عیسی در قایق تو است


مسیح در طوفان در دریای جلیل، لودولف بکهویزن ، 1695

 

IT احساس کردم که آخرین نی است. وسایل نقلیه ما خراب شده اند و هزینه بالایی اندک داشته اند ، حیوانات مزرعه بیمار شده و به طرز مرموزی مجروح شده اند ، ماشین آلات از کار افتاده اند ، باغ رشد نمی کند ، طوفان های باد درختان میوه را خراب می کند و پول رسول ما تمام می شود . هفته گذشته که برای رسیدن به پرواز خود به کالیفرنیا برای یک کنفرانس ماریان مسابقه دادم ، با ناراحتی از همسرم که در مسیر عبور ایستاده بود فریاد زدم: آیا خداوند نمی بیند که ما در یک سقوط آزاد هستیم؟

احساس کردم رها شده ام ، و خداوند آن را مطلع سازم. دو ساعت بعد ، به فرودگاه رسیدم ، از دروازه ها عبور کردم و در جایگاه خود در هواپیما قرار گرفتم. در حالی که زمین و هرج و مرج ماه گذشته در زیر ابرها فرو ریخته بود ، از پنجره خود نگاه کردم. زمزمه کردم: "پروردگار" ، نزد چه کسی بروم؟ تو واژه های زندگی ابدی را در اختیار داری…"

تسبیح خود را بیرون آوردم و شروع به دعا کردم. من به سختی گفته بودم دو سلام سلام مری که ناگهان این حضور باورنکردنی و عشق لطیف روح من را پر کرد. من از عشقی که احساس کردم از اینکه چند ساعت قبل مثل یک بچه کوچک تناسب اندام انداخته بودم متعجب شدم. من احساس کردم پدر به من گفت که مارک 4 را در مورد طوفان.

قارقلی خشونت آمیز بالا آمد و امواج در حال شکستن بر روی قایق بودند ، به طوری که دیگر در حال پر شدن بود. عیسی در عقب بود و روی بالش خوابیده بود. آنها او را بیدار کردند و به او گفتند: "استاد ، آیا تو اهمیتی نداری که ما در حال نابودی هستیم؟" او از خواب بیدار شد ، باد را سرزنش کرد و به دریا گفت: "آرام! بی حرکت باشید! "* باد متوقف شد و آرامش زیادی برقرار شد. سپس از آنها پرسید ، "چرا ترسیده ای؟ هنوز ایمان ندارید؟ " (مارک 4: 37-40)

 

عیسی زخمی

همانطور که Word را می خواندم ، متوجه شدم که اینها از آن من هستند خود کلمات:معلم ، شما اهمیتی نمی دهید که ما در حال نابودی هستیم؟ " و می توانستم بشنوم که عیسی به من گفت ، "هنوز ایمان ندارید؟ " من احساس کمبود اعتماد خود را احساس کردم ، علی رغم تمام راههایی که خداوند در گذشته برای خانواده و خدمت من فراهم کرده است. همانطور که اکنون همه چیز ناامید کننده است ، او هنوز هم می پرسید ، "هنوز ایمان ندارید؟"

هنگامی که یک بار دیگر ، باد و موج های قایق مرید پرتاب شد ، احساس کردم او از من می خواهد روایت دیگری بخواند. اما این بار پیتر جسارت بیشتری داشت. پیتر با دیدن عیسی که در آب به سمت آنها می رود ، می گوید:

پروردگارا ، اگر تو هستی ، به من امر کن تا بر روی آب نزد تو بیایم. " او گفت ، "بیا." پیتر از قایق پیاده شد و شروع به راه رفتن روی آب به طرف عیسی کرد. اما وقتی دید که باد چه نیرومندی دارد ترسیده است. و شروع به غرق شدن کرد ، فریاد زد ، "پروردگارا ، مرا نجات بده!" بلافاصله عیسی دست خود را دراز کرد و او را گرفت و به او گفت ، "ای کم ایمان ،* چرا شک کردی؟ " (مات 14: 28-31)

من ساکت گریه کردم: "بله ، این من هستم." "من مایلم تو را دنبال کنم تا امواج به من اصابت می کنند ، تا اینکه صلیب شروع به صدمه زدن می کند. مرا ببخش پروردگار ... " دو ساعت طول کشید تا دعای تسبیح را بخوانم زیرا خداوند مرا در میان کتاب های مقدس گنجاند و من را سرزنش کرد.

در اتاق هتل احساس کردم مجبورم دفتر خاطرات سنت فاوستینا را باز کنم. شروع کردم به خواندن:

قلب من برای روح و روان ، به ویژه برای گناهکاران ضعیف ، سرشار از رحمت است ... من آرزو می کنم که نعمتهای خود را به روح اعطا کنم ، اما آنها نمی خواهند آنها را بپذیرند ... ! قلب من فقط از ناسپاسی و فراموشی ارواح ساکن دنیا می نوشد. آنها وقت برای همه چیز دارند ، اما وقت ندارند که برای بخشش به من بیایند. ای روح های منتخب ، من به شما روی می آورم ، آیا شما نیز قادر به درک عشق قلب من نخواهید بود؟ در اینجا نیز قلب من ناامید کننده است. من تسلیم کامل عشق خود نمی شوم. این همه رزرو ، این همه بی اعتمادی ، این همه احتیاط. خیانت روحی که بخصوص توسط من انتخاب شده قلبم را به درد آورتر می کند. چنین خیانت هایی شمشیری است که قلب من را سوراخ می کند. - عیسی تا سنت فاوستینا ؛ رحمت الهی در روح من ، دفتر خاطرات ، ن. 367

گریه کردم: "اوه عیسی من ... پروردگارا ، مرا ببخش." "مرا ببخش که تو را به دلیل عدم اعتمادم زخمی کردم." بله ، عیسی ، در بهشت ​​به عنوان منبع و قله شادی مقدسین زندگی می کند ، می توان زخمی شود زیرا عشق ، ذاتاً آسیب پذیر است. به وضوح می دیدم که از خوبی های او فراموش کرده ام. که در میان طوفان ، من "رزروها ، این همه بی اعتمادی ، بسیار احتیاط ..."او اکنون از من خواسته بود تا به خواسته من پاسخ کاملی بدهد: دیگر هیچ شک و تردیدی ، هیچ گونه تردیدی و عدم اطمینان. [1]رجوع کنید به "ساعت پیروزی" به پدر استفانو گوبی ، دو روز بعد به من داده شد. به کاهنان ، پسران عزیز بانوی ما؛ n 227

پس از شب اول کنفرانس ، من به دفتر خاطرات روی آوردم و با کمال تعجب آنچه را که عیسی به سنت فاوستینا گفت در طی او کنفرانس:

عصر ، بعد از کنفرانس ، این جملات را شنیدم: من با تو هستم. در طی این عقب نشینی ، من شما را در آرامش و شجاعت تقویت خواهم کرد تا قدرت شما در اجرای طراحی های من از کار نیفتد. بنابراین شما کاملاً در این عقب نشینی اراده خود را لغو خواهید کرد و در عوض ، اراده کامل من در شما محقق خواهد شد. بدانید که هزینه زیادی برای شما خواهد داشت ، بنابراین این کلمات را روی یک کاغذ تمیز بنویسید: "از امروز به بعد ، اراده خودم وجود ندارد" و سپس صفحه را خط بزنید. و در طرف دیگر این کلمات را بنویسید: "از امروز به بعد ، من در همه جا ، همیشه و در همه چیز ، اراده خدا را انجام می دهم." از هیچ چیز نترس عشق به شما قدرت می دهد و تحقق این امر را آسان می کند. - عیسی تا سنت فاوستینا ؛ رحمت الهی در روح من, دفتر خاطرات ، ن. 372

در طول آخر هفته ، عیسی توفان داخلی من را آرام کرد و آنچه را که او گفت انجام خواهد داد ، تا آنجا که من "فیات" کامل خود را به او دادم. من رحمت و شفای او را به روشی بسیار قدرتمند تجربه کردم. در حالی که هیچ یک از مشکلات خانه برطرف نشده است ، من بدون شک اکنون می دانم ، عیسی در قایق است.

در حالی که او این کلمات را در سطح شخصی با من صحبت می کرد ، من می دانستم که او همچنین آنها را با کسانی که در کنفرانس بودند و کل بدن مسیح را در مورد طوفان دیگری که در حال آمدن است صحبت می کند ...

 

عیسی در قایق شماست

آخرین ساعت خواهران و برادران آمده است. طوفان بزرگ از زمان ما ، "آخرالزمان" اینجاست (پایان این عصر ، نه جهان).

و من می خواهم به کسانی که علی رغم ناکامی ها و عقب نشینی های شخصی خود ، علی رغم آزمایش ها و رنج هایی که در بعضی مواقع بی وقفه است ، سعی در پیروی از مسیح دارند ، بگویم:

عیسی در قایق شما است.

به زودی ، این طوفان ابعادی به خود می گیرد که کل جهان را تحت تأثیر قرار خواهد داد ، و او را برگشت ناپذیر به سمت تصفیه نهایی شر از کره زمین سوق می دهد. تعداد کمی از دامنه آنچه قرار است رخ دهد را درک می کنند خیلی زود. تعداد کمی برای ابعاد این طوفان آماده شده اند. اما دعا می کنم ، وقتی موج ها خراب می شوند ، به یاد می آورید:

عیسی در قایق شما است.

دلیل وحشت رسولان این بود که چشم خود را از عیسی برداشته و تمرکز خود را روی امواج "شکسته شدن از روی قایق" قرار دادند. ما اغلب اغلب بر روی مشکلاتی تمرکز می کنیم که گهگاه به نظر می رسد کاملاً ما را غرق خواهد کرد. ما فراموش می کنیم که ...

عیسی در قایق است.

چشم و قلب خود را به او ثابت نگه دارید. این کار را با لغو وصیت و زندگی و پذیرش اراده او در همه کارها انجام دهید.

هرکسی که به این سخنان من گوش دهد و به آنها عمل کند مانند یک انسان خردمند خواهد بود که خانه خود را بر روی سنگ بنا کرده است. باران بارید ، سیل آمد و بادها وزید و خانه را محاصره کرد. اما سقوط نکرد کاملاً روی سنگ نصب شده بود. (مات 7: 24-25)

We هستند فراخوانده می شوند تا بر روی آب قدم بزنند - در میان باد و امواج و افقی که در حال ناپدید شدن است ، روی پرتگاه قدم بگذارند. ما باید دانه گندمی بشویم که در زمین بیفتد و بمیرد. روزهایی اینجا هستند و می آیند که ما باید به خدا وابسته باشیم به طور کامل و منظور من از هر لحاظ این است. اما این برای یک هدف ، یک هدف الهی است: که ما خواهیم شد ارتش مسیح در این آخرین زمانها جایی که هر سربازی با اطاعت ، به ترتیب و بدون هیچ تردیدی به صورت یک نفر حرکت می کند. اما این تنها در صورتی امکان پذیر است که ذهن سرباز توجه و فرمانبرداری فرمانده خود را داشته باشد. جملات آن پیشگویی که در روم و در حضور پل ششم آورده شده دوباره به ذهن خطور می کند:

از آنجا که من شما را دوست دارم ، می خواهم آنچه را که امروز در جهان انجام می دهم به شما نشان دهم. من می خواهم شما را برای آنچه در آینده آماده می شود آماده کنم. روزهای تاریکی در راه است جهان ، روزهای مصیبت ... ساختمانهایی که اکنون ایستاده اند ، چنین نخواهند شد ایستاده پشتیبانی هایی که اکنون برای مردم من وجود دارد وجود نخواهد داشت. من می خواهم که شما مردم من آماده باشید ، فقط من را بشناسید و به من بچسبید و مرا داشته باشید به روشی عمیق تر از هر زمان دیگری. من تو را به بیابان هدایت خواهم کرد ... من شما را محروم خواهد کرد به هر آنچه که الان به آن وابسته هستی ، بنابراین فقط به من وابسته ای. یک زمان از تاریکی به جهان می رسد ، اما زمان شکوه و عظمت برای کلیسای من فرا می رسد ، زمان شکوه برای مردم من فرا می رسد. من تمام مواهب روح خود را بر روی شما خواهم ریخت. من شما را برای جنگ معنوی آماده می کنم. من شما را برای زمانی از بشارت آماده خواهم کرد که دنیا هرگز ندیده است. و وقتی شما چیزی به جز من ندارید ، شما همه چیز خواهید داشت: زمین ، مزارع ، خانه ها ، و خواهران و برادران و عشق و شادی و آرامش بیش از هر زمان دیگری. مردم من آماده باشید ، من می خواهم آماده شوم شما… - واژه ای که به رالف مارتین ، مه 1975 ، میدان سنت پیتر داده شد

عیسی در قایق ما است. او در بارک پیتر ، کشتی بزرگ کلیسایی است که باید از این طوفان به نام "شور" عبور کند. اما شما همچنین باید مطمئن شوید که او واقعاً در است خود را قایق ، که او خوش آمدید. نترس! جان پل دوم بارها و بارها به ما گفت: قلبهای خود را به روی عیسی مسیح باز کنید! تصادفی نیست که کلماتی که عیسی در این آخرین ساعت برای کلیسا به سنت فاوستینا گفت بسیار ساده و در عین حال دقیق است:

عیسی ، من به تو اعتماد دارم.

اینها را از قلب دعا کنید ، و او در قایق شما خواهد بود.

بشریت نیاز جدی به شهادت جوانان شجاع و آزاده ای دارد که جرات رفتن ضد جریان را دارند و ایمان خود را به خدا ، پروردگار و ناجی با شدت و اشتیاق اعلام می کنند.… در این زمان تهدید به خشونت ، نفرت و جنگ ، شهادت دهید فقط او می تواند به قلب انسانها ، خانواده ها و مردم زمین آرامش واقعی بدهد. " - جان پائول دوم ، پیام 18th WYD در Palm-Sunday ، 11 مارس-2003 ، سرویس اطلاعاتی واتیکان


Peace، Be Still، توسط آرنولد فریبرگ

 

اینجا را کلیک کنید لغو اشتراک or اشتراک به این مجله

 

متأسفانه ، ما مجبور شده ایم که تکمیل آلبوم جدید من را متوقف کنیم. لطفاً در مورد حمایت مالی دعا کنید
این وزارتخانه تمام وقت ، یا اینکه خداوند وسایل مورد نیاز ما را برای پیشبرد فراهم کند. مثل همیشه ، ما برای انجام این کار به مشیت او اعتماد می کنیم ، تا زمانی که او بخواهد.

متشکرم.

 

برای ترجمه این صفحه به زبان دیگری روی زیر کلیک کنید:

 


چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 رجوع کنید به "ساعت پیروزی" به پدر استفانو گوبی ، دو روز بعد به من داده شد. به کاهنان ، پسران عزیز بانوی ما؛ n 227
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ و برچسب , , , , , , .

نظرات بسته شده است.