چشم انداز نبوی - قسمت دوم

 

AS من آماده می شوم تا بیشتر چشم انداز امید را که بر قلب من نهاده شده بنویسم ، می خواهم چند کلمه بسیار مهم را با شما در میان بگذارم تا تاریکی و نور را به مرکز توجه خود برساند.

In چشم انداز نبوی (قسمت اول) ، من نوشتم كه چقدر براي ما مهم است كه تصور كليمي را بر عهده داشته باشيم ، اينكه كلمات و تصاوير نبوي ، اگرچه داراي احساس نزديكي هستند ، اما معاني گسترده تري دارند و غالباً دوره هاي گسترده زماني را در بر مي گيرند. خطر این است که ما درگیر احساس نزدیک بودن آنها شویم و دیدگاه خود را از دست بدهیم ... این خواست خدا غذای ماست که باید فقط "نان روزانه خود" را بخواهیم و عیسی به ما دستور می دهد که نباشیم مشتاق در مورد فردا ، اما به دنبال اولین پادشاهی امروز.

کاردینال راتزینگر (پاپ بندیکت شانزدهم) در سنتز "سومین راز فاطیما" به این موضوع می پردازد.

این فشرده سازی زمان و مکان در یک تصویر واحد معمولاً در چنین چشم اندازهایی دیده می شود که در اکثر موارد فقط با نگاه به گذشته رمزگشایی می شود ... این بینایی است که به طور کلی مهم است و جزئیات را باید بر اساس تصاویر درک کرد به طور کامل گرفته شده است. عنصر اصلی تصویر در جایی آشکار می شود که با آنچه که نقطه کانونی "پیشگویی" مسیحیان است همزمانی دارد: مرکز در جایی مشاهده می شود که بینایی احضار و راهنمای اراده خداوند می شود. - کاردینال راتزینگر ، پیام فاطمه

یعنی ما باید همیشه به زندگی در این کشور برگردیم راز لحظه حال.

بسیاری از پیشگویی ها را بهانه می کنند که "من نیازی به دانستن ندارم. من فقط زندگی خود را زندگی خواهم کرد ... "این غم انگیز است ، زیرا نبوت هدیه ای از روح القدس است که قصد دارد بدن مسیح را تعلیم دهد ، روشن کند و بسازد (اول کورس 1: 14). ما ، همانطور که سنت پل می گوید ، ما باید هر روح را آزمایش کنیم و آنچه را که خوب است حفظ کنیم (اول این مقاله 3: 1-5). افراط دیگر ، افتادن در دام احساس گرایی و نوعی زندگی در واقعیت دیگری است که اغلب با ترس و بی قراری مشخص می شود. این نیز میوه روح عیسی مسیح نیست ، که عشق است و همه ترس را از بین می برد. 

خدا می خواهد ما از فردا چیزی بدانیم تا بتوانیم امروز بهتر زندگی کنیم. بنابراین ، عناصر تاریکی و روشنایی که متشکل از نوشته های این وب سایت است ، دو روی سکه یک حقیقت هستند. و حقیقت همیشه ما را آزاد می کند ، حتی اگر شنیدن آن در بعضی مواقع دشوار باشد.

خدا می خواهد ما از آینده چیزی بدانیم. اما بیش از هر چیز ، او می خواهد که به او اعتماد کنیم.

ما واقعاً می توانیم چیزی از نقشه خدا را تشخیص دهیم. این دانش فراتر از سرنوشت شخصی من و مسیر فردی من است. با توجه به آن می توانیم به طور کلی به تاریخ نگاه کنیم و ببینیم که این یک روند تصادفی نیست بلکه راهی است که به یک هدف خاص منجر می شود. ما می توانیم در یک اتفاقات ظاهراً اتفاقی ، یک منطق درونی یعنی منطق خدا را بشناسیم. حتی اگر این امر ما را قادر به پیش بینی آنچه قرار است در این یا آن نقطه اتفاق بیفتد نباشد ، با این وجود ممکن است برای خطرات موجود در موارد خاص -و امیدهایی که در مورد دیگران است- حساسیت خاصی ایجاد کنیم. حسی از آینده ایجاد می شود ، از این حیث که من می بینم چه چیزی آینده را نابود می کند - زیرا این مغایر منطق درونی جاده است - و آنچه از سوی دیگر منجر به ادامه آن می شود - زیرا درهای مثبت را باز می کند و مطابق با طراحی کل.

تا آن حد توانایی تشخیص آینده می تواند ایجاد شود. انبیا هم همین طور است. آنها نباید به عنوان بیننده درک شوند ، بلکه به عنوان صداهایی درک می شوند که زمان را از دیدگاه خداوند می فهمند و بنابراین می توانند ما را از آنچه مخرب است هشدار دهند - و از طرف دیگر ، راه درست پیش رو را به ما نشان می دهند. - کاردینال راتزینگر ، (POPE BENEDICT XVI) ، مصاحبه با پیتر سیوالد در خدا و جهان ، ص. 61-62

در حالی که به نوشتن راه خود ادامه می دهم ، بدانید که من واقعاً به دعای شما تکیه می کنم که به وظیفه خود به عنوان یک شوهر و پدر وفادار خواهم ماند ، و تا زمانی که خدا اجازه می دهد ، پیک کوچک خود را.

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, از ترس پارالیز شده است.