پناهگاه بزرگ و بندر ایمن

 

اولین بار در تاریخ 20 مارس 2011 منتشر شد.

 

هر زمان که من از "مجازات ها" یا "عدالت الهی، "من همیشه پریشان می شوم ، زیرا اغلب این اصطلاحات سو mis تفاهم نمی شوند. به دلیل زخمی شدن خود ، و بنابراین دیدگاه های تحریف شده درباره "عدالت" ، ما تصورات غلط خود را در مورد خدا ارائه می دهیم. ما عدالت را "ضربه زدن" می دانیم یا دیگران "آنچه را که شایسته آنهاست" می گیرند. اما آنچه که ما اغلب نمی فهمیم این است که "مجازاتهای" خدا ، "مجازاتهای" پدر ، همیشه ، همیشه ریشه دارد همیشه، عاشق.ادامه مطلب

مزمور 91

 

شما که در پناهگاه متعال ساکن هستید ،
که در سایه خداوند متعال بماند ،
به خداوند بگو ، "پناه و قلعه من ،
خدای من به او اعتماد دارم. "

ادامه مطلب

این ساعت است…

 

در مورد خلوص St. جوزف ،
شوهر مریم باکره

 

SO این روزها خیلی سریع اتفاق می افتد - درست همانطور که خداوند گفته است.[1]قس سرعت پیچ و تاب ، شوک و هیبت در واقع، هر چه به «چشم طوفان» نزدیک‌تر می‌شویم، سرعت آن بیشتر می‌شود بادهای تغییر در حال دمیدن هستند. این طوفان ساخته دست بشر با سرعتی غیر خدایی به سمت «شوک و هیبت"بشریت به مکانی برای اطاعت - البته همه "برای خیر عمومی"، تحت نام "بازنشانی بزرگ" به منظور "بازسازی بهتر". مسیحیان پشت این مدینه فاضله جدید شروع به بیرون کشیدن همه ابزارهای انقلاب خود می کنند - جنگ، آشفتگی اقتصادی، قحطی و طاعون. واقعاً "مثل دزدی در شب" بر سر خیلی ها می آید.[2]1 تسالونیکیان 5: 12 کلمه عملیاتی "دزد" است که در قلب این جنبش نئوکمونیستی قرار دارد (نگاه کنید به پیشگویی اشعیا در مورد کمونیسم جهانی).

و همه اینها باعث می شود که مرد بی ایمان به لرزه بیفتد. همانطور که سنت جان 2000 سال پیش در رؤیایی از مردم این ساعت شنید که می گفت:

"چه کسی می تواند با وحش مقایسه شود یا چه کسی می تواند با آن مبارزه کند؟" (مکاشفه 13:4)

اما برای کسانی که ایمانشان به عیسی مسیح است، معجزات مشیت الهی را به زودی خواهند دید، اگر نه از قبل…ادامه مطلب

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 قس سرعت پیچ و تاب ، شوک و هیبت
2 1 تسالونیکیان 5: 12

پدر رحمت الهی

 
من داشتم لذت صحبت در کنار پدر Seraphim Michalenko ، MIC در کالیفرنیا در چند کلیسا حدود هشت سال پیش. در طول حضور ما در ماشین ، پدر سرافیم به من اعتماد کرد که زمانی می توانست خاطرات سنت فاوستینا را به دلیل ترجمه بد در معرض سرکوب قرار دهد. او وارد عمل شد ، و ترجمه را درست كرد ، و این زمینه را برای انتشار نوشته هایش هموار كرد. وی سرانجام معاون پست مقدس برای تقدیر مقدس خود شد.

ادامه مطلب

هشدار عشق

 

IS آیا می توان قلب خدا را شکست؟ من می گویم که ممکن است سوراخ کردن قلب او. آیا هرگز آن را در نظر می گیریم؟ یا آیا ما فکر می کنیم که خداوند آنقدر بزرگ ، ابدی ، آنقدر فراتر از کارهای به ظاهر ناچیز انسان است که افکار ، گفتارها و کردارهای ما از او عایق بندی شده است؟ادامه مطلب

پناهگاه برای روزگار ما

 

L' طوفان بزرگ مثل توفان که در کل بشریت گسترش یافته است متوقف نخواهد شد تا پایان خود را به پایان برساند: تطهیر جهان. بدین ترتیب ، درست مانند زمان نوح ، خداوند عنایت می کند کشتی تا قومش از آنها محافظت کرده و "بازمانده ای" را حفظ کنند. با عشق و فوریت ، از خوانندگانم خواهش می کنم که دیگر هیچ وقت را از دست ندهند و از پله های پناهگاهی که خدا فراهم کرده است شروع کنند ...ادامه مطلب

بانوی ما: آماده شوید - قسمت دوم

رستاخیز لازاروس، نقاشی دیواری از کلیسای سن جورجیو ، میلان ، ایتالیا

 

کاهنان هستند پل که کلیسا از آن عبور خواهد کرد پیروزی بانوی ما. اما این بدان معنا نیست که نقش عوام در زمان های پیش رو - به ویژه پس از هشدار - ناچیز است.ادامه مطلب

پدر منتظر است ...

 

باشه، من فقط می خواهم آن را بگویم.

شما تصوری ندارید که نوشتن همه حرف های گفتن در چنین فضای کمی چقدر سخت است! من تمام تلاشم را می کنم تا شما را تحت فشار قرار ندهم و در عین حال سعی می کنم به کلمات وفادار باشم سوزش روی قلبم برای اکثریت ، شما می فهمید که این زمان ها چقدر مهم هستند. شما این نوشته ها را باز نمی کنید و آه می کشید ، "چقدر باید بخوانم اکنون؟" (با این وجود ، من واقعاً تمام تلاشم را می کنم تا همه چیز را موجز نگه دارم.) مدیر معنوی من اخیراً گفت ، "خوانندگان شما به شما اعتماد می کنند ، مارک. ولی شما باید به آنها اعتماد کنید" آن لحظه مهم برای من بود زیرا مدتهاست که این تنش باورنکردنی بین را احساس کرده ام داشتن برای شما نوشتن ، اما نمی خواهم غرق شوم. به عبارت دیگر ، امیدوارم بتوانید همگام باشید! (حالا که احتمالاً در انزوا هستید ، زمان بیشتری نسبت به همیشه دارید ، درست است؟)

ادامه مطلب

بانوی ما: آماده شوید - قسمت اول

 

این بعد از ظهر ، بعد از دو هفته قرنطینه برای اولین بار جسارت کردم تا به اعتراف بروم. من به دنبال پشت کشیش جوان ، یک خادم وفادار و فداکار ، وارد کلیسا شدم. من که قادر به ورود به اعتراف نبودم ، در یک تریبون تغییر شکل زانو زدم ، که طبق الزام "فاصله اجتماعی" تنظیم شده بود. من و پدر با ناباوری آرام به هرکدام نگاه کردیم ، و سپس نگاهی به خیمه شب ... انداختم و گریه کردم. در طی اعتراف ، نمی توانستم گریه کنم. یتیم از عیسی؛ یتیم از کاهنان در شخصیت کریستی اما بیشتر از این ، من می توانم بانوی ما را حس کنم عشق و نگرانی عمیق برای کشیش های خود و پاپ.ادامه مطلب