شروع دوباره

 

WE در یک زمان خارق العاده زندگی کنید که در آن پاسخ به همه چیز وجود دارد. در روی زمین س questionالی وجود ندارد که فردی ، با دسترسی به رایانه یا کسی که آن را دارد ، نتواند پاسخی پیدا کند. اما تنها جوابی که هنوز در انتظار آن است ، و منتظر شنیدن توسط بسیاری از مردم است ، به سوال گرسنگی عمیق بشر است. گرسنگی برای هدف ، برای معنا ، برای عشق. عشق بالاتر از هر چیز دیگری. برای وقتی که ما را دوست دارند ، به نظر می رسد همه س questionsالات دیگر از کمرنگ شدن ستاره ها در هنگام طلوع روز می کاهد. من در مورد عشق رمانتیک صحبت نمی کنم ، اما پذیرش - پذیرفته شدن، پذیرش و نگرانی بی قید و شرط دیگری.

 

دستیابی به جمع

امروز یک درد وحشتناک در روح انسان ها وجود دارد. زیرا حتی اگر ما از طریق فناوری های خود مسافت و فضا را فتح کرده باشیم ، حتی اگر جهان را از طریق ابزارهای خود "متصل" کنیم ، اگرچه مواد غذایی و کالاهای مادی تولید انبوه داشته ایم ، اگرچه DNA انسان را رمزگشایی کرده و راهی برای ایجاد زندگی پیدا کرده ایم - اشکال ، و حتی اگر به همه دانش دسترسی داشته باشیم ... ما بیش از هر زمان دیگر تنها و فقیر هستیم. به نظر می رسد هرچه تعداد انسان های ما بیشتر باشد ، انسان کمتری احساس می کنیم و در واقع انسان نیز کمتر می شود. ناامیدی پیچیده دوران ما ظهور "ملحدان جدید" است ، مردانی که با استدلال های رنگارنگ اما توخالی و غیرمنطقی سعی در تبیین وجود خدا دارند. آنها از طریق دیافراگم هایشان معنای زندگی و هر دلیل واقعی برای زندگی را شاید از میلیون ها نفر ربوده اند.

از این جبهه ها و به ظاهر هزار جبهه دیگر ، پوچی بوجود آمده است ... شادی که از روح انسان محو شده است. حتی در میان وفادارترین مسیحیان: ما فرو خورده ایم ، از ترس های داخلی و خارجی فلج شده ایم و اغلب در خلق و خوی ، زبان و اعمال خود غیرقابل تشخیص هستیم.

دنیا به دنبال عیسی است اما آنها نمی توانند او را پیدا کنند.

 

انجیل اشتباه

به نظر می رسد كه كلیسا به طور كلی از مركز او دور شده است: عشق عمیق و پایدار به عیسی ابراز عشق به همسایه ما. از آنجا که ما در دوره ای از بحث های بزرگ فلسفی (بحث های قدیمی ، اما بحث کنندگان جدید) زندگی می کنیم ، خود کلیسا نیز به طور طبیعی درگیر این بحث ها است. ما همچنین در عصر گناه زندگی می کنیم ، شاید بی قانونی بی نظیر. بنابراین ، کلیسا باید به این هیولاهای پر سر و صدا پاسخ دهد که شامل فن آوری های جدید و نگران کننده ای است که نه تنها مرزهای اخلاقی را می کشد ، بلکه ریشه در اصل زندگی دارد. و به دلیل انفجار "کلیساهای" جدید و فرقه های ضد کاتولیک ، کلیسا اغلب خود را مجبور به دفاع از عقاید و عقاید خود کرده است.

به همین ترتیب ، به نظر می رسد که ما از بدن مسیح صرفاً به دهان او تغییر یافته ایم. این خطر وجود دارد که ما که خود را کاتولیک می نامیم ، مونولوژی را اشتباه با مسیحیت ، پاسخ های واقعی برای دین واقعی ، عذرخواهی را برای زندگی اصیل بیان کرده ایم. ما حتی دوست داریم این جمله را که به سنت فرانسیس نسبت داده شده است نقل کنیم ، "انجیل را همیشه موعظه کنید و در صورت لزوم از کلمات استفاده کنید" ، اما اغلب توانایی نقل آن را با زندگی واقعی آن اشتباه می گیریم.

ما مسیحیان ، به ویژه در غرب ، در صندلی راحتی خود راحت شده ایم. تا زمانی که چند کمک مالی انجام دهیم ، یک یا دو کودک گرسنه را حمایت مالی کنیم و در مراسم هفتگی مراسم مقدس شرکت کنیم ، خود را متقاعد کرده ایم که به وظایف خود عمل می کنیم. یا شاید ما به چند انجمن وارد شده ایم ، در مورد چند روح بحث کرده ایم ، وبلاگی برای دفاع از حقیقت ارسال کرده ایم ، یا به یک کمپین اعتراضی برای یک کارتون کفرآمیز یا یک تبلیغ تجاری شرور پاسخ داده ایم. یا شاید به خود اکتفا کرده ایم که صرف داشتن کتابها و مقالات مذهبی یا خواندن (یا نوشتن) مراقبه هایی مانند این یکی همان مسیحی بودن است.

ما اغلب درست بودن را با مقدس بودن اشتباه گرفته ایم. اما جهان همچنان گرسنه است ...

بنابراین غالباً شاهد ضد فرهنگی کلیسا به عنوان چیزی عقب مانده و منفی در جامعه امروز درک نمی شود. به همین دلیل است که تأکید بر خبر خوب ، پیام حیات بخشی و تقویت کننده انجیل مهم است. حتی اگر لازم است به سختی علیه شرهایی که ما را تهدید می کنند صحبت کنیم ، باید این ایده را اصلاح کنیم که کاتولیک صرفاً "مجموعه ای از ممنوعیت ها" است. —POPE BENEDICT XVI ، خطاب به اسقف های ایرلندی ؛ واتیکان ، 29 اکتبر 2006

چون دنیا عطش دارد.

 

بتهای دروغین

دنیا تشنه ی آن است دوست دارم. آنها می خواهند چهره عشق را ببینند ، به چشمان او نگاه کنند ، و می دانند که آنها را دوست دارند. اما اغلب ، آنها فقط با دیواری از کلمات یا بدتر از آن سکوت روبرو می شوند. سکوتی تنها و کر کننده. بنابراین ، روانپزشکان ما طغیان می کنند ، فروشگاه های مشروبات الکلی در حال پررونق شدن هستند و سایت های پورنوگرافیک میلیاردها نفر را هجوم می برند در حالی که روح ها به دنبال راهی برای پر کردن حسرت و پوچی با لذت های موقتی هستند. اما هر بار که روح ها چنین بت را می گیرند ، در دستان آنها تبدیل به خاک می شود و آنها دوباره با یک درد و بی قراری عمیق باقی می مانند. شاید آنها حتی می خواهند به کلیسا مراجعه کنند ... اما در آنجا رسوایی ، بی علاقگی و خانواده ای از خانواده های مذهبی را در برخی مواقع بیش از خانواده خود ناکارآمد می دانند.

پروردگارا ، چه آشفته ای هستیم! آیا می توان پاسخی برای این آشفتگی و گریه در تقاطع این جاده طولانی تاریخ بشر داشت؟

 

دوستش داشته باش

اولین پیش نویس کتاب اخیر من ، تقابل نهایی، نزدیک به هزار صفحه بود. و سپس ، در یک جاده پر پیچ و خم در کوههای کوچک ورمونت ، کلمات مخوف را شنیدم ، "دوباره شروع کن. " خداوند می خواست که من از اول شروع کنم. و وقتی این کار را کردم ... وقتی شروع کردم به گوش دادن به آنچه او واقعا می خواستم بیشتر از آنچه که هست بنویسم فکر او می خواست که من بنویسم ، کتاب جدیدی جاری شد ، که طبق نامه هایی که دریافت می کنم ، روح ها را پر از امید و نور می کند تا آنها را در این تاریکی کنونی راهنمایی کند.

بنابراین ، کلیسا باید دوباره شروع شود. ما باید راهی برای بازگشت به بنیاد خود پیدا کنیم.

... شما استقامت دارید و برای نام من رنج برده اید و خسته نشده اید. با این حال من این را در برابر شما نگه می دارم: شما عشقی را که در ابتدا داشتید از دست داده اید. بفهمید که چقدر سقوط کرده اید. توبه کنید ، و کارهایی را که در ابتدا انجام دادید انجام دهید. (Rev 2: 3-5)

تنها راهی که می توانیم به صورت دیگری به عشق تبدیل شویم - و از این طریق از طریق ما به آنها اثبات و ارتباط برقرار می کنیم این است که بدانیم خدا در وهله اول ما را دوست دارد ، من.

ما دوست داریم چون او ابتدا ما را دوست داشت. (اول یوحنا 1:4)

وقتی من اعتماد که رحمت او اقیانوسی تمام نشدنی است و او بدون توجه به شرایط من ، من را دوست دارد ، در این صورت می توانم عشق را شروع کنم. سپس می توانم با رحمت و عطوفتی که او به من نشان داده ، مهربان و مهربان باشم. ابتدا با عشق ورزیدن به او شروع می کنم.

خداوند ، خدای خود را با تمام وجود ، با تمام روح ، با تمام ذهن و تمام قدرت دوست داشته باشید. (مارک 12:30)

این همان کتاب مقدس رادیکالی است که می توانید پیدا کنید ، اگر نه رادیکال ترین. این امر می طلبد که ما تمام خود ، هر فکر ، کلمه و عمل خود را در عمل دوست داشتن خدا بیندازیم. این توجه روح را به کلام خدا ، به زندگی او ، به عنوان مثال ، و به دستورات و دستورات او می طلبد. این مستلزم این است که ما از خودمان بخواهیم ، یا بهتر بگوییم ، راه خود را که عیسی خودش را بر روی صلیب خالی کرد ، خالی کنیم. بله ، این قسمت از کتاب مقدس طلبکارانه است زیرا زندگی ما را از ما می خواهد.

گوش دادن به سخنان مسیح و پرستش او ما را به سمت انتخاب شجاعانه ، اتخاذ تصمیماتی که گاهاً قهرمانانه هستند ، سوق می دهد. عیسی طلبکار است ، زیرا او آرزوی خوشبختی واقعی ما را دارد. کلیسا به مقدسین احتیاج دارد. همه به مقدسات فراخوانده می شوند و افراد مقدس به تنهایی می توانند بشریت را تجدید کنند. - پاپ JOHN PAUL II ، پیام روز جهانی جوانان برای 2005 ، شهر واتیکان ، 27 اوت 2004 ، Zenit.org

این "شادی واقعی" است که جهان برای آن تشنه است. به غیر از کجا پیدا خواهند کرد مانند آب زنده از من و تو جاری می شود (یوحنا 4:14)؟ هنگامی که ما بت های خود را شکستیم و قلب خود را از گناهان گذشته خود پاک کردیم و شروع به دوست داشتن خداوند با تمام قلب ، روح ، ذهن و قدرت خود کردیم ، پس اتفاقی می افتد. گریس شروع به جریان می کند. میوه روح - عشق ، آرامش ، شادی و غیره - از همان وجود ما شروع به شکوفا شدن می کند. در زیستن این فرمان بزرگ با ایمان است که من دوباره آنرا پیدا می کنم و در آن اقیانوس مهربانی فرو می روم و از آن قلب تمام نشدنی که هر لحظه برایم می تپد نیرو می گیرم و به من می گویم که من عاشق هستم. و سپس ... پس من واقعاً قادر هستم نیمه دوم سخنان پروردگارمان را برآورده کنم:

همسایه خود را مانند خود دوست داشته باشید. (مارک 12:31)

 

کن

این یک روند خطی نیست به گونه ای که برای انجام کاری که باید انجام دهیم باید منتظر بمانیم تا به چیزی که نیستیم تبدیل شویم. بلکه هر لحظه ، می توانیم دوباره شروع کنیم ، بت که به آن چسبیده ایم را خرد کنیم و سپس خدا را در اولویت خود قرار دهیم. در آن لحظه ، ما می توانیم عاشق راهی که او دوست داشت شروع کنیم و از این طریق چهره عشق به همسایه خود شویم. ما باید این جاه طلبی بیهوده و احمقانه را که می خواهیم به یک مقدس تبدیل شویم ، متوقف کنیم ، گویی اتفاقی است که در پایان زندگی ما اتفاق می افتد و جمعیتی که در مورد ما تلاش می کنند لبه لباس خود را لمس کنند ، اتفاق می افتد. مقدس بودن می تواند در هر لحظه اتفاق بیفتد اگر ما به سادگی آنچه را که پروردگار ما گفته است انجام دهیم و این کار را با عشق انجام دهیم (مقدسین "رسمی" به سادگی کسانی هستند که مجموعه بیشتری از این لحظات را نسبت به اکثر مردم دارند.) و ما باید به هرگونه ادعا پایان دهیم که به دنبال تبدیل جمعیت است. شما روح واحدی را تبدیل نخواهید کرد مگر اینکه روح خدا از درون شما جاری شود.

من انگور هستم ، شما شاخه ها هستید. هر کسی که در من بماند و من در او ثمر می دهم ، زیرا بدون من هیچ کاری نمی توانید انجام دهید ... اگر احکام مرا حفظ کنید ، در عشق من خواهید ماند (یوحنا 15: 5 ، 10).

خدا ، مانند تجسم خود ، تقریباً همیشه از طریق آغازین کوچک کار می کند. اطرافیان خود را با قلب مسیح دوست داشته باشید. حوزه عالی مبلغین را ابتدا در روح خود و سپس در خانه خود بشناسید. کارهای کوچک را با عشق زیاد انجام دهید. این رادیکال است. شجاعت می خواهد این یک "بله" و فروتنی مداوم در برابر ضعف فرد است. اما خدا این را در مورد من و شما می داند. و با این حال ، فرمان بزرگ او با تمام جسارت ، آنچه خواستار آن است ، با تمام آنچه که از همان لحظه بیان بر آن پافشاری می کند ، پیش روی ماست. این به این دلیل است که خداوند خوشبختی ما را در ذهن دارد ، زیرا زندگی در مارک 12:30 به معنای تبدیل شدن است کاملاً انسانی. دوست داشتن خدا با تمام وجود این است که کاملاً زنده شویم.

انسان برای اینکه خودش باشد به اخلاق نیاز دارد. - POPE BENEDICT XVI (کاردینال راتزینگر) ، بندیکتوس، ص. 207

آنچه به عنوان نقض آزادی بشر به نظر می رسد در واقع منجر به آزاد بودن انسان می شود - با تبادل عشق بین شما و خالق کاملاً آزاد می شوید. و این زندگی ، زندگی خدا ، قدرت تغییر شکل دادن به اطرافیان را دارد ، وقتی دیگر شما را نمی بینند ، بلکه مسیح را در شما زندگی می کنند.

دنیا منتظر است ... چه مدت دیگر می توان صبر می کند؟

این قرن عطش اصالت دارد ... آیا آنچه را زندگی می کنید تبلیغ می کنید؟ دنیا از ما سادگی زندگی ، روح نماز ، اطاعت ، فروتنی ، جدا شدن و از خودگذشتگی را انتظار دارد.. - پاپ پل ششم ، بشارت در جهان مدرن، 22، 76

 

توجه: خواننده گرامی ، من هر نامه ای را که برای من ارسال می شود ، می خوانم. با این حال ، بسیاری از آنها را دریافت می کنم که حداقل در زمان به موقع قادر به پاسخگویی به همه آنها نیستم. لطفا من را ببخشید! 

 

خواندن مرتبط:

  • آیا کتاب جدید مارک را خوانده اید؟ این خلاصه ای از زمانهای ماست که ما از کجا آمده ایم و براساس گفته های نبوی پاپ ها و پدران اولیه کلیسا به کجا می رویم. بنیانگذار مادر ترزا در مبلغان پدران خیریه ، پدر جوزف لنگفورد ، گفت که این کتاب "خواننده را آماده خواهد کرد ، زیرا هیچ کار دیگری که من نخوانده ام ، با شجاعت ، نور و لطف با زمان های پیش روی ما روبرو شود ...". می توانید کتاب را در thefinalconfronation.com
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, روح و روان و برچسب , , , , , , , , , , , , .