کاریزماتیک؟ قسمت اول

 

از خواننده:

شما به نوسازی کاریزماتیک (در نوشتن خود اشاره می کنید) آخرالزمان کریسمس) از نظر مثبت من نمی فهمم من از راه خود خارج می شوم و به کلیسایی می روم که بسیار سنتی است - جایی که مردم لباس مناسب می پوشند ، در مقابل Tabernacle ساکت می مانند ، جایی که ما طبق سنت از روی منبر کتب کذایی می شویم.

من از کلیساهای کاریزماتیک فاصله زیادی دارم. من فقط آن را کاتولیک نمی دانم. غالباً یک صفحه فیلم روی محراب وجود دارد که قسمتهایی از مراسم مذهبی روی آن قید شده است ("مراسم مذهبی" و غیره). زنان در محراب هستند. همه خیلی راحت لباس پوشیده اند (شلوار جین ، کفش ورزشی ، شلوارک ، و غیره) همه دستان خود را بالا می گیرند ، فریاد می زنند ، کف می زنند - ساکت نیست. هیچ زانو زدن یا حرکات احترام آمیز دیگری وجود ندارد. به نظر من بسیاری از اینها از فرقه پنطیکاستی آموخته شد. هیچ کس فکر نمی کند "جزئیات" سنت مهم باشد. من در آنجا احساس آرامش نمی کنم. سنت چه شد؟ برای احترام به خیمه سکوت (مانند عدم کف زدن!) ؟؟؟ به لباس متوسط؟

و من هرگز کسی را ندیده ام که واقعاً زبانی داشته باشد. آنها به شما می گویند با آنها مزخرف بگویید! من سالها پیش آن را امتحان کردم ، و می گفتم هیچ چیز! آیا این نوع چیزها نمی توانند روحیه را پایین بیاورند؟ به نظر می رسد که باید "charismania" نامیده شود. "زبانی" که مردم به آن صحبت می کنند فقط جنب و جوش است! پس از پنطیکاست ، مردم موعظه را درک کردند. به نظر می رسد که هر روحیه ای می تواند در این مواد رخنه کند. چرا کسی می خواهد دستهایی روی آنها گذاشته شود که تقدیس نشده اند ؟؟؟ بعضی اوقات من از برخی گناهان جدی که مردم در آن هستند آگاه هستم و هنوز در جیب شلوار جین خود محراب هستند و دست دیگران را می گذارند. آیا آن روحیه ها منتقل نمی شوند؟ من نمی فهمم

من ترجیح می دهم در یک مراسم ترایدنتین شرکت کنم که در آن عیسی در مرکز همه چیز قرار دارد. بدون سرگرمی - فقط عبادت.

 

خواننده عزیز،

شما برخی از نکات مهم را مطرح می کنید که قابل بحث است. آیا تجدید کاریزماتیک از طرف خدا انجام می شود؟ آیا این یک اختراع پروتستانی است ، یا حتی یک شیطان؟ آیا این "موهبت های روح" است یا "لطف" های غیر خدا؟

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت دوم

 

 

آنجا شاید هیچ حرکتی در کلیسا وجود نداشته باشد که به اندازه "نوسازی کاریزماتیک" بسیار پذیرفته شده باشد - و به راحتی رد شود. مرزها شکسته شدند ، مناطق آسایش جابجا شدند و وضع موجود متلاشی شد. مانند پنطیکاست ، این چیزی جز یک حرکت منظم و مرتب بوده است ، که به زیبایی در جعبه های از پیش تعیین شده ما در مورد چگونگی حرکت روح در بین ما جا می گیرد. شاید هیچ چیزی به اندازه دو قطبی نبوده باشد ... درست مثل آن زمان. هنگامی که یهودیان شنیدند و دیدند که حواریان از اتاق بالایی منفجر می شوند ، به زبانها صحبت می کنند و با جسارت انجیل را اعلام می کنند ...

همه متحیر و مبهوت بودند و به یکدیگر گفتند: "این یعنی چه؟" اما دیگران با تمسخر گفتند: "آنها شراب بیش از حد زیادی نوشیده اند. (اعمال 2: 12-13)

چنین تقسیم بندی در نامه نامه من نیز وجود دارد ...

جنبش کاریزماتیک بار ناخودآگاه است ، مزخرف! کتاب مقدس از موهبت زبان صحبت می کند. این اشاره به توانایی برقراری ارتباط به زبانهای گفتاری آن زمان داشت! این به معنای لعنتی احمقانه نبود ... من کاری با آن نخواهم داشت. —TS

ناراحتم می کند که ببینم این خانم در مورد جنبشی که مرا به کلیسا برگرداند به این روش صحبت می کند… —MG

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت سوم


پنجره روح القدس، کلیسای سنت پیتر ، شهر واتیکان

 

از آن نامه در قسمت اول:

من از راه خود خارج می شوم و به کلیسایی می روم که بسیار سنتی است - جایی که مردم لباس مناسب می پوشند ، در مقابل Tabernacle ساکت می مانند ، جایی که ما طبق سنت از روی منبر کتب کذایی می شویم.

من از کلیساهای کاریزماتیک فاصله زیادی دارم. من فقط آن را کاتولیک نمی دانم. غالباً یک صفحه فیلم روی محراب وجود دارد که قسمتهایی از مراسم مذهبی روی آن قید شده است ("مراسم مذهبی" و غیره). زنان در محراب هستند. همه خیلی راحت لباس پوشیده اند (شلوار جین ، کفش ورزشی ، شلوارک ، و غیره) همه دستان خود را بالا می گیرند ، فریاد می زنند ، کف می زنند - ساکت نیست. هیچ زانو زدن یا حرکات احترام آمیز دیگری وجود ندارد. به نظر من بسیاری از اینها از فرقه پنطیکاستی آموخته شد. هیچ کس فکر نمی کند "جزئیات" سنت مهم باشد. من در آنجا احساس آرامش نمی کنم. سنت چه شد؟ برای احترام به خیمه سکوت (مانند عدم کف زدن!) ؟؟؟ به لباس متوسط؟

 

I هفت ساله بود که پدر و مادرم در جلسه نماز کاریزماتیک در کلیسای ما شرکت کردند. در آنجا ، آنها با عیسی روبرو شدند که عمیقا آنها را تغییر داد. کشیش کلیسای ما یک چوپان خوب جنبش بود که خودش تجربه "تعمید در روح" وی به گروه دعا اجازه داد که در منشورهای زائد خود رشد کنند ، و بدین ترتیب بسیاری از تبدیل ها و احسان ها را برای جامعه کاتولیک به ارمغان آورد. این گروه بوم گردی بودند و با این وجود به آموزه های کلیسای کاتولیک وفادار بودند. پدرم آن را به عنوان "یک تجربه واقعا زیبا" توصیف کرد.

از نظر گذشته ، این نمونه ای از مواردی بود که پاپ ها ، از همان ابتدای تجدید امر ، می خواستند ببینند: ادغام جنبش با کل کلیسا ، وفادار به Magisterium.

 

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت چهارم

 

 

I قبلاً از من سال شده بود که آیا من "کاریزماتیک" هستم؟ و پاسخ من این است ، "من هستم کاتولیک! " یعنی می خواهم باشم کاملا کاتولیک ، برای زندگی در مرکز سپرده ایمان ، قلب مادر ما ، کلیسا. بنابراین ، من تلاش می کنم که "کاریزماتیک" ، "ماریان" ، "قابل تأمل" ، "فعال" ، "مقدس" و "رسول" باشم. به این دلیل که همه موارد فوق متعلق به این یا آن گروه ، یا این یا آن جنبش نیست ، بلکه متعلق به گروههای دیگر است تمام بدن مسیح. در حالی که رسولان ممکن است در کانون خصوصیات خاص خود متفاوت باشند ، برای اینکه کاملاً زنده باشند ، کاملاً "سالم" ، قلب فرد ، مرتد یکی باید تمام خزانه فضلی که پدر به کلیسا ارزانی داشته است.

خدا و پدر پروردگار ما عیسی مسیح ، که در مسیح ما را با هر نعمت معنوی در آسمان ها برکت داده ، مبارک باد ... (افس 1: 3)

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت پنجم

 

 

AS ما امروز به تجدید حیات کاریزماتیک نگاه می کنیم ، شاهد کاهش چشمگیر تعداد آن هستیم و کسانی که باقی مانده اند اکثراً خاکستری و موهای سفید هستند. بنابراین ، اگر کاریزماتیک نوسازی در سطح بدن م fizثر باشد ، چه چیزی در مورد آن بود؟ همانطور که یکی از خوانندگان در پاسخ به این مجموعه نوشت:

در بعضی مواقع جنبش کاریزماتیک مانند آتش بازی که آسمان شب را روشن می کند و دوباره به تاریکی می ریزد از بین رفت. من تا حدی متحیر شدم که حرکتی از طرف خداوند متعال کمرنگ می شود و سرانجام محو می شود.

پاسخ به این سوال شاید مهمترین جنبه این مجموعه باشد ، زیرا به ما کمک می کند تا نه تنها از کجا آمده ایم ، بلکه آینده کلیسا را ​​بفهمیم ...

 

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت ششم

پنطیکاست 3_فوتورپنطیکاست، ناشناس هنرمند

  

پنطیکاست نه تنها یک واقعه واحد است ، بلکه لطفی است که کلیسا می تواند بارها و بارها تجربه کند. با این حال ، در این قرن گذشته ، پاپ ها نه تنها برای تجدید روح القدس ، بلکه برای "جدید پنطیکاست ». وقتی کسی تمام نشانه های زمان همراه این دعا را در نظر می گیرد - در میان آنها حضور مستمر مادر خوشبختی است که با فرزندان خود بر روی زمین از طریق ظواهر مداوم جمع می شود ، انگار که او بار دیگر با حواریون در "اتاق فوقانی" است … کلمات Catechism به معنای جدیدی از بی واسطه به وجود می آیند:

... در "زمان آخر" روح خداوند قلب انسانها را تازه می کند ، و قانون جدیدی را در آنها حک می کند. او مردم پراکنده و پراکنده را جمع و آشتی خواهد کرد. او اولین آفرینش را دگرگون خواهد کرد و خداوند در آنجا با انسانها در آرامش زندگی خواهد کرد. -کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، ن. 715

این زمان که روح می آید تا "چهره زمین را تازه کند" ، دوره پس از مرگ دجال است ، در طی آنچه پدر کلیسا در آخرالزمان سنت جان به عنوان "هزار سال”دورانی که شیطان در ورطه زنجیر می شود.ادامه مطلب

کاریزماتیک! قسمت هفتم

 

L' نکته کل این مجموعه در مورد هدایای کاریزماتیک و جنبش این است که خواننده را تشویق کند که از این کار نترسد فوق العاده به خدا! برای این که نترسید "قلبهای خود را کاملاً باز کنید" به هدیه روح القدس که خداوند می خواهد در زمانه ما به روشی خاص و قدرتمند بریزد. همانطور که نامه های ارسالی به من را می خوانم ، روشن است که تجدید کاریزماتیک بدون اندوه و شکست ، کمبودها و ضعف های انسانی آن نبوده است. و با این حال ، این دقیقاً همان چیزی است که در کلیسای اولیه پس از پنطیکاست اتفاق افتاد. مقدسین پیتر و پائول فضای زیادی را به تصحیح کلیساهای مختلف ، تعدیل روابط عرفانی و تمرکز مجدد جوامع نوپا بر روی سنت شفاهی و کتبی که به آنها داده شده بود ، اختصاص دادند. آنچه رسولان انجام ندادند انکار تجربیات غالباً چشمگیر م believeمنان ، تلاش برای خنثی کردن منشورهای عفتی یا سکوت غیرت جوامع پر رونق است. بلکه گفتند:

روح را خاموش نکنید ... به دنبال عشق باشید ، اما مشتاقانه به دنبال هدایای معنوی باشید ، به ویژه اینکه پیشگویی کنید ... مهمتر از همه ، بگذارید عشق شما به یکدیگر شدید باشد (1 کلیسا 5:19 ؛ اول قرنتیان 1: 14 ؛ 1 حیوان خانگی 1: 4)

من می خواهم آخرین قسمت از این مجموعه را به اشتراک تجربیات و تأملات خودم اختصاص دهم از آنجا که اولین بار جنبش کاریزماتیک را در سال 1975 تجربه کردم. به جای اینکه تمام شهادت خود را در اینجا ارائه دهم ، آن را محدود به تجربه هایی می کنم که ممکن است "کاریزماتیک" نامیده شود.

 

ادامه مطلب