روز 4: در مورد عشق به خود

کن که شما مصمم هستید که این عقب نشینی را تمام کنید و تسلیم نشوید... خداوند یکی از مهم ترین شفاها را برای شما در نظر گرفته است... شفای تصویر شما از خود. بسیاری از ما با دوست داشتن دیگران مشکلی نداریم... اما وقتی نوبت به خودمان می رسد؟

شروع کنیم… به نام پدر و پسر و روح القدس آمین.

بیا روح القدس، ای که خود عشق هستی و امروز مرا حمایت کن. به من قدرت عطا کن تا مهربان باشم - به من. به من کمک کن تا خودم را ببخشم، با خودم مهربان باشم، خودم را دوست داشته باشم. بیا ای روح حقیقت، و مرا از دروغ های مربوط به خودم رهایی بخش. روح قدرت بیا و دیوارهایی را که من ساخته ام خراب کن. ای روح صلح بیا و از خرابه ها آفرینش جدیدی را که من از طریق غسل تعمید هستم، اما در زیر خاکستر گناه و شرم دفن شده است، برخیز. هرچه هستم و نیستم تسلیم تو می شوم. بیا روح القدس، نفس من، زندگی من، یاور من، وکیل من. آمین 

بیایید با هم این آهنگ را بخوانیم و دعا کنیم…

همه من هستم ، همه من نیستم

در فداکاری، هیچ لذتی نمی بری
پیشکش من، یک دل پشیمان
یک روح شکسته، شما طرد نمی شوید
از دل شکسته، برنمی گردی

بنابراین، تمام چیزی که هستم، و تمام چیزی که نیستم
تمام کارهایی که انجام داده ام و تمام کارهایی که نتوانسته ام انجام دهم
رها می کنم، همه را به تو می سپارم

دل پاک در من بیافرین خدایا
روحم را تجدید کن، درونم مرا قوی کن
شادی مرا بازگردان و نام تو را ستایش خواهم کرد
اکنون روح مرا پر کرده و شرم من را شفا دهد

تمام آنچه هستم، و تمام آنچه نیستم
تمام کارهایی که انجام داده ام و تمام کارهایی که نتوانسته ام انجام دهم
رها می کنم، همه را به تو می سپارم

ای من لیاقت پذیرش تو را ندارم
ای، اما فقط کلمه را بگو، و من شفا خواهم یافت! 

تمام آنچه هستم، و تمام آنچه نیستم
تمام کارهایی که انجام داده ام و تمام کارهایی که نتوانسته ام انجام دهم
رها می کنم، همه را به تو می سپارم
هر چه هستم، تمام چیزی که نیستم
تمام کارهایی که انجام داده ام و تمام کارهایی که نتوانسته ام انجام دهم
و من رها می کنم، همه را تسلیم تو می کنم

-مارک مالت از خداوند بداند، 2005©

فروپاشی تصویر از خود

شما به صورت خدا آفریده شده اید. قدرت اراده، عقل و حافظه شما چیزی است که شما را از قلمرو حیوانات متمایز می کند. آنها همچنین همان قدرت هایی هستند که ما را به دردسر می اندازند. اراده انسان منشأ بسیاری از بدبختی های ماست. اگر زمین از مدار دقیق خود به دور خورشید خارج شود، چه اتفاقی برای زمین خواهد افتاد؟ چه نوع هرج و مرج ایجاد می کند؟ به همین ترتیب، وقتی اراده انسانی ما از مدار اطراف پسر خارج می شود، در آن زمان اندکی به آن فکر می کنیم. اما دیر یا زود زندگی ما را به بی نظمی می اندازد و ما هماهنگی، آرامش و شادی درونی را از دست می دهیم که میراث ما به عنوان پسران و دختران حق تعالی است. آه از بدبختی هایی که بر سر خود می آوریم!

از آنجا، ما عقل و استدلال زمان را صرف توجیه گناه خود می کند - یا به طور کامل خود را محکوم و گناه می کند. و ما حافظهاگر نزد پزشک الهی آورده نشود، ما را تابع یک پادشاهی دیگر می کند - پادشاهی دروغ و تاریکی که در آن ما را با شرم، نابخشودگی و دلسردی محدود کرده است.

در خلوت XNUMX روزه سکوتم، در طی چند روز اول متوجه شدم که در چرخه ای از کشف دوباره عشق خدا نسبت به خودم ... و همچنین غصه خوردن برای زخم هایی که برای خودم و به ویژه دیگران ایجاد کرده بودم، گرفتار شدم. در بالش فریاد زدم: «پروردگارا، من چه کار کردم؟ من چه کار کرده ام؟» این در حالی ادامه داشت که چهره های همسرم، فرزندانم، دوستانم و دیگران از کنارم می گذشت، کسانی که آنطور که باید دوستشان نداشتم، کسانی که به آنها شهادت ندادم، کسانی که از رنجم آنها را آزار دادم. به قول معروف "آزار دادن به مردم به مردم صدمه می زند." در دفتر خاطراتم فریاد زدم: «پروردگارا، چه کرده‌ام؟ من به تو خیانت کردم، تو را انکار کردم، تو را مصلوب کردم. ای عیسی، من چه کردم!»

من در آن زمان آن را ندیدم، اما در یک شبکه دوگانه از عدم بخشش خودم و نگاه کردن از طریق "ذره بین تاریک" گرفتار شدم. من آن را به این دلیل می نامم که این همان چیزی است که شیطان در لحظات آسیب پذیری در دستان ما قرار می دهد، جایی که اشتباهات ما را مرتکب می شود و مشکلات ما به طور نامتناسبی بزرگ به نظر می رسد، تا جایی که معتقدیم حتی خود خدا نیز در برابر مشکلات ما ناتوان است.

ناگهان عیسی با نیرویی که هنوز هم می توانم آن را احساس کنم، ناله من را شکست:

فرزندم، فرزندم! کافی! چه دارند I انجام شده؟ من برای شما چه کرده ام؟ بله، بر روی صلیب، من هر کاری را که شما انجام دادید دیدم، و همه آن را سوراخ کردم. و من فریاد زدم: "پدر او را ببخش، او نمی داند چه می کند." زیرا اگر داشتی، فرزندم، این کار را نمی‌کردی. 

برای این است که من برای تو نیز جان دادم تا با جراحات من شفا پیدا کنی. فرزند کوچکم، با این بارها نزد من بیا و آنها را زمین بگذار. 

پشت سر گذاشتن گذشته…

عیسی پس از آن مَثَل را به من یادآوری کرد که پسر ولخرج سرانجام به خانه آمد.[1]رجوع کنید به لوقا 15: 11-32 پدر به طرف پسرش دوید و او را بوسید و در آغوش گرفت - قبل از پسر می توانست اعتراف کند. بگذارید این حقیقت غرق شود، به خصوص برای کسانی از شما که احساس می کنند اجازه ندارید صلح آمیز باشید تا به اعتراف میرسی نه، این مَثَل این ایده را که گناه شما باعث شده است که خدا شما را کمتر دوست داشته باشد، از بین می برد. به یاد داشته باشید که عیسی از زکیوس، آن باجگیر بدبخت، خواست که با او شام بخورد قبل از توبه کرد[2]رجوع کنید به لوقا 19:5 در واقع عیسی می گوید:

My کودک ، تمام گناهان تو قلبم را به اندازه دردناکی زخمی نکرده است ، همانطور که عدم اعتماد فعلی تو باعث می شود که پس از تلاشهای زیاد عشق و رحمت من ، هنوز باید به خوبی من شک کنی.  - عیسی تا سنت فاوستینا ، رحمت الهی در روح من، خاطرات ، ن. 1486

پدر نیز پسر ولگرد را به خاطر پولی که هدر داده، سختی‌هایی که به بار آورده و خانواده‌ای که به او خیانت کرده است، نمی‌زند. در عوض، او پسرش را در ردای جدید می پوشاند، حلقه جدیدی را روی انگشت او می گذارد، صندل های جدیدی را روی پاهایش می گذارد و جشن می گیرد! بله، بدن، دهان، دست و پا که خیانت کرد اکنون دوباره در فرزندی الهی بزرگ شده اند. چگونه می تواند این باشد؟

خب پسر اومد خونه دوره زمانی.

اما آیا پسر نباید چندین سال و دهه آینده را صرف سرزنش خود برای تمام افرادی که به آنها آسیب رسانده و تمام فرصت های از دست رفته را غمگین کند؟

شائول (قبل از تغییر نام به پولس) و نحوه کشتن مسیحیان قبل از تغییر دین را به یاد بیاورید. او با همه کسانی که کشته و خانواده هایی که زخمی کرده بود، چه می کرد؟ آیا او می خواست بگوید: "من آدم وحشتناکی هستم و بنابراین، حق خوشبختی ندارم"، حتی اگر عیسی او را بخشید؟ در عوض، سنت پل آن نور حقیقت را که بر وجدان او می درخشید، پذیرفت. با این کار، ترازو از چشمانش افتاد و روزی تازه متولد شد. پولس با فروتنی بسیار دوباره شروع کرد، اما این بار، در حقیقت و با آگاهی از ضعف بزرگ خود - جایی از فقر درونی که از طریق آن او نجات خود را در "ترس و لرز" به کار برد.[3]Phil 2: 12 یعنی قلب کودکانه.

اما آن خانواده هایی که در زندگی قبلی او زخمی شده اند چه می شود؟ اونایی که بهشون صدمه زدی چی؟ تکلیف فرزندان یا خواهر و برادرهای شما که خانه را ترک کرده‌اند و شما با حماقت و اشتباهات خود زخمی کرده‌اید، چطور؟ در مورد افرادی که قبلا با آنها قرار ملاقات داشتید و از آنها استفاده می کردید چطور؟ یا همکارانی که در زبان و رفتارت و ... شاهد ضعیفی از آنها گذاشتی؟

سنت پیتر، که به خود عیسی خیانت کرد، سخنی زیبا برای ما به جای گذاشت که بدون شک برگرفته از تجربه او بود:

… عشق بسیاری از گناهان را پوشش می دهد. (اول پطرس 1: 4)

این همان چیزی است که خداوند در قلب من گفت که شروع به تسکین غم و اندوه من کرد:

فرزندم آیا باید برای گناهانت عزاداری کنی؟ پشیمانی حق است؛ جبران حق است؛ جبران درست است پس از آن فرزند، تو باید همه چیز را به دست تنها کسی بسپاری که برای همه بدی ها درمان دارد. تنها کسی که داروی درمان همه زخم ها را دارد. پس می بینی فرزندم، داری وقت را برای سوگواری برای زخم هایی که ایجاد کرده ای تلف می کنی. حتی اگر شما یک قدیس کامل بودید، خانواده شما - بخشی از خانواده بشری - هنوز شرارت های این جهان را تجربه می کردند، در واقع تا آخرین نفس. 

با توبه خود در واقع به خانواده خود نشان می دهید که چگونه آشتی کنند و چگونه فیض را دریافت کنند. تو قرار است تواضع واقعی، فضیلت تازه یافته، و نرمی و فروتنی قلب من را الگو برداری کنی. با تضاد گذشته خود در برابر نور زمان حال، روز جدیدی را در خانواده خود به ارمغان خواهید آورد. آیا من معجزه گر نیستم؟ آیا من آن ستاره صبح نیستم که سپیده دم نو را بشارت می دهد (مکاشفه 22:16)؟ آیا من قیامت نیستم؟
[4]جان 11: 15 پس اکنون بدبختی خود را به من بسپار. دیگه ازش حرف نزن. دیگر به جسد پیرمرد نفس نده. ببین من یه چیز جدید درست میکنم با من بیا…

از قضا اولین قدم برای شفا با دیگران این است که گاهی اوقات ابتدا باید خودمان را ببخشیم. موارد زیر ممکن است یکی از دشوارترین عبارات در تمام کتاب مقدس باشد:

همسایه خود را مانند خود دوست بداری. (متی 19:19)

اگر خودمان را دوست نداشته باشیم، چگونه می توانیم دیگران را دوست داشته باشیم؟ اگر نمی توانیم به خود رحم کنیم، چگونه می توانیم به دیگران رحم کنیم؟ اگر خودمان را سخت قضاوت کنیم، چگونه می‌توانیم با دیگران این کار را نکنیم؟ و ما اغلب به صورت نامحسوس انجام می دهیم.

زمان آن فرا رسیده است که یک بار برای همیشه اشتباهات، شکست ها، قضاوت های ضعیف، گفتار، اعمال و خطاهای زیانباری را که در زندگی خود مرتکب شده اید، بپذیرید و آنها را بر تخت رحمت بسپارید. 

بیایید با اطمینان به تخت فیض نزدیک شویم تا رحمت را دریافت کنیم و برای کمک به موقع فیض پیدا کنیم. (عبرانیان 4:16)

عیسی اکنون شما را دعوت می کند: بره کوچولوی من، اشکهایت را نزد من بیاور و یکی یکی بر تخت من بگذار. (می توانید از دعای زیر استفاده کنید و هر چیزی که به ذهنتان می رسد اضافه کنید):

پروردگارا من اشک ها را برایت می آورم...
برای هر کلمه تند
برای هر واکنش تند
برای هر فروپاشی و عصبانیت
برای هر نفرین و سوگند
برای هر کلمه متنفر از خود
برای هر کلمه کفر آمیزی
برای هر دستیابی ناسالم به عشق
برای هر سلطه ای
برای هر درک در کنترل
برای هر نگاه شهوتی
برای هر برداشتی از همسرم
برای هر عمل مادی گرایی
برای هر عمل "در جسم"
برای هر نمونه ضعیف
برای هر لحظه خودخواهانه
برای کمال گرایی
برای جاه طلبی های خود محور
برای غرور
برای تحقیر خودم
برای رد کردن هدایای من
برای هر شک و تردید در مشیت شما
برای رد عشقت
برای رد عشق دیگران
به خاطر شک به خوبی تو
برای تسلیم شدن
برای میل به مردن 
برای رد زندگی من

ای پدر، من تمام این اشک ها را به تو تقدیم می کنم و برای تمام کارهایی که انجام داده ام و انجام نداده ام توبه کن. چه می توان گفت؟ چه کاری می توان کرد؟

پاسخ این است: خودت را ببخش

اکنون در دفترچه یادداشت خود، نام کامل خود را با حروف بزرگ بنویسید و زیر آنها عبارت "من شما را می بخشم" بنویسید. عیسی را دعوت کنید تا با قلب شما صحبت کند. اگر سؤال و نگرانی دیگری دارید، آن‌ها را در دفتر خاطرات خود بنویسید و به پاسخ او گوش دهید.

اجازه دهید همه

بگذار تمام نفس ها سقوط کنند
بگذار همه ترس ها برود
بگذارید همه چسبیده ها شل شوند
اجازه دهید همه کنترل ها متوقف شود
بگذار تمام ناامیدی ها پایان یابد
بگذار همه حسرت ها ساکت باشند
بگذار همه غم ها ساکن باشند

عیسی آمده است
عیسی بخشیده است
عیسی گفته است:
"آن تمام شده است."

(مارک مالت، 2023)

دعای ختم

آهنگ زیر را پخش کنید، چشمان خود را ببندید و اجازه دهید عیسی در آزادی بخشیدن خود به شما خدمت کند و بداند که شما دوست دارید.

امواج

امواج عشق، مرا بشویید
امواج عشق، مرا تسلی بده
امواج عشق بیا روحم را آرام کن
امواج عشق، مرا کامل می کند

امواج عشق، مرا متحول می کند
امواج عشق، مرا عمیق صدا می کنند
و امواج عشق، تو روح من را شفا می دهی
ای امواج عشق، تو مرا کامل می کنی
تو مرا کامل می کنی

امواج عشق، تو روح من را شفا می دهی
مرا صدا می کنی، صدا می کنی، مرا عمیق تر صدا می کنی
بر من بشویید، مرا سالم کنید
خدایا شفام بده…

-مارک مالت از نمازخانه رحمت الهی، 2007©


 

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

هم اکنون در تلگرام کلیک:

مارک و "نشانه های زمان" روزانه را در MeWe دنبال کنید:


نوشته های مارک را اینجا دنبال کنید:

به موارد زیر گوش دهید:


 

 
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 رجوع کنید به لوقا 15: 11-32
2 رجوع کنید به لوقا 19:5
3 Phil 2: 12
4 جان 11: 15
نوشته شده در صفحه اصلی, خلوت شفا.