جاستین ترودو در رژه غرور همجنسگرایان ، ونکوور ، 2016 ؛ بن نلمز / رویترز
تاریخچه نشان می دهد که وقتی زنان یا مردان آرزوی رهبری یک کشور را دارند ، تقریباً همیشه با یک کشور همراه هستند ايدئولوژي- و آرزو دارند که با میراث. تعداد کمی فقط مدیر هستند. خواه ولادیمیر لنین ، هوگو چاوز ، فیدل کاسترو ، مارگارت تاچر ، رونالد ریگان ، آدولف هیتلر ، مائو تسه تونگ ، دونالد ترامپ ، کیم یونگ اون ، یا آنگلا مرکل باشند. خواه در سمت چپ باشند یا در سمت راست ، یک ملحد یا مسیحی ، بی رحم یا منفعل - آنها قصد دارند آثار خود را در کتاب های تاریخ ، به بهتر یا بدتر بگذارند (البته همیشه فکر می کنند "برای بهتر" است). جاه طلبی می تواند یک نعمت یا نفرین باشد.
جاستین ترودو ، نخست وزیر کانادا نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این رهبر جوان و پرحرارت ، ما شاهد تکرار تاریخ هستیم که یکبار دیگر تکرار می شود: یک ایدئولوگ قوی ، شرایط مناسب را برای کاشت ، آبیاری و برداشت جهان بینی خود تقریباً یک باره پیدا کرده است. در قرن گذشته فقط تعداد کمی از دیکتاتورها "خوش شانس" بوده اند. لنین ، هیتلر ، کاسترو ، چاوز ... آنها آسیب پذیری ملت خود را در یک بشقاب تحویل دادند. در مورد کانادا ، این خاک حاصلخیز نسبی گرایی اخلاقی است که توسط یک روحانیت عمدتا ساکت ، غیر روحانی ضعیف از نظر اخلاقی کشت می شود و با کود درستی سیاسی.
تعجبی ندارد که ترودو علناً "دیکتاتوری چین" را ستود و درباره فیدل کاسترو حیرت زد.[1]قس نه کانادای من ، آقای ترودو این هدیه ای که کانادایی ها اساساً به ترودو تحویل داده اند به آن مردان داده شد: انفعال کافی برای اجرای رژیم خود. آنچه در نهایت از طریق جک بوت به دست آوردند و نیرو ، ترودو از طریق دموکراسی و یک مخالفت پوچ انجام داده است. او فقط در طی دو سال کوتاه پایه و اساس یک کشور توتالیتر را در کشوری بنا نهاده است که روزگاری "شمال واقعی قدرتمند و آزاد" بود. او هر کسی که طرفدار زندگی است را ممنوع کرده است که در حزب خود حکومت کند. وی با استفاده از میلیونها دلار مالیات برای "استعمار ایدئولوژیک" در خارج از کشور ، "ازدواج" همجنسگرایان و تراجنس گرایی را به عنوان "ارزشهای کانادایی" تقویت کرده است. و اکنون وی کمک هزینه های تحصیلی دانشجویان تابستانی را به هر کارفرمایی که ابتدا "تصدیق نامه" را امضا نمی کند موافق با "سقط" و "حقوق" تراجنسی نیست.[2]قس LifeSiteNews.com این مانور آخر چنان توهین آمیز به منشور حقوق کانادایی و آزادی مذهبی است که عملاً می توان صدای نفس گیر جمعی در هیاهوهای ترودو را شنید. در طول کریسمس ، کانادایی های سخت کوش ، سازنده و وفادار نگاه های اضطراب آمیزی را رد و بدل می کنند ، زیرا آنها تعجب می کنند که چه مدت طولانی تر از این است که "پلیس فکر" به معنای واقعی کلمه در را بکشد.
من واقعاً از چین تحسین می کنم زیرا دیکتاتوری اساسی آنها این امکان را به آنها می دهد که اقتصاد خود را با هزینه ای معادل ... یک دیکتاتوری که در آن شما می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید ، چرخش کنیم که بسیار جالب است. - جاستین ترودو ، نشنال پست, 8 نوامبر 2013
به سوی کل گرایی
اگر مفهوم "پلیس فكر" به نظر اغراق آمیز باشد ، این اتفاق می افتد در حالی كه ما در آن چین صحبت می كنیم كه ترودو آشكاراً تحسینش می كند. به گزارش آسوشیتدپرس…
… هزاران نفر - احتمالاً ده ها هزار نفر - بدون محاکمه در اردوگاه های بازداشت مخفی به جرم ارتکاب جرایم سیاسی که از داشتن افکار افراطی گرفته تا صرف مسافرت یا تحصیل در خارج از کشور ، روحیه گرفته اند. ناپدیدشدن جمعی ، از آغاز سال گذشته ، بخشی از تلاش گسترده مقامات چینی برای استفاده از بازداشت و نظارت بر داده برای تحمیل دولت پلیس دیجیتال است ... دولت از برنامه بازداشت خود به عنوان "آموزش حرفه ای" یاد کرده است ، اما اصلی ترین آن به نظر می رسد هدف تلقین باشد. - "دولت پلیس دیجیتال قیدهای اقلیت چین را می بندد" ، گری شی. 17 دسامبر 2017؛ apnews.com
در سال 1993 ، پاپ ژان پل دوم ، با صدها هزار جوان کاتولیک از سراسر جهان - یعنی با نسل ترودو - صحبت کرد ، هشدار داد که آزادی آنها مورد حمله مستقیم قرار خواهد گرفت ، یک کلمه نبوی است که قبل از ما انجام می شود چشم ها:
"این دنیای شگفت انگیز - چنان که پدر او را دوست داشت به طوری که تنها پسر خود را برای نجات خود فرستاد - تئاتر نبردی بی پایان است که برای عزت و هویت ما به عنوان موجودات روحانی آزاد انجام می شود. این مبارزه به موازات نبرد آخرالزمانی توصیف شده در [مکاشفه 12] است. نبردهای مرگ بر علیه زندگی: "فرهنگ مرگ" می خواهد خود را بر میل ما برای زندگی و زندگی کامل تحمیل کند. کسانی هستند که نور زندگی را نفی می کنند و "کارهای بی ثمر تاریکی" را ترجیح می دهند (افس 5: 11). محصول آنها بی عدالتی ، تبعیض ، استثمار ، فریب ، خشونت است. در هر عصری ، معیار موفقیت ظاهری آنها مرگ معصومین است. در قرن خودمان ، مانند هیچ زمان دیگری در تاریخ ، "فرهنگ مرگ "برای توجیه وحشتناک ترین جنایات علیه بشریت یک شکل قانونی و قانونی از قانون را در نظر گرفته است: نسل کشی ،" راه حل های نهایی "،" پاکسازی قومی "و" گرفتن جان انسانها حتی قبل از تولد ، یا قبل از اینکه به نقطه طبیعی مرگ برسند "... بخشهای عظیم جامعه در مورد درست و غلط گیج می شوند و در رحمت کسانی هستند که قدرت" ایجاد "نظر و تحمیل آن را به دیگران دارند. - هومیلی ، پارک ایالتی Cherry Creek State Homily ، دنور ، کلرادو ، 15 آگوست ، 1993 ؛ واتیکان.وا
اما اگر تاریخ چیزی را نشان داده باشد ، این مهم است که هر چقدر دولت بتواند نظر خود را به دیگران تحمیل کند ، قانع کننده باشد ، اگر ریشه در حقیقت نداشته باشد ، همیشه ، همیشه سقوط می کند. مثل خانه ای که روی شن ساخته شده است. یا مانند سواحل رودخانه ای که سرانجام با جاری شدن سیل نور و عدالت از بین می روند. این امر برای رژیم ترودو دوباره رقم خواهد خورد ، حتی اگر از طریق جانشینان او دهه های گذشته انجام شود. سرانجام ، حقیقت پیروز خواهد شد.
در این حالت ، حقیقت خود طبیعت است.
طبیعت چیزها
روز چهارشنبه ، با یک پوزخند مکارانه روی صورتش ، چهارده ساله من اظهار داشت: "بابا ، من می خواهم هجده ساله را معرفی کنم - بنابراین می توانم آب بنوشم." شوخی می کرد. اما من با هم بازی کردم.
"پسر ، پسر مشکل اینجاست. حتی از آنجا که از نظر زیست شناختی احساس می کنید هجده سال دارید ، چهارده سال دارید. هیچ چیز در دنیا نمی تواند آن را تغییر دهد. از نظر زیست شناختی غیرممکن است. " نگاهی به هفده ساله ام انداختم که می دانست این کجا می رود. من نمی توانستم در برابر فرصت تدریس مقاومت کنم. "همچنین ، حتی اگر شما خود را یک زن معرفی کنید ، زیست شناسی به شما می گوید که شما یک مرد هستید. هیچ چیزی نمی تواند آن را تغییر دهد ، مهم نیست که چه احساسی دارید. " یا وجود دارد؟
یک داستان "خبری" از یک زن ایرانی در حال پخش است که می خواست شبیه آنجلینا جولی شود. گفته می شود ، پس از چندین عمل جراحی و هزاران دلار ، این زن فقیر اکنون به سختی به یک انسان شباهت دارد. او بیش از جولی نیست که قبل از اولین عمل جراحی بود. در حالی که این ماجرا اکنون مورد مناقشه است (فتوشاپ؟) ، افراد مستند دیگری نیز وجود دارند که هزینه زیادی را صرف تلاش برای تبدیل شدن به "کن" و "باربی" ، الویس یا شخص دیگری از طریق جراحی های متعدد کرده اند.
همچنین ، بسیاری از پسران یا دختران ، زن یا مرد ، چاقوی جراح را به کار گرفته اند تا جنسیت خود را "تغییر دهند". اما در پایان روز ، اجسام بریده ، بخیه خورده و اساساً معیوب آنها واقعیت بیولوژیکی را تغییر نمی دهد: آنها یا یک مرد یا یک ماده باقی می مانند - کروموزوم فراتر از چاقو است.
بنابراین مسئله اخلاق ، به ویژه فناوری و پیشرفت مطرح می شود. آیا حتی اگر انسان بتواند بمب هسته ای بسازد ، باید اینگونه باشد؟ حتی اگر بتوانیم هوا را تغییر دهیم ، باید اینطور باشد؟ حتی اگر ما بتوانیم ربات هایی بسازیم که صد برابر سریعتر و کارآمدتر از یک فرد کار می کنند ، آیا چنین است؟ حتی اگر بتوانیم غذای خود را اصلاح کنیم ، آیا باید؟ حتی اگر بتوانیم انسان را شبیه سازی کنیم ، باید اینگونه باشد؟ و حتی اگر ما بتوانیم لوله کشی یک فرد را دوباره شبیه سازی کنیم که شبیه جنس مخالف باشد ، آیا باید؟
تاریکی که تهدید واقعی برای بشریت است ، این واقعیت است که او می تواند مواد ملموس را ببیند و تحقیق کند چیزها ، اما نمی توانیم ببینیم که جهان به کجا می رود یا از کجا می آید ، زندگی خودمان به کجا می رود ، چه چیز خوب است و چه چیز بدی. تاریکی که خداوند را در بر گرفته و ارزشها را پنهان می کند تهدید واقعی برای موجودیت ما و جهان به طور کلی است. اگر خدا و ارزشهای اخلاقی ، تفاوت بین خوب و بد ، در تاریکی باقی بمانند ، تمام "چراغهای" دیگر ، که چنین شاهکارهای فنی باورنکردنی را در دسترس ما قرار می دهند ، نه تنها پیشرفت بلکه خطری هستند که ما و جهان را در معرض خطر قرار می دهد. —POPE BENEDICT XVI ، تشییع جنازه عید پاک ، 7 آوریل 2012
"خطر" این است که وقتی از انسانیت عینی خود ، که هستیم و نیستیم ، چشم پوشی می کنیم ، خلاء به طور حتم با کسانی که آماده و مایل به تعریف مجدد آن هستند پر شده است. با دستورات گسترده خود وارد جاستین عادل ، مدافع اقلیتها و همه مظلومین (منهای مسیحیان) شوید تا همه و همه را برابر کند. این ، بدون شک ، میراث مورد نظر وی است. با این حال ، هر قانونی که از بین بردن عزت غیرقابل تخلف از هر طبق تعریف ، انسان قانونی ناعادلانه است.
law قانون مدنی بدون از دست دادن نیروی الزام آور وجدان نمی تواند با دلیل درست مغایرت داشته باشد. هر قانونی که از طریق انسان ایجاد شده باشد ، از نظر سازگاری با قانون اخلاقی طبیعی که با دلیل درست شناخته شده و از نظر احترام به حقوق مسلم هر شخص ، قانونی است. -ملاحظات مربوط به پیشنهادات برای شناسایی قانونی اتحادیه های بین افراد همجنس باز؛ 6
و بدین ترتیب ، ترودو و دیکتاتورهایی که او تحسین می کند ، به راحتی فاجعه تاریخ را دوباره تکرار می کنند ، اما در مورد او ، نام "حقوق بشر" با این حال ، هر حق ناعادلانه ای که به یک انسان اختصاص داده شود ، به طور خودکار حقوق عادلانه دیگری را نقض می کند.
فرایندی که زمانی به کشف ایده "حقوق بشر" منتهی می شد - حقایقی که ذاتی هر فرد است و قبل از هر قانون اساسی و قانون ایالتی است - امروز با یک تناقض شگفت آور همراه است ... حق اصلی و مسلم زندگی بر اساس رای گیری در پارلمان یا اراده یک قسمت از مردم زیر س questionال می رود یا انکار می شود - حتی اگر اکثریت باشد. این نتیجه شوم یک نسبی گرایی است که بدون مخالفت سلطنت می کند: "حق" دیگر متوقف می شود ، زیرا دیگر بر اساس عزت نفوذ ناپذیر شخص بنا نهاده شده است ، بلکه تابع اراده قویتر است. به این ترتیب دموکراسی ، در تضاد با اصول خود ، در واقع به سمت نوعی توتالیتاریسم پیش می رود. OPPOPE JOHN PAUL II ، Evangelium Vitae ، "انجیل زندگی ", n 18 ، 20
وقتی نوبت به نوزاد متولد نمی شود ، علم پزشکی حقیقتی گریزناپذیر را ارائه می دهد: از لحظه تصور ، زندگی منحصر به فردی ، خوددار و زنده وجود دارد انسان در مادرش تنها تفاوتی که در آن مرحله بین جنین و من و شما وجود دارد جوان بودن آن است. تمام مشکلات عاطفی ، احساسی و مانند آن واقعیت آن موجود زنده را تغییر نمی دهد.
به همین ترتیب ، وقتی صحبت از "ایدئولوژی جنسیتی" می شود ، زیست شناسی به ما می گوید که مشکلات عاطفی ، احساساتی و موارد مشابه نمی توانند واقعیت مورد تأیید علوم پزشکی و مهمتر از همه هزاران سال خرد و تجربه را تغییر دهند.
مکمل زن و مرد ، قله خلقت الهی ، به اصطلاح ایدئولوژی جنسیتی ، به نام جامعه ای آزادتر و عادلانه زیر سوال می رود. اختلاف زن و مرد برای مخالفت یا تبعیت نیست ، بلکه برای این است همبستگی و نسل, همیشه در "شباهت و شباهت" خدا. —POPE FRANCIS ، خطاب به اسقف های پورتوریکو ، واتیکان ، 08 ژوئن 2015
البته کسانی هم هستند do با هویت جنسی آنها مبارزه کنید ، و این فقط با افزایش اختیارات دولت افزایش می یابد که معلمان اکنون باید به دختران و پسران بگویند که آنها لزوما پسر و دختر نیستند. و آنها آن را باور خواهند کرد - همانطور که کودکان کوچک به راحتی اعتقاد داشتند که یهودیان در آلمان زیر انسان هستند ، یا سیاه پوستان در آمریکا کمتر انسانی دارند ، یا اینکه افراد متولد شده اصلاً انسان نیستند - فقط "یک لکه گوشت" است.
وحشت دستکاری در آموزش و پرورش که ما در دیکتاتورهای بزرگ نسل کشی قرن بیستم تجربه کردیم ناپدید نشده اند؛ آنها با عناوین و پیشنهادهای مختلف اهمیت فعلی را حفظ کرده اند و به بهانه مدرنیته ، کودکان و جوانان را به راه رفتن در مسیر دیکتاتوری "فقط یک شکل فکر" سوق می دهند ... - POPE FRANCIS ، پیام به اعضای BICE (دفتر بین المللی كاتولیك كودك)؛ رادیو واتیکان ، 11 آوریل 2014
اما فرانسیس همچنین گفت که ما باید بین کسانی که واقعی مبارزه می کنند و کسانی که یک برنامه ایدئولوژیک مشخص برای سکوت مخالفت دارند تفاوت قائل شویم. به ویژه برای اولی ، ما باید چهره مسیح باشیم ، با دو چشم عشق و حقیقت:
… زن و مرد با گرایش همجنسگرایی "باید با احترام ، دلسوزی و حساسیت پذیرفته شوند. از هرگونه نشانه تبعیض ناعادلانه در مورد آنها باید خودداری شود. " آنها مانند سایر مسیحیان فراخوانده شده اند که به فضیلت عفاف زندگی کنند. گرچه تمایل همجنسگرایانه "از نظر عینی بی نظم" است و اعمال همجنسگرایی "گناهانی کاملاً مغایر با عفت" است. -ملاحظات مربوط به پیشنهادات برای شناسایی قانونی اتحادیه های بین افراد همجنس باز؛ n 4; جماعت برای آموزه های ایمان ، 3 ژوئن 2003
اما تمایلات «دگرجنسگرایانه» به زنا ، رابطه جنسی قبل از ازدواج و خودارضایی نیز همین طور است. همه فراخوانده می شوند که در چارچوب قانون اخلاقی طبیعی زندگی کنند زیرا فقط "حقیقت شما را آزاد خواهد کرد".
البته بحث این است که کسانی که تمایل به خم شدن جنسیت دارند احساس می کنند که برای آنها "طبیعی" است که با یکی از 7 جنس یا همین جنسیت شناسایی شوند (و شمارش). اما اگر بخواهیم براساس آنچه "طبیعی" احساس می کنیم قانون قرار دهیم ، این قانون همچنین باید به کسانی احترام بگذارد که ذات ذاتی آنها با جذابیت های همجنس دفع شود - به طور پیش فرض از گونه های انسانی؛ باید احترام بگذارد که طبیعت خود انتشار گونه ها را دقیقاً از طریق پیوند زن و مرد و آنها به تنهایی حکم می کند. اما امروز ، ما جاستین ترودو اساساً میلیاردها انسان قبل از او را که به سادگی از ترکیب بیولوژیکی و غرایز طبیعی خود پیروی کرده اند ، متهم می کنیم ، و بنابراین ، اصرار دارند که نمی توان به عناصر سازنده جامعه دست زد: یعنی. ازدواج زن و مرد.
اجبار فقط اولین ابزار توتالیتر است.
به نام تحمل ، تحمل در حال لغو است ... —POPE BENEDICT XIV ، نور جهان ، گفتگو با پیتر سیوالد ، ص 53
اوقات کلی ما
دو فیلم وجود دارد که به ذهن خطور می کند و م aثل دوران ماست. در مجموعه فیلم ها La بازی های گرسنگی ، طبقه حاکم واقعیتی تغییرپذیر ایجاد کرده است که مرز بین درست و غلط ، زن و مرد و خوب و بد است مبهم
عصر جدیدی که در حال طلوع است توسط موجودات کامل و آندروژنی که کاملاً فرماندهی قوانین کیهانی طبیعت را دارند ، متمرکز خواهند شد. در این سناریو ، مسیحیت باید حذف شود و جای خود را به یک دین جهانی و یک نظم جدید جهانی بدهد. -عیسی مسیح ، حامل آب زندگی ، ن. 4، شورای پاپی مخصوص فرهنگ و گفتگوی بین دینی
و سپس ، در فیلم آغاز به کار، همسر شخصیت اصلی متقاعد شده است که تنها دنیای واقعی دنیایی است که در سر او وجود دارد و برای اینکه واقعاً وارد شود باید خودکشی کند واقعیت. مهم نیست که شوهرش به او چه می گوید ، او متقاعد شده است که واقعیتی را که او را آزاد خواهد کرد می داند. اما "حقیقت" او -بدون منطق از منطقلغو او می شود. بنابراین در زمان ما ، به خصوص در ترودو کانادا است.
... یک دین منفی و انتزاعی در حال تبدیل شدن به یک استاندارد استبدادی است که همه باید از آن پیروی کنند. این پس به ظاهر آزادی است - تنها به این دلیل که رهایی از وضعیت قبلی است. -POPE BENEDICT XVI ، نور جهان ، گفتگو با پیتر سیوالد، ص. 52
اما همانطور که بندیکت در جای دیگر گفت: "مسیحیان این زمان - با عشق به مسیح ، به سخنان او و به حقیقت" نمی توانند به سازش خم شوند. حقیقت حقیقت است؛ هیچ مصالحه ای وجود ندارد. "[3]رجوع کنید به مخاطبان عمومی ، 29 آگوست 2012 ؛ واتیکان.وا
شجاع!
در همین راستا ، امیدوارم که شما در کانادا ، استرالیا ، انگلیس و دیگر کشورهایی که این دین جدید در آنها جریان دارد ، باشد تحمیل شده ، جسارت را در سخنان پایانی جان پل دوم به جوانان در آن روز جهانی جوانان در سال 1993 پیدا خواهد کرد:
از بیرون رفتن در خیابانها و مکانهای عمومی نترسید ، مانند اولین حواریانی که مسیح و بشارت نجات را در میادین شهرها ، شهرها و روستاها تبلیغ کردند. دیگر فرصتی نیست که از انجیل خجالت بکشیم. زمان تبلیغ آن از پشت بامها است. برای اینکه چالش شناخته شدن مسیح در "کلانشهرهای" مدرن را بپذیرید ، از ترک شیوه های زندگی راحت و روزمره نترسید. این شما هستید که باید "به کنار خیابان ها بروید" و هرکسی را که ملاقات می کنید به ضیافتی که خداوند برای قومش تدارک دیده است دعوت کنید. انجیل را نباید به دلیل ترس یا بی تفاوتی مخفی نگه داشت. این هرگز به این معنی نبود که در خلوت مخفی شود. باید آن را در جای خود قرار داد تا مردم نور آن را ببینند و پدر آسمانی ما را ستایش کنند. - هومیلی ، پارک ایالتی Cherry Creek State Homily ، دنور ، کلرادو ، 15 آگوست ، 1993 ؛ واتیکان.وا
این شجاعت اما حسی نیست که ما جمع می کنیم بلکه احساسی است که از آن بهره مند می شویم. "نماز"پاپ بندیکت" می گوید ، "وقت تلف نمی شود ، بلکه از فعالیتهای ما حتی فعالیتهای رسولانه نمی گذرد ، اما دقیقاً عکس این قضیه صادق است: تنها درصورتی که بتوانیم یک زندگی دعایی وفادار ، ثابت و قابل اعتماد داشته باشیم ، خدا خواهد خودش به ما توانایی می دهد و استحکام شاد و آرام زندگی کنند ، مشکلات را پشت سر بگذارند و شاهد باشند شجاعانه به او."[4]رجوع کنید به مخاطبان عمومی ، 29 آگوست 2012 ؛ واتیکان.وا
این - و ما باید به واقعیت ، که باید بارها و بارها آن را مطرح کنیم ، اطمینان کامل داشته باشیم ، "حتی اگر سیاست های دولت ها و اکثریت افکار عمومی در جهت مخالف حرکت کنند. در حقیقت ، حقیقت از خود نیرو می گیرد و نه از میزان رضایتمندی که برانگیخته است ": [5]POPE BENEDICT XIV ، واتیکان ، 20 مارس 2006
با سنت دیرینه خود در احترام به رابطه صحیح بین ایمان و عقل ، کلیسا نقش مهمی در مقابله با جریانات فرهنگی دارد که بر اساس یک فردگرایی افراطی ، به دنبال ترویج مفاهیم آزادی جدا از حقیقت اخلاقی. سنت ما از ایمان کور صحبت نمی کند ، بلکه از منظر عقلانی صحبت می کند که تعهد ما را برای ساختن یک جامعه کاملاً عادلانه ، انسانی و سعادتمند به اطمینان نهایی ما از داشتن کیهان از منطق درونی قابل دسترسی برای استدلال انسان پیوند می دهد. دفاع کلیسا از استدلال اخلاقی مبتنی بر قانون طبیعی مبتنی بر اعتقاد وی است که این قانون تهدیدی برای آزادی ما نیست ، بلکه یک "زبان" است که به ما امکان می دهد خود و حقیقت وجود خود را درک کنیم ، و بنابراین جهانی عادلانه تر و انسانی تر بنابراین او تعالیم اخلاقی خود را به عنوان پیامی نه برای محدودیت بلکه برای آزادی ، و به عنوان پایه ای برای ساختن آینده ای امن پیشنهاد می کند. —POPE BENEDICT XVI ، خطاب به اسقف های ایالات متحده آمریکا ، آگهی لیمینا ، 19 ژانویه 2012؛ واتیکان.وا
من آرزو می کنم جوانان را دعوت کنم تا قلب خود را به انجیل باز کنند و شاهدان مسیح شوند. در صورت لزوم ، مال او شهدای شاهد، در آستانه هزاره سوم. —ST. جان پل دوم به جوانان ، اسپانیا ، 1989
خواندن مرتبط
دوستم کوین دان دروغ های مربوط به اتانازی را افشا می کند. لطفا پشتیبانی مستند او:
وقتی دولت کودک آزاری را تحریم می کند
مرگ منطق - قسمت اول و قسمت دوم
حمایت شما سوخت این وزارتخانه است.
برکت و ممنون!
برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.
پانویسها و منابع
↑1 | قس نه کانادای من ، آقای ترودو |
---|---|
↑2 | قس LifeSiteNews.com |
↑3 | رجوع کنید به مخاطبان عمومی ، 29 آگوست 2012 ؛ واتیکان.وا |
↑4 | رجوع کنید به مخاطبان عمومی ، 29 آگوست 2012 ؛ واتیکان.وا |
↑5 | POPE BENEDICT XIV ، واتیکان ، 20 مارس 2006 |