جهنم برای رئال است

 

"آنجا یک حقیقت وحشتناک در مسیحیت است که در زمان ما ، حتی بیش از قرن های گذشته ، وحشتی تسلط ناپذیر را در قلب انسان تحریک می کند. این حقیقت از دردهای ابدی جهنم است. صرفاً کنایه از این دگم ، ذهن ها آشفته می شوند ، قلب ها سفت و لرزان می شوند ، شورها در برابر دکترین و صداهای ناخوشایند اعلام کننده آن سفت و سخت می شوند. " [1]پایان جهان کنونی و رمز و رازهای زندگی آینده، توسط پدر Charles Arminjon، p. 173؛ مطبوعات موسسه سوفیا

این سخنان پدر است. چارلز آرمینژون ، نوشته شده در قرن نوزدهم. چقدر بیشتر در مورد حساسیت های زن و مرد در بیست و یکم اعمال می شوند! زیرا نه تنها بحث در مورد جهنم از نظر سیاسی محدود نیست ، بلکه از نظر دیگران دستکاری تلقی می شود ، بلکه حتی برخی از متکلمان و روحانیون به این نتیجه رسیده اند که خدای مهربان نمی تواند ابدی چنین شکنجه هایی را مجاز بداند.

این جای تأسف دارد زیرا واقعیت جهنم واقعی را تغییر نمی دهد.

 

جهنم چیست؟

بهشت تحقق هر خواسته اصیل انسانی است که می توان آن را به صورت خلاصه بیان کرد میل به عشق اما مفهوم انسانی ما از آنچه به نظر می رسد و چگونگی ابراز عشق توسط خالق در زیبایی بهشت ​​، به همان اندازه که بهشت ​​کوتاه است به همان اندازه که مورچه قادر به بالا آمدن و لبه لبه های جهان نیست ، .

جهنم محرومیت از بهشت ​​است ، یا بهتر بگوییم ، محرومیت از خداست که همه زندگی به وسیله او وجود دارد. این از دست دادن حضور او ، رحمت او ، لطف اوست. این مکانی است که فرشتگان افتاده به آنجا اعزام شده اند ، و متعاقباً جایی که روحانی نیز به آنجا می روند که مطابق با قانون عشق روی زمین. این انتخاب آنهاست. برای عیسی گفت ،

اگر مرا دوست داشته باشی ، احکام مرا حفظ خواهی کرد ... "آمین ، من به تو می گویم ، آنچه را که برای یکی از این کمترین ها انجام ندادی ، برای من انجام ندادی." و اینها به مجازات ابدی منتقل می شوند ، اما صالحان به زندگی ابدی. (یوحنا 14:15 ؛ مت 25: 45-46)

به عقیده چندین پدر کلیسا و پزشکان ، جهنم در مرکز زمین قرار دارد ، [2]رجوع کنید به لوقا 8:31؛ رم 10: 7؛ Rev 20: 3 اگرچه دادرس هرگز در این زمینه اظهار نظر قطعی نکرده است.

عیسی هرگز از گفتن در مورد جهنم كه سنت جان آن را توصیف كرد ، شانه خالی نكرد "دریاچه آتش و گوگرد" [3]رجوع کنید به Rev 20:10 در بحث خود درباره وسوسه ، عیسی هشدار داد كه بهتر است دستهای خود را از گناه قطع كنیم - یا "كوچكها" را به گناه سوق دهیم - تا با دو دست "به آتش خاموش نشوید و وارد Gehenna شوید ... جایی که" کرم آنها نمی میرد و آتش خاموش نمی شود ". [4]رجوع کنید به علامت گذاری 9: 42-48

با برداشت از تجربیات عرفانی و نزدیک به مرگ غیر مومنان و مقدسانی که به طور خلاصه جهنم به آنها نشان داده شد ، توصیفات عیسی اغراق آمیز و پرهیزکار نبود: جهنم همان چیزی است که او گفت. این یک مرگ ابدی است ، و تمام عواقب نبود زندگی.

 

منطق جهنم

در حقیقت ، اگر جهنم وجود نداشته باشد ، مسیحیت یک امر ساختگی است ، مرگ عیسی بیهوده بود ، نظم اخلاقی بنیان خود را از دست می دهد ، و در آخر خیر یا شر تفاوت چندانی ایجاد نمی کند. زیرا اگر کسی زندگی خود را در حال لذت بردن از شر و خودخواهی سپری کند و دیگری در فضیلت و از خودگذشتگی زندگی کند - و با این وجود هر دو در یک سعادت ابدی به سر می برند - پس چه انگیزه ای برای "خوب" بودن وجود دارد ، غیر از اینکه ممکن است از آن اجتناب شود زندان یا ناراحتی دیگری؟ هم اکنون نیز برای مرد گوشتی که به جهنم ایمان دارد ، شعله های وسوسه به راحتی در لحظه ای از میل شدید بر او غلبه می کنند. چقدر بیشتر از این بر او غلبه خواهد کرد اگر بداند که سرانجام ، فرانسیس ، آگوستین و فاوستینا ، خواه خود را رها کند یا نه ، همان شادی ها را خواهد داشت؟

نجات دهنده چه فایده ای دارد ، چه رسد به اینکه کسی که به انسان تسلیم شده و وحشتناک ترین شکنجه ها را متحمل شده است ، اگر در آخر ما هستیم به هر حال همه ذخیره شد؟ اگر نروس ، استالین ها و هیتلرهای تاریخ با همان پاداش هایی که مادر ترزا ، توماس مورس و فرانسیسکان مقدس از گذشته دریافت می کنند ، هدف اساسی یک نظم اخلاقی چیست؟ اگر پاداش حریص همان فداکار باشد ، واقعاً ، پس چه اگر خوشبختی های بهشت ​​، در بدترین حالت ، در ابدیت کمی به تأخیر بیفتند؟

نه ، چنین بهشتی ناعادلانه است ، پاپ بندیکت می گوید:

فیض عدالت را لغو نمی کند. این درست نیست که درست باشد. این یک اسفنج نیست که همه چیز را پاک کند ، بنابراین هر کاری که کسی روی زمین انجام داده است دارای ارزش یکسانی باشد. به عنوان مثال ، داستایوسکی حق داشت که در رمان خود به این نوع بهشت ​​و این نوع فضل اعتراض کند برادران کارامازوف. بدخواهان ، سرانجام ، بدون اینکه فرقی بیندازند ، در مهمانی ابدی کنار قربانیانشان پشت میز نمی نشینند ، گویا اتفاقی نیفتاده است. -اسپ سالوی ، ن. 44 ، واتیکان.وا

علیرغم اعتراض کسانی که جهانی بدون مطلق را تصور می کنند ، دانش وجود جهنم بیش از بسیاری از خطبه های خوب مردان را به سمت توبه سوق داده است. صرف فکر یک ابدی پرتگاه غم و رنج برای برخی کافی بوده است که به جای یک ابدیت درد ، لذت یک ساعته را انکار کنند. جهنم بعنوان آخرین معلم ، آخرین راهنما برای نجات گناهکاران از غوطه وری وحشتناک خالق آنها وجود دارد. از آنجا که هر روح انسانی ابدی است ، وقتی این هواپیمای زمینی را ترک می کنیم ، زندگی می کنیم. اما اینجاست که باید محل زندگی خود را انتخاب کنیم برای همیشه.

 

انجیل توبه

زمینه این نوشتار در پی سیندو در رم است که (خوشبختانه) وجدان را در بسیاری از افراد - ارتدوکس و ترقی خواهان - که از رسالت واقعی کلیسا غافل شده اند ، به وجود آورد: بشارت دادن. برای نجات روح برای نجات آنها ، در نهایت ، از لعنت ابدی.

اگر می خواهید بدانید که گناه چقدر جدی است ، پس به یک مصلوب نگاه کنید. به بدن خون آلود و شکسته عیسی نگاه کنید تا معنای کتاب مقدس را درک کنید:

اما آن وقت چه سودهایی از چیزهایی گرفتید که اکنون شرمنده آنها هستید؟ زیرا پایان آن چیزها مرگ است. اما اکنون که از گناه رهایی یافته و بنده خدا شده اید ، فایده ای که دارید به تقدیس منجر می شود و پایان آن زندگی ابدی است. زیرا مزد گناه مرگ است ، اما موهبت خدا زندگی ابدی در مسیح عیسی ، پروردگار ما است. (روم 6: 21-23)

عیسی دستمزد گناه را بر عهده خود گرفت. او آنها را به طور کامل پرداخت کرد. او نزد مردگان فرود آمد و با شکستن زنجیرهایی که درهای بهشت ​​را بسته بود ، راهی برای زندگی ابدی برای همه کسانی که به او اعتماد دارند هموار کرد و همه آنچه از ما می خواهد.

زیرا خداوند دنیا را چنان دوست داشت که تنها پسر خود را به او بخشید تا کسی که به او ایمان دارد هلاک نشود بلکه زندگی ابدی داشته باشد. (یوحنا 3:16)

اما برای کسانی که این کلمات را می خوانند و در عین حال از پایان آن فصل غافل می شوند ، آنها نه تنها به روح آسیب نمی رسانند ، بلکه خطر تبدیل شدن به مانعی را دارند که دیگران را از ورود به زندگی ابدی باز می دارد:

هر کس که به پسر ایمان بیاورد ، زندگی ابدی دارد ، اما هر که از پسر سرپیچی کند ، زندگی را نمی بیند ، بلکه خشم خدا بر او باقی است. (یوحنا 3:36)

"خشم" خدا عدالت اوست. یعنی دستمزد گناه برای کسانی باقی می ماند که هدیه ای را که عیسی به آنها می دهد دریافت نمی کنند ، رحمت خود که گناهان ما را از طریق بخشش- که به این معنی است که ما طبق قوانین طبیعی و اخلاقی او را پیروی می کنیم که چگونه زندگی می کنیم. هدف پدر این است که هر انسانی را به ارتباط با او بکشاند. اگر ما از دوست داشتن امتناع ورزیم ، اتحاد با خدا که عشق است محال است.

زیرا به لطف شما با ایمان نجات یافته اید و این از جانب شما نیست. این موهبت خداست؛ این از آثار نیست ، بنابراین هیچ کس نمی تواند لاف بزند. زیرا ما کارهای دستی او هستیم که در مسیح عیسی برای کارهای خوبی که خداوند از قبل آماده کرده است آفریده شده ایم تا در آنها زندگی کنیم. (Eph 2: 8-9)

بنابراین ، وقتی نوبت به بشارت می رسد ، اگر از هشدار دادن به گناهكار غافل شویم كه جهنم به عنوان انتخابی كه ما با پافشاری در گناهان جدی انجام می دهیم و نه "كارهای خوب" ، نادیده گرفته می شود ، پیام ما ناقص می ماند. این دنیای خداست. این دستور اوست. و همه ما روزی مورد قضاوت قرار خواهیم گرفت که آیا تصمیم گرفته ایم که به نظم او وارد شویم یا خیر (و اوه ، او چگونه به تمام طول ممکن رسیده است تا نظم حیات بخش روح را در ما بازگرداند!).

با این حال ، تأکید انجیل تهدید نیست ، بلکه دعوت است. همانطور که عیسی گفت ، "خدا پسر خود را به دنیا نفرستد تا جهان را محكوم كند ، بلكه ممكن است جهان به واسطه او نجات یابد." [5]رجوع کنید به یوحنا 3:17 اولین عزای مقدس پیتر بعد از پنطیکاست این را کاملا بیان می کند:

بنابراین توبه کنید و دوباره برگردید تا گناهان شما محو شود ، تا اوقات طراوت از حضور پروردگار حاصل شود ... (اعمال 3: 19)

جهنم مانند یک سوله تاریک است که پشت درهای آن یک سگ هار وجود دارد ، آماده نابودی ، وحشت و بلعیدن هر کسی است که وارد شود. به سختی می شود مهربان به دیگران اجازه می دهد تا از ترس "آزرده شدن" آنها در آن سرگردان شوند. اما پیام اصلی ما به عنوان مسیحی چیزی نیست که در آنجا نهفته است ، بلکه آن سوی درهای باغ بهشت ​​است که خدا در انتظار ما است. و "او هر قطره اشک از چشمان آنها را پاک خواهد کرد ، و مرگ دیگر نخواهد بود ، و دیگر عزاداری ، گریه و درد وجود نخواهد داشت ..." [6]رجوع کنید به 21:4

و با این حال ، اگر به دیگران بگوییم که بهشت ​​"آن وقت" است ، مانند اینکه اکنون آغاز نشده است ، در شهادت خود نیز کوتاهی می کنیم. زیرا عیسی گفت:

توبه کنید ، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک است. (مت 4:17)

زندگی ابدی می تواند در قلب و کسی در اینجا و اکنون آغاز شود ، درست مانند مرگ ابدی و همه "ثمرات" آن ، اکنون برای کسانی آغاز می شود که به وعده های پوچ و زرق و برق توخالی گناه سر می زنند. ما میلیون ها شهادت از معتادان به مواد مخدر ، روسپی ها ، قاتلان و افراد غیر روحانی کوچکی مثل من داریم که می توانند گواهی دهند که خداوند زندگی می کند ، قدرت او واقعی است ، کلامش درست است. و شادی ، صلح و آزادی او در انتظار همه کسانی است که امروز به او ایمان دارند ، زیرا ...

... اکنون زمان بسیار مطلوبی است. اینک روز نجات است. (دوم قرآنی 2: 2)

در واقع ، آنچه بیشتر دیگران صحت پیام انجیل را متقاعد می کند این است که آنها پادشاهی خدا را در شما "مزه مزه کنند و ببینند ..."

 

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 پایان جهان کنونی و رمز و رازهای زندگی آینده، توسط پدر Charles Arminjon، p. 173؛ مطبوعات موسسه سوفیا
2 رجوع کنید به لوقا 8:31؛ رم 10: 7؛ Rev 20: 3
3 رجوع کنید به Rev 20:10
4 رجوع کنید به علامت گذاری 9: 42-48
5 رجوع کنید به یوحنا 3:17
6 رجوع کنید به 21:4
نوشته شده در صفحه اصلی, ایمان و اخلاق و برچسب , , , , , .