جنسیت و آزادی انسانی - قسمت دوم

 

در مورد خوب بودن و انتخاب ها

 

آنجا چیز دیگری است که باید در مورد خلقت زن و مرد گفته شود که "در آغاز" تعیین شده بود. و اگر این را نمی فهمیم ، اگر این را درک نکنیم ، هر بحثی در مورد اخلاق ، انتخاب های درست یا غلط ، پیروی از نقشه های خدا ، خطر دارد بحث جنسیت انسان را در یک لیست عقیم از ممنوعیت ها قرار دهد. و من یقین دارم که این تنها به تعمیق شکاف بین آموزه های زیبا و غنی کلیسا در مورد جنسیت و کسانی که از او احساس بیگانگی می کنند کمک خواهد کرد.

واقعیت این است که نه تنها همه ما در تصویر خدا آفریده شده ایم ، بلکه:

خدا به هر آنچه ساخته بود نگاه کرد و آن را بسیار خوب یافت. (جن 1:31)

 

ما خوب هستیم ، اما افت کرده ایم

ما به تصویر خدا ساخته شده ایم و بنابراین در تصویر او که خود نیکی است ساخته شده ایم. همانطور که مزامیر نوشت:

تو موجودیت اصلی من را شکل دادی تو من را در رحم مادرم گره زدی. من شما را ستایش می کنم ، زیرا من فوق العاده ساخته شده ام. (مزمور 139: 13-14)

مریم مقدس در حالی که مسیح را در آغوش خود داشت در حال انعکاس کامل خود بود زیرا تمام زندگی او با خالقش کاملاً هماهنگ بود. خداوند این هماهنگی را برای ما نیز خواهد داشت.

اکنون همه ما ، به درجات مختلف ، توانایی انجام کاری را داریم که هر موجود دیگری در خلقت انجام می دهد: غذا خوردن ، خوابیدن ، شکار ، جمع شدن و غیره. اما چون ما در شکل خدا ساخته شده ایم ، ما همچنین توانایی دوست داشتن داریم. بنابراین ، جای تعجب نیست که یک زن و شوهر را که خارج از ازدواج زندگی می کنند و پدر و مادر خوبی نیز هستند ، پیدا کنید. یا دو همجنسگرای مشترک که بسیار سخاوتمند هستند. یا شوهر معتاد به پورنوگرافی که یک کارگر صادق است. یا یک ملحد که یک خادم فداکار در یک یتیم خانه است ، و غیره پاسخ کلیسا این است که ما در سیمای او آفریده شده ایم که هم خوب است و هم خود عشق ، و بنابراین ، یک قانون طبیعی در درون ما وجود دارد که ما را به این اهداف هدایت می کند. [1]قس جنسیت انسانی و آزادی-قسمت اول همانطور که نیروی جاذبه زمین را در مدار خورشید نگه می دارد ، همین حسنات - "گرانش" عشق است که بشر را با خدا و همه خلقت هماهنگ نگه می دارد.

با این حال ، این هماهنگی با خدا ، یکدیگر و همه آفرینش ها با سقوط آدم و حوا از بین رفت. و بنابراین ما یک اصل دیگر را هم در کار می بینیم: توانایی انجام کار اشتباه ، هدایت شدن به سمت اهداف خودخواهانه. عیسی برای "نجات ما" دقیقاً در این نبرد داخلی بین میل به نیکی و اشتیاق به کار بد قرار دارد. و آن چیزی است که ما را آزاد می کند حقیقت است.

خیرات بدون حقیقت انحطاط می یابد به احساساتی بودن عشق پوسته ای خالی می شود ، تا به روشی خودسرانه پر شود. در یک فرهنگ بدون حقیقت ، این خطر مهلک پیش روی عشق است. این طعمه احساسات و افکار احتمالی ذهنی می شود ، کلمه "عشق" مورد سو ab استفاده و تحریف قرار می گیرد ، تا جایی که معنای عکس آن است. -POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate, ن. 3

پورنوگرافی نماد "تمدن عشق" بدون حقیقت است. این تمایل به عشق ورزیدن ، دوست داشته شدن و داشتن رابطه است - اما بدون حقیقت جنسیت ما و معنای ذاتی آن. بنابراین ، سایر اشکال بیان جنسی ، اگرچه به دنبال "خوب" بودن هستند ، همچنین می توانند تحریف حقیقت باشند. آنچه ما دعوت شده ایم انجام آنچه در "بی نظمی" است به "نظم" برساند. و رحمت و لطف پروردگار ما برای کمک به ماست.

این بدان معناست که ما باید خوبی دیگران را تصدیق و پرورش دهیم. اما همچنین نمی توانیم اجازه دهیم که خوبی هایی که می بینیم دلسوزی را به «احساساتی بودن» تبدیل کنند ، جایی که چیز غیراخلاقی به راحتی در زیر فرش فرو رود. مأموریت خداوند نیز وظیفه کلیسا است: شرکت در نجات دیگران. این امر در خودفریبی حاصل نمی شود بلکه فقط در حقیقت است.

 

کشف مطلق های اخلاقی

و این جایی است که اخلاق اخلاق ، یعنی قوانین یا قوانینی ، به روشن شدن وجدان ما کمک می کند و اقدامات ما را با توجه به مصالح عمومی هدایت می کند. با این حال ، چرا در دوران ما این تصور وجود دارد که رابطه جنسی ما "رایگان برای همه" است که باید کاملاً از هر نوع اخلاقی دور بماند؟

درست مثل سایر عملکردهای بدن ما ، آیا قوانینی وجود دارد که بر رابطه جنسی ما حاکم باشد و آن را به سمت سلامتی و خوشبختی تنظیم کند؟ به عنوان مثال ، ما می دانیم که اگر بیش از حد آب بنوشیم ، هیپوناترمی می تواند ایجاد شود و حتی شما را بکشد. اگر بیش از حد غذا بخورید ، چاقی می تواند شما را از بین ببرد. اگر حتی خیلی سریع نفس می کشید ، تهویه هوا بیش از حد می تواند شما را ایجاد کند سقوط. بنابراین می بینید ، ما باید حتی در مصرف کالاهایی مانند آب ، غذا و هوا نیز نظارت داشته باشیم. پس چرا فکر می کنیم که اداره نا مناسب اشتهای جنسی ما عواقب جدی هم ندارد؟ حقایق داستان متفاوتی را روایت می کند. بیماریهای مقاربتی همه گیر شده اند ، میزان طلاق در حال افزایش است ، پورنوگرافی ازدواج ها را از بین می برد و قاچاق انسان در تقریباً در همه نقاط جهان منفجر شده است. آیا ممکن است که رابطه جنسی ما دارای مرزهایی باشد که آن را با سلامت معنوی ، عاطفی و جسمی ما حفظ کند؟ علاوه بر این ، چه چیزی و چه کسی این مرزها را تعیین می کند؟

اخلاق برای هدایت رفتار انسان در جهت منافع خود و منافع عمومی وجود دارد. همانطور که در بحث کردیم ، آنها خودسرانه مشتق نشده اند قسمت اول. آنها از قانون طبیعی سرچشمه می گیرند که "بیانگر کرامت فرد است و اساس حقوق و وظایف اساسی او را تعیین می کند." [2]قس کتک زدن کلیسای کاتولیک، ن. 1956

اما خطر بزرگ در زمان ما جدایی اخلاق و اخلاق از قانون طبیعی است. این خطر با تأمین "حقوق" بیشتر پنهان می شود فقط توسط "رای مردم" تاریخ این واقعیت را دارد که حتی اکثر جمعیت می توانند به عنوان "اخلاقی" چیزی را که مغایر با "خوب" است ، بپذیرند. بیش از قرن گذشته نگاه نکنید. برده داری موجه بود؛ محدود کردن حق رأی زنان نیز چنین بود. و البته نازیسم به طور دموکراتیک توسط مردم اجرا شد. همه اینها برای گفتن این است که هیچ چیز مانند عقیده اکثریت متزلزل نیست.

این نتیجه شوم یک نسبی گرایی است که بدون مخالفت سلطنت می کند: "حق" از این امر متوقف می شود ، زیرا دیگر بر اساس عزت نفوذ ناپذیر شخص بنا نهاده شده است ، بلکه تابع اراده قویتر است. به این ترتیب دموکراسی ، در تضاد با اصول خود ، در واقع به سمت نوعی توتالیتاریسم پیش می رود. OPPOPE JOHN PAUL II ، Evangelium Vitae ، "انجیل زندگی"، ن. 18 ، 20

این اوقات عجیب و غریب است که یک "ملحد همجنسگرا" خودخوانده ، کلیسای کاتولیک در ایرلند را زیر سوال می برد ، نه به خاطر تعالیم او ، بلکه به دلیل "آشوب فلسفی محافظه کاران مذهبی در مورد آنها". وی در ادامه با طرح س questionال:

آیا این مسیحیان نمی توانند ببینند که اساس اخلاقی ایمان آنها را نمی توان در حساب نظرسنجی ها جستجو کرد؟ … آیا تسلط بر افکار عمومی می تواند قطبیت بین فضیلت و رذیلت را معکوس کند؟ آیا برای موسی لحظه ای پیش می آمد (چه رسد به خدا) که او بهتر است به پرستش ملوک موکول کند زیرا این همان کاری است که بیشتر بنی اسرائیل می خواستند انجام دهند؟ مطمئناً باید در ادعای هر یک از ادیان بزرگ جهان ضمنی باشد که در مورد اخلاق ، اکثریت ممکن است اشتباه باشد ... - متیو پاریس ، تماشاگر, پنجم ماه می سال ۲۰۲۰

پاریس کاملا درست است. این واقعیت که بنیان های اخلاقی جامعه مدرن به سختی با یک جنگ تغییر می کند به این دلیل است که حقیقت و عقل توسط افراد ضعیف کلیسایی که از ترس یا سود جویی در برابر حق به خطر افتاده اند ، محو شده است.

... ما به دانش ، به حقیقت احتیاج داریم ، زیرا بدون اینها ما نمی توانیم محکم بایستیم ، نمی توانیم جلو برویم. ایمان بدون حقیقت پس انداز نمی کند ، یک پایه مطمئن فراهم نمی کند. این یک داستان زیبا باقی مانده است ، پیش بینی اشتیاق عمیق ما برای خوشبختی ، چیزی توانایی از رضایت ما تا حدی که مایل به فریب خودمان باشیم. OPPOPE FRANCIS ، لومن فیدی, نامه دانشنامه ، ن. 24

این مجموعه در مورد جنسیت و آزادی بشر با هدف به چالش کشیدن همه ما این است که بپرسیم آیا در واقع خودمان را فریب می دهیم ، یا اینکه آیا خودمان را متقاعد کرده ایم که "آزادی" را که ما از طریق رابطه جنسی در رسانه ها ، موسیقی ، موسیقی بیان می کنیم نحوه لباس پوشیدن ، مکالمه ها و اتاق خواب هایمان کاملاً مناسب است بردگی هم خودمان و هم دیگران؟ تنها راه پاسخ دادن به این سوال "بیدار کردن" حقیقت این است که چه کسی هستیم و دوباره مبانی اخلاق را کشف می کنیم. همانطور که پاپ بندیکت هشدار داد:

فقط در صورت وجود چنین اجماعی در مورد موارد ضروری ، قانون اساسی و قانون می توانند عمل کنند. این اجماع اساسی ناشی از میراث مسیحی در معرض خطر است ... در واقعیت ، این امر باعث می شود که عقل نسبت به آنچه ضروری است کور باشد. مقاومت در برابر این گرفتگی عقل و حفظ ظرفیت آن برای دیدن موارد ضروری ، برای دیدن خدا و انسان ، برای دیدن آنچه خوب و درست است ، منافع مشترکی است که باید همه افراد حسن نیت را متحد کند. آینده جهان در معرض خطر است. —POPE BENEDICT XVI ، خطاب به Curia Roman ، 20 دسامبر 2010

آره! ما باید حقیقت خوب بودن خود را بیدار کنیم. مسیحیان باید فراتر از بحث و گفتگو و در کنار انسانهای گمشده ، خونریزی دهنده و حتی کسانی که ما را رد می کنند ، به دنیا بروند و بگذارید ما را ببینند که در حال خوب بودنشان فکر می کنیم. به این ترتیب ، از طریق عشق ، می توانیم زمینه مشترکی برای دانه های حقیقت پیدا کنیم. ما ممکن است این امکان را پیدا کنیم که "خاطره" آنچه که هستیم را در دیگران بیدار کنیم: پسران و دختران ساخته شده در تصویر خدا. زیرا همانطور که پاپ فرانسیس گفت ، ما از "فراموشی گسترده در جهان معاصر خود" رنج می بریم:

سوال حقیقت واقعاً مسئله حافظه است ، حافظه عمیق ، زیرا با چیزی قبل از خود ما سروکار دارد و می تواند موفق شود ما را به گونه ای متحد کند که از آگاهی فردی کوچک و محدود ما فراتر رود. این س aboutالی در مورد منشأ همه چیزهایی است که می توانیم در پرتو آنها هدف و در نتیجه معنای مسیر مشترک خود را ببینیم. OPPOPE FRANCIS ، لومن فیدی, نامه دائره المعارف ، 25

 

دلیل و اخلاق انسانی

"ما باید بیش از مردان از خدا اطاعت کنند. "

این پاسخ پطرس و حواریون به رهبران قومشان بود که به آنها دستور داده شد تعالیم خود را متوقف کنند. [3]رجوع کنید به اعمال 5:29 همچنین این باید پاسخ دادگاه ها ، قانون گذاران و قانونگذاران امروز ما باشد. برای قانون طبیعی که در آن بحث کردیم قسمت اول نه اختراع انسان است و نه کلیسا. این ، دوباره ، "چیزی غیر از نور فهمی که خداوند در ما قرار داده است" نیست. [4]قس کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، ن. 1955 البته برخی ممکن است تلافی کنند که به خدا اعتقاد ندارند و بنابراین به قانون طبیعی پایبند نیستند. با این حال ، "رمز اخلاقی" که در خلقت نوشته شده است ، فراتر از همه ادیان است و تنها توسط خرد انسانی قابل درک است.

برای مثال یک پسر بچه را در نظر بگیرید. او نمی داند که چرا آن "چیز" پایین را دارد. برای او هیچ منطقی نیست. با این حال ، هنگامی که او به سن عقل می رسد ، می آموزد که "چیز" همچنان معنی ندارد جدا از دستگاه تناسلی زن. بنابراین ، یک زن جوان نیز می تواند دلیل بر این باشد که جنسیت او جدا از جنس مذکر معنایی ندارد. آنها هستند یک مکمل. این را فقط عقل بشر می تواند درک کند. منظور من این است که اگر یک ساله بتواند به خودش یاد بدهد که یک گیره اسباب بازی گرد را در یک سوراخ گرد بگذارد ، این ایده که "آموزش صریح جنسی در کلاسها" ضروری است "کمی مسخره می شود ، و دستور کار نوع دیگری را افشا می کند ...

گفته شد ، دلیل انسانی ما توسط گناه تاریک شده است. و بدین ترتیب ، حقایق جنسی انسانی ما غالباً پنهان می ماند.

احکام قانون طبیعی توسط همه به وضوح و بلافاصله درک نمی شود. در شرایط فعلی ، انسان گناهکار به فضل و مکاشفه احتیاج دارد ، بنابراین حقایق اخلاقی و دینی ممکن است "توسط همه با تسهیلات ، با اطمینان قاطع و بدون هیچ گونه مخلوط خطا" شناخته شود. -کاتشیک کلیسای کاتولیک (CCC) ، ن. 1960

تا حدودی این نقش کلیساست. مسیح مأموریت "آموزش همه چیز" را که پروردگار ما تعلیم داد ، به او سپرد. این نه تنها انجیل ایمان ، بلکه انجیل اخلاقی را نیز شامل می شود. زیرا اگر عیسی گفت که حقیقت ما را آزاد خواهد کرد ، [5]رجوع کنید به یوحنا 8:32 ضروری به نظر می رسد که دقیقاً بدانیم آن حقایقی که ما را آزاد می کنند و آنهایی که به بردگی می کشند چیست. بنابراین کلیسا مامور آموزش هر دو "ایمان و اخلاق" شد. او این کار را از طریق روح القدس ، که "حافظه زنده کلیسا" است ، انجام می دهد ، [6]قس CCC ، ن. 1099 به وعده مسیح:

... وقتی او می آید ، روح حقیقت ، او شما را به سوی تمام حقیقت راهنمایی می کند. (یوحنا 16:13)

باز هم ، چرا من در بحث در مورد جنسیت انسان به این موضوع اشاره کرده ام؟ زیرا چه فایده ای دارد که در مورد دیدگاه کلیسا از نظر اخلاقی "درست" یا "غلط" بحث کنیم ، مگر اینکه درک کنیم نقطه مرجع کلیسا چیست؟ همانطور که اسقف اعظم سالواتوره کوردیلئونه از سانفرانسیسکو اظهار داشت:

وقتی فرهنگ دیگر نتواند آن حقایق طبیعی را درک کند ، آنگاه پایه و اساس آموزش ما تبخیر می شود و هیچ چیز دیگری که ارائه دهیم منطقی نخواهد بود. -Cruxnow.com, ژوئن 3rd، 2015

 

صدای کلیسای امروز

نقطه مرجع کلیسا قانون طبیعی است و وحی خدا از طریق عیسی مسیح. اینها به طور متقابل انحصاری نیستند بلکه شامل یک وحدت حقیقت از یک منبع مشترک هستند: خالق

قانون طبیعی ، کار بسیار خوب خالق ، پیش بینی کرده است پایه محکمی که انسان می تواند ساختار قوانین اخلاقی را برای راهنمایی انتخاب های خود بنا کند. همچنین بنیان اخلاقی ضروری برای ایجاد جامعه بشری را فراهم می کند. سرانجام ، این اساس لازم را برای قانون مدنی که با آن مرتبط است فراهم می کند ، خواه با تأملی که از اصول آن نتیجه می گیرد ، و خواه با افزودن هایی از ماهیت مثبت و قضایی. -CCC ، ن. 1959

پس نقش کلیسا در رقابت با دولت نیست. در عوض ، این است که چراغ راهنمای اخلاقی خطایی برای دولت فراهم کند تا بتواند منافع مشترک جامعه را تأمین ، سازماندهی و اداره کند. دوست دارم بگویم که کلیسا "مادر سعادت" است. زیرا در قلب مأموریت او ، آوردن زن و مرد به "آزادی شکوهمند فرزندان خدا" است. [7] Rom 8: 21 زیرا "برای آزادی مسیح ما را آزاد کرد." [8]Gal 5: 1

خداوند نه تنها به فکر رفاه معنوی بلکه به لحاظ جسمی ما نیز توجه دارد (زیرا روح و بدن یک طبیعت واحد را تشکیل می دهند) ، بنابراین مراقبت مادرانه کلیسا به جنسیت ما نیز تسری می یابد. یا می توان گفت ، حکمت او تا "اتاق خواب" گسترش می یابد ، زیرا "هیچ چیز پنهان نیست مگر اینکه قابل مشاهده باشد. هیچ چیز مخفی نیست مگر اینکه به نور بیاید. " [9]زمین 4: 22 یعنی اینکه آنچه در اتاق خواب اتفاق می افتد is نگرانی کلیسا زیرا همه اقدامات ما بر نحوه ارتباط و تعامل با دیگران در سایر سطوح ، از نظر روحی و روانی تأثیر می گذارد ، خارج از اتاق خواب بنابراین ، "آزادی جنسی" اصیل نیز بخشی از طراحی خدا برای خوشبختی ماست و این خوشبختی ذاتاً گره خورده است به حقیقت

کلیسا [بنابراین] قصد دارد همچنان صدای خود را در دفاع از بشریت بلند کند ، حتی اگر سیاست های دولت ها و اکثریت افکار عمومی در جهت مخالف حرکت کنند. حقیقت ، در واقع ، قدرت را از خود می گیرد و نه از میزان رضایتمندی آن. - POPE BENEDICT XVI ، واتیکان ، 20 مارس 2006

 

در قسمت سوم ، بحث درباره جنسیت در چارچوب کرامت ذاتی ما است.

 

خواندن مرتبط

 

با تشکر از شما برای حمایت از این وزارتخانه تمام وقت.

 

اشتراک

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 قس جنسیت انسانی و آزادی-قسمت اول
2 قس کتک زدن کلیسای کاتولیک، ن. 1956
3 رجوع کنید به اعمال 5:29
4 قس کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، ن. 1955
5 رجوع کنید به یوحنا 8:32
6 قس CCC ، ن. 1099
7 Rom 8: 21
8 Gal 5: 1
9 زمین 4: 22
نوشته شده در صفحه اصلی, ایمان و اخلاق, جنسیت و آزادی انسان و برچسب , , , , , , , , , , , , , , .

نظرات بسته شده است.