دست خالی

 

    عید فاخر

 

اولین بار در تاریخ 7 ژانویه 2007 منتشر شد.

 

مجوس از مشرق وارد شدند ... آنها سجده کردند و به او ادای احترام کردند. سپس گنجینه های خود را گشودند و به او هدایای طلا ، کندر و مرم تقدیم کردند.  (مات 2: 1 ، 11)


OH
عیسی من

من امروز باید با هدایای زیادی مثل جادوها پیش شما بیایم. در عوض ، دستانم خالی است. کاش می توانستم طلای کارهای خوب را به تو عرضه کنم ، اما فقط غم گناه را تحمل می کنم. من سعی می کنم کندر نماز را بسوزانم ، اما فقط حواس پرتی دارم. من می خواهم به شما اسارت فضیلت را نشان دهم ، اما من توسط رذیلت لباس پوشیده ام.

OH عیسی من من ، که به نوعی در حضور شما پیدا شده ام ، اکنون قبل از شما چه باید بکنم؟

بره محبوب من ، آرزو می کنم این تنها باشد: در فقر من به من خیره شوی. آیا من آنچنان که هستم ، فقیر ، اندک و درمانده نزد شما نیامده ام؟ آیا می بینید که فرشته هایی شما را دور می کنند ... یا در عوض چوپانانی ساده و یک گاو و الاغ دور من جمع شده اند؟ و نگاه کن - مجوس ، همانطور که ثروتمند است ، در برابر من سجده می کند.

آه ، این هدیه ای است که من آرزو می کنم ، هدیه فروتنی است! شما چیزی برای ارائه به من دارید: نیستی شما. من جهان را از هیچ آفریدم تا شما امیدوار باشید که بدانید من می توانم مقدسات را از هیچ چیز خلق کنم. نترس ، بره کوچولو. خوشا به حال روح فقیر. فقر شما - یعنی شناخت شما از آن - فضای قلب شما را برای من ایجاد می کند. من نمی توانم به دلی که مغرور و بسته است برسم. من فقط می توانم وارد قلبی شوم که خود را از همه توهمات خوب بودن خود خالی کند و فقر آن را تشخیص دهد.

هدیه ای که امروز از شما می خواهم نه عمل است و نه گفتار و نه فضیلت. امروز ، من به سادگی از شما می خواهم که در قلب خود جا برای من بگذارید. از مجوس تقلید کنید: پیش من سجده کنید. فرومایه شو ، مانند مادرم ، و من همانطور که در او ساکن شدم و زندگی می کنم ، با پدر خواهم آمد و در درون تو ساکن خواهم شد.

چرا از نوزادی می ترسی؟

 

روح من عظمت پروردگار را اعلام می کند.
روح من به خدا منجی من خوشحال می شود.
زیرا او به فرومایگی کنیزکار خود نگاه کرده است ...

(لوک 1: 46-48)

 

 

اینجا را کلیک کنید لغو اشتراک or اشتراک به این مجله 

نوشته شده در صفحه اصلی, روح و روان.