درب امید

نامیب-کویر

 

 

برای اکنون شش ماه خداوند در زندگی من "ساکت" مانده است. این سفری بوده است از کویری داخلی که طوفانهای شن و ماسه در آن می پیچد و شبها سرد است. منظور بسیاری از شما را می فهمید. زیرا چوپان خوب با عصا و عصای خود ما را از طریق دره مرگ ، دره سلب ، دره آچور.

 

DESERT of TROUBLE

کلمه عبری آچور به معنای "دردسر" است ، و در این بخش در هوشیا یافت می شود ، که شامل چند کلمه ، کل نوشته های این وب سایت است. خداوند در مورد عروس خود ، اسرائیل صحبت می کند:

بنابراین ، من در راه او با خار پرچین خواهم شد و دیواری در برابر او خواهم ساخت ، تا او نتواند مسیرهای خود را پیدا کند. اگر به دنبال عاشقانش بدود ، از آنها سبقت نخواهد گرفت. اگر به دنبال آنها باشد آنها را پیدا نمی کند. سپس او می گوید ، "من به شوهر اولم برمی گردم ، زیرا در آن زمان حال من بهتر از اکنون بود." بنابراین او را مجذوب خود خواهم کرد. من او را به بیابان هدایت خواهم کرد و با قلب او صحبت خواهم کرد. از آنجا باغ های انگور خود را به او خواهم داد و دره آچور را به عنوان دریچه امید به او خواهم داد. (هوشیا 2: 8,9،16 ، 17 ، XNUMX ؛ NAB)

پاپ جان پل در مورد یک بهار جدید در کلیسا صحبت کرد که با "عبور از آستانه امید" به آن خواهیم رسید. اما قبل از آن بهار ، زمستان خواهد بود. قبل از عبور از آن آستانه به آغوش امید، ما باید از بیابان عبور کنیم:

قبل از دومین آمدن مسیح ، کلیسا باید از یک آزمایش نهایی عبور کند که ایمان بسیاری از ایمانداران را متزلزل کند. آزار و شکنجه ای که همراه زیارت او در زمین است ، "رمز و راز گناه" را در قالب یک فریب مذهبی ، به مردان ارائه می دهد که به قیمت ارتداد از حقیقت ، راه حل آشکار مشکلات خود را به مردان ارائه می دهد. عالی ترین فریب دینی آن دجال است ، یک شبه مسیحی گرایی است که به وسیله آن انسان خود را به جای خدا تسبیح می گوید و مسیح او به جسم می آید. -کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، ن. 675

این کویر ابعاد زیادی دارد. چیزی که به اعتقاد من اکنون بسیاری آن را تجربه می کنند یکی است داخلی صحرا ( کویر خارجی در راه است) خداوند در راه عروس خود با خار پرچین آغاز کرده است. او دیواری بر علیه ما برپا کرده است که ما نمی توانیم مسیرهای خود را پیدا کنیم. به عبارت دیگر ، شیوه های قدیمی کار در قرن ها در کلیسا در حال پایان است. کلمه ای را که مدتی پیش دریافت کردم دوباره می شنوم:

عصر وزارتخانه ها در حال پایان است.

یعنی راههایی که قبلاً طی کرده ایم ، روشها و روشهای قدیمی که به آنها اعتماد کرده ایم ، نحوه عملکرد ، اداره و تفویض اختیارات در حال اتمام است. عروس مسیح به زودی کاملاً با ایمان پیش خواهد رفت و دیگر نه با دید و نه با امنیت مطابق مفاهیم جهان. عیسی ما را به داخل سوق می دهد کویر لغزش در جایی که عصا ، فرضیات ، بتها و اوراق بهادار داخلی که ما به آن اعتماد کرده ایم ، در حال سقوط است. یعنی ما در حال کاهش به یک دانه گندم هستیم ، کوچک ، کمی ، هیچ. ما را به مکانی بی ثمر کشانده اند که در مقابل حقیقت برهنه خواهیم ایستاد. عدم ما منبع خواهد شد تمسخر و تمسخر از جهانی که در سایه قرار گرفته است و برای مدتی به نظر می رسد که حتی خدا ما را رها کرده است.

اما این در این مکان ، این مکان خشکی ، ضعف ، وابستگی مطلق به خداست که قطره ای از اقیانوس رحمت الهی بر دانه گندمی که به زمین افتاده و برای خودش و موت می رود ، می افتد شروع به شکوفه. "دریای امید" باز خواهد شد و کلیسا از آستانه امید عبور خواهد کرد آغوش امید در عصری که فقط می توان آنرا توصیف کرد توجیه حکمتاز پیروزی عدالتاز پیروزی صلح.

اما ابتدا باید از صحرای مشکل عبور کنیم.

 

هنوز هم باش

هنگام دعا قبل از مقدس مقدس ، عباراتی از اشعیا 30 برای من "آواز صحرا" شد:

با انتظار و آرامش باید در سکوت و اعتماد به نفس خود دروغ بگویید. (اشعیا 30:15)

در حالی که جهان "همانطور که ما آن را می شناسیم" همچنان با سرعتی ناخوشایند روبرو می شود ، ضرورت بشارت دادن ضروری به نظر می رسد. و همینطور است. ولی چگونه ما بشارت بسیار مهم است. کلیسا به برنامه های بیشتری احتیاج ندارد. به مقدسین احتیاج دارد.

Hمردم oly به تنهایی می توانند بشریت را تجدید کنند. OPPOPE JOHN PAUL II ، پیام به جوانان جهان، روز جهانی جوانان ؛ n 7 کلن آلمان ، 2005

آیا می توانید خود را مقدس کنید؟ نه ، و من هم نمی توانم. اما صحرا می تواند؛ آن مکان محاکمات ، آزارها ، و همه نوع مشکلات است. پاپ بندیکت گفت:

مسیح قول یک زندگی آسان را نداد. کسانی که آرزوی راحتی دارند ، شماره اشتباهی را شماره گیری کرده اند. بلکه او راه رسیدن به چیزهای بزرگ ، چیزهای خوب ، به سمت یک زندگی اصیل را به ما نشان می دهد. —POPE BENEDICT XVI ، خطاب به زائران آلمانی ، 25 آوریل 2005.

مردم با تمایل بیشتری به شاهدان گوش می دهند تا به معلم ، و وقتی مردم به سخنان معلم گوش می دهند ، به این دلیل است که آنها شاهد هستند. بنابراین اساساً با رفتار کلیسا ، با شهادت زنده وفاداری به خداوند عیسی مسیح است که کلیسا بشارت جهان را می دهد. این قرن عطش اصالت دارد ... آیا آنچه را زندگی می کنید تبلیغ می کنید؟ دنیا از ما سادگی زندگی ، روح نماز ، اطاعت ، فروتنی ، جدا شدن و از خودگذشتگی را انتظار دارد. -POPE PAUL VI ، بشارت در جهان مدرن، n 41 ، 76

بنابراین ما باید این صحرا را در آغوش بگیریم هدیه، زیرا از آن گل قداست در روح شما شکوفا خواهد شد. این گل نه تنها زندگی شما را با فضیلت و لذت آراسته ، بلکه عطر و بوی خود را در سراسر دنیای فقیر پخش خواهد کرد. من شنیدم که عیسی در دعای من گفت:

هر آنچه به شما وارد می شود ، در ظاهر و باطن ، با عشق ، صبر و اطاعت بپذیرید. آن را زیر سوال نبرید ، اما بپذیرید زیرا پارچه نوک تیز سوزن را می پذیرد. نمی داند که این نخ جدید سرانجام چگونه به نظر می رسد ، اما با آرامش و سکوت ، روح به آرامی به ملیله ای الهی تبدیل می شود.

 

فقط شروع

برادران و خواهران بدانید که با دعایم در این صحرا با شما هستم
از طریق این نوشته ها و از طریق پخش اینترنتی من تا آنجا که خداوند اجازه می دهد. چندین نفر از شما نوشته اید که چرا من "ناپدید شده ام" دیر وقت. پاسخ دو برابر است؛ یکی این است که "کلمات" زیادی برای نوشتن به من داده نشده است. شاید این به این دلیل است که شما واقعاً می توانید مطالب گفته شده را بخوانید و بخوانید! همچنین ، من تابستان را به خانه و خانواده خود منتقل کردم. این 99 درصد وقت من را طلب کرده است.

اما همانطور که چندی پیش نوشتم ، به نظر می رسد که مأموریت من "تازه آغاز شده" است. من در حال حاضر نمی توانم این مسئله را به طور کامل توضیح دهم (و همچنین آن را به طور کامل نمی فهمم) ، اما با پایان یافتن کار اسکان مجدد ، همه موارد دیگر سرجای خود قرار می گیرند. کتاب من ارسال شده است و به زودی در دسترس خواهد بود. به اعتقاد من ، این کتاب ابزاری مهم در بیدار کردن کلیسا خواهد بود ، زیرا مبتنی بر اقتدار مجلسی است. همچنین ، استودیوی پخش وب تقریباً کامل است. کارهای دیگری نیز وجود دارد که من به آنها پرداخته ام اینجا کلیک نمایید. بیشتر وقت خواهم نوشت

در آخر ، من می خواهم دوباره از شما برای همه دعاهای شما و کمک های مالی که به من اجازه داده است استودیو را به پایان برسانم و تجهیزات مورد نیاز برای حرکت رو به جلو را حفظ کنم ، از شما تشکر کنم. شما یک جامعه کوچک باورنکردنی هستید ، مخاطبان من. همه شما خیلی به من نزدیک هستید گرچه بیشتر چهره شما را ندیده ام.

این را بدان: ما دوست داریم. عیسی ما را دوست دارد و در این کویر ما را از نزدیک همراهی می کند ، زیرا چوپانی نزدیک گله خود است. از این "محاکمه با آتش" نترسید و به دردسر نیفتید ، اما استقامت کنید ، وفادار بمانید ، و در صورت عدم موفقیت ، بلافاصله به اقیانوس رحمت الهی او روی آورید و بدانید که هیچ چیز مطلقا نمی تواند شما را از عشق او جدا کند. فرار نکنید ، زیرا در همین لحظه قطره ای از رحمت الهی در حال نزول است. شما فقط باید قلب خود را به داخل باز کنید اعتماد، در انتظار و در آرامش ، و لطف برای لحظه فعلی قدرت شما را برای یک روز دیگر تجدید می کند ، سپس گل مقدس (که بیشتر برای شما پنهان مانده است) به زودی شکوفا می شود زیرا استاد فصلها بره های خود را به تجدید دعوت می کند صورت زمین.

من شما را با بینش زیبایی از سنت اوچریوس ترک می کنم:

ممکن است ما منطقی پیشنهاد نکنیم که صحرا معبدی بی حد و مرز برای خدای ما باشد؟ زیرا بدون شک کسی که در سکوت زندگی می کند قرار است در مکان های تنهایی لذت ببرد. در آنجاست که او اغلب خود را نزد مقدسین خود می شناسد. این تحت پوشش تنهایی است که او برای برخورد با مردم تسلیم می شود.

در بیابان بود که موسی خدا را دید ، صورتش در نور غسل گرفت ... در آنجا بود که به او اجازه داده شد تا با پروردگار مکالمه کند. او با او گفتگو کرد او همانطور که مردم با همنوعان خود گفتگو می کنند با پروردگار آسمان گفتگو کرد. آنجا بود که عصایی را دریافت کرد که قدرت معجزه داشت و پس از ورود به کویر به عنوان چوپان گوسفند ، به عنوان چوپان مردمان صحرا را ترک کرد (سابق 3 ؛ 33,11،34 ؛ XNUMX).

به همین ترتیب ، وقتی مردم خدا از مصر آزاد می شدند و از کارهای زمینی خود رهایی می یافتند ، آیا آنها به مکانی جدا از هم راه نمی یافتند و به خلوت ها پناه می بردند؟ بله ، واقعاً در صحرا بود که باید به این خدا نزدیک شویم که آنها را از بند آنها ربود ... و خداوند خود را به عنوان رهبر قوم خود قرار داد و آنها را به سراسر صحرا راهنمایی کرد. شبانه روز در طول راه او ستونی ، شعله ای در حال سوختن یا ابر درخشان را به عنوان نشانه ای از آسمان قرار داد ... بنابراین بنی اسرائیل ، در حالی که در خلوتهای کویر زندگی می کردند ، به دیدگاه تخت خدا رسیدند و صدای او را شنیدند ...

آیا باید اضافه کنم که آنها تا زمانی که در بیابان اقامت نکردند به سرزمین مورد نظر خود نرسیدند؟ برای اینکه مردم روزی بتوانند در زمینی که شیر و عسل در آن جریان دارد ، تصرف کنند ، ابتدا باید از مکان های خشک و بدون کشت عبور کنند. همیشه با استفاده از اردوگاه در صحرا است که به سمت وطن واقعی خود راه می یابیم. بگذارید کسانی که می خواهند "فضل خداوند در سرزمین زنده ها" را ببینند (Ps 27 [26]: 13) در سرزمینی غیرقابل سکونت ساکن شوید. بگذارید کسانی که شهروند بهشت ​​می شوند مهمان صحرا شوند. - سنت اوخریوس (حدود 450 میلادی) ، اسقف لیون


خواندن مرتبط:

 

نوشته شده در صفحه اصلی, زمان لطف.

نظرات بسته شده است.