داستان پنج پاپ و یک کشتی بزرگ

 

آنجا یک بار کشتی بزرگی بود که در بندر معنوی اورشلیم نشسته بود. ناخدای آن پیتر بود و یازده ستوان در کنار او بود. دریادارشان به آنها کمیسیون عالی اعطا کرده بود:

بنابراین ، برو و همه ملل را شاگرد کن ، آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید بده ، و به آنها تعلیم دهی که همه آنچه را به تو دستور داده ام رعایت کنند. و اینک من همیشه تا پایان عمر با شما هستم. (مات 28: 19-20)

اما دریادار به آنها دستور داد تا زمان لنگر انداختن بادها آمدند.

ببین ، من وعده پدرم را بر تو می فرستم. اما در شهر بمانید تا وقتی که از بالا به قدرت بپوشید. (اعمال 24:49)

بعد آمد. بادی محرک و محکم که بادبان آنها را پر کرده است [1]رجوع کنید به اعمال 2:2 و دلهایشان را با شجاعتی چشمگیر سرریز کرد. پیتر که نگاهش را به سمت دریاسالار خود که سرش را به او تکان داد ، نگاه کرد و به سمت کمان کشتی قدم زد. لنگرها کشیده شدند ، کشتی رانده شد و مسیر آماده شد ، و ستوانها در کشتی های خود از نزدیک دنبال می شدند. سپس به سمت کمان کشتی بزرگ قدم زد.

پیتر با یازده از جای خود برخاست ، صدای خود را بلند کرد ، و به آنها اعلام کرد ... "این خواهد بود که هر کسی که نام خداوند را صدا می کند نجات یابد." (اعمال 2: 14 ، 21)

از کشوری به ملت دیگر ، آنها قایقرانی می کردند. آنها به هر کجا که می رفتند محموله های غذا ، لباس و دارو خود را برای فقرا ، بلکه قدرت ، عشق و حقیقت را که مردم بیشتر به آنها نیاز داشتند ، بارگیری می کردند. برخی از کشورها گنجینه های گرانبهای خود را دریافت کردند ... و تغییر یافتند. دیگران آنها را رد کردند ، حتی برخی از ستوانها را به قتل رساندند. اما به محض کشته شدن ، دیگران به جای آنها بزرگ شدند تا کشتی های کوچکتری را که به دنبال کشتی پیتر بودند ، تصاحب کنند. او نیز به شهادت رسید. اما به طرز چشمگیری ، کشتی مسیر خود را ادامه داد و زودتر ناپدید شد که پیتر ناخدا شد و یک کاپیتان جدید جای او را گرفت.

بارها و بارها ، کشتی ها به سواحل جدید می رسیدند ، در بعضی مواقع با پیروزی های بزرگ ، در بعضی مواقع به ظاهر شکست. خدمه دستشان را عوض کردند ، اما به طرز چشمگیری ، کشتی بزرگی که ناوچه دریاسالار را هدایت می کرد ، هرگز تغییر مسیر نداد ، حتی وقتی کاپیتان آن در بعضی مواقع به نظر می رسید که در رأس آن خواب است. مثل یک سنگ روی دریا بود که هیچ مرد و موجی نمی توانست آن را حرکت دهد. انگار دست دریاسالار کشتی را خودش راهنمایی می کرد ...

 

ورود به طوفان بزرگ

نزدیک به 2000 سال گذشته بود ، بارک بزرگ پیتر وحشتناک ترین طوفان ها را تحمل کرد. در حال حاضر ، این دشمنان بی شماری را جمع کرده بود ، که همیشه کشتی را دنبال می کردند ، برخی از راه دور ، دیگران ناگهان با عصبانیت بر او حمله می کردند. اما کشتی بزرگ هرگز از مسیر خود خارج نشد و حتی اگر گاهی آب می گرفت ، هرگز غرق نمی شد.

سرانجام ، ناوگان دریاسالار در میان دریا آرام گرفتند. کشتی های کوچکتر که توسط ستوانها هدایت می شدند ، بارک پیتر را محاصره کردند. آرام بود ... اما یک غلط آرام بود ، و کاپیتان را آزار داد. برای در اطراف آنها در افق طوفان ها بیداد می کردند و کشتی های دشمن به دور خود می چرخیدند. در کشورها سعادت بود ... اما فقر معنوی روز به روز در حال افزایش بود. و یک همکاری عجیب و غریب ، تقریباً شوم بین ملتها در حال توسعه بود در حالی که همزمان جنگها و جناحهای وحشتناکی در میان آنها آغاز شد. در حقیقت ، شایعات زیادی به گوش می رسید که بسیاری از ملتهایی که روزگاری با دریادار بیعت کرده بودند اکنون شروع به شورش کردند. به نظر می رسید همه طوفان های کوچک در هم می آمیزند و یک طوفان بزرگ را ایجاد می کنند - طوفانی که دریادار قرن ها پیش از آن پیشگویی کرده بود. و یک جانور عالی زیر دریا در حال هم زدن بود.

رو به روی مردان خود چرخید ، چهره کاپیتان رنگ پرید. بسیاری حتی در میان ستوانها به خواب رفته بودند. برخی چاق شده بودند ، برخی تنبل و در عین حال برخی دیگر راضی و ارضا ، دیگر مانند گذشته اسلاف خود را با غیرت کمیسیون دریاسالار مصرف نمی کردند. طاعونی که در بسیاری از سرزمین ها در حال شیوع بود اکنون به برخی از کشتی های کوچکتر راه پیدا کرده بود ، یک بیماری وحشتناک و ریشه دار که هر روز در حال توسعه بود ، برخی از ناوگان را می خورد - درست همانطور که سلف کاپیتان هشدار داد که می خواست

می فهمید ، برادران بزرگوار ، این بیماری چیست -ارتداد از خدا ... OPPOPE ST. PIUS X ، ای سوپرمی، دائره المعارف در مورد ترمیم همه چیز در مسیح، n 3 ، 5 ؛ 4 اکتبر 1903

"چرا ما دیگر قایقرانی نمی کنیم؟" کاپیتان تازه انتخاب شده با نگاه کردن به بادبانهای بی رمق با خود نجوا کرد. دستش را پایین کشید تا دستانش را روی سکان قرار دهد. "من کی هستم که اینجا بایستم؟" ناخدا مقدس به سمت دشمنان خود از بالای تخته چشم نگاه کرد و سپس دوباره به طرف بندر نگاه کرد ، به زانو درآمد."لطفا دریادار. من نمی توانم این ناوگان را به تنهایی هدایت کنم. " و بلافاصله صدایی را در جایی از هوای بالای سر خود شنید:

ببین ، من همیشه تا پایان عمر با تو هستم.

و مانند یک صاعقه از آن طرف ، کاپیتان شورای عالی کشتی ها را که تقریباً یک قرن قبل جمع شده بود به ذهن متبادر می کند. در آنجا ، آنها بسیار تایید کردند نقش از ناخدا ... نقشی که نمی تواند شکست بخورد زیرا توسط شخص دریاسالار محافظت می شود.

اولین شرط نجات حفظ حاکمیت ایمان واقعی است. و از آن سخنان خداوند ما عیسی مسیح ، شما پیتر هستید و بر روی این سنگ من کلیسای خود را می سازم، نمی تواند از تأثیر آن کوتاهی کند ، کلمات گفته شده توسط پیامدهای آنها تأیید می شوند. زیرا در هیئت رسولان آیین کاتولیک همیشه بی عیب و نقص حفظ شده و آموزه های مقدس نیز به احترام آن برگزار شده است. - اولین شورای واتیکان ، "در مورد مرجع معصومیت پاپی روم" Ch. 4 ، در مقابل 2

ناخدا نفس عمیقی کشید. وی به یاد آورد که چگونه همان کاپیتانی که شورای کشتی را تشکیل داد ، خودش گفته بود:

اکنون واقعاً ساعت شرارت و قدرت تاریکی است. اما ساعت آخر است و نیرو به سرعت از بین می رود. مسیح قدرت خدا و حکمت خدا با ما است ، و او در کنار ما است. اعتماد به نفس داشته باشید: او بر جهان غلبه کرده است. - POPE PIUS IX ، Ubi Nos ، دائره المعارف ، n. 14؛ papalencycicless.net

"او با من است، "کاپیتان نفس خود را بیرون داد. "او با من است ، و او بر جهان غلبه کرده است. "

 

نه به تنهایی

ایستاد ، شنل را صاف کرد و به سمت کمان کشتی رفت. در فاصله بسیار دور ، او می توانست از بین مه غلیظ شده دو ستون را که از دریا بیرون می آیند ، دو ستون بزرگ که دوره بارک توسط کسانی که قبل از او بودند تعیین شده بود. بر روی ستون کوچکتر مجسمه ای از ایستاده بود استلا ماریس ، بانوی ما "ستاره دریا". زیر پایش نوشته شده بود ، Auxilium Christianorum -"کمک مسیحیان". دوباره سخنان سلف او به ذهن خطور کرد:

ماری با آرزوی مهار و از بین بردن توفان شدید شر که ... همه جا کلیسا را ​​آزار می دهد ، مایل است غم و اندوه ما را به شادی تبدیل کند. بنیان اعتماد به نفس ما ، همانطور که خوب می دانید ، برادران بزرگوار ، در مریم مقدس وجود دارد. زیرا ، خداوند به ماری خزانه همه چیزهای خوب را متعهد شده است ، تا همه بدانند که از طریق او هر امید ، هر فیض و همه نجات حاصل می شود. زیرا این اراده اوست که ما همه چیز را از طریق مریم بدست آوریم. - POPE PIUX IX ، Ubi Primum ، در مورد تصور بی عیب و نقص، دائره المعارف؛ n 5 papalencycicless.net

بدون حتی فکر کردن ، کاپیتان چندین بار زیر نفس خود تکرار کرد ، "اینجا مادرت است ، اینجا مادرت است ، اینجا مادرت است ..." [2]رجوع کنید به یوحنا 19:27 سپس نگاهش را به بلندتر دو ستون چرخاند ، نگاهش را به میزبان بزرگی که در بالا ایستاده بود دوخت. زیر آن نوشته بود: اعتبار سالوس -"نجات مithمنان". قلب او مملو از تمام سخنان پیشینیانش بود - مردان بزرگ و مقدس که دستانشان ، بعضی از آنها خون آلود بودند ، چرخ این کشتی را گرفته بودند - کلماتی که این معجزه ایستاده بر روی دریا را توصیف می کرد:

نان زندگی… بدن Source منبع و اجلاس… غذای سفر Man مانای آسمانی read نان فرشتگان Heart قلب مقدس

و ناخدا از شادی شروع به گریه کردن کرد. من تنها نیستم… we تنها نیستند او که به سمت خدمه خود برگشت ، یک میتر به سمت سر خود بلند کرد و نماز مقدس را خواند ...

 

به سمت یک صبح جدید

صبح روز بعد ، کاپیتان بلند شد ، روی عرشه قدم زد و در زیر بادبان ایستاد و هنوز بی روح در آسمان های تاریک آویزان بود. وقتی کلماتی به صدا در آمد که گویی با صدای زنی به او خطور می کند نگاهش را دوباره به افق معطوف کرد:

آرامش فراتر از طوفان.

وقتی نگاهش را به دور ، به تاریکترین و پیشگویی کننده ترین ابرهایی که دیده بود ، پلک زد. و دوباره ، او شنید:

آرامش فراتر از طوفان.

ناگهان کاپیتان فهمید. مأموریت او مانند نور خورشید که اکنون در غبار غلیظ صبح فرو رفته است ، روشن شد. با دستیابی به کتاب مقدس که به طور ایمن بر روی سکوی آن بسته شده بود ، وی دوباره کلمات وحی ، فصل ششم ، آیات یک تا شش را خواند.

سپس کشتی ها را به دور خود جمع کرد و روی کمان ایستاده بود ، کاپیتان با صدای واضح و نبوی گفت:

وظیفه پاپ جان متواضع این است که "خداوند را برای مردم کاملی آماده کنید" ، دقیقاً مانند وظیفه باپتیست ، که حامی وی است و نام او را از وی گرفته است. و نمی توان یک کمال بالاتر و با ارزش تر از پیروزی صلح مسیحی را تصور کرد ، که صلح در قلب است ، صلح در نظم اجتماعی ، در زندگی ، در رفاه ، احترام متقابل و در اخوت ملل . - مقدس یوحنا XXIII ، طاووس مسیحی واقعیe ، 23 دسامبر 1959 ؛ www.catholicculture.org

نگاهی به بادبانهای هنوز بی روح بارک بزرگ ، کاپیتان لبخندی گسترده زد و اظهار داشت: "ما به هیچ جا نمی رویم مگر بادبان قلب ما و این کشتی بزرگ دوباره با یک پر شده است باد قوی ، راننده بنابراین ، من مایلم شورای دوم کشتی ها را فراخوانی کنم. " بلافاصله ، ستوانها نزدیک شدند - اما دشمنان نیز همین طور بودند. کاپیتان اما توجه کمی به آنها داشت:

تمام کارهایی که شورای جهانی جدید انجام می دهد واقعاً هدف آن بازگرداندن شکوه و عظمت کامل خطوط ساده و خالصی است که چهره کلیسای عیسی در بدو تولد داشته است ... OPPOPE ST. JOHN XXIII ، کتابهای مقدس و سایر پیام های جان XXIII ، catholicculture.org

سپس چشمهای خود را دوباره به بادبان کشتی خود دوخت و با صدای بلند دعا کرد:

روح الهی ، شگفتی های خود را در این عصر ما مانند یک پنطی نوین جدید تجدید کنید ، و اعطا کنید که کلیسای شما با دعا با پشتکار و اصرار با یک قلب و ذهن به همراه مریم ، مادر عیسی مسیح و با هدایت مبارک پیتر ، ممکن است سلطنت را افزایش دهد. از منجی الهی ، سلطنت حقیقت و عدالت ، سلطنت عشق و صلح است. آمین - ژوئن XXIII ، در جلسه شورای دوم واتیکان ، هومنا سالوتیs ، 25 دسامبر 1961

و بلافاصله ، الف باد محکم ، راننده شروع به وزیدن در سراسر خشکی ها ، و آن سوی دریا کرد. و کشتی بادبان های بارک پیتر را پر کرد ، کشتی دوباره شروع به حرکت به سمت دو ستون کرد.

و با این کار ، کاپیتان به خواب رفت و دیگری جای او را گرفت ...

 

شروع نبردهای نهایی

با نزدیک شدن به پایان شورای دوم کشتی ها ، کاپیتان جدید سکان هدایت آن را به دست گرفت. چه در شب باشد ، چه در روز باشد ، او کاملاً مطمئن نبود که چگونه دشمنان به طریقی به برخی از کشتی های شناور ، و حتی بارک پیتر سوار شده اند. ناگهان ، بسیاری از نمازخانه های زیبا در ناوگان ، دیوارهای آنها سفید شده ، آیکون ها و مجسمه های آنها به دریا پرتاب شد ، خیمه های آنها در گوشه ها پنهان شد ، و اعتراف کنندگان پر از مواد ناخواسته. از بسیاری از کشتی ها نفس بزرگی برخاست - بعضی از آنها شروع به چرخش کردند و فرار کردن به نوعی ، چشم انداز کاپیتان قبلی توسط "دزدان دریایی" ربوده می شد.

ناگهان موج مهیبی در آن طرف دریا شروع به حرکت کرد. [3]قس آزار و اذیت و سونامی اخلاقی! همانطور که انجام شد ، این هواپیما شروع به بلند کردن دشمنان و کشتی های دوستانه در هوا و سپس عقب نشینی مجدد بسیاری از شناورها کرد. این موجی بود که پر از هر ناخالصی بود و قرن ها آوار ، دروغ و وعده های پوچ با خود حمل می کرد. بیشتر از همه ، آن را حمل می کرد مرگ- سمی که در ابتدا از زندگی جلوگیری می کند در رحم ، و سپس شروع به ریشه کن کردن آن در تمام مراحل آن.

در حالی که ناخدای جدید به دریا خیره می شد ، قلب هایی که از قلب و خانواده های شکسته پر شده بود ، کشتی های دشمن آسیب پذیری بارک را احساس کردند ، نزدیک شدند و پس از شلیک گلوله توپ ، تیر ، کتاب و جزوه ، تیراندازی را شروع کردند. به طرز عجیبی ، برخی از ستوانها ، متکلمان و بسیاری از افراد عرشه سوار کشتی ناخدا شدند و سعی کردند او را متقاعد کنند که مسیر خود را تغییر دهد و به راحتی با بقیه جهان موج سوار شود.

با توجه به همه موارد ، کاپیتان در محل زندگی خود بازنشسته شد و دعا کرد ... تا اینکه سرانجام ، ظهور کرد.

اکنون که مدارک ارسال شده به ما را با دقت غربال کردیم و کل موضوع را به دقت مورد مطالعه قرار دادیم ، و همچنین دائماً از درگاه خداوند دعا کردیم ، ما به موجب حکمی که مسیح به ما سپرده است ، قصد داریم پاسخ خود را به این مجموعه از س graveالات مهم بدهیم … فریاد شگفت آور بیش از حد علیه صدای کلیسا وجود دارد ، و این با ابزارهای ارتباطی مدرن شدت می گیرد. اما برای کلیسا تعجب آور نیست که تقدیر می شود که او ، چیزی کمتر از بنیانگذار الهی خود ، "نشانه ای از تناقض" باشد ... هرگز برای او صحیح نیست که قانونی را که در واقع غیرقانونی است اعلام کند ، زیرا ماهیت آن همیشه با خیر واقعی انسان مخالف است. -POPE PAUL VI ، Humanae Vitae ، n 6 ، 18

نفس دیگری از دریا بلند شد و ناخوشایند کاپیتان ، گلوله های زیادی شروع به پرواز به سمت بارک کردند از ناوگان هوایی خودش چندین ستوان که از تصمیم کاپیتان منزجر شده بودند ، به کشتی های خود بازگشتند و به خدمه خود اعلام کردند:

... این دوره که به نظر او درست است ، با وجدان خوب این کار را می کند. - پاسخ اسقف های کانادایی به Humanae Vitae معروف به "بیانیه وینیپگ" ؛ مجمع عمومی در 27 سپتامبر 1968 در سنت بونیفاس ، وینیپگ ، کانادا برگزار شد

در نتیجه ، بسیاری از کشتی های کوچک ، پیک بارک پیتر را کنار گذاشتند و سوار بر موج شدند با تشویق ستوانشان. آنقدر سریع شورش بود که کاپیتان فریاد زد:

... دود شیطان از طریق شکاف دیوارها به کلیسای خدا نفوذ می کند. —POPE PAUL VI ، اولین تشییع جنازه در هنگام برگزاری مراسم مقدس برای St. Peter & Paul ، 29 ژوئن 1972

در بازگشت به کمان کشتی ، او نگاه کرد به یک دریای سردرگمی، و سپس به سمت دو ستون و اندیشه. چه مشکلی وجود دارد؟ چرا کشتی ها را گم می کنیم؟ چشمان خود را به سمت سواحل کشورهایی که زمانی اعتقاد دریاسالار مانند سرودی که تاریکی اکنون در حال رشد است از بین برد ، بلند کرد ، دوباره پرسید: ما چکار اشتباهی داریم انجام میدهیم؟

و کلمات به نظر می رسید در او باد.

شما عشق اول خود را از دست داده اید. 

سروان آهی کشید. "بله ... ما فراموش کرده ایم که چرا وجود داریم ، چرا این کشتی در وهله اول اینجا است ، چرا این بادبان ها و دکل های عالی را تحمل می کند ، چرا محموله های ارزشمند و گنجینه های خود را در خود نگه می دارد: تا آنها را به ملتها برسانند."و بنابراین او یک شعله ور به آسمان گرگ و میش زد ، و با صدای واضح و پررنگ اعلام کرد:

او برای بشارت دادن وجود دارد ، یعنی برای تبلیغ و تعلیم ، کانال هدایای فیض ، آشتی گناهکاران با خدا و تداوم قربانی مسیح در دسته جمعی ، که یادبود او است مرگ و معاد با شکوه. -POPE PAUL VI ، Evangelii Nuntiandi ، ن. 14

و با این کار ، کاپیتان چرخ فرمان را گرفت و به حرکت Barque به سمت دو ستون ادامه داد. نگاه به بادبانها را که اکنون در باد بلند شده است ، نگاهی به ستون اول کجا انداخت به نظر می رسید ستاره دریا تابش نور را تابانده است آفتاب پوشیده، و دعا کرد:

این آرزویی است که ما خوشحال می شویم به دستان و قلب مریم مقدس معصوم ، در این روز که به ویژه به او تقدیس می شود و همچنین دهمین سالگرد اختتامیه شورای دوم واتیکان است ، بسپاریم. صبح روز پنطیکاست او با دعای خود مراقب آغاز بشارتی بود که روح القدس برانگیخته است: ممکن است او ستاره بشارت باشد که هرگز تجدید شده است ، کلیسا ، مطیع فرمان خداوند خود ، باید آن را ترویج و انجام دهد ، به ویژه در این زمان ها که سخت اما پر از امید است! -POPE PAUL VI ، Evangelii Nuntiandi ، ن. 82

و با این او نیز به خواب رفت ... و یک کاپیتان جدید انتخاب شد. (اما برخی می گویند این کاپیتان جدید توسط دشمنان کشتی خود مسموم شد و بنابراین ، او فقط سی و سه روز در راس آن قرار داشت.)

 

حد امید

یک کاپیتان دیگر به سرعت جای او را گرفت و روی کمان ایستاد کشتی که به دریای نبرد نگاه می کرد ، فریاد زد:

نترس! درها را به روی مسیح کاملاً باز کنید! - SAINT JOHN PAUL II ، همیلی ، میدان سنت پیتر ، 22 اکتبر 1978 ، شماره 5

کشتی های دشمن لحظه ای آتش را متوقف کردند. این یک کاپیتان متفاوت بود. او اغلب کمان را ترک می کرد و با یک قایق نجات ساده ، به منظور تشویق ستوانها و خدمه آنها ، در میان ناوگان شناور بود. وی گردهمایی های مکرر با تعداد زیادی قایق از جوانان را گرد هم آورد و آنها را تشویق کرد تا روش ها و روش های جدیدی را برای آوردن گنجینه های ناوگان به جهان کشف کنند. نترس، او همچنان به آنها یادآوری کرد.

ناگهان یک تیر بلند شد و ناخدا افتاد. موج های شوک در حالی که بسیاری نفس های خود را حفظ می کردند در سراسر جهان موج زدند. چنگ زدن به دفتر خاطرات خواهر وطنش - دفترچه خاطراتي كه از آن صحبت مي كرد رحمت از دریاسالار - او سلامتی خود را بهبود بخشید ... و مهاجم خود را بخشید. او که دوباره جای خود را در کمان گرفت ، به مجسمه ستون اول اشاره کرد (اکنون بسیار نزدیکتر از قبل است) ، و از او برای نجات جان خود ، که "کمک مسیحیان" است ، تشکر کرد. او به او لقب جدیدی داد:

ستاره بشارت جدید.

نبرد اما فقط شدت گرفت. بنابراین ، او به آماده سازی ناوگان خود برای "رویارویی نهایی" که اکنون رسیده بود:

دقیقاً در پایان هزاره دوم است که ابرهای تهدیدآمیز بسیار گسترده در افق بشریت جمع می شوند و تاریکی بر روح انسان ها فرود می آید. - سنت جان جان پائول دوم ، از یک سخنرانی (ترجمه شده از ایتالیایی) ، دسامبر ، 1983 ؛ www.vatican.va

او تلاش کرد تا اطمینان حاصل کند که هر کشتی کشتی را حمل می کند نور حقیقت به سوی تاریکی. وی مجموعه ای از آموزه های دریاسالار را منتشر کرد (یک کتیشیسم بود ، آنها آنها آن را صدا زدند) تا به عنوان یک استاندارد نور بر روی کمان هر کشتی نصب شود.

سپس ، هنگامی که به زمان عبور خود نزدیک می شد ، او به دو ستون اشاره کرد ، به ویژه به زنجیرهایی که از هر ستونی آویزان بودند و قرار بود بارک پیتر به آن متصل شود.

چالشهای بزرگی که جهانیان در آغاز این هزاره جدید با آن روبرو هستند ، ما را به این فکر می اندازد که فقط یک مداخله از بالا ، قادر به هدایت قلب کسانی که در شرایط درگیری زندگی می کنند و حاکم بر سرنوشت ملتها هستند ، می تواند دلیل امیدواری باشد برای آینده ای روشن تر - جان پائول دوم ، روزاریوم ویرجینیس ماریا، 40

مکث برای دیدن تعداد فزاینده و وحشیگری دشمن کشتی ها ، در هنگام نبردهای وحشتناک و جنگ های آینده ، او یک زنجیره کوچک را بالای سرش بلند کرد و با احترام به چشمان ترس نگاه کرد که در نور روز مرگ می لرزد.

در مواقعی که خود مسیحیت در معرض تهدید به نظر می رسید ، آزادی آن به قدرت این دعا نسبت داده می شد و بانوی تسبیح ما را به عنوان کسی که شفاعتش موجب نجات می شد ، تحسین می کردند. - همانجا 39

سلامتی کاپیتان رو به شکست بود. و بدین ترتیب به طرف ستون دوم چرخید ، چهره او با نور میزبان بزرگ… چراغ روشن شد رحمت. با بلند كردن دستي لرزان ، به سمت ستون اشاره كرد و اظهار داشت:

از اینجا باید "جرقه ای که جهان را برای آخرین ظهور عیسی آماده می کند" (دفتر خاطرات فاوستینا ، شماره 1732). این جرقه باید به فضل خدا روشن شود. این آتش رحمت باید به جهانیان منتقل شود. - JOHN PAUL II ، سپرده گذاری جهان به رحمت الهی ، کراکوف ، لهستان ، 2002 ؛ مقدمه ای بر رحمت الهی در روح من، دفتر خاطرات سنت فاوستینا

و نفس آخر را کشید ، روحش را رها کرد. فریاد بزرگی از ناوگان شنیده شد. و برای لحظه ای ... فقط یک لحظه ... سکوت جایگزین نفرتی شد که از بارکو ساطع می شد.

 

دریاهای بلند

دو ستون در بعضی مواقع در پشت امواج پر سر و صدا ناپدید می شدند. تهمت ، رکیک و تلخی به سمت کاپیتان جدیدی که بی سر و صدا کنترل هدایت را به دست گرفت پرتاب شد. صورتش آرام بود. چهره او مشخص شد. مأموریت او این بود که با بزرگترین بار ممکن نزدیک دو ستون را حرکت دهد تا کشتی می توان آنها را ایمن بست.

کشتی های دشمن با عصبانیت جدید و خشن شروع به شلیک بدنه بارک کردند. گازهای عالی ظاهر شد ، اما کاپیتان وحشت نکرد ، حتی اگر خودش را داشت ، در حالی که یک ستوان ، اغلب هشدار می داد که کشتی بزرگ گاهی اوقات به نظر می رسد ...

... یک قایق در حال غرق شدن است ، یک قایق از هر طرف آب می گیرد. - کاردینال راتزینگر (POPE BENEDICT XVI) ، 24 مارس 2005 ، مراقبه جمعه خوب در مورد سومین سقوط مسیح

اما دستش را که کاملاً محکم روی آن قرار داشت ، شادی او را پر کرد ... شادی که پیشینیانش می دانستند ، و شادی که قبلاً حس کرده بود:

promise وعده Petrine و تجسم تاریخی آن در رم در عمیق ترین سطح باقی مانده است که انگیزه ای تازه برای شادی است. قدرتهای جهنم بر آن غلبه نخواهند کرد... - کاردینال راتزینگر (POPE BENEDICT XVI) ، به نام ارتباط ، درک کلیسای امروز ، مطبوعات Ignatius ، ص. 73-74

و سپس او نیز در باد شنید:

ببین ، من همیشه تا پایان عمر با تو هستم.

فروتن قبل از راز سکان، و مردانی که پیش او بودند ، او دریچه ها را زد و فریاد نبرد خود را بلند کرد:

Caritas در Veritate… عشق در حقیقت!

بله ، عشق سلاحی خواهد بود که دشمن را به سردرگمی می اندازد و به بارک بزرگ آخرین فرصت می دهد تا محموله خود را در کشورها تخلیه کند ... قبل از اینکه طوفان بزرگ آنها را تصفیه کند. برای او ،

هر کسی که می خواهد عشق را از بین ببرد ، در حال آماده سازی برای از بین بردن انسان است. - POPE BENEDICT XVI ، نامه دائره المعارف ، Deus Caritas Est (خدا عشق است) ، n. 28b

وی گفت: "ستوانها نباید هیچ توهمی داشته باشند." "این یک نبرد است ، شاید شبیه هیچ جنگ دیگری نباشد." و به همین ترتیب نامه ای به خط خودش برای این مردان پخش شد:

در روزگار ما ، وقتی که در مناطق وسیعی از جهان ایمان مانند شعله ای که دیگر سوخت ندارد از بین می رود ، اولویت اصلی این است که خدا را در این جهان حاضر کنیم و زنان و مردان را به سوی خدا نشان دهیم ... مشکل واقعی در این لحظه از تاریخ ما این است که خدا از افق انسان در حال ناپدید شدن است ، و با کم نور شدن نوری که از طرف خدا می آید ، بشریت تحمل خود را از دست می دهد ، و دارای اثرات مخرب فزاینده ای است. -نامه معظم له پاپ بندیکت شانزدهم به تمام اسقف های جهان، 10 مارس 2009؛ کاتولیک آنلاین

اما اکنون دریا با اجسام مملو شده بود. رنگ آن پس از سالها جنگ ، تخریب و قتل ، قرمز کمرنگ - از بیگناه ترین و کوچکترین ، تا قدیمی ترین و نیازمندترین. و آنجا قبل از او ، جانور به نظر می رسید در زمین در حال افزایش است و دیگری جانور زیر دریا در دریا دور ستون اول پیچید و پیچ خورد و سپس دوباره به سمت بارک دوید و تورم های خطرناکی ایجاد کرد. و سخنان سلف او به ذهن خطور کرد:

این مبارزه به موازات نبرد آخرالزمانی توصیف شده در [Rev 11: 19-12: 1-6، 10 در مورد نبرد بین "زن لباس خورشید" و "اژدها"] است. نبردهای مرگ بر علیه زندگی: "فرهنگ مرگ" می خواهد خود را بر میل ما به زندگی و زندگی به طور کامل تحمیل کند ... —SAINT JOHN PAUL II ، Cherry Creek State Park Homily ، دنور ، کلرادو ، 1993

و بنابراین او صدای ملایم خود را بلند کرد ، و سعی داشت از بالای نبرد جنگ شنیده شود:

... بدون هدایت خیرخواهانه در حقیقت ، این نیروی جهانی می تواند صدمات بی سابقه ای ایجاد کند و اختلافات جدیدی را در خانواده انسان ایجاد کند ... بشریت خطرات جدیدی را برای بردگی و دستکاری در معرض خطر قرار می دهد ... -POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، شماره 33 ، 26

اما کشتی های دیگر از قبل اشغال شده بودند ، حواسشان به جنگ های اطرافشان پرت بود و اغلب به جای اینکه با صدقه در حقیقت کاپیتان خواست و بنابراین او به سراغ سایر مردان سوار بر بارک رفت که از نزدیک در آن ایستاده بودند. وی گفت: "ترسناک ترین نشانه زمانه این است که ...

... هیچ چیز به خودی خود شر یا خوب بودن وجود ندارد. فقط یک "بهتر از" و "بدتر از" وجود دارد. هیچ چیز به خودی خود خوب یا بد نیست. همه چیز از نظر شرایط و شرایط بستگی دارد. —POPE BENEDICT XVI ، خطاب به Curia Roman ، 20 دسامبر 2010

بله ، او پیش از این در مورد رشد "دیکتاتوری نسبیت گرایی" به آنها هشدار داده بود ، اما اکنون با چنان نیرویی در حال شلیک است که نه تنها خورشید بلکه "عقل" نیز گرفتگی می یابد. بارك پیتر كه روزگاری به دلیل محموله گرانبهایش مورد استقبال قرار گرفته بود ، حالا انگار كه ناقل مرگ است مورد حمله قرار می گرفت. وی به اطرافیانش اعتماد كرد: "من خسته و پیر شده ام." "کسی که قویتر است نیاز به هدایت آن دارد. شاید کسی که بتواند منظور آنها از آنها را به آنها نشان دهد صدقه در حقیقت "

و با این کار ، او به یک کابین کوچک در اعماق کشتی بازنشسته شد. در آن لحظه ، صاعقه ای از آسمان ها به دکل اصلی برخورد کرد. ترس و آشفتگی در سراسر ناوگان موج می زند زیرا تابش مختصر نور تمام دریا را روشن می كند. دشمنان همه جا بودند. احساس رهائی ، سرگردانی و دلهره وجود داشت. چه کسی کشتی را در شدیدترین بادهای طوفان tain کاپیتان می کند؟

 

طرح غیر منتظره

به سختی کسی کاپیتان جدید را در کمان تشخیص داد. با لباس خیلی ساده ، نگاهش را به دو ستون معطوف کرد ، زانو زد و از کل ناوگان خواست تا برای او دعا کنند. وقتی او ایستاد ، ستوانها و همه ناوگان در انتظار فریاد نبرد و نقشه حمله او علیه دشمن همیشه متجاوز بودند.

نگاه خود را به اجساد غیرقابل شمارش و مجروحانی که پیش از او در دریا شناور بودند انداخت و نگاهش را به ستوانها معطوف کرد. به نظر می رسید که بسیاری از آنها برای نبرد بسیار تمیز بودند - گویی که هرگز اتاق های خود را ترک نکرده اند و یا از اتاق های برنامه ریزی خارج نشده اند. برخی حتی روی تختهایی که بالای سرشان نصب شده بودند نشسته بودند و ظاهراً کاملاً از کار افتاده بودند. و بنابراین ، کاپیتان برای پرتره های دو نفر از پیشینیان خود فرستاد -دو نفری که از هزاره صلح آینده پیشگویی کردند- و آنها را بزرگ کرد تا کل ناوگان دریایی ببینند.

جان XXIII و جان پل دوم از نگاه کردن به زخم های عیسی ، دستان پاره شده و طرف سوراخ شده او را لمس نکردند. آنها از گوشت مسیح شرمسار نبودند ، توسط او ، توسط صلیب او رسوا نشدند. آنها گوشت برادر خود را تحقیر نمی کردند (ر.ك: 58:7)، زیرا آنها عیسی را در هر کسی که رنج می کشد و می کشد ، می دیدند. - POPE FRANCIS در مراسم مقدس سازی پاپ های جان سیزدهم و جان پل دوم ، 27 آوریل 2014 ، saltandlighttv.org

دوباره به ستاره دریا روی آورد و سپس به سمت میزبان بزرگ (که به گفته برخی شروع به ضربان زدن کرد) ادامه داد:

باشد که هر دو [این افراد] به ما بیاموزند که مجروح شده توسط زخمهای مسیح نباشیم و هرچه بیشتر با رمز و راز رحمت الهی که همیشه امیدوار و همیشه می بخشد وارد شویم ، زیرا همیشه دوست دارد. - همانجا

سپس او خیلی ساده گفت: "بگذارید در مجروحان جمع شویم."

ستوانهای زیادی بهت و حیرت با هم رد و بدل کردند. "اما ... آیا ما نباید روی نبرد متمرکز شویم؟" یکی اصرار کرد دیگری گفت: "سروان ، ما توسط دشمن احاطه شده ایم و آنها هیچ اسیری نمی گیرند. آیا ما نباید با توجه به استانداردهای خود به عقب راندن آنها ادامه دهیم؟ " اما کاپیتان چیزی نگفت. در عوض ، او به چند مرد در نزدیکی برگشت و گفت: "سریع ، ما باید کشتی های خود را تبدیل کنیم بیمارستانهای صحرایی برای مجروحان. " اما آنها با عبارات خالی به او خیره شدند. بنابراین او ادامه داد:

من یک کلیسای کبود ، آسیب دیده و کثیف را به دلیل بیرون رفتن در خیابان ترجیح می دهم تا کلیسایی که از محصور بودن و چسبیدن به امنیت خود ناسالم باشد. OPPOPE FRANCIS ، اوانجلی گودیم، ن. 49

با این کار ، چندین ستوان (که به لک و خون عادت داشتند) شروع به بررسی کشتی ها و حتی محل زندگی خود کردند تا ببینند چگونه می توانند آنها را به پناهگاه مجروحان تبدیل کنند. اما دیگران با فاصله زیاد از بارک پیتر شروع به عقب نشینی کردند.

"نگاه کن!" یکی از طلایه داران بالای لانه کلاغ فریاد زد. "آنها می آیند!" قایق پس از قایق مجروح شروع به کشیدن در نزدیکی بارک از پیتر - برخی دیگر که هرگز قدم به کشتی نگذاشته بودند و برخی دیگر که مدتها پیش ناوگان را رها کرده بودند و برخی دیگر نیز از اردوگاه دشمن بودند. همه آنها خونریزی داشتند ، برخی به شدت ، برخی از درد و اندوه وحشتناک ناله می کردند. چشمان کاپیتان که دستش را پایین آورد اشک ریخت و شروع به کشیدن برخی از آنها به داخل هواپیما کرد.

"او چه کار می کند؟" چندین خدمه را فریاد زد. اما کاپیتان رو به آنها کرد و گفت ، "ما باید خطوط ساده و خالصی را که صورت این ناوچه در بدو تولد داشته است بازیابی کنیم."

"اما آنها گناهکارند!"

"به یاد داشته باشید چرا ما وجود داریم" او جواب داد.

"اما آنها - آنها دشمن هستند ، آقا!"

"نترس."

"اما آنها بت پرست ، کثیف ، مشمئز کننده هستند!"

"آتش رحمت باید به جهانیان منتقل شود."

با بازگشت به سوی خدمه خود که چشمهای ترسناک به او خیره شده بودند ، او با آرامش اما محکم گفت ، "صدقه در حقیقت" و سپس رو کرد و روح آزار دیده را به آغوشش کشید. "اما اول، خیریه " او بی سر و صدا ، بدون اشاره به سر ، به سمت میزبان بزرگ اشاره کرد. با فشار دادن مجروح به سينه ، زمزمه كرد:

من به وضوح می بینم که چیزی که امروز کلیسا به آن بیشتر نیاز دارد ، توانایی بهبود زخم ها و گرم کردن قلب م theمنان است. به نزدیکی ، مجاورت نیاز دارد. من کلیسا را ​​به عنوان یک بیمارستان صحرایی پس از نبرد می بینم ... شما باید زخم های او را التیام دهید. سپس می توانیم در مورد هر چیز دیگری صحبت کنیم. زخم ها را ترمیم کنید ، زخم ها را التیام دهید ... —پاپ فرانسه ، مصاحبه با American Magazine.com، 30th سپتامبر، 2013

 

سنود ستوان ها

اما هنگامی که گزارش های گسترده ای مبنی بر اینکه بارک پیتر نه تنها مجروحان - بلکه حتی دشمنان را می پذیرفت ، آشفتگی در میان صفوف وجود داشت. و بدین ترتیب کاپیتان با دعوت یک ستاد ستوان ، آنها را به محله های خود دعوت کرد.

وی افزود: "من این گردهمایی را برای پرداختن به چگونگی برخورد بهتر با مجروحان تشکیل داده ام. برای مردها ، این همان چیزی است که دریادار به ما سفارش کرد. او برای بیماران آمده است ، نه افراد سالم - و ما نیز باید همین کار را انجام دهیم. " بعضی از ستوانها مشکوک نگاه می کردند. اما او ادامه داد ، "مردان ذهن خود را بگویید. من چیزی از میز نمی خواهم. "

یک ستوان جلوتر رفت ، یک ستوان پیشنهاد کرد که شاید استاندارد نوری که روی تیرهای کشتی هایشان نصب شده خیلی زیاد نور را روشن می کند و شاید باید آن را کم کرد - "برای استقبال بیشتر". اما یک ستوان دیگر در پاسخ گفت: "قانون نور است و بدون نور قانون بی قانونی است!" در حالی که گزارشات مباحثات صریح به سطح زمین راه پیدا می کرد ، بسیاری از ملوانان داخل کشتی ها وحشت کردند. یکی از آنها با تمسخر گفت: "کاپیتان می خواهد چراغ را از بین ببرد." دیگری فریاد زد: "او می خواهد آن را به دریا بیندازد." "ما بی سکان هستیم! ما قرار است غرق شود! " گروه کر دیگری از صداها برخاست. "چرا کاپیتان چیزی نمی گوید؟ چرا دریادار به ما کمک نمی کند؟ چرا کاپیتان در راس خوابیده است؟ "

طوفانی سهمگین بر روی دریا آمد ، به طوری که قایق توسط موج ها غرق می شد. اما او خوابیده بود. آنها آمدند و او را بیدار کردند و گفتند: «پروردگارا ، ما را نجات بده! داریم هلاک می شویم! " او به آنها گفت: "ای کم ایمان چرا ترسیده اید؟" (مات 8: 24-26)

ناگهان ، صدایی مانند رعد و برق توسط برخی از حاضران شنیده شد: تو پیتر هستی و من بر روی این صخره کلیسای خود را خواهم ساخت و دروازه های جهنم بر آن غلبه نخواهند کرد.

یکی گفت: "فقط باد است." دیگری گفت: "واضح است که فقط دکل می ترکد".

سپس ستوانها از محوطه کشتی و به دنبال کاپیتان بیرون آمدند. همه کشتی های باقیمانده دور او جمع شدند تا اینکه بالاخره او صحبت کرد. با لبخندی ملایم ، به چپ و سپس به راست خود نگاه کرد و چهره های ستوان را با دقت مطالعه کرد. در بعضی ترس وجود داشت ، در بعضی دیگر انتظار ، و در برخی هنوز گیجی باقی مانده بود.

"مردان" ، آغاز کرد ، "من سپاسگزارم که بسیاری از شما همانطور که من پرسیدم از قلب صحبت کرده اید. ما در یک نبرد بزرگ هستیم ، در سرزمینی که قبلا هرگز قایقرانی نکرده ایم. لحظاتی وجود داشته است که می خواهید خیلی سریع در دریا حرکت کنیم ، قبل از اینکه زمان آماده شود ، زمان را تسخیر می کنیم. لحظه های خستگی ، اشتیاق ، دلداری ... " اما بعد چهره اش جدی شد. "و بنابراین ، ما با وسوسه های زیادی نیز روبرو هستیم." روی آوردن به او ترک کردوی ادامه داد: "وسوسه پاره کردن یا کمرنگ کردن نور حقیقت به این فکر که روشنایی آن خسته شود ، و نه مجروحان را گرم کند. اما برادران ، این ...

... یک گرایش مخرب به خوبی ، که به نام یک رحمت فریبنده ، زخم ها را بدون درمان و درمان آنها متصل می کند ... - POPE FRANCIS ، سخنرانی اختتامیه در Synod ، آژانس خبری کاتولیک ، 18 اکتبر 2014

کاپیتان نگاهی به مردی انداخت که در استرن تنها ایستاده بود و در زیر باران سبک که شروع به باریدن می کرد ، لرزید و سپس به سمت خود برگشت راست. "اما ما همچنین با وسوسه و ترس روبرو شده ایم تا مجروحان را از عرشه خود نگه داریم ، با یک ...

inf انعطاف ناپذیری خصمانه ، یعنی اینکه بخواهید خود را در کلمه نوشتاری ببندید. - همانجا

سپس به سمت مرکز از کشتی و چشمان خود را به سمت دکلی که به شکل صلیب بود بلند کرد ، نفس عمیقی کشید. چشمان خود را به سمت ستوانها (بعضی از آنها که چشمانشان پایین بود) پایین انداخت و گفت: "با این وجود کاپیتان وظیفه ندارد کمیسیون دریاسالار را تغییر دهد ، که فقط حمل محموله های غذایی ، پوشاک و دارو نیست. به فقرا ، بلکه گنجینه های حقیقت است. کاپیتان شما ارباب عالی نیست ...

... بلکه بنده عالی - "بنده بندگان خدا" است. ضامن اطاعت و انطباق کلیسا با اراده خدا ، انجیل مسیح و سنت کلیسا ، هرگونه هوی و هوس شخصی را کنار بگذارد ، علی رغم اینکه - به خواست خود مسیح - "عالی" کشیش و معلم همه م theمنان "و علی رغم اینکه از" قدرت عادی عالی ، کامل ، فوری و جهانی در کلیسا برخوردار هستند ". - POPE FRANCIS ، سخنان پایانی درباره سینود ؛ آژانس خبری کاتولیک ، 18 اکتبر 2014 (تأکید من)

"حالا ،" او گفت ، "ما برای مراقبت و نبرد برای پیروزی مجروح شده ایم - و ما باید پیروز شویم ، زیرا خدا عشق است ، و عشق هرگز شکست نمی خورد" [4]رجوع کنید به 1 Cor 13:8

سپس به کل ناوگان هوایی برگشت ، اشاره کرد: "افسوس ، خواهران و برادران ، چه کسی با من است ، و چه کسی مخالف است؟"

 

اولین بار در 11 نوامبر 2014 منتشر شد.

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 رجوع کنید به اعمال 2:2
2 رجوع کنید به یوحنا 19:27
3 قس آزار و اذیت و سونامی اخلاقی!
4 رجوع کنید به 1 Cor 13:8
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ.

نظرات بسته شده است.