درباره ما

مارک مارک خواننده / ترانه سرا و مبلغ مبلغ کاتولیک رومی است. وی در سراسر آمریکای شمالی و خارج از کشور اجرا و موعظه کرده است.

پیام های درج شده در این وب سایت ثمره نماز و خدمت است. هرگونه پستی که حاوی عناصر "مکاشفه خصوصی" باشد تحت نظر مدیر معنوی مارک قرار گرفته است.

از وب سایت 0fficial مارک بازدید کنید و موسیقی و وزارتخانه او را در اینجا جستجو کنید:
www.markmallett.com

سیاست حفظ حریم خصوصی ما

تماس با ما

یک نامه تقدیر از اسقف مارک ، عالیجناب ترین مارک هاگمون از ساسکاتون ، اسقف اعظم اسکای:

در زیر گزیده ای از کتاب مارک است ، تقابل نهایی... و انگیزه این وبلاگ را توضیح می دهد.

تماس

MY روزهای خبرنگار تلویزیونی در نهایت به پایان رسید و روزهای من به عنوان یک بشارت دهنده و خواننده / ترانه سرا کاتولیک تمام وقت آغاز شد. در این مرحله از وزارت من بود که ناگهان ماموریت جدیدی به من سپرده شد ... مأموریتی که انگیزه و زمینه این کتاب را تشکیل می دهد. زیرا خواهید دید که من برخی از افکار و "کلمات" خودم را که با دعا دریافت کرده ام و در جهت معنوی تشخیص داده ام اضافه کرده ام. آنها شاید مانند چراغ های کوچکی باشند که به نور وحی الهی اشاره می کنند. در زیر داستانی برای توضیح بیشتر این ماموریت جدید است ...

در آگوست 2006 ، من در حالی که پیانو نشسته بودم نسخه ای از بخش توده ای "Sanctus" را می خواندم که نوشته بودم: "مقدس ، مقدس ، مقدس ..." ناگهان ، تمایل زیادی پیدا کردم که قبل از قربان مبارک.

در کلیسا ، من شروع به نماز خواندن دفتر (نماز رسمی کلیسا در خارج از مراسم مقدس) کردم. بلافاصله متوجه شدم که "سرود" همان کلماتی بود که من فقط می خواندم: "مقدس ، مقدس ، مقدس! پروردگار خدای متعال ..."روحیه من شروع به سریع شدن کرد. من ادامه دادم ، و دعای کلمات مزامیر را گفتم: "قربانی سوخته را به خانه شما می آورم به تو من نذرهایم را می دهم ... »در قلبم آرزوی بزرگی شد که خودم را کاملاً به خدا ، به شکلی جدید ، در سطح عمیق تر ، هدیه کنم. من در حال تجربه دعای روح القدس بودم که "با ناله های غیرقابل بیان شفاعت می کند”(روم 8:26).

همانطور که با پروردگار صحبت کردم ، به نظر می رسید که زمان حل می شود. من در برابر او نذر شخصی کردم ، در حالی که احساس غیرت فزاینده ای برای روح داشتم. بنابراین من ، اگر اراده او باشد ، از من خواستار بستر وسیع تری برای اشتراک اخبار خوب شدم. من تمام دنیا را در ذهن داشتم! (چرا من به عنوان یک بشارت دهنده می خواهم تورم را فقط در فاصله کمی از ساحل بیندازم؟ آرزو داشتم آن را در سراسر دریا بکشم!) ناگهان گویی خدا جواب می داد از طریق دعاهای دفتر. اولین خواندن از کتاب اشعیا بود و عنوان آن ، "ندای اشعیای نبی" بود.

سرافیم در بالا مستقر بودند. هر كدام از آنها شش بال داشت: با دو تا صورت خود را محجبه ، با دو تا پایشان را محرمانه كردند و با دو تا دیگر بالا رفتند. "مقدس ، مقدس ، مقدس پروردگار میزبانان است!" آنها یکی به دیگری گریه کردند. " (اشعیا 6: 2-3)

من به خواندن ادامه دادم که چگونه Seraphim سپس به سمت اشعیا پرواز کرد ، لبهای او را با یک غبر لمس کرد ، و دهان خود را برای ماموریت پیش رو مقدس کرد. "چه کسی را بفرستم؟ چه کسی به دنبال ما خواهد رفت؟"اشعیا پاسخ داد ،"من اینجا هستم ، برایم بفرست"دوباره ، انگار مکالمه خودجوش قبلی من در حال چاپ بود. در ادامه این متن گفته شد كه اشعیا برای افرادی كه گوش می دهند اما نمی فهمند ، نگاه می كنند و چیزی نمی بینند ، فرستاده خواهد شد. به نظر می رسد که این کتاب مقدس به این معنی است که مردم وقتی گوش می دهند و نگاه می کنند ، شفا می یابند. اما چه زمانی ، یا "چه مدت؟"از اشعیا می پرسد. و خداوند پاسخ داد ، "تا زمانی که شهرها متروک ، بدون ساکنان ، خانه ها ، بدون مرد شوند و زمین یک زباله متروک باشد."یعنی وقتی بشر خاضع شد و به زانو درآمد.

خوانش دوم از سنت جان کریسوستوم بود ، کلماتی که به نظر می رسید مستقیماً با من صحبت می شوند:

شما نمک زمین هستید. او می گوید ، این به خاطر خود شما نیست ، بلکه به خاطر دنیا است که این کلمه به شما سپرده می شود. من شما را به دو شهر یا ده یا بیست و نه یک ملت نمی فرستم ، همانطور که پیامبران قدیم را فرستاده ام ، بلکه آن سوی خشکی و دریا ، به کل جهان. و آن دنیا در وضعیت اسفباری به سر می برد ... او از این مردان فضیلت هایی را می طلبد که مخصوصاً مفید و حتی ضروری هستند اگر بارهای بسیاری را متحمل شوند ... آنها نه فقط برای فلسطین بلکه برای کل باید معلم شوند. جهان تعجب نکنید ، بنابراین ، من شما را جدا از دیگران خطاب می کنم و شما را درگیر چنین کار خطرناکی می کنم ... هرچه تعهدات بیشتری به دست شما می رسد ، باید غیرت بیشتری داشته باشید. هنگامی که آنها شما را نفرین می کنند و شما را مورد آزار و اذیت قرار می دهند و شما را به خاطر هر شر متهم می کنند ، ممکن است از جلو آمدن ترس داشته باشند. بنابراین او می گوید: "مگر اینکه برای چنین کاری آماده باشید ، بیهوده است که شما را انتخاب کرده ام. لعنت لزوماً نصیب شما خواهد شد اما به شما آسیب نمی رساند و فقط گواهی بر ثبات شماست. اگر از طریق ترس ، نتوانید قدرت مأموریت خود را نشان دهید ، وضعیت شما بسیار بدتر خواهد شد. " - St. جان کریستوستوم ، نماز شب، جلد چهارم ، ص 120-122

جمله آخر واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد ، زیرا فقط شب قبل من نگران ترس از تبلیغ بودم زیرا هیچ یقه روحانیت ، هیچ مدرک الهیات و [هشت] فرزند برای تأمین هزینه ندارم. اما این پاسخ در پاسخ زیر پاسخ داده شد: "شما وقتی روح القدس بر شما بیاید قدرت خواهید گرفت - و شاهدان من برای انتهای زمین خواهید بود."

در این هنگام ، آنچه که به نظر می رسید پروردگار به من می گوید غرق شد: اینکه از من خواسته می شود تا منشور نبوی عادی را اعمال کنم. از یک طرف ، فکر کردم فکر کردن چنین موضوعی کاملاً مغرورانه است. از طرف دیگر ، من نمی توانستم نعمتهای ماوراالطبیعه ای را که در وجود من جوشیده بود ، توضیح دهم.
سرم چرخید و قلبم شعله ور شد ، به خانه رفتم و کتاب مقدس خود را باز کردم و خواندم:

من در محل نگهبانی خود می ایستم ، و خود را بر روی بارو قرار می دهم و مراقب هستم تا ببینم او به من چه می گوید ، و چه پاسخی به شکایت من خواهد داد. (حب 2: 1)

در واقع این همان چیزی است که پاپ ژان پل دوم از ما جوانان هنگامی که در روز جهانی جوانان در تورنتو ، کانادا ، در سال 2002 با او جمع شدیم ، درخواست کرد:

در قلب شب می توانیم احساس ترس و ناامنی کنیم و بی صبرانه منتظر آمدن نور سپیده دم هستیم. جوانان عزیز ، این به شما بستگی دارد که ناظر صبح باشید (رجوع کنید به ساعت 21: 11-12) که خبر آمدن خورشید را که مسیح زنده شده است ، اعلام کند! - پیام پدر مقدس به جوانان جهان ، XVII روز جهانی جوانان ، n. 3

جوانان خود را نشان داده اند که برای روم و برای کلیسا یک هدیه ویژه روح خدا هستند ... من دریغ نکردم که از آنها بخواهم یک انتخاب اساسی از ایمان و زندگی بکنند و آنها را با یک کار عجیب و غریب ارائه دهند: تبدیل شدن به "صبح" نگهبانان "در طلوع هزاره جدید. OPPOPE JOHN PAUL II ، Novo Millennio Inuente، شماره 9

این فراخوان برای "تماشای" توسط پاپ بندیکت در استرالیا تکرار شد ، هنگامی که او از جوانان خواست پیام آور دوره جدید باشند:

با الهام از روح و با بهره گیری از بینش غنی ایمان ، نسل جدیدی از مسیحیان برای ساختن جهانی دعوت می شوند که در آن موهبت زندگی خدا مورد استقبال ، احترام و گرامی قرار گرفته باشد - نه رد شود ، نه به عنوان تهدید از بین رفته و نابود شود. عصر جدیدی که در آن عشق حریصانه و خودخواهانه نیست ، بلکه خالص ، م faithfulمن و کاملاً آزاد ، در معرض دید دیگران است ، با احترام به شأن خود ، به دنبال خیر و صفا ، شادی و زیبایی اوست. عصر جدیدی که امید ما را از کم عمق بودن ، بی علاقگی و جذب خود ، که روح ما را به کام مرگ می اندازد و روابط ما را مسموم می کند ، آزاد می کند. دوستان جوان عزیز ، خداوند از شما می خواهد که پیامبران این عصر جدید باشید ... —POPE BENEDICT XVI ، Homily ، روز جهانی جوانان ، سیدنی ، استرالیا ، 20 ژوئیه 2008

سرانجام ، تمایل به باز کردن Catechism - یک جلد 904 صفحه ای - احساس کردم و بدون اینکه بدانم چه چیزی پیدا خواهم کرد ، مستقیماً به این موضوع روی آوردم:

پیامبران در برخوردهای "یک به یک" با خدا ، برای مأموریت خود نور و قدرت می کشند. دعای آنها فرار از این دنیای بی وفا نیست ، بلکه توجه به کلام خداست. در بعضی مواقع دعای آنها یک استدلال یا یک شکایت است ، اما همیشه یک شفاعت است که منتظر می ماند و برای مداخله منجی خدا ، پروردگار تاریخ آماده می شود. -کتک زدن کلیسای کاتولیک (CCC) ، 2584 ، تحت عنوان: "الیاس و پیامبران و تبدیل قلب"

دلیل نوشتن مطالب فوق اعلام نکردن پیامبری بودن من است. من به سادگی یک نوازنده ، پدر ، و پیرو نجار از ناصره هستم. یا همانطور که مدیر معنوی این نوشته ها می گوید ، من به سادگی "پیک کوچک خدا" هستم. با قدرت این تجربه قبل از مقدس مقدس و اطمیناناتی که از طریق هدایت معنوی دریافت کردم ، شروع به نوشتن طبق کلماتی کردم که در قلبم قرار گرفتم و براساس آنچه می توانم از "بارو" ببینم.

فرمان بانوی مبارک ما به سنت کاترین لابوره شاید به طور خلاصه بهترین تجربه شخصی من را بیان کند:

موارد خاصی را خواهید دید. آنچه را که می بینید و می شنوید ، ارائه دهید. در دعاهای خود الهام خواهید گرفت. آنچه را که به شما می گویم و آنچه را که در دعاهای خود خواهید فهمید شرح دهید. - St. کاترین ، خودکارنگاری، 7 فوریه 1856 ، دیروین ، سنت کاترین لابوره ، بایگانی دختران خیریه ، پاریس ، فرانسه ؛ ص 84


 

پیامبران ، پیامبران واقعی ، کسانی که گردن خود را به خاطر اعلام "حقیقت" به خطر می اندازند
حتی اگر ناراحت کننده باشد ، حتی اگر "گوش دادن به آن خوشایند نیست" ...
"پیامبر واقعی آن است که بتواند برای مردم گریه کند
و در صورت لزوم حرفهای محکم بزنیم. "
کلیسا به پیامبران احتیاج دارد. این نوع پیامبران.
"بیشتر می گویم: او به ما احتیاج دارد تمام پیامبر باشند. "

- پاپ فرانسیس ، همیلی ، سانتا مارتا ؛ 17 آوریل 2018؛ خودی واتیکان

نظرات بسته شده است.