کاریزماتیک؟ قسمت سوم


پنجره روح القدس، کلیسای سنت پیتر ، شهر واتیکان

 

از آن نامه در قسمت اول:

من از راه خود خارج می شوم و به کلیسایی می روم که بسیار سنتی است - جایی که مردم لباس مناسب می پوشند ، در مقابل Tabernacle ساکت می مانند ، جایی که ما طبق سنت از روی منبر کتب کذایی می شویم.

من از کلیساهای کاریزماتیک فاصله زیادی دارم. من فقط آن را کاتولیک نمی دانم. غالباً یک صفحه فیلم روی محراب وجود دارد که قسمتهایی از مراسم مذهبی روی آن قید شده است ("مراسم مذهبی" و غیره). زنان در محراب هستند. همه خیلی راحت لباس پوشیده اند (شلوار جین ، کفش ورزشی ، شلوارک ، و غیره) همه دستان خود را بالا می گیرند ، فریاد می زنند ، کف می زنند - ساکت نیست. هیچ زانو زدن یا حرکات احترام آمیز دیگری وجود ندارد. به نظر من بسیاری از اینها از فرقه پنطیکاستی آموخته شد. هیچ کس فکر نمی کند "جزئیات" سنت مهم باشد. من در آنجا احساس آرامش نمی کنم. سنت چه شد؟ برای احترام به خیمه سکوت (مانند عدم کف زدن!) ؟؟؟ به لباس متوسط؟

 

I هفت ساله بود که پدر و مادرم در جلسه نماز کاریزماتیک در کلیسای ما شرکت کردند. در آنجا ، آنها با عیسی روبرو شدند که عمیقا آنها را تغییر داد. کشیش کلیسای ما یک چوپان خوب جنبش بود که خودش تجربه "تعمید در روح" وی به گروه دعا اجازه داد که در منشورهای زائد خود رشد کنند ، و بدین ترتیب بسیاری از تبدیل ها و احسان ها را برای جامعه کاتولیک به ارمغان آورد. این گروه بوم گردی بودند و با این وجود به آموزه های کلیسای کاتولیک وفادار بودند. پدرم آن را به عنوان "یک تجربه واقعا زیبا" توصیف کرد.

از نظر گذشته ، این نمونه ای از مواردی بود که پاپ ها ، از همان ابتدای تجدید امر ، می خواستند ببینند: ادغام جنبش با کل کلیسا ، وفادار به Magisterium.

 

وحدت!

سخنان پل ششم را به یاد بیاورید:

این تمایل اصیل برای مستقر شدن در کلیسا ، نشانه اصیل عمل روح القدس است ... - پاپ پائول ششم ، - کنفرانس بین المللی تجدید حیات کاریزماتیک کاتولیک ، 19 مه 1975، رم ، ایتالیا ، www.ewtn.com

در حالی که رئیس مجمع دکترین ایمان ، کاردینال راتزینگر (پاپ بندیکت شانزدهم) ، در پیشگفتار کتاب لئون ژوزف کاردینال سوئن ، خواستار استقبال متقابل شد ...

... برای كلیسای كشیش - از كشیش های كلیسا تا اسقف ها - كه اجازه ندهند كه تازه سازی از كنار آنها بگذرد بلكه كاملاً از آن استقبال كنند. و از طرف دیگر ... اعضای تجدید پذیرش گرامی داشتن و حفظ ارتباط خود با کل کلیسا و منشورهای مذهبی کشیشان او هستند. -تجدید و قدرت تاریکی ،پ. خی

پاپ مبارک ژان پل دوم ، با تکرار پیشینیان خود ، از نو تجدید احترام به عنوان "پاسخ مشیت آمیز" روح القدس به "جهانی ، غالباً تحت سلطه فرهنگ عرفی شده ای که موجب تشویق و ترویج مدلهای زندگی بدون خدا می شود" استقبال کرد. [1]سخنرانی برای کنگره جهانی جنبش های کلیسایی و جوامع جدید, www.vatican.va او بیش از حد به شدت از جنبش های جدید خواست تا در ارتباط با اسقف های خود باقی بمانند:

در سردرگمی ای که امروز در جهان حکمفرماست ، اشتباه کردن ، تسلیم توهم بسیار آسان است. این عنصر اعتماد به اطاعت از اسقف ها ، جانشینان رسولان ، در ارتباط با جانشین پیتر ، هرگز در شکل گیری مسیحی ارائه شده توسط جنبش های شما کم نباشد! - پاپ جان پل دوم ، سخنرانی برای کنگره جهانی جنبش های کلیسایی و جوامع جدید, www.vatican.va

و بنابراین ، آیا تجدید پذیر به توصیه های آنها وفادار بوده است؟

 

 

زندگی جدید ، توده جدید ، مشکلات جدید

پاسخ به طور کلی است بله، نه تنها در کنفرانس های پدر مقدس ، بلکه در کنفرانس اسقف در سراسر جهان. اما بدون دست انداز نیست. نه بدون تنش های عادی که با طبیعت گناه آلود انسان به وجود می آید و همه آنچه که به همراه دارد. بگذارید واقع بین باشیم: در هر حرکت معتبر در کلیسا، همیشه کسانی هستند که به افراط می روند. کسانی که بی حوصله ، مغرور ، تفرقه افکن ، بیش از حد غیرت ، جاه طلب ، سرکش و غیره هستند و با این حال ، خداوند حتی از اینها برای پاک سازی و "کاری کنید که همه چیز به نفع کسانی باشد که او را دوست دارند" [2]رجوع کنید به رم 8: 28

و بنابراین در اینجا مناسب است که بدون اندوه کمی ، ذهن را به ذهن متبادر کنیم الهیات لیبرال که پس از واتیکان دوم نیز از کسانی ظاهر شد که از انگیزه جدید شورا برای معرفی خطا ، بدعت و آیین مذهبی استفاده کردند سو ab استفاده انتقادهایی که خواننده من در بالا توصیف می کند انتقادهایی است به طور نامناسبی به تجدید کاریزماتیک نسبت داده می شود به عنوان عل causی. نابودی عرفانی ، به اصطلاح "پروتستان" شدن توده ها. برداشتن هنر مقدس ، راه آهن محراب ، محراب های بلند و حتی خیمه از حرم مقدس ؛ از دست دادن تدریجی Catechesis ؛ بی اعتنایی به مقدسات توزیع زانو زدن معرفی اختراعات و اخبار جدید مذهبی ... اینها در نتیجه حمله به فمینیسم رادیکال ، معنویت عصر جدید ، راهبه ها و کشیش های سرکش و شورش عمومی علیه سلسله مراتب کلیسا و تعالیم او به وجود آمد. آنها قصد پدران شورا (به طور كلی) یا اسناد آن نبودند. بلکه آنها ثمره یک "دین گریزی" کلی بوده اند که نمی توان آن را به هیچ جنبشی واحد نسبت داد ، per se و این در واقع مقدم بر تجدید کاریزماتیک است:

چه کسی نمی تواند ببیند که جامعه در حال حاضر ، بیش از هر دوره گذشته ، از یک بیماری وحشتناک و ریشه دار رنج می برد ، که هر روز در حال توسعه است و خوردن ریشه اصلی آن ، آن را به نابودی می کشاند؟ می فهمید ، برادران بزرگوار ، این بیماری چیست - ارتداد از جانب خدا ... OPPOPE ST. PIUS X ، ای سوپرمی، دائره المعارف در مورد ترمیم همه چیز در مسیح ، n. 3؛ 4 اکتبر 1903

در واقع ، این دکتر رالف مارتین ، یکی از شرکت کنندگان در آخر هفته Duquesne و بنیانگذاران جدید کاریزماتیک بود که هشدار داد:

هرگز مانند قرن گذشته از مسیحیت فاصله نگرفته است. ما مطمئناً "نامزد" بزرگان مرتد هستیمy. -چه اتفاقی دارد در دنیا می افتد؟ مستند تلویزیونی ، CTV ادمونتون ، 1997

اگر عناصری از این ارتداد در برخی اعضای جدید تجدید ظهور پیدا می کرد ، این نشان دهنده ابتلا به یک بیماری "ریشه دار" بود که بخشهای زیادی از کلیسا را ​​آلوده می کرد ، تقریباً به همه دستورات مذهبی اشاره ای نداشت.

... هیچ راهی آسان برای گفتن آن وجود ندارد. کلیسا در ایالات متحده بیش از 40 سال در شکل گیری ایمان و ضمیر کاتولیک ها ضعیف عمل کرده است. و اکنون ما در حال جمع آوری نتایج هستیم - در میدان عمومی ، در خانواده ها و درهم ریختگی زندگی شخصی ما. - اسقف اعظم چارلز J. Chaput ، OFM Cap. ، ارائه به سزار: فراخوان سیاسی کاتولیک، 23 فوریه 2009 ، تورنتو ، کانادا

آنچه در اینجا از آمریکا گفته می شود ، به راحتی می تواند درباره بسیاری دیگر از ملت های "کاتولیک" گفته شود. بنابراین ، نسلی پرورش یافته است که "بی احترامی" عادی است ، جایی که زبان عرفانی 200 قرن نشانه و نماد اغلب حذف یا نادیده گرفته شده است (به ویژه در آمریکای شمالی) ، و دیگر حتی بخشی از "حافظه" نسل های جدید بنابراین ، بسیاری از جنبش های امروزی ، کاریزماتیک یا جنبش های دیگر ، در یک درجه یا درجه دیگری به زبان مشترک کلیسایی که در بیشتر کلیسای غربی از زمان واتیکان دوم تغییر اساسی یافته است ، اشتراک دارند.

 

تجدید نظر در پریش

آنچه که به اصطلاح توده های کاریزماتیک معرفی می شود ، به طور کلی ، یک نشاط جدید برای بسیاری از کلیساها بود ، یا حداقل تلاشی برای انجام آن بود. این کار تا حدی از طریق معرفی آهنگهای جدید "ستایش و پرستش" به مراسم مذهبی انجام شد که در آن کلمات بیشتر به بیان شخصی از عشق و پرستش خدا (مثلا "خدای ما سلطنت می کند) متمرکز بودند تا سرودهایی که بیشتر صفات خدا. همانطور که در مزامیر می گوید ،

آهنگ جدیدی برای او بخوانید ، با مهارت ، با فریادهای بلند ، روی تارها ماهرانه بازی کنید ... ستایش L را بخوانیدORD با آواز ، با آواز و آهنگ خوش آهنگ. (مزمور 33: 3 ، 98: 5)

غالباً ، اگر اینگونه نباشد بسیار غالباً این موسیقی بود که روح بسیاری را به سمت تجدید و تجربه جدید تبدیل سوق می داد. من در جای دیگر نوشته ام که چرا ستایش و پرستش دارای یک قدرت معنوی است [3]دیدن ستایش آزادی، اما اینجا کافی است که دوباره زبور را نقل کنم:

... تو مقدس هستی ، بر ستایشهای اسرائیل بر تخت نشسته ای (مزمور 22: 3 ، RSV)

پروردگار هنگامی که در ستایش های مردمانش مورد پرستش قرار می گیرد به گونه ای خاص حضور پیدا می کند - او "سلطنت"بر آنها. بنابراین ، تجدید به ابزاری تبدیل شد که بسیاری از مردم از طریق ستایش قدرت روح القدس را تجربه کردند.

مردم مقدس خدا در دفتر نبوی مسیح نیز مشارکت دارند: این شاهد در خارج از کشور شاهد زنده ای برای او پخش می شود ، به ویژه با زندگی ایمان و عشق و با تقدیم قربانی کردن به خدا ، ثمره لب های ستایش نام او. -لومن ژنتیک ، n 12 ، واتیکان دوم ، 21 نوامبر 1964

…با روح پر شوید ، یکدیگر را با مزامیر و سرودها و آوازهای روحانی خطاب کنید ، و با تمام وجود برای خداوند آواز و آواز بخوانید. (Eph 5: 18-19)

تجدید کاریزماتیک غالباً افراد غیر روحانی را به مشارکت بیشتر در این بخش تشویق می کند. خوانندگان ، سرورها ، نوازندگان ، گروه های کر و سایر وزارتخانه های کلیسا اغلب توسط کسانی تقویت می شدند که با عشق جدید به عیسی شعله ور می شدند و می خواستند بیشتر خود را وقف خدمت او کنند. من می توانم به یاد داشته باشم که در دوران جوانی کلام خدا را که با قدرت و قدرت جدیدی توسط افراد در تجدید اعلام شده بود ، می شنیدم ، به طوری که قرائت گسترده بسیار بیشتر می شد زنده.

همچنین شنیدن آواز به زبان در حین تقدیس یا بعد از آن در بعضی از توده ها ، غالباً در کنفرانس ها ، غیر معمول نبود. همنشینی ، آنچه "آواز در روح" نامیده می شود ، نوع دیگری از ستایش است. باز هم ، روشی که در کلیسای اولیه که "در مجلس" به زبانها صحبت می شد ، غیرقابل شنیده بود.

پس چه برادران؟ وقتی دور هم جمع می شوید ، هرکدام یک سرود ، یک درس ، یک مکاشفه ، یک زبان یا یک تعبیر دارند. بگذارید همه کارها برای ویرایش انجام شود. (1 Cor 14:26)

در برخی از محله ها ، کشیش همچنین می توانست مدت زمان طولانی تری از سکوت را پس از ارتباط هنگامی که می توان یک کلمه نبوی را بر زبان آورد ، سکوت کند. این نیز توسط سنت پائول در مجلس مومنان در کلیسای اولیه معمول بود و مورد تشویق قرار گرفت.

بگذارید دو یا سه پیامبر صحبت کنند و دیگران بگذارند آنچه گفته می شود را بسنجند. (1 Cor 14:29)

 

اعتراضات

اما تشییع مقدس که رشد کرده است ارگانیک و طی قرن ها تکامل یافته متعلق به کلیسا است ، نه هیچ جنبش یا کشیشی. به همین دلیل ، کلیسا دارای "روبرک" یا قوانین و متون تجویز شده ای است که باید رعایت شود ، نه تنها برای جهانی سازی توده ("کاتولیک") ، بلکه همچنین برای محافظت از صداقت آن.

… تنظیم مراسم مقدس فقط به اقتدار کلیسا بستگی دارد ... بنابراین ، هیچ شخص دیگری ، حتی اگر کشیش باشد ، نمی تواند از نظر خودش چیزی را در مراسم مذهبی اضافه کند ، حذف کند یا تغییر دهد. -قانون اساسی مربوط به مراسم مقدس مقدس ، هنر 22: 1 ، 3

توده ، نماز کلیسا است ، نه یک دعای فردی یا دعای یک گروه ، و بنابراین ، باید یک وحدت منسجم بین مومنان وجود داشته باشد و احترام عمیقی نسبت به آنچه که هست ، داشته باشد و در طول قرن ها تبدیل شده باشد (به جز البته سو abاستفاده های مدرن که جدی و حتی پیشگویی از توسعه "ارگانیک" توده مردم است. به کتاب پاپ بندیکت مراجعه کنید روح تعزیه.)

بنابراین ، برادران من ، مشتاقانه در پیشگویی تلاش کنید و صحبت از زبان را منع نکنید ، اما همه کارها باید به درستی و به ترتیب انجام شود. (اول قرنتیان 1: 14-39)

 

 در موسیقی

در سال 2003 ، جان پل دوم علناً از وضعیت موسیقی مذهبی در مراسم تاسف ابراز تاسف کرد:

جامعه مسیحیان باید وجدان خود را مورد بررسی قرار دهند تا زیبایی موسیقی و آواز به طور فزاینده ای در مراسم مذهبی برگردد. پرستش باید از لبه های خشن سبک ، شکل های شلخت بیان و موسیقی و متن ناشیانه پاک شود ، که به سختی با عظمت عمل جشن همخوانی ندارد. -خبرنگار کاتولیک ملی؛ 3/14/2003 ، جلد. 39 شماره 19 ، p10

بسیاری به اشتباه "گیتار" را محکوم کرده اند ، زیرا برای Mass نامناسب است (مثل اینکه ارگان در پنطیکاست در اتاق فوقانی نواخته می شود). آنچه پاپ انتقاد کرد ، اجرای ضعیف موسیقی و همچنین متن های نامناسب بود.

پاپ خاطرنشان كرد كه موسيقي و آلات موسيقي سنتي ديرينه دارند كه به عنوان "كمك" به نماز است. وی به توصیف مزمور 150 مبنی بر ستایش خدا با صدای شیپور ، آواز و چنگ و سنج های صوتی اشاره کرد. پاپ گفت: "لازم است زیبایی نماز و مراسم مذهبی را کشف و به طور مداوم زندگی کنیم." "لازم است نه تنها با فرمول های دقیق الهیاتی بلکه به روشی زیبا و با وقار از خدا بخواهیم." وی گفت موسیقی و آواز می تواند به مومنان در دعا كمك كند ، كه از آن به عنوان گشودن "كانال ارتباطی" بین خدا و مخلوقاتش یاد كرد. - همانجا

بنابراین ، موسیقی دسته جمعی باید تا حدی که اتفاق می افتد ، یعنی ایثار گورخر در میان ما ساخته شود. بنابراین ستایش و پرستش جایی دارد ، چیزی که واتیکان دوم آن را "موسیقی مقدس مقدس" نامید ، [4]قس موزیکام ساکرام، 5 مارس 1967 ؛ n 4 اما فقط در صورت رسیدن به ...

... هدف واقعی موسیقی مقدس ، "که جلال خدا و تقدیس م theمنان است." -موزیکام ساکرام، واتیکان دوم ، 5 مارس 1967 ؛ n 4

و از این رو نوسازی کاریزماتیک همچنین باید "معاینه وجدان" را در رابطه با سهم خود در موسیقی مقدس انجام دهد ، موسیقی هایی را که برای مراسم عظیم مناسب نیست ، از بین ببرد. همچنین باید ارزیابی مجدد شود چگونه موسیقی پخش می شود ، توسط چه کسی اجرا می شود و سبک های مناسب کدامند. [5]قس موزیکام ساکرام، 5 مارس 1967 ؛ n 8 ، 61 می توان گفت که "زیبایی" باید استاندارد باشد. این یک بحث گسترده تر با نظرات و سلیقه های مختلف در فرهنگ ها است ، که بیشتر اوقات احساس "حقیقت و زیبایی" را از دست نمی دهند. [6]قس پاپ هنرمندان را به چالش می کشد: حقیقت را از طریق زیبایی بدرخشید؛ اخبار جهانی کاتولیک به عنوان مثال جان پل دوم ، در حالی که جانشین وی کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، بسیار سبکهای جدید موسیقی را باز می کرد. با این وجود ، واتیکان دوم به وضوح امکان سبک های مدرن را شامل می شود ، اما فقط در صورت مطابقت با ماهیت رسمی مراسم مذهبی. توده ، به ذات خود ، یک است نماز تأمل. [7]قس کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، 2711 بنابراین ، شعارهای گریگوریایی ، چندصدایی مقدس و موسیقی آوازی همیشه جایگاه ارزنده ای داشته است. شعار ، همراه با برخی متون لاتین ، در وهله اول هرگز تصور نمی شد که "رها شود". [8]قس موزیکام ساکرام، 5 مارس 1967 ؛ n 52 جالب است که بسیاری از جوانان در واقع در بعضی جاها به شکل فوق العاده ای از مراسم تشییع جنازه Tridentine بازگردانده می شوند ... [9] http://www.adoremus.org/1199-Kocik.html

 

 با احترام

فرد باید در مورد احترام به روح دیگر احتیاط کند و همچنین کل تجدید را بر اساس تجربیات شخصی خود طبقه بندی کند. یکی از خوانندگان به انتقادات نامه فوق پاسخ داد و گفت:

چگونه می توانیم همه باشیم یک چه موقع این فرد فقیر چنین قضاوتی است؟ چه اهمیتی دارد اگر شما در کلیسا شلوار جین بپوشید - شاید این تنها لباسی است که آن شخص دارد؟ آیا عیسی مسیح در لوقا فصل 2: ​​37-41 نگفته است که "شما بیرون را تمیز می کنید ، در حالی که درون خودتان هستید ، پر از آلودگی هستید"؟ همچنین ، خواننده شما در حال قضاوت در مورد نحوه دعای مردم است. باز هم ، عیسی در لوقا فصل 2: ​​9-13 گفت:چقدر پدر آسمانی روح القدس را به کسانی که از او می خواهند بدهد"

با این حال ، غم انگیز است که می بینیم که ناسخ قبل از مقدسین در بسیاری از مکان ها ناپدید شده است ، این نشان دهنده خلا of آموزش صحیح است ، اگر نه ایمان داخلی. همچنین این درست است که برخی از افراد برای سفر به فروشگاه مواد غذایی لباس دیگری متفاوت از لباس شرکت در شام خداوند ندارند. حیا در لباس خصوصاً در دنیای غرب بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما باز هم ، اینها بیشتر ثمره آزادسازی فوق الذکر ، به ویژه در کلیسای غربی است که منجر به سستی بسیاری از کاتولیک ها در برخورد با هیبت خدا شده است. بالاخره یکی از مواهب روح است تقوا. شاید بیشترین نگرانی این واقعیت باشد که در طول چند دهه گذشته بسیاری از کاتولیک ها دیگر آمدن به مراسم مقدس را متوقف کرده اند. [10]قس La زوال و سقوط کلیسای کاتولیک دلیلی وجود دارد که جان پل دوم از کاریزماتیک دعوت کرده است تجدید ادامه جوامع "بشارت مجدد" که "سکولاریسم و ​​مادی گرایی توانایی بسیاری از مردم را برای پاسخ به روح و تشخیص ندای محبت آمیز خدا ضعیف کرده است. [11]پاپ JOHN PAUL II ، سخنرانی در شورای ICCRO ، 14 مارس 1992

کف زدن یا بالا بردن دست بی احترامی است؟ در این مورد ، باید تفاوت های فرهنگی را یادداشت کرد. به عنوان مثال ، در آفریقا ، دعای مردم اغلب با تکان دادن ، کف زدن و آواز پرشور بیان می شود (حوزه های علمیه آنها نیز در حال ترکیدن است). این بیان احترام آمیز برای پروردگار است. به همین ترتیب ، روح هایی که توسط روح القدس به آتش کشیده شده اند شرم ندارند که با استفاده از بدن خود عشق خود را به خدا ابراز کنند. هیچ عبارتی در مراسم مذهبی وجود ندارد که صریحاً وفاداران را از بلند کردن دستانشان (حالت "orantes") هنگام پدر ما منع کند ، اگرچه این امر در بسیاری از جاها عادت کلیسا محسوب نمی شود. به برخی از کنفرانس های اسقف ، مانند ایتالیا ، اجازه داده شده است صریحاً حالت اوانتس را مجاز بداند. در مورد کف زدن در طول یک آهنگ ، من معتقدم که همین امر صادق است که هیچ قانونی در این زمینه وجود ندارد ، مگر اینکه موسیقی انتخاب شده نتواند "توجه ذهن و قلب را به رمز و راز جشن گرفته شده هدایت کند". [12]Liturgiae Instaurationes ، واتیکان دوم ، 5 سپتامبر 1970 مسئله اصلی این است که ما هستیم یا نه دعا کردن از قلب.

دعای ستایش داوود باعث شد که او هر نوع خونسردی را ترک کند و با تمام قدرت در مقابل پروردگار برقصد. این دعای ستایش است! ... "اما پدر ، این برای کسانی است که در روح (جنبش کاریزماتیک) تجدید می شوند ، نه برای همه مسیحیان." نه ، دعای ستایش یک دعای مسیحی برای همه ماست! —پاپ فرانسه ، همجنسگرا ، 28 ژانویه ، 2014 ؛ زنیت.org

در واقع ، Magisterium تشویق می کند هماهنگی بین بدن و ذهن:

م faithfulمنان با شرکت در آن مشارکت کامل ، آگاهانه و فعال ، که مطابق ماهیت خود از مراسم مقدس است و به دلیل تعمید ، حق و وظیفه مردم مسیح است ، نقش مذهبی خود را ایفا می کنند. این مشارکت

(الف) باید بیش از هر چیز درونی باشد ، به این معنا که م faithfulمنان با این کار ذهن خود را به آنچه می گویند یا می شنوند بپیوندند و با لطف آسمانی همکاری کنند ،

(ب) از طرف دیگر ، باید بیرونی نیز باشد ، یعنی مانند نشان دادن مشارکت درونی با حرکات و نگرشهای بدنی ، با تحسین ، پاسخ و آواز. -موزیکام ساکرام، واتیکان دوم ، 5 مارس 1967 ؛ n 15

همانطور که برای "زنان در [پناهگاه]" - سرورهای زن یا محرکهای تغییر دهنده - که باز هم محصول تجدید کاریزماتیک نیست ، بلکه یک آرامش در هنجارهای مذهبی است ، درست یا غلط. این قوانین در بعضی مواقع بوده است هم بدون آرامش ، از وزرای خارق العاده استفاده غیرضروری شده و وظایفی از جمله تمیز کردن ظروف مقدس که باید فقط توسط کشیش انجام شود ، به آنها داده شده است.

 

زخمی شده توسط تجدید نظر

چندین نامه از افراد دریافت کرده ام که به دلیل تجربه خود در تجدید کارزماتیک زخمی شده اند. برخی نوشتند تا بگویند ، زیرا آنها به زبانها صحبت نمی كنند ، آنها متهم شدند كه در برابر روح باز نیستند. دیگران احساس کردند که گویی «نجات پیدا نکرده اند» زیرا هنوز «در روح تعمید داده نشده اند» یا اینکه هنوز «نرسیده اند». مرد دیگری در مورد چگونگی فشار دادن یک نمازگزار به عقب گفت تا او بر روی "مقتول روح" بیفتد. و در عین حال دیگران نیز با نفاق برخی افراد زخمی شده اند.

آشنایی با آن چیست؟

سپس در بین [شاگردان] بحث شد كه كدام یك از آنها را باید بزرگترین قلمداد كرد. (لوقا 22:24)

اگر این یک فاجعه نباشد جای تأسف است که این تجربیات برخی رخ داده است. صحبت کردن به زبان ها یک عرفان است ، اما این داده نمی شود برای همه ، و بنابراین ، لزوما نشانه این نیست که شخص "در روح تعمید گرفته است". [13]رجوع کنید به 1 Cor 14:5 نجات به عنوان هدیه ای به روح از طریق ایمانی که در مقدسات تعمید و تأیید متولد و مهر و موم شده است ، می رسد. بنابراین ، نادرست است که بگوییم شخصی که "در روح تعمید داده نشده است" نجات پیدا نمی کند (اگرچه آن روح هنوز هم ممکن است به آزاد از این موهبت های خاص برای داشتن عمیق تر و معتبرتر زندگی در روح برخوردار است.) هنگام گذاشتن دست ، هرگز نباید کسی را مجبور کرد و تحت فشار قرار داد. همانطور که سنت پل نوشت ، "آنجا که روح خداوند است ، آزادی نیز وجود دارد" [14]2 Cor 3: 17 و سرانجام ، نفاق چیزی است که همه ما را آزار می دهد ، زیرا ما غالباً یک چیز می گوییم ، و چیز دیگری انجام می دهیم.

برعکس ، کسانی که "پنطیکاست" تجدید کاریزماتیک را پذیرفته اند ، اغلب ناعادلانه برچسب زده و به حاشیه رانده شده اند ("کسانی که کاریزماتیک دیوانه!") نه تنها توسط افراد غیر روحانی بلکه دردناک ترین حالت توسط روحانیون است. مشارکت کنندگان در تجدید نوسازی و منشورات روح القدس ، بعضی اوقات سوood رفتار داشته و حتی رد شده اند. این امر گاهاً منجر به سرخوردگی و ناشکیبایی از کلیسای "نهادی" و از همه مهمتر مهاجرت برخی به فرقه های انجیلی بیشتر شده است. کافی است بگوییم که درد از هر دو طرف وجود داشته است.

جان پل دوم در سخنرانی خود به تجدید کارزماتیک و سایر جنبش ها ، این مشکلات را که با رشد آنها به وجود آمده است ، یادآور شد:

تولد و گسترش آنها جدیدی غیر منتظره را در زندگی کلیسا به ارمغان آورده است که حتی گاهی اوقات مخل است. این باعث ایجاد س questionsال ، ناآرامی و تنش شده است. در بعضی مواقع منجر به فرضیات و افراط و تفریط از یک سو ، و از سوی دیگر ، به پیش داوری ها و ملاحظات بی شماری شده است. این یک دوره آزمایش برای وفاداری آنها بود ، فرصتی مهم برای تأیید صحت منشورهای خیریه آنها.

امروز مرحله جدیدی در پیش روی شماست: مرحله بلوغ کلیسایی. این بدان معنا نیست که همه مشکلات حل شده است. بلکه یک چالش است. راهی برای طی کردن. کلیسا از شما میوه های "بالغ" ارتباط و تعهد را انتظار دارد. OPPOPE JOHN PAUL II ، سخنرانی برای کنگره جهانی جنبش های کلیسایی و جوامع جدید, www.vatican.va

این میوه "بالغ" چیست؟ اطلاعات بیشتر در مورد قسمت چهارم ، زیرا قسمت اصلی آن است کلید به زمان ما 

 

 


 

در این زمان از اهدا شما بسیار استقبال می شود!

برای ترجمه این صفحه به زبان دیگری روی زیر کلیک کنید:

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 سخنرانی برای کنگره جهانی جنبش های کلیسایی و جوامع جدید, www.vatican.va
2 رجوع کنید به رم 8: 28
3 دیدن ستایش آزادی
4 قس موزیکام ساکرام، 5 مارس 1967 ؛ n 4
5 قس موزیکام ساکرام، 5 مارس 1967 ؛ n 8 ، 61
6 قس پاپ هنرمندان را به چالش می کشد: حقیقت را از طریق زیبایی بدرخشید؛ اخبار جهانی کاتولیک
7 قس کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، 2711
8 قس موزیکام ساکرام، 5 مارس 1967 ؛ n 52
9 http://www.adoremus.org/1199-Kocik.html
10 قس La زوال و سقوط کلیسای کاتولیک
11 پاپ JOHN PAUL II ، سخنرانی در شورای ICCRO ، 14 مارس 1992
12 Liturgiae Instaurationes ، واتیکان دوم ، 5 سپتامبر 1970
13 رجوع کنید به 1 Cor 14:5
14 2 Cor 3: 17
نوشته شده در صفحه اصلی, کاریزماتیک؟ و برچسب , , , , , , , , , , , , , , .

نظرات بسته شده است.