در حال حاضر در مورد خواندن گسترده کلمه کلیدی
برای سوم مارس 3
متون مذهبی اینجا کلیک نمایید
عیسی ، به او نگاه کرد ، او را دوست داشت ...
AS من در مورد این کلمات در انجیل تأمل می کنم ، واضح است که وقتی عیسی به مرد جوان ثروتمند نگاه کرد ، آن چنان نگاه پر از عشق بود که سالها بعد وقتی مارک مقدس در مورد آن نوشت ، شاهدان از آن یاد کردند. گرچه این نگاه عشق در قلب مرد جوان نفوذ نکرد - طبق روایت ، دست کم نه بلافاصله ، اما در قلب کسی آن روز چنان که گرامی داشته شد و به یاد سپرده شد.
برای لحظه ای به این فکر کنید. عیسی به او نگاه کرد ، و او را دوست داشت. عیسی قلب خود را شناخت او می دانست که مرد ثروتمند ثروت خود را بیش از او دوست دارد. و هنوز، عیسی به او نگاه کرد ، و او را دوست داشت. چرا؟ زیرا عیسی توانست ببیند که گناه کسی را تعریف نمی کند ، بلکه او را تحریف می کند. برای بشریت در عدن چنین تعریف شد:
بگذارید ما انسانها را در شکل خود بسازیم ، بعد از مثل ما ... خدا به هرچه ساخته بود نگاه کرد و آن را بسیار خوب یافت. (جن 1:26 ، 31)
همان خالقی که به چشمان آدم نگاه کرد ، به چشمان مرد جوان ثروتمند نگاه کرد و بدون اینکه حرف بزند ، انگار دوباره گفت ، شما در تصویر من ساخته شده اید ، و من آن را بسیار خوب می دانم. نه ، نه گناه ، نه مادیات ، حرص یا خودخواهی ، بلکه روح از یک مرد جوان ، شکل و شکل گرفته در تصویر او - با یک استثنا: توسط گناه اصلی سوراخ شده است. انگار عیسی می گفت ، با اجازه دادن به قلب خود برای گناهان شما ، قلب شما را احیا خواهم کرد. و عیسی به او نگاه کرد و او را دوست داشت.
آیا برادر ، می توانی به زیبایی قلب به چشمان کسی نگاه کنی ، که از تحریف گناهان او گذشته است؟ آیا تو خواهر می توانی او را دوست داشته باشی که همه عقایدت را قبول ندارد؟ زیرا این همان قلب بشارت ، قلب بوم گرایی است - به دنبال تفاوت ها ، نقاط ضعف ، تعصبات و شکسته شدن گذشته و به راحتی عشق ورزیدن است. در آن لحظه ، شما فقط از خود بودن متوقف می شوید و به یک شخصیت تبدیل می شوید قداست از عشق. شما به ابزاری تبدیل می شوید که به وسیله آن دیگری می تواند با خدای عشق در شما روبرو شود.
زیرا پادشاهی خدا مسئله بحث نیست بلکه قدرت است. کدام را ترجیح می دهید؟ با میله بیایم پیش تو ، یا با عشق و روحی لطیف؟ (اول قرنتیان 1: 4-20)
یادم می آید یک بار مرد جوانی روبروی میز من نشسته بود. وقتی شروع به دانش گسترده خود در مورد عذرخواهی کرد ، چشمانش شدید بود. او ایمان را می دانست ، قانون را می دانست ، حقیقت را می دانست ... اما به نظر می رسید که هیچ چیزی در مورد عشق نمی داند. او روح مرا در پتوی هوای سرد پوشانده است.
سال گذشته ، من و همسرم با یک زوج انجیلی آشنا شدیم. خداوند قبلاً شهادت خود را با ما در میان گذاشته بودند که به شیوه ای قدرتمند حرکت می کند. بله ، معلوم بود که خداوند به طور عمیق از این دو گنجشک کوچک مراقبت می کند. در طول ماه ها ، ما عاشق یکدیگر شده ایم ، با هم دعا می کنیم ، وعده های غذایی مشترک داریم و از عشق متقابل خود به عیسی لذت می بریم. آنها از ایمان کودکانه ، خرد معنوی و پذیرش ما - کاتولیک و همه ما الهام گرفته اند. اما ما یک بار در مورد اختلافات مذهبی خود صحبت نکرده ایم. این طور نیست که من نمی خواهم خزانه های عظیم کاتولیک ، از مقدسات گرفته تا معنویت عمیق آن را با آنها در میان بگذارم. اما در حال حاضر ، در این زمان ، عیسی می خواهد که ما به راحتی به یکدیگر نگاه کنیم ، و دوست داشته باشیم. برای عشق پل می سازد.
با این حال ، خدا دقیقاً به دلیل عدم عشق ما است که اجازه می دهد "آزمایش های مختلف" در زندگی ما. آزمایشات ما را فروتن می کند. آنها عدم اعتماد ، عشق به نفس ، خودمحوری و خودخواهی ما را نشان می دهند. آنها همچنین به ما می آموزند که ، در حالی که شکست می خوریم و سقوط می کنیم ، عیسی هنوز به ما نگاه می کند و ما را دوست دارد. این نگاه مهربانانه او ، وقتی من نسبت به کمال خود محبت می ورزم ، همان چیزی است که پلی از اعتماد به قلب من می سازد. من چشمان او را نمی بینم ، اما سخنان او را می شنوم و غیره می خواهم به او محبت و اعتماد داشته باشم زیرا او به جای محکوم کردن من ، من را دعوت می کند تا دوباره شروع کنم.
گرچه او را ندیده اید اما او را دوست دارید. حتی اگر او را اکنون نمی بینید اما به او ایمان دارید ... (اولین خواندن)
من با تمام وجود در جمع و اجتماع عادلان از خداوند سپاسگزارم. کارهای خداوند عالی هستند ، در تمام لذتهای آنها نفیس است. (مزامیر امروز)
بنابراین ، اینگونه است که من قادر هستم دیگران را با تمام خطاها و شکست هایشان دوست داشته باشم: زیرا او مرا با تمام گناهان و کاستی های من دوست داشته است. من می توانم دیگران را دوست داشته باشم که هنوز همه عقاید من را ندارند زیرا عیسی من را دوست داشت قبل از اینکه من تمام ایمان خود را درک کنم. خدا منو دوست داشت اول او به من نگاه کرد ، و اول من را دوست داشت.
بنابراین عشق همان چیزی است که گشوده می شود فرصت برای هر چیز دیگری
برای مردان این کار غیرممکن است ، اما برای خدا اینگونه نیست. همه چیز برای خدا ممکن است.
ممکن است ، هنگامی که اجازه می دهم او در من عمل کند - بگذارید دیگران را نگاه کند و آنها را از طریق چشم و قلب من دوست بدارد.
برای دریافت La اکنون ورد ،
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.
غذای معنوی برای اندیشه یک مرتد تمام وقت است.
با تشکر از حمایت شما!