تقلبی آینده

La ماسک ، توسط مایکل دی. اوبراین

 

اولین بار منتشر شد ، آوریل ، 8th 2010.

 

L' هشدار در قلب من همچنان در مورد یک فریب آینده رشد می کند ، که ممکن است در واقع همان چیزی باشد که در 2 تس 2: 11-13 شرح داده شده است. آنچه پس از به اصطلاح "اشراق" یا "هشدار" دنبال می شود ، نه تنها یک دوره کوتاه اما قدرتمند بشارت است ، بلکه یک دوره تاریک است. ضد بشارت که از بسیاری جهات به همان اندازه قانع کننده خواهد بود. بخشی از آمادگی برای این فریب دانستن قبل از آمدن آن است:

در واقع ، خداوند خداوند بدون اینکه نقشه خود را برای بندگانش ، انبیا فاش کند ، کاری نمی کند ... من همه اینها را به شما گفتم تا شما را از این که نگذارید دور کنید. آنها شما را از کنیسه ها بیرون می کنند. در واقع ساعتی فرا می رسد که هرکس شما را بکشد فکر می کند که به خدا خدمت می کند. و آنها این کار را خواهند کرد زیرا آنها نه پدر را شناخته اند و نه من. اما من این چیزها را به تو گفتم تا وقتی ساعت آنها فرا می رسد یادت بیاید که من از آنها به تو گفتم. (آموس 3: 7 ؛ یوحنا 16: 1-4)

شیطان نه تنها می داند چه چیزی می آید ، بلکه مدت هاست برای آن برنامه ریزی می کند. در معرض است زبان مورد استفاده قرار گرفته…ادامه مطلب

کاریزماتیک! قسمت هفتم

 

L' نکته کل این مجموعه در مورد هدایای کاریزماتیک و جنبش این است که خواننده را تشویق کند که از این کار نترسد فوق العاده به خدا! برای این که نترسید "قلبهای خود را کاملاً باز کنید" به هدیه روح القدس که خداوند می خواهد در زمانه ما به روشی خاص و قدرتمند بریزد. همانطور که نامه های ارسالی به من را می خوانم ، روشن است که تجدید کاریزماتیک بدون اندوه و شکست ، کمبودها و ضعف های انسانی آن نبوده است. و با این حال ، این دقیقاً همان چیزی است که در کلیسای اولیه پس از پنطیکاست اتفاق افتاد. مقدسین پیتر و پائول فضای زیادی را به تصحیح کلیساهای مختلف ، تعدیل روابط عرفانی و تمرکز مجدد جوامع نوپا بر روی سنت شفاهی و کتبی که به آنها داده شده بود ، اختصاص دادند. آنچه رسولان انجام ندادند انکار تجربیات غالباً چشمگیر م believeمنان ، تلاش برای خنثی کردن منشورهای عفتی یا سکوت غیرت جوامع پر رونق است. بلکه گفتند:

روح را خاموش نکنید ... به دنبال عشق باشید ، اما مشتاقانه به دنبال هدایای معنوی باشید ، به ویژه اینکه پیشگویی کنید ... مهمتر از همه ، بگذارید عشق شما به یکدیگر شدید باشد (1 کلیسا 5:19 ؛ اول قرنتیان 1: 14 ؛ 1 حیوان خانگی 1: 4)

من می خواهم آخرین قسمت از این مجموعه را به اشتراک تجربیات و تأملات خودم اختصاص دهم از آنجا که اولین بار جنبش کاریزماتیک را در سال 1975 تجربه کردم. به جای اینکه تمام شهادت خود را در اینجا ارائه دهم ، آن را محدود به تجربه هایی می کنم که ممکن است "کاریزماتیک" نامیده شود.

 

ادامه مطلب