خلقت "دوستت دارم"

 

 

"جایی که خداست؟ چرا او اینقدر ساکت است؟ او کجاست؟" تقریباً هر فردی در مقطعی از زندگی خود این کلمات را به زبان می آورد. ما اغلب در رنج، بیماری، تنهایی، آزمایش های شدید و احتمالاً اغلب اوقات در خشکی زندگی معنوی خود انجام می دهیم. با این حال، ما واقعاً باید به این سؤالات با یک سؤال بلاغی صادقانه پاسخ دهیم: "خدا کجا می تواند برود؟" او همیشه حاضر است، همیشه آنجا، همیشه با و در میان ما - حتی اگر حس حضور او نامحسوس است. از برخی جهات، خدا به سادگی و تقریباً همیشه است در لباس مبدل.

و آن استتار است ایجاد خود نه، خدا آنطور که پانتهیست ها ادعا می کنند نه گل است، نه کوه، نه رودخانه. بلکه حکمت، مشیت و محبت خداوند در آثار او بیان شده است.

حال اگر از شادی در زیبایی [آتش یا باد، یا هوای تند، یا دایره ستارگان، یا آب بزرگ، یا خورشید و ماه] آنها را خدا می پنداشتند، بدانند که چقدر عالی تر است. خداوند از اینها زیرا منبع اصلی زیبایی آنها را شکل داده است... (حکمت 13:1)

و دوباره:

از زمان خلقت جهان، صفات نامرئی قدرت ابدی و الوهیت او در آنچه ساخته است قابل درک و درک بوده است. (رومیان 1:20)

شاید هیچ نشانه ای از پایداری عشق، رحمت، عنایت، نیکی و بخشندگی خداوند بزرگتر از خورشید خورشیدی ما وجود نداشته باشد. یک روز، بنده خدا لوئیزا پیکارتا در حال تأمل در این جسم کیهانی بود که به زمین و همه موجوداتش حیات می بخشد:

داشتم به این فکر می کردم که چگونه همه چیز به دور خورشید می چرخد: زمین، خودمان، همه موجودات، دریا، گیاهان – در مجموع، همه چیز. همه ما به دور خورشید می چرخیم و چون به دور خورشید می چرخیم، روشن می شویم و گرمای آن را دریافت می کنیم. پس پرتوهای سوزان خود را بر همه می ریزد و ما و کل خلقت با چرخش به دور آن از نور آن بهره مند می شویم و بخشی از آثار و کالاهایی را که خورشید در خود دارد دریافت می کنیم. حال چند موجود به دور خورشید الهی نمی چرخند؟ همه این کارها را انجام می دهند: همه فرشتگان، مقدسین، انسان ها و همه چیزهای آفریده شده. حتی ملکه مامان - آیا او شاید دور اول را نداشته باشد که در آن، با چرخش سریع به دور آن، تمام انعکاس های خورشید ابدی را جذب می کند؟ حال، در حالی که به این موضوع فکر می کردم، عیسی الهی من در درونم حرکت کرد و مرا به سوی خود فشرد و به من گفت:

دخترم، این دقیقاً هدفی بود که من انسان را آفریدم: اینکه او همیشه به دور من بچرخد، و من که مانند خورشید در مرکز چرخش او بودم، این بود که نور، عشق، شباهت و شباهت خود را در او منعکس کنم. تمام خوشبختی من در هر دور او، من باید به او رضایت های جدید، زیبایی جدید، تیرهای سوزان بدهم. قبل از اینکه انسان گناه کند، الوهیت من پنهان نبود، زیرا با چرخش به دور من، او بازتاب من بود و بنابراین نور کوچک بود. بنابراین، گویی طبیعی بود که من که خورشید بزرگ هستم، نور کوچک بتواند انعکاس نور من را دریافت کند. اما، به محض اینکه او گناه کرد، از چرخیدن به دور من دست کشید. نور کوچک او تاریک شد، او کور شد و نور را از دست داد تا بتواند الوهیت من را در گوشت فانی خود ببیند، آنقدر که یک موجود قادر است. (14 سپتامبر 1923؛ جلد 16)

البته در مورد بازگشت به شرایط اولیه ما بیشتر می توان گفت:در اراده الهی زندگی کنیدو غیره. اما هدف فعلی این است که بگوییم… جستجو. ببینید خورشید چگونه بی طرف است. چگونه پرتوهای حیات بخش خود را به تک تک افراد روی کره زمین، چه خوب و چه بد، می دهد. هر روز صبح صادقانه برمی‌خیزد، گویی می‌خواهد اعلام کند که تمام گناهان، همه جنگ‌ها، همه ناکارآمدی‌های بشر برای منصرف کردن مسیر آن کافی نیست. 

محبت استوار خداوند هرگز قطع نمی شود. رحمت او هرگز به پایان نمی رسد. آنها هر روز صبح جدید هستند. عالی است وفاداری شما (نوحه 3:22-23)

البته، شما می توانید از خورشید پنهان شوید. می توانید خارج شوید تاریکی گناه. اما خورشید همچنان می‌سوزد، در مسیر خود ثابت می‌ماند و می‌خواهد زندگی خود را به شما بدهد - اگر به جای آن به دنبال سایه خدایان دیگر نباشید.

شعله های رحمت مرا می سوزاند - سر و صدا برای خرج کردن من می خواهم آنها را بر روی روح ریخته و ادامه دهم. روح ها فقط نمی خواهند به خوبی من باور داشته باشند.  - عیسی تا سنت فاوستینا ، رحمت الهی در روح من، خاطرات ، ن. 177

همانطور که من برای شما می نویسم، نور خورشید به دفتر من می ریزد. با هر پرتویی خداوند می گوید: من شما را دوست دارم. با گرمایش خدا می گوید تو را در آغوش میگیرم با نورش خدا می گوید من در حضور شما هستم. و من بسیار خوشحالم، زیرا که سزاوار این عشق نیستم، به هر حال آن را تقدیم می کنند - مانند خورشید که بی امان زندگی و قدرت خود را می ریزد. و در مورد بقیه خلقت هم همینطور است. 

دخترم سرت را بر قلب من بگذار و استراحت کن که خیلی خسته ای. سپس، ما با هم سرگردان خواهیم شد تا من را به شما نشان دهیم "عاشقتم"، برای شما در سراسر آفرینش گسترده شده است. ... به بهشت ​​آبی نگاه کن: هیچ نقطه ای در آن بدون مهر من وجود ندارد "دوستت دارم" برای مخلوق هر ستاره و پر زرق و برقی که تاجش را می سازد، با من میخکوب شده است "عاشقتم". هر پرتوی از خورشید که به سمت زمین کشیده می شود تا نور بیاورد، و هر قطره نور، من را می برد "دوستت دارم". و چون نور به زمین هجوم می‌آورد و انسان آن را می‌بیند و بر آن راه می‌رود، من "دوستت دارم" در چشمانش، در دهانش، در دستانش به او می رسد و خود را زیر پاهایش می گذارد. زمزمه دریا زمزمه می کند، "دوستت دارم، دوستت دارم، دوستت دارم"و قطره های آب کلیدهایی هستند که در میان خود زمزمه می کنند زیباترین هارمونی های بی نهایت من را تشکیل می دهند. "دوستت دارم". گیاهان، برگ‌ها، گل‌ها، میوه‌ها، من را دارند "دوستت دارم" تحت تاثیر آنها قرار گرفت. کل خلقت تکرار من را برای انسان به ارمغان می آورد "عاشقتم". و مرد - چند نفر از من "عاشقتم" آیا او در تمام وجود خود تحت تأثیر قرار نگرفته است؟ افکار او توسط من مهر و موم شده است "دوستت دارم"; تپش قلبش که با آن "تیک، تیک، تیک..." مرموز در سینه اش می تپد، من است. "دوستت دارم"، هرگز قطع نمی شود، که به او می گوید: "دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم ..." حرف های او توسط من دنبال می شود "دوستت دارم"; حرکاتش، گام‌هایش و همه چیزهای دیگر، شامل حال من است "دوستت دارم"... با این حال، در میان این همه امواج عشق، او نمی تواند برای بازگرداندن عشق من برخیزد. چه ناسپاسی! عشق من چقدر غمگین می ماند! (اول آگوست 1، جلد 1923)

از این رو، سنت پل می گوید، ما «بهانه ای نداریم» تا وانمود کنیم که خدا وجود ندارد یا ما را رها کرده است. به همان اندازه احمقانه است که بگوییم خورشید امروز طلوع نکرده است. 

در نتیجه آنها هیچ بهانه ای ندارند; زیرا با اینکه خدا را می شناختند، او را به عنوان خدا جلال ندادند و او را شکر نکردند. در عوض، آنها در استدلال خود بیهوده شدند، و ذهن بیهوده آنها تاریک شد. (رومیان 1:20-21)

بنابراین، صرف نظر از رنجی که امروز متحمل می شویم، مهم نیست که "احساسات" ما چه می گویند، بیایید صورت خود را به سمت خورشید - یا ستارگان، یا اقیانوس، یا برگ هایی که در باد سوسو می زنند، بچرخانیم و خدا را برگردانیم. "دوستت دارم" با خودمون "من هم شما را دوست دارم." و بگذار این «دوستت دارم» روی لبانت، در صورت لزوم، لحظه لحظه آن باشد شروع دوباره، بازگشت به سوی خدا; از اشک غم و اندوه برای ترک او و به دنبال اشک های سلامتی، با دانستن اینکه او هرگز شما را ترک نکرده است. 

 

 

از خدمت تمام وقت مارک حمایت کنید:

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

هم اکنون در تلگرام کلیک:

مارک و "نشانه های زمان" روزانه را در MeWe دنبال کنید:


نوشته های مارک را اینجا دنبال کنید:

به موارد زیر گوش دهید:


 

 
نوشته شده در صفحه اصلی, اراده الهی, روح و روان و برچسب .