I به یاد بیاورید که چند سال پیش مرد جوانی با مشکلات زناشویی به خانه من آمد. او مشاوره من را می خواست ، یا همینطور گفت. "او به من گوش نمی دهد!" گلهگذاری کرد. "مگر قرار نیست او تسلیم من شود؟ آیا کتاب مقدس نمی گوید که من سر همسرم هستم؟ مشکل او چیست !؟ " من رابطه را به اندازه کافی می دانستم تا بدانم که دیدگاه او نسبت به خودش به طور جدی بهم خورده است. بنابراین من پاسخ دادم ، "خوب ، سنت پل دوباره چه می گوید؟":
شوهرها ، همسران خود را دوست داشته باشید ، همانطور كه مسیح كلیسا را دوست داشت و خود را به او تحویل داد تا او را تقدیس كند ، و او را با حمام آب با كلمه پاك كرد ، تا او كلیسا را با شكوه ، بدون لكه و چروك یا هرگونه دیگری به خودش نشان دهد. چنین چیزی ، تا او مقدس و بدون لکه باشد. بنابراین (همچنین) شوهرها باید همسران خود را مانند بدن خود دوست داشته باشند. او که همسرش را دوست دارد خودش را دوست دارد. (Eph 5: 25-28)
من ادامه دادم: "بنابراین می بینی ، تو فراخوانده شده ای که جان خود را برای همسرت بگذاری. برای خدمت به او همانطور که عیسی به او خدمت کرد. همانطور که عیسی برای شما دوست داشت و فدا کرد ، او را دوست داشته و قربانی کنید. اگر این کار را انجام دهید ، احتمالاً مشکلی در "ارسال" به شما نخواهد داشت. " خوب ، این باعث خشم مرد جوانی شد که بی درنگ به خانه حمله کرد. آنچه او واقعاً می خواست این بود که من به او مهمات بدهم تا به خانه برود و مانند یک درب با همسرش رفتار کند. نه ، معنای سنت پل در آن زمان یا اکنون نبود ، تفاوت فرهنگی را کنار بگذاریم. آنچه پل به آن اشاره داشت ، رابطه ای بر اساس مثال مسیح بود. اما آن مدل از مردانگی واقعی مورد توجه قرار گرفته است ...
تحت حمله
یکی از بزرگترین حملات این قرن گذشته ، علیه رئیس معنوی خانه ، شوهر و پدر بوده است. این سخنان عیسی می تواند به خوبی در مورد پدر بودن صدق کند:
من چوپان را خواهم زد و گوسفندان گله پراکنده خواهند شد. (مت 26:31)
وقتی پدر خانه هدف و هویت واقعی خود را از دست می دهد ، از نظر تجربی و آماری می دانیم که تأثیر عمیقی بر خانواده دارد. پاپ بندیکت می گوید:
بحران پدری که امروز در آن زندگی می کنیم عنصری است ، شاید مهمترین ، تهدیدکننده انسان در انسانیتش. انحلال پدر و مادر با انحلال پسر و دختر بودن ما ارتباط دارد. - POPE BENEDICT XVI (کاردینال راتزینگر) ، پالرمو ، 15 مارس 2000
همانطور که قبلاً در اینجا نقل کردم ، مبارک جان پل دوم به نبوت نوشت ،
آینده جهان و کلیسا از طریق خانواده می گذرد. -Familiaris Consortio ، ن. 75
پس می توان تا حدی گفت آینده جهان و کلیسا از طریق پدر عبور می کند. زیرا همانطور که کلیسا بدون کشیش مقدس نمی تواند دوام بیاورد ، پدر نیز یکی از عناصر اساسی یک خانواده سالم است. اما چقدر امروز مردان این را درک می کنند! زیرا فرهنگ عامه به طور پیوسته تصویر مردانگی واقعی را از بین برده است. فمینیسم رادیکال ، و همه شاخه های آن ، مردان را به مبلمان صرف در خانه تقلیل داده است. فرهنگ و سرگرمی عامیانه ، پدر شدن را به شوخی تبدیل کرده است. و الهیات لیبرال احساس مسئولیت انسان را به عنوان الگو و رهبر معنوی مسموم کرده است که پا جای پای مسیح ، بره فداکار می گذارد.
برای ارائه تنها یک نمونه از تأثیر قدرتمند پدر ، به حضور در کلیسا نگاه کنید. مطالعه ای که در سال 1994 در سوئد انجام شد نشان داد که اگر پدر و مادر هر دو به طور منظم در کلیسا شرکت کنند ، 33 درصد از فرزندان آنها به عنوان یک مراجعه کننده منظم به کلیسا و 41 درصد آنها به طور نامنظم حضور پیدا می کنند. حالا ، اگر پدر نامنظم است و مادر منظم است ، فقط 3 درصد فرزندان متعاقباً خودشان قاعده مند می شوند ، در حالی که 59 درصد دیگر نامنظم می شوند. و این چیزی است که خیره کننده است:
چه اتفاقی می افتد اگر پدر منظم باشد اما مادر نامنظم یا غیر تمرین؟ به طور غیرمعمول ، درصد منظم شدن کودکان از 33٪ به 38٪ با مادر نامنظم و به 44٪ با مادر غیر تمرین می رسد ، گویی وفاداری به تعهد پدر متناسب با سستی ، بی تفاوتی یا خصومت مادر افزایش می یابد . - تیاو حقیقت در مورد مردان و کلیسا: در مورد اهمیت پدران در کلیسا رفتن توسط رابی لو بر اساس مطالعه: "ویژگیهای جمعیتی گروههای زبانی و مذهبی در سوئیس" توسط ورنر هاگ و فیلیپ وارنر از اداره آمار فدرال ، نوشاتل ؛ جلد 2 مطالعات جمعیت ، شماره 31
پدران تأثیر معنوی قابل توجهی بر فرزندان خود دارند دقیقا به دلیل نقش منحصر به فرد آنها در نظم خلقت
پیشگویی پدرانه
کتب مذهب می آموزد:
خانه مسیحیان مکانی است که کودکان در آن اولین اعلامیه ایمان را دریافت می کنند. به همین دلیل خانه خانوادگی را به درستی "کلیسای داخلی" می نامند ، جامعه ای از فضل و دعا ، مکتبی از فضایل انسانی و خیرات مسیحی. -کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، ن. 1666
بنابراین ، می توان یک مرد را در نظر گرفت یک کشیش در خانه خودش همانطور که سنت پل می نویسد:
زیرا شوهر همانطور که رئیس کلیسا است رئیس زن خود است ، او خود ناجی بدن است. (Eph 5:23)
این به چه معناست؟ خوب ، همانطور که داستان من در بالا نشان می دهد ، ما می دانیم که این کتاب مقدس سو ab استفاده های خود را در طول سال ها دیده است. در آیه 24 ادامه می دهد: "همانطور که کلیسا تابع مسیح است ، بنابراین زنان نیز باید در همه چیز تابع شوهر خود باشند." زیرا وقتی مردها به وظیفه مسیحی خود عمل می کنند ، زنان تسلیم کسی می شوند که آنها را در مسیح شریک کرده و آنها را هدایت می کند.
بنابراین ، ما به عنوان شوهر و مرد به رهبری معنوی بی نظیری دعوت می شویم. زنان و مردان در واقع متفاوت هستند - از نظر احساسی ، جسمی ، و به ترتیب معنوی آن ها هستند مکمل. و آنها برابر ما به عنوان وراث مسیح هستند: [1]قس کتک زدن کلیسای کاتولیک، ن. 2203
به همین ترتیب ، شما شوهرها باید با همسران خود در درک زندگی زندگی کنید ، و به جنس ضعیف زن عزت نشان می دهید ، زیرا ما وراث مشترک موهبت زندگی هستیم ، تا مانع دعای شما نشود. (1 حیوان خانگی 3: 7)
اما سخنان مسیح به پولس را یادآوری کنید که "قدرت در ضعف کامل می شود". [2]1 Cor 12: 9 این است که ، بیشتر مردان اعتراف می کنند که قدرت خود ، خود سنگ همسران آنها است و اکنون می بینیم که یک راز در اینجا در حال آشکار شدن است: زناشویی مقدس نمادی از ازدواج مسیح با کلیسا است.
این یک رمز و راز بزرگ است ، اما من با اشاره به مسیح و کلیسا صحبت می کنم. (Eph 5:32)
مسیح جان خود را برای عروس خود گذاشت اما او توانمندسازی کلیسا و او را به سرنوشت جدیدی می رساند "با آب حمام با کلمه." در حقیقت ، او از کلیسا به عنوان سنگ های بنیاد و پیتر به عنوان "سنگ" یاد می کند. این کلمات واقعاً باورنکردنی هستند. زیرا آنچه عیسی می گوید این است که او می خواهد کلیسا با او فداکاری کند. در قدرت او شریک کردن تا به معنای واقعی کلمه "بدن مسیح" شود ، یکی با بدن او.
... این دو یک گوشت خواهند شد. (Eph 5:31)
انگیزه مسیح این است عشق، عشقی غیر قابل درک که با سخاوت الهی ابراز می شود و از هر عمل عشقی در تاریخ بشر پیشی می گیرد. عشقی که مردان نسبت به همسرانشان فراخوانده می شوند چنین است. از ما خواسته شده است که همسر و فرزندان خود را در کلام خدا غسل دهیم که ممکن است روزی "بدون لکه و چروک" در برابر خدا بایستند. می توان گفت که ، مانند مسیح ، ما "کلیدهای پادشاهی" را به سنگ خود ، به همسران خود می سپاریم تا آنها بتوانند به نوبه خود خانه را در یک فضای مقدس و سالم پرورش دهند. ما باید آنها را توانمند کنیم ، نه غلبه بر آنها.
اما این بدان معنا نیست که مردان باید هوس باز شوند - سایه های کوچکی در گوشه گوشه که هر مسئولیتی را در قبال همسران خود قصور می کنند. اما این در واقع همان اتفاقی است که در بسیاری از خانواده ها به ویژه در دنیای غرب افتاده است. نقش مردان لاغر شده است. بیشتر اوقات این همسران هستند که خانواده های خود را به نماز می خوانند ، فرزندان خود را به کلیسا می برند ، به عنوان وزیر خارق العاده ای خدمت می کنند و حتی چنان کشیش را اداره می کنند که کشیش صرفاً امضا کننده تصمیمات وی است. و همه این نقش های زنان در خانواده و کلیسا جایگاهی دارد تا زمانی که به هزینه رهبری معنوی خدادادی انسانها نباشد. این یک چیز است که مادر بچه ها را با ایمان طعنه بزند و بزرگ کند ، این یک چیز شگفت انگیز است. این کار دیگری است که او بدون حمایت ، شاهد و همکاری شوهرش از سر سهل انگاری یا گناه کاری خود انجام می دهد.
نقش انسان
در یک نماد قدرتمند دیگر ، زوجین متاهل اساساً تصویری از تثلیث مقدس هستند. پدر چنان پسر را دوست دارد که عشق آنها شخص سوم ، روح القدس را به وجود می آورد. همچنین ، یک شوهر همسر خود را کاملاً دوست دارد ، و یک همسر شوهر خود را ، که عشق آنها یک شخص سوم تولید می کند: یک کودک. بنابراین ، یک زن و شوهر فراخوانده می شوند تا در گفتار و کردارشان بازتاب تثلیث مقدس نسبت به یکدیگر و فرزندانشان باشند. فرزندان و همسران باید در پدر خود بازتابی از پدر آسمانی را ببینند. آنها باید در مادرشان بازتاب پسر را ببینند و کلیسای مادر، که بدن اوست. به این ترتیب فرزندان قادر به دریافت خواهند بود از طریق والدین آنها بسیاری از مواهب روح القدس ، همانگونه که از طریق کلیسای مقدس و مادر مقدس نعمت های مقدس را دریافت می کنیم.
خانواده مسیحی یک ارتباط افراد است ، نشانه و تصویری از ارتباط پدر و پسر در روح القدس است. -کتک زدن کلیسای کاتولیک، ن. 2205
پدر و مادری به چه شکل است؟ متأسفانه امروزه به سختی می توان الگوی پدرانه را یافت که قابل بررسی باشد. به نظر می رسد امروزه مردانگی صرفاً یک تعادل مناسب ابتذال ، الکل و ورزشهای تلویزیونی منظم با کمی (یا مقدار زیادی) شهوت است که برای اندازه گیری خوب به وجود آمده است. به طرز غم انگیزی در کلیسا ، رهبری روحانی بیشتر از منبر ناپدید شده است ، زیرا روحانیتی که می ترسد وضع موجود را به چالش بکشد ، فرزندان معنوی خود را به مقدسات ترغیب می کند ، و انجیل بدون رقیق شدن را تبلیغ می کند ، و البته زندگی در آن به گونه ای است که مثال. اما این بدان معنا نیست که ما هیچ نمونه ای نداریم. عیسی بزرگترین و کاملترین مثال ما برای مردانگی باقی مانده است. او لطیف اما محکم بود. ملایم ، اما سازش ناپذیر با احترام نسبت به زنان ، اما صادق و با فرزندان روحانی خود همه چیز را داد. همانطور که پاهایشان را می شست ، فرمود:
بنابراین اگر من ، استاد و معلم ، پاهای شما را شسته ام ، شما باید پاهای یکدیگر را بشویید. من به شما الگویی داده ام که از آن پیروی کنید ، همانطور که من برای شما انجام داده ام ، شما نیز باید این کار را انجام دهید. (یوحنا 13: 14-15)
این به معنای عملی چیست؟ که در نوشتن بعدی خود به آن خواهم پرداخت ، همه چیز از نماز خانواده ، نظم و انضباط ، و رفتارهای مردانه. زیرا اگر ما مردان شروع به تصدی ریاست معنوی که وظیفه ما است ، نکنیم. اگر از غسل دادن همسر و فرزندان خود در Word غافل شویم. اگر از سر تنبلی یا ترس ، مسئولیت و شرافتی را که به عهده ما است به عهده مردان نگیریم ... پس این چرخه گناه که "انسان را در انسانیت خود تهدید می کند" ادامه خواهد یافت ، و "انحلال پسر و دختر بودن" ما عالی ترین ، نه تنها در خانواده های ما ، بلکه در جوامع ما ادامه خواهد یافت و آینده جهان را در معرض خطر قرار می دهد.
چیزی که امروز خداوند ما مردان را به سوی آن فرا می خواند چیز کمی نیست. اگر بخواهیم واقعاً حرفه مسیحی خود را برآورده کنیم ، از ما فداکاری زیادی خواهد کرد. اما ما از ترس هیچ چیز نداریم ، زیرا رهبر و کمال دهنده ایمان خود ، عیسی - انسان همه انسان ها - کمک ، راهنما و قدرت ما خواهد بود. و همانطور که زندگی خود را گذاشت ، آن را دوباره در زندگی ابدی گرفت ...
بیشتر خواندن:
برای ترجمه این صفحه به زبان دیگری روی زیر کلیک کنید: