرلندی؛ واتیکان ، اکتبر. 29 ، 2006

 

مادر و مربی

ما فقط می توانیم نقش کلیسا را ​​به عنوان "مادر و معلم" در چارچوب مأموریت مسیح درک کنیم:  او آمد تا ما را از گناهان ما نجات دهد. عیسی آمد تا ما را از بند و بردگی که عزت و پتانسیل هر انسانی را که در چهره خدا ساخته شده است ، نابود کند ، آزاد کند.

در واقع ، عیسی هر زن و مرد همجنس گرای کره زمین را دوست دارد. او هر شخص "راست" را دوست دارد. او عاشق هر زناکار ، زناکار ، دزد و شایعات است. اما به هر کس او اعلام می کند ، "توبه کن ، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک است" (مات 4:17). "از توبه کردن" توبه کنید تا "ملکوت آسمان" را دریافت کنید. دو طرف به سکه حقیقت.

عیسی ، در برابر زن زنی که دست او را گرفتار شده بود ، با دیدن جمعیت قرمز چهره سنگهای خود را رها کرده و دور می شوند ، می گوید: "من هم تو را محکوم نمی کنم ...". به این معنا که، 

خدا پسر خود را به دنیا نفرستد تا دنیا را محکوم کند ، بلکه ممکن است دنیا به وسیله او نجات یابد. (یوحنا 3:17) 

یا شاید همانطور که پاپ فرانسیس گفت: "من کی هستم که قضاوت کنم؟" نه ، عیسی دوران رحمت را آغاز می کند. اما رحمت همچنین به دنبال آزادی است ، بنابراین واقعیت را بیان می کند. بنابراین مسیح به او گفت ، "برو و دیگر گناه نکن."

"... هر کسی که ایمان ندارد قبلاً محکوم شده است."

او ما را دوست دارد و بنابراین ، آرزو دارد ما را از توهم و اثرات گناه آزاد کند و شفا دهد.

... در واقع هدف او صرفاً تأیید دنیا در دنیاگرایی و همراهی با او نبوده است ، كاملاً بدون تغییر. - POPE BENEDICT XVI ، فرایبورگ im Breisgau ، آلمان ، 25 سپتامبر 2011؛ www.chiesa.com

بنابراین ، وقتی کلیسا حدود قانون و مرزهای فعالیت بشری را اعلام می کند ، او آزادی ما را محدود نمی کند. بلکه او همچنان به حفاظ ها و تابلوهای راهنمایی اشاره می کند که ما را با خیال راحت به سمت خود هدایت می کنند درست آزادی 

آزادی توانایی انجام هر کاری نیست که بخواهیم ، هر زمان که بخواهیم. بلکه آزادی توانایی زندگی مس responsولانه با حقیقت رابطه ما با خدا و با یکدیگر است.  - پاپ جان پل دوم ، سنت لوئیس ، 1999

به دلیل علاقه کلیسا به فردی است که با گرایش جنسی خود دست و پنجه نرم می کند که او به وضوح در مورد خطر اخلاقی پیگیری اقدامات خلاف قانون اخلاقی طبیعی صحبت می کند. او کسی را دعوت می کند که وارد زندگی مسیح شود که "حقیقتی است که ما را آزاد می کند". او راهی را كه خود مسیح به ما داده است نشان می دهد ، یعنی اطاعت به سمت نقشه های خدا - راهی باریک که منجر به سعادت زندگی ابدی می شود. و مانند یک مادر هشدار می دهد که "مزد گناه مرگ است" ، اما فراموش نمی کند که قسمت آخر آن کتاب مقدس را با خوشحالی فریاد بزند:

... اما موهبت خدا زندگی ابدی در مسیح عیسی ، پروردگار ماست. " (رومیان 6:23)

 

حقیقت در عشق

بنابراین ، ما باید صریح و واضح باشیم ، و حقیقت را عاشقانه بیان می کنیم: کلیسا فقط نمی گوید که کلمه "ازدواج" فقط می تواند به درستی به زوجین دگرجنس گرا تعلق داشته باشد. اون داره میگه اتحادیه هر مرتب سازی بین افراد همجنسگرای "از نظر عینی بی نظم است." 

قوانین مدنی اصول زندگی انسان در جامعه را برای خوب یا بد ساختن. آنها "نقش بسیار مهم و گاه تعیین کننده ای در تأثیرگذاری بر الگوهای فکری و رفتاری دارند". سبک های زندگی و پیش فرضهای اساسی اینها بیانگر نه تنها زندگی جامعه در خارج است ، بلکه تمایل دارد که درک و ارزیابی نسل جوان از اشکال رفتار را اصلاح کند. به رسمیت شناختن قانونی اتحادیه های همجنسگرایانه برخی ارزشهای اساسی اخلاقی را پنهان می کند و باعث کاهش ارزش نهاد ازدواج می شود. -ملاحظات مربوط به پیشنهادات برای شناسایی قانونی اتحادیه های بین افراد همجنس باز؛ 6

این یک دستور سرد بی عارضه نیست ، بلکه طنین انداز سخنان مسیح است "توبه کنید ، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک است." کلیسا مبارزه را تشخیص می دهد ، اما درمان را رقیق نمی کند:

… زن و مرد با گرایش همجنسگرایی "باید با احترام ، دلسوزی و حساسیت پذیرفته شوند. از هرگونه نشانه تبعیض ناعادلانه در مورد آنها باید خودداری شود. " آنها مانند سایر مسیحیان فراخوانده شده اند که به فضیلت عفاف زندگی کنند. گرچه تمایل همجنسگرایانه "از نظر عینی بی نظم" است و اعمال همجنسگرایی "گناهانی کاملاً مغایر با عفت" است.  - همانجا 4

زنا ، زنا ، دزدی و غیبت در گناهان کبیره نیز چنین است. مرد متاهلی که عاشق همسر همسایه خود می شود زیرا "کاملاً درست به نظر می رسد" نیز نمی تواند تمایلات خود را دنبال کند ، هر چقدر هم که قوی باشند. بنابراین ، برای اقدامات او (و او) خلاف قانون عشق است که آنها را در اولین وعده های خود مقید می کند. عشق ، در اینجا ، نه یک احساس عاشقانه ، بلکه هدیه ای از خود به دیگری "تا پایان".

مسیح می خواهد ما را از تمایلات بی نظم عینی - چه تمایلات همجنسگرایانه و چه دگرجنسگرایان آزاد کند.

 

عفت برای همه است

کلیسا فقط افراد مجرد ، روحانی ، مذهبی یا کسانی که تمایل به همجنس گرایی دارند را به پاکدامنی نمی خواند. هر زن و مرد به پاکدامنی زندگی می کنند ، حتی زوجین متاهل. ممکن است بپرسید چگونه است !؟

پاسخ دوباره در ماهیت واقعی عشق نهفته است و آن این است که دادن، نه تنها دریافت کنید. همانطور که در آن نوشتم شهادت صمیمی، دلایل مهار تولد بخشی از برنامه خدا برای عشق زناشویی نیست - اهدافی که برای یک ازدواج سالم بسیار مهم است. بنابراین ، هنگامی که فرد ازدواج می کند ، ناگهان در مورد رابطه جنسی "رایگان برای همه" نیست. شوهر مجبور است به ریتم های طبیعی بدن همسرش که هر ماه "فصول" را می گذراند و همچنین "فصول احساسی" او را محترم بشمارید. همانطور که مزارع یا درختان میوه در طول زمستان "استراحت می کنند" ، دوره هایی نیز وجود دارد که بدن زن یک چرخه جوان سازی را پشت سر می گذارد. فصلی نیز وجود دارد که او بارور است و زن و شوهر ، در حالی که در زندگی باز هستند ، ممکن است در این مواقع نیز پرهیز کنند تا خانواده خود را با توجه به روحیه عشق و سخاوت نسبت به فرزندان و زندگی برنامه ریزی کنند. [1]قس Humanae Vitae, ن. 16 در آن مواقع عفت زناشویی ، یک زن و شوهر احترام متقابل و عشق عمیق تری نسبت به همدیگر پرورش می دهند که در مقابل فرهنگ وسواس محور دستگاه تناسلی که اکنون در آن زندگی می کنیم ، روح محور است.

كلیسا اولین كسی است كه كاربرد هوش انسان را در فعالیتی كه در آن موجودی منطقی مانند انسان با خالق خود بسیار ارتباط دارد ستایش و تمجید می كند. اما وی تأیید می کند که این کار باید در حدود نظم واقعیتی که خداوند تعیین کرده است انجام شود. -POPE PAUL VI ، Humanae Vitae، ن. 16

بنابراین ، دیدگاه کلیسا در مورد جنسیت کاملاً متفاوت از دیدگاه تا حدودی منفعت طلبانه و زودگذر جهان است. چشم انداز کاتولیک به حساب می آید تمام شخص ، معنوی و جسمی این زیبایی و قدرت واقعی جنس را در هر دو بعد تولیدی و واحدی تشخیص می دهد. و سرانجام ، این یک دیدگاه است که جنسیت را در منافع بزرگ دیگران ادغام می کند ، توجه داشته باشید که آنچه در اتاق خواب اتفاق می افتد ، در جامعه بزرگ تأثیر می گذارد. به عبارت دیگر ، عینیت بخشیدن به بدن فقط به عنوان "محصولی" از آن مشاهده می شود استفاده می کند ، بر نحوه ارتباط و تعامل ما با دیگران در سایر سطوح ، از نظر روحی و روانی تأثیر می گذارد. واضح است که امروزه ، دهه ها به اصطلاح "فمینیسم" برای بدست آوردن احترام و عزت متعلق به هر زن ، کار چندانی نکرده است. بلکه فرهنگ پورنوگرافی ما زنان و مردان را به حدی نازل کرده است که ساکنان روم بت پرست سرخ می شوند. پاپ پل ششم در حقیقت هشدار داد که یک ذهنیت پیشگیری از بارداری باعث خیانت و تحقیر عمومی جنسیت انسان می شود. او گفت ، کاملاً نبوی ، اگر کنترل بارداری پذیرفته شود ...

... چقدر راحت این عمل می تواند راه را برای خیانت زناشویی و پایین آوردن کلی معیارهای اخلاقی باز کند. برای اینکه کاملاً تجربه شود ، تجربه زیادی لازم نیست با آگاهی از ضعف انسانی و درک اینکه انسانها - و به ویژه جوانانی که اینقدر در معرض وسوسه قرار دارند - برای رعایت قانون اخلاقی به انگیزه نیاز دارند و آسان است که این قانون را نقض کنند. تأثیر دیگری که موجب هشدار می شود این است که مردی که به استفاده از روش های پیشگیری از بارداری عادت کرده است ممکن است احترام ناشی از یک زن را فراموش کند و با بی توجهی به تعادل جسمی و عاطفی او ، او را به عنوان یک ابزار صرف برای رضایت خاطر خواسته های خود را ، دیگر او را به عنوان شریک زندگی خود که باید او را با مراقبت و محبت احاطه کند. -POPE PAUL VI ، Humanae Vitae، ن. 17

با این حال ، چنین موضع اخلاقی امروزه به طور فزاینده ای متعصبانه و غیر قابل تحمل تلقی می شود ، حتی وقتی با لطافت و عشق صحبت شود.

اعتراض بیش از حد پر سر و صدا علیه صدای کلیسا وجود دارد ، و این با ابزارهای ارتباطی مدرن شدت می گیرد. اما برای کلیسا تعجب آور نیست که تقدیر می شود که او ، چیزی کمتر از بنیانگذار الهی خود ، "نشانه ای از تناقض" باشد. never هرگز نمی تواند صحیح باشد که او قانونی را که در واقع غیرقانونی است اعلام کند ، زیرا این امر ، از نظر ماهیت ، همیشه با خیر واقعی انسان مخالف است.  -POPE PAUL VI ، Humanae Vitae، ن. 18


خاتمه

در زمان نوشتن این مقاله (دسامبر ، 2006) ، تشکیلات کانادایی ، که همچنان در آزمایش های اجتماعی غرب را هدایت می کند ، فرصتی پیدا کردند تا تصمیم خود را که در سال قبل تعریف مجددی از ازدواج داشت ، لغو کنند. با این حال ، "قانون" جدید همانطور است که هست. واقعاً تأسف آور است ، زیرا این امر مربوط به آینده جامعه است ، که جان پل دوم گفت "از طریق خانواده عبور می کند". و برای کسی که چشم برای دیدن و گوش برای شنیدن دارد ، این نیز مربوط می شود آزادی بیان، و آینده مسیحیت در کانادا و سایر کشورهایی که قانون اخلاقی طبیعی را کنار می گذارند (نگاه کنید به آزار و اذیت! Ts سونامی اخلاقی.)

هشدار و توصیه پاپ بندیکت به کانادا را می توان خطاب به هر کشوری دانست که تجربه بی پروایی با مبانی آینده را آغاز می کند ...

کانادا به دلیل تعهد سخاوتمندانه و عملی به عدالت و صلح شهرت خوبی کسب کرده است ... اما در عین حال ، ارزشهای خاصی که از ریشه های اخلاقی و اهمیت کامل آنها در مسیح جدا شده است ، به ناراحت کننده ترین روشها تبدیل شده اند. به نام "تحمل" کشور شما مجبور بوده حماقت تعریف مجدد همسر را تحمل کند و به نام "آزادی انتخاب" با نابودی روزمره کودکان متولد نشده روبرو می شود. وقتی برنامه الهی خالق نادیده گرفته می شود ، حقیقت ذات انسان از بین می رود.

دوگانگی های دروغین در خود جامعه مسیحی ناشناخته نیست. وقتی رهبران مدنی مسیحی اتحاد ایمان را فدا می کنند و تجزیه عقل و اصول اخلاق طبیعی را با تسلیم روندهای زودگذر اجتماعی و خواسته های جعلی نظر سنجی ، تحریم می کنند ، به ویژه آسیب می رسانند. دموکراسی تنها در حدی موفق می شود که مبتنی بر حقیقت و درک صحیح از انسان باشد. در بحث های شما با سیاستمداران و رهبران مدنی ، شما را تشویق می کنم که نشان دهید ایمان مسیحی ما ، به دور از مانع گفتگو ، پلی است. دقیقاً به این دلیل که خرد و فرهنگ را گرد هم آورده است.  -POPE BENEDICT XVI ، خطاب به اسقف ها از انتاریو ، کانادا ، بازدید "Ad Limina"، 8 سپتامبر ، شهر واتیکان

 

اولین بار در تاریخ 1 دسامبر 2006 منتشر شد.

 

خواندن مرتبط:

 

اینجا را کلیک کنید اشتراک به این مجله

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 قس Humanae Vitae, ن. 16
نوشته شده در صفحه اصلی, حقیقت سخت.