آن پاپ فرانسیس!… یک داستان کوتاه

By
مارک مالت

 

"است که پاپ فرانسیس! "

بیل مشت خود را روی میز کوبید و در این راه چند سر چرخاند. پدر جبرئیل به زبانی لبخند زد. "حالا بیل چیه؟"

"چلپ چلوپ! اینو شنیدی؟”کوین با تکیه به پشت میز ، دستش را روی گوشش گرفت و جیغ زد. "یک کاتولیک دیگر که از بالای بارک پیتر می پرید!"

این سه نفر خندیدند - خوب ، بیل یک جور خندید. او به cajoling کوین عادت کرده بود. هر روز شنبه صبح بعد از مراسم دسته جمعی ، آنها در محل صرف غذا در شهر دیدار می کردند تا در مورد همه چیز ، از بیس بال گرفته تا چشم انداز زیبا صحبت کنند. اما اخیراً گفتگوهایشان هوشیارانه تر بود و تلاش می کرد تا گردبادی از تحولات هر هفته را تحمل کند. پاپ فرانسیس اواخر موضوع مورد علاقه بیل بود.

او گفت: "من آن را داشته ام." "آن چیز مصلوب شدن کمونیست آخرین قطره قطره قطره قطره قطره قطره قطره قطره قطره قطره قطره شد." پدر گابریل ، کشیش جوانی که فقط چهار سال امر کرد ، بینی خود را خرد کرد و با فنجان قهوه اش در دست نشست و خود را برای "فرانسیس رنت" معمولی بیل آماده کرد. کوین ، "لیبرال" تر از این سه ، به نظر می رسید از لحظه لذت می برد. او 31 سال کوچکتر از بیل بود که تازه 60 سالگی خود را جشن گرفته بود. کوین در حالی که هنوز از نظر او بیشتر ارتدوکس بود ، دوست داشت که به عنوان مدافع شیطان بازی کند ... فقط برای اینکه آجیل بیل را هدایت کند. کوین از آنجا که باک می زد نمونه ای از نسل Y بود وضع موجود، حتی اگر او همیشه نمی دانست چرا. با این حال ، ایمان او به حدی قوی بود که می دانست رفتن به مس و گفتن گریس چیز خوبی است. که نباید در پورنو گشت و گذار کند ، قسم بخورد و یا از مالیات تقلب کند.

از نظر هر شخص خارجی ، آنها یک سه گانه عجیب به نظر می رسند. اما حتی پیشخدمت های گاه و بی گاه نیز به بحث های عمدتاً دوستانه خود کشیده می شوند ، که مسلماً هرگز کسل کننده نبودند و فقط به اندازه کافی چالش برانگیز بودند که صبحانه صبح شنبه را به یک سنت تبدیل کنند.

بیل آهی کشید و پیشانی اش را مالش داد: "هر وقت این پاپ دهان خود را باز می کند ، این یک بحران جدید است."

"بیل ، درباره مصلوب شدن چطور؟" پدر جبرئیل با خونسردی ، حتی با دلسوزی پرسید. و این فقط باعث عصبانیت بیشتر بیل شد. پدر گابریل همیشه به نظر می رسید پاسخی در دفاع از پاپ دارد. ذهن خود را ، آن را حداقل تا بحران بعدی او را تا حدودی آرام کرد. اما این بار ، بیل فکر کرد که پدر جبرئیل باید خشمگین شود.

"عیسی، به چکش و داس مصلوب شده است؟ آیا لازم است بیش از این حرفی بزنم؟ کفر است ، پدر. کفرگویی! " پدر گابریل چیزی نگفت ، چشمهایش به بیل خیره شد و یک دانه عرق کوچک از روی خط موهای نازک او پایین آمد.

کوین پاسخ داد: "خب خدای من ، بیل ، پاپ فرانسیس موفق نشد."

او این پاپ را دوست داشت ، او را بسیار دوست داشت. او خیلی جوان بود تا واقعاً کاریزماتیک جان پل دوم را به یاد بیاورد که به همین ترتیب دوست داشت با جوانان بنشیند ، از "موبایل پاپ" خود بیرون بیاید و با مومنان شوخی کند. بنابراین برای او ، فرانسیس پایان قرن شکوه و عظمت و لمس ناپذیری به نظر می رسید. از نظر وی ، فرانسیس نوعی انقلاب بود شخصاً

"نه ، او موفق نشد ، کوین ، "بیل با افتخارآمیزترین لحن خود گفت. "اما او آن را پذیرفت. او حتی آن را "ژست گرما" ، "افتخاری" خواند که آن را در پای مجسمه مریم قرار داد. [1]news.va، جولای 11، 2015 غیر قابل تصور است. "

"من فکر کردم که او توضیح داد؟" کوین گفت ، نگاه به پدر. برای اطمینان. اما کشیش همچنان به بیل خیره شد. "منظورم این است که او گفت از دریافت آن تعجب کرده و این را" هنر اعتراض آمیز "از آن کشیشی که در آنجا در بولیوی کشته شد ، دانست."

بیل تلفظ کرد: "هنوز کفرآمیز است."

"او قرار بود چه کاری انجام دهد؟ عقب انداختنش؟ خیز ، این می تواند شروع خوبی برای دیدار او باشد. "

"من خواهم داشت. من مطمئن هستم که مادر مبارک خواهد داشت. "

"Phh ، من نمی دانم. من فکر می کنم او سعی داشت جنبه مثبت ، بیان هنری را ببیند در حالی که سعی داشت به میزبانان خود توهین نکند. "

بیل روی صندلی خود چرخید و کاملاً با کوین روبرو شد. "انجیل امروز صبح چه بود؟ عیسی گفت 'من نیامدم تا صلح بیاورم بلکه شمشیر را بیاورم.' من بیمار هستم و از این پاپ خسته شده ام که می خواهد هر کس دیگری را جابجا کند در حالی که شمشیر را از گله خود فرو می برد و مومنان را رسوا می کند. " بیل دستانش را به نادیده گرفتن جمع کرد.

"رسوا کننده شما،"کوین تلافی کرد ، در حالی که تحریک صدای خودش بلند شد. پدر جبرئیل لحظه خود را دید.

او گفت ، "هوم ..." و چشم هر دو مرد را به خود جلب كرد. "لحظه ای پیش من باش. نمی دانم ، من در كلی چیز كاملاً متفاوتی دیدم ... "چشمانش به سمت پنجره معطوف می شدند همانطور كه ​​معمولاً وقتی بحث هایشان به او اصابت می كرد ، وقتی كه به نظر می رسید می شنود ، چشمانش را می كشیدند. "کلمه ای" عمیق تر در بحث هایشان است. بیل و کوین هر دو این لحظات را دوست داشتند ، زیرا اغلب ، "پدر گیب ”حرف عمیقی برای گفتن داشت.

"هنگامی که رئیس جمهور بولیوی آن زنجیره را با ملاقه و چکش روی گردن پاپ قرار داد ..."

بیل حرفش را قطع کرد و گفت: "آه ، بله ، من این موضوع را فراموش کردم."

"... وقتی او آن را بالای سرش گذاشت ..." ادامه داد: "... برای من اینگونه بود که گویی کلیسا در حال پذیرش بود صلیب روی شانه اش در حالی که دیگران شوکه و وحشت زده شده بودند - و بسیار تکان دهنده بود - من در شخص پاپ دیدم ، گویا کل کلیسا وارد شور او می شود که در آن کمونیسم بار دیگر او را در یک آزار و اذیت جدید مصلوب خواهد کرد. "

بیل ، که ارادت زیادی به بانوی ما فاطمه داشت ، بلافاصله می دانست که پدر گابریل در حال رسیدن بود ، گرچه هنوز با احساس دافعه مبارزه می کرد. در واقع ، در فاطمه بود که بانوی ما پیش بینی کرد که "خطاهای روسیه" در سراسر جهان گسترش خواهد یافت و آن "خوبها به شهادت می رسند ، پدر مقدس متحمل رنجهای زیادی خواهد شد و ملتهای مختلف نابود خواهند شد." با این حال ، بیل بیش از حد اخراج شده بود تا هنوز قبول کند.

"خوب ، به نظر می رسید پاپ از هدیه ها خشنود است ، بر خلاف اولین گزارش رسانه ها که نشان می داد او چنین نیست. فکر نمی کنم پاپ در مورد این افتخارات موسوم به "افتخارات" چیزی نبوی دیده باشد. "

پدر گفت: "شاید نه". جبرئیل "اما پاپ لازم نیست همه چیز را ببیند. هنگامی که او انتخاب شد ، او تغییر اندازه می دهد ، نه نظر. او انسانی است ، هنوز هم آدمی است که توسط تجربیات خودش شکل گرفته ، توسط محیط خودش شکل گرفته است ، محصولی از حوزه علمیه ، تحصیل و فرهنگ اوست. و او هنوز هم نیست ... "

"...شخصا بی خطا ، "بیل دوباره حرفش را قطع کرد. "بله ، من پدر را می شناسم. شما هر بار به من یادآوری می کنید. "

پدر جبرئیل ادامه داد. "هنگامی که دیدم مصلوب شدن خداوند ما بر روی چکش و داس ثابت شده است ، به فکر بیننده ادعایی در قره بندال افتادم ... چه ... دوباره نام او چیست ...؟"

"این محکوم شد ، مگر پدر نبود؟" کوین گرچه مخالفت جدی با افشاگری های نبوی نداشت ، اما معمولاً آنها را رد کرد. "ما سپرده ایمان داریم. شما مجبور نیستید به آنها اعتقاد داشته باشید ، "او اغلب می گفت ، اگرچه فاقد محکومیت است. برای خصوصی ، او اغلب فکر می کرد که آیا هر چیزی خدا گفت می تواند بی اهمیت باشد. با این وجود ، آنچه او احساس پیوستن ناسالم به "پیام بعدی" می کند ، کمی ناراحت بود و به قول خودش "جویندگان بینایی" را اغلب به هلاکت می رساند. هنوز هم وقتی پدر گابریل پیشگویی را توضیح داد ، چیزی که کوین فقط باعث ایجاد احساس در او شد بسیار ناراحت.

پدر از طرف دیگر ، گابریل دانشجوی پیشگویی بود - هم از نظر سن و هم از نظر شغلی که "مکاشفه خصوصی" اغلب توسط روحانیون همکارش با پوزخند کنار گذاشته می شد غیر معمول بود. به همین ترتیب ، او بیشتر آنچه را که می دانست برای خود نگه داشت. پدرش ، مربی او ، گفت: "یک سیب زمینی برای اسقف خیلی داغ است." آدم هشدار می داد.

مادر جبرئیل زنی عاقل و مقدس بود که شک نداشت ، "او را به کشیش دعا کرده بود". آنها عادت داشتند ساعتها در آشپزخانه نشسته و در مورد "نشانه های زمان" ، پیشگویی های آن بحث کنند فاطیما ، ظواهر ادعایی Medjugorje ، محل زندگی پدر. استفانو گوبی ، ادعاهای پدر ملاچی مارتین ، بینش و پیشگویی های رالف مارتین غیر روحانی و غیره. پدر جبرئیل به نظر همه چیز جذاب بود. همانطور که همکاران کاهنان او اغلب "نبوت را تحقیر می کردند" ، جبرئیل هرگز وسوسه نشد آن را کنار بگذارد. برای آنچه او در آن سالهای نوجوانی در آشپزخانه مادرش آموخته بود اکنون در مقابل چشمانش باز می شد.

"کونچیتا. این اسم اوست. ” گابریل گفت که بیل را دوباره جلب توجه می کند. "و نه کوین ، گارابندال هرگز محکوم نشد. یک کمیسیون در آنجا گفت که آنها "چیزی را که سزاوار جرم و نکوهش کلیسا باشد چه در آموزه ها و چه در توصیه های معنوی منتشر شده پیدا نکرده اند." [2]قس ewtn.com

کوین با دانستن اینکه از لیگ خارج شده است ، دیگر چیزی نگفت.

"آیا هنوز آماده سفارش هستید؟" پیشخدمت جوانی با لبخندی مودب اما اجباری نگاهشان را خیره کرد. بیل پاسخ داد: "اوه ، چند دقیقه به ما فرصت دهید." آنها برای چند لحظه منوهای خود را برداشتند و سپس دوباره آنها را تنظیم کردند. به هر حال آنها همیشه همان چیز را سفارش می دادند.

"قرابندال ، پدر؟" در حالی که او علاقه زیادی به چیزی غیر از فاطیما نداشت ("چون مورد تأیید است") ، کنجکاوی بیل را برانگیخت.

"خوب ،" پدر ادامه داد: "از كنچیتا س wasال شد كه به اصطلاح" هشدار "فرا می رسد - رویدادی كه تمام دنیا روح آنها را همانگونه كه خدا می بیند خواهند دید ، تقریباً یك قضاوت در مینیاتور قبل از مجازاتهای بعدی. من معتقدم این ششمین مهر در کتاب مکاشفه است [3]قس هفت مهر انقلاب و آنچه برخی از مقدسین و عرفا از آن گفته اند "لرزش بزرگ" است. [4]فاطمه و لرزش بزرگ؛ همچنین ببینید لرزش بزرگ ، بیداری بزرگ در مورد زمان بندی ، کونچیتا پاسخ داد ، "وقتی کمونیسم دوباره می آید همه چیز اتفاق می افتد" وقتی از او پرسیدند منظورش از "دوباره می آید" چیست ، کنچیتا پاسخ داد ، "بله ، وقتی شد به تازگی دوباره می آید. " سپس از او س askedال شد که آیا این بدان معناست که کمونیسم قبل از آن از بین خواهد رفت؟ اما او گفت که نمی داند ، فقط این که "مریم مقدس به سادگی گفت"وقتی کمونیسم دوباره می آید"." [5]قس Garabandal — Der Zeigefinger Gottes (Garabandal - The Finger of God)، Albrecht Weber، n. 2 گزیده ای از www.motherofallpeople.com

پدر وقتی هرکدام در اندیشه های خود عقب نشینی کردند ، گابریل دوباره از پنجره خیره شد.

بیل "طرفدار مادام العمر" بود و به شدت درگیر "جنگ های فرهنگ" بود. او عناوین را به اصرار دنبال می کرد ، و اغلب تفسیرهایی را برای فرزندان و خانواده بزرگ خود (که کلیسا را ​​ترک کرده بودند) ارسال می کرد ، مقالاتی که عقلائی سقط جنین ، ازدواج همجنسگرایان و اتانازی را نفی می کردند. به ندرت جوابی پیدا کرده است. اما با وجود همه حساسیت های بی پروای جسورانه بیل ، او همچنین قلب طلا داشت. او هفته ای دو ساعت را به عبادت می گذراند (گاهی اوقات سه یا چهار زمانی که دیگران نمی توانستند جای خود را پر کنند). هر ماه یک بار نماز می خواند جلوی کلینیک سقط جنین و به همراه پدر از خانه بزرگسالان بازدید کردند. گابریل مستقیماً بعد از برنزهای شنبه شان. و او هر روز تسبیح خود را می خواند ، هرچند که غالباً از نیمه راه به خواب می رفت. بيل بيش از همه ، كه حتي براي همسرش نيز ناشناخته بود ، قبل از مقدس مبارك بي صدا گريه مي كرد ، دلشكسته از جهنمي جهان براي نابودي. تصمیم دیوان عالی کشور برای ابداع "ازدواج" همجنسگرایان از هوای کم او را بی حس کرد ... این استبداد توسط فعالیت قضایی بود. او می دانست تضمین هایی که آنها می دهند "از آزادی دین" محافظت می شود چیزی جز دروغ نیست. در حال حاضر ، سیاستمداران خواستار از دست دادن وضعیت معافیت مالیاتی کلیسا در صورت عدم انطباق با دین جدید دولت بودند.

در حالی که بیل غالباً اخطارهای فاطیما را با دیگران در میان می گذاشت ، اما این امر برای او همیشه نوعی سورئال بود ، گویی آن روزها هنوز راهی فرار از دسترس نبودند. اما حالا ، گویا از خواب عمیق لرزیده ، بیل فهمید که آنها را در زمان واقعی زندگی می کنند.

با دستمالش که بهم می خورد ، نگاهش را به نگاه پدر انداخت. جبرئیل "شما می دانید ، پدر ، پدر یوزف پاولوز می گفت که آنچه در آلمان اتفاق افتاد اکنون در اینجا در آمریکا اتفاق می افتد. اما هیچ کس آن را نمی بیند. او بارها و بارها این حرف را می زد ، اما همه او را به عنوان یک لهستانی پیر مبتلا به پارانویا رد کردند. "

پیشخدمت برگشت ، سفارشات آنها را گرفت و فنجان های قهوه را دوباره پر کرد.

کوین ، که به طور معمول سعی در غلبه بر "نابودی و تاریکی" بیل داشت ، عصبی به بالای یک کرم خامه باز نشده ضربه زد. "باید اعتراف کنم ، من همیشه فکر می کردم که شعارهای" راست "کمی بالاتر از حد است. شما می دانید که رئیس جمهور کمدی است ، یک سوسیالیست ، یک مارکسیست است ، yadda yadda. اما این گفته او که مردم باید "آزادی عبادت" داشته باشند در مقابل گفتن "آزادی دین" چیست؟ [6]قس catholic.org، جولای 19، 2010 خوب ، بنابراین مردم ، شما آزادانه می توانید خدای خود ، گربه خود ، ماشین خود ، کامپیوتر خود را بپرستید ... بروید ، هیچ کس مانع شما نمی شود. اما آیا جرات ندارید دین خود را به خیابان بیاورید. من نمی دانم ، من از نظر کمونیسم کمی در تاریخ خود جوان هستم و زنگ زده هستم ، اما از آنچه می دانم ، 50 سال پیش شبیه روسیه است تا ایالات متحده. "

پدر گابریل دهان خود را به جواب باز کرد اما بیل او را قطع کرد.

"خوب ، بله ، بنابراین حرف من این است. منظورم این است که پاپ این روزها چه حرف می زند؟ همین هفته گذشته ، او با انتقاد از سرمایه داری آن را "کود شیطان" خواند. منظورم این است که ابتدا او این هنر متقابل چکش و داس را می گیرد و سپس به سرمایه داری می رسد. آیا به عشق خدا این پاپ مارکسیست است ؟؟ "

""بی بند و بار سرمایه داری "، پدر جبرئیل پاسخ داد.

"چی؟"

"پاپ" سرمایه داری بی بند و باری "و نه سرمایه داری را مورد انتقاد قرار داد فی نفسه. بله ، من نیز عناوین خبری را دیدم ، بیل: 'پاپ سرمایه داری را محکوم می کند' ، اما این کاری نیست که او انجام داد. او حرص و آز و مادی گرایی را محکوم می کرد. یک بار دیگر ، به سخنان او پیچ و تاب داده می شود ، فقط آنقدر پیچیده است که باعث می شود آنچه را که نگفته بگوید. "

"چی ، تو هم ؟!" بیل گفت ، دهانش کاملاً باز شد. کوین پوزخندی زد.

"یک لحظه صبر کن بیل ، به من گوش کن. همه ما می دانیم که بورس اوراق بهادار تقلب شده است - خود شما گفتید که کاملاً دستکاری شده است. فدرال رزرو در حال چاپ پول برای پرداخت سود تریلیون دلار ما است بدهی ملی. بدهی شخصی در بالاترین حد خود قرار دارد. با جایگزینی ماشین آلات و واردات ، مشاغل کمیابتر می شوند. و سقوط 2008 در مقایسه با آنچه در آینده رخ می دهد هیچ چیز نیست. منظور من این است که ، از آنچه خوانده ام ، اقتصاددانان می گویند که اقتصاد ما مانند خانه ای از کارت است و ممکن است یونان تازه شروع سقوط آن باشد. من یک اقتصاددان را خواندم که گفت: "سقوط سال 2008 فقط یک ضربه سرعتی در راه رسیدن به رویداد اصلی بود ... عواقب آن وحشتناک خواهد بود ... بقیه دهه برای ما بزرگترین مصیبت مالی تاریخ را به همراه خواهد آورد." [7]رجوع کنید به مایک مالونی ، میزبان اسرار پنهان پول ، www.shtfplan.com؛ 5 دسامبر 2013 در این میان ، ثروتمندان ثروتمندتر می شوند ، طبقه متوسط ​​در حال نابودی است ، فقیر فقیرتر می شوند یا حداقل بدهی بیشتری دارند. "

"باشه، خوبه. همه ما می توانیم ببینیم که اقتصاد بیمار است ، اما ... اما ... خوب ، پاپ خواستار "یک جهان با یک برنامه مشترک" است. این سخنان او بود ، پدر جبرئیل به نظر من مانند چیزی است که یک فراماسونر می گوید. "

قبل از اینکه بتواند جلوی خودش را بگیرد ، پدر جبرئیل چشمانش را چرخاند. آنها قبلاً در این جاده رفته بودند. بیل ، با خواندن برخی ادعاهای "مکاشفه خصوصی" و چند نظریه توطئه در مطبوعات کاتولیک ، هنوز هم با این ایده که فرانسیس یک کاشت ماسونی است بازی می کند. دو هفته پیش بود. هفته بعد ، فرانسیس مروج الهیات آزادی بود. و این هفته ، خوب ، او یک مارکسیست است.

"چلپ چلوپ! اینو شنیدی؟کوین با بلند خندیدن گفت:

پدر گابریل ، احساس کرد که این مکالمه می تواند به سرعت به جنگ نقل قول های پاپ و نقل قول های غلط تبدیل شود ، تصمیم گرفت تاکتیک ها را تغییر دهد.

"بیل را نگاه کن ، تو غوغا کرده ای زیرا فکر می کنی پاپ کلیسا را ​​به دهان حیوان هدایت می کند ، درست است؟" بیل با دهان باز به او نگاه کرد ، دو بار چشمک زد و گفت: "بله. بله ، دارم

"و کوین ، شما فکر می کنید پاپ الهام بخش است و کار خوبی انجام می دهد ، درست است؟" "اوه ، هوم-هوم" ، سرش را تکان داد.

"خوب ، چه می شود اگر بدانید که پاپ فرانسیس چهار فرزند به دنیا آورده است؟"

هر دو مرد با ناباوری کامل خیره شدند.

بیل گفت: "وای خدا". "شوخی می کنی ، درسته؟"

پاپ الكساندر ششم چهار فرزند داشت. علاوه بر این ، او موقعیت های قدرت را به خانواده خود داد. پس از آن پاپ لئو X بود که ظاهراً برای جمع آوری کمکهای مالی فروش غرامت کرد. اوه ، سپس استفان ششم است که از روی نفرت ، جنازه سلف خود را در خیابانهای شهر کشید. سپس بندیکت نهم وجود دارد که در واقع پدرش را فروخت. این کلمنت پنجم بود که مالیات زیادی را وضع کرد و علناً به هواداران و اعضای خانواده زمین داد. و این یکی از حافظان آن است: پاپ سرجیوس سوم دستور مرگ ضد پاپ کریستوفر را صادر کرد ... و سپس خود مقام پدر را فقط به پدر گماشته فرزندی که پاپ جان یازدهم می شود ، برد. "

پدر گابریل لحظه ای مکث کرد و به راحتی قهوه اش را نوشید تا کلمات کمی فرو بروند.

وی ادامه داد: "آنچه كه من می خواهم بگویم ، این است كه پاپ ها در تاریخ كلیسا بعضی اوقات ، انتخاب های بسیار بسیار ضعیفی داشته اند. آنها گناه کرده و م theمنان را رسوا کرده اند. منظور من این است که حتی پیتر مجبور شد که پائول ریاکاری خود را اصلاح کند. " [8]رجوع کنید به گال 2:11 کشیش جوان نفس عمیقی کشید ، لحظه ای آن را نگه داشت و سپس ادامه داد: "منظور من این است که بچه های صادقانه بگویم ، نمی توانم بگویم که من با انتخاب پاپ فرانسیس موافقم که اقتدار اخلاقی خود را پشت سر به اصطلاح" جهانی گرم شدن ".

نگاهی انداخت به کوین که چشمانش را چرخاند.

"من می دانم کوین ، می دانم - ما این بحث را داشتیم. اما فکر می کنم هر دو می توانیم قبول کنیم که با "Climategate" و نگرش توتالیتر نسبت به کسانی که با علم گرم شدن کره زمین مخالف هستند ، اینجا چیزی درست نیست. آنجا که روح خداوند است ، آزادی نیز وجود دارد. [9]رجوع کنید به 2 Cor 3:17 عیسی گفت ، "پادشاهی من به این جهان تعلق ندارد." [10]رجوع کنید به یوحنا 18:36 روزی ممکن است با نگاه به عقب ، به گذشته نگاه کنیم و دریابیم که این لحظه دیگری در گالیله بود ، و یک اشتباه اشتباه دیگر در مورد مأموریت مسیح به کلیسا بود. "

بیل گفت: "لعنت به حق ، یا بدتر." "اوه ، ببخشید پدر. اما من نگران آن همه دانشمند خونین و دیگر مشاورانی هستم كه پاپ در اطراف خود جمع كرده و آشكارا به كاهش جمعیت اشاره كرده اند ، حتی پیشنهاد می کند افرادی که "منکر" اقلیم هستند دستگیر شوند. منظور من این است که در پشت برخی از این گرمای گرایان جهانی یک ایدئولوژی وجود دارد که واقعاً فقط کمونیسم با یک جراحی صورت است. من به تو می گویم ، پدر ، این احساس می کند که کلیسا برای مصلوب شدن در حال راه اندازی است. "

بیل متوقف شد و متوجه حرفهای خودش شد.

"بودن pبرای اشتیاق خودش”پدر جبرئیل پژواک گرفت.

یک دقیقه طولانی گذشت و هیچ کس حرفی نزد. کوین در حال جمع کردن همه چیزهای کوچک سرخپوشان شنبه بود ، پیشگویی هایی که سعی کرد آنها را نادیده بگیرد ، کلمات دردسرساز اما صادقانه ای که هم بیل و هم پدر. گیب مشترک بود ، اما موفق شد حاشیه زندگی قابل پیش بینی خود را حفظ کند. حالا او خود را در درون خود یافت ، محاصره شده توسط یک واقعیت خرد کننده ... و با این حال ، او آرامش عجیبی را احساس کرد. قلب او در حال تکان خوردن بود ، در حقیقت می سوزد ، گویا احساس می کرد زندگی خودش رو به یک چرخش بزرگ است.

"پس آنچه شما می گویید ، پدر گیب… "کوین بر روی لیوان قهوه اش نگاهی انداخت که گویا سرامیک می تواند جلوی طغیان حقیقت را بگیرد ،" ... این است که شما این صلیب چکش و داس را به عنوان "یک علامت نبوی" می بینید که - هفته گذشته چگونه آن را بیان کردید - "یک ساعت از شور کلیسا" رسیده است؟ "

"شاید. منظور من این است که امروز یک حرکت جدی وجود دارد ، تقریباً "یک ذهنیت اوباش" علیه کلیسا رشد می کند. [11]قس اوباش در حال رشد به محض تشکیل اوباش ، وقایع می توانند خیلی سریع حرکت کنند - مانند آنچه در طول انقلاب فرانسه رخ داد. اما این بار ، مانند یک انقلاب جهانی در حال انجام. نه ، من اعتقاد ندارم که پاپ قصد دارد کلیسا را ​​به سمت نابودی خود سوق دهد. نمی توانم بگویم من همه کارهایی را که او انجام می دهد می فهمم ، اما بعد ، این را در نظر بگیر. عیسی گفت که او آمده است تا اراده پدر را انجام دهد و فقط آنچه پدر به او گفته انجام داده است. پس پدر خواست پدرش بود كه عیسی انتخاب كند میهن فروش به عنوان یک رسول. در حالی که این باید ایمان رسولان دیگر را که معلم فرزانه آنها را انتخاب می کرد ، به قول او ، "یک شیطان" به عنوان یکی از دوازده ، [12]رجوع کنید به یوحنا 6:70 در پایان ، خدا این شر را در جهت نیکی ها ، در جهت نجات بشریت کار کرد. "

"من تو را دنبال نمی کنم ، پدره." بیل بشقاب تخم مرغ و سوسیس که زیر بینی او قرار گرفته بود را نادیده گرفت. "آیا می گویید روح القدس پاپ فرانسیس را وادار می کند که اینها را جعل کند ... اتحادهای غیر خدائی؟ "

"من نمی دانم ، بیل. من پاپ نیستم فرانسیس گفته است که کلیسا باید استقبال بیشتری داشته باشد ، و من فکر می کنم منظور او این است. من فکر می کنم او انتخاب می کند که خوب ها را ببیند ، [13]قس دیدن خوبی ها برای گوش دادن به خوبها ، حتی در کسانی که من و شما ممکن است آنها را "دشمنان کلیسا" بنامیم. "

کوین با شدت سر تکان داد.

"عیسی مسیح با" دشمنان کلیسا "نیز شام خورد ،" پدر. جبرئیل ادامه داد ، "و در این روند ، آنها را تبدیل کرد. واضح است که پاپ فرانسیس معتقد است که ساختن پل به جای دیوار راه بهتر بشارت دادن است. من کی هستم که قضاوت کنم؟ " [14]قس من کی هستم که قضاوت کنم؟

بیل سرفه کرد در حالی که کوین تخم مرغ خود را خفه کرد. بیل در حالی که چنگال خود را به سوسیس سوار می کرد گفت: "خدا ، به آنجا نرو". این نیاز به تسکین کمیک داشت.

"خوب ، من یک فکر دیگر دارم ،" گابریل در حالی که بشقابش را جلوی خودش می کشید ، اضافه کرد. "اما ما باید ابتدا گریس را بگوییم."

همانطور که آنها با علامت صلیب کار خود را تمام کردند ، پدر جبرئیل به دوستانش که روبروی او نشسته بودند نگاه کرد و احساس کرد عشق بزرگی در قلب او جوش داده است. او احساس اقتدار متعالی و اتهامی را که هنگام سفارش خود برای چوپانی و هدایت روح ، تشویق و هدایت ، پند و اندرز ، بر دوش او گذاشته شده است ، احساس کرد.

"برادران - و این همان چیزی است که شما برای من واقعی هستید - از من شنیده اید که می گویم در حال ورود به یک طوفان بزرگ هستیم. ما آن را در اطراف خود می بینیم. بخشی از این طوفان فقط قضاوت جهان نیست ، بلکه اول و مهمتر از همه ، خود کلیسا است. زلزله اظهار می دارد که "او در مرگ و قیامت از پروردگار خود پیروی خواهد کرد." [15]قس کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، ن. 677 شبیه چیه؟ خوب ، عیسی در آن ساعتهای آخر چه شکلی بود؟ او برای پیروانش رسوایی کرد! ظاهر او فراتر از شناخت بود. او کاملا ناتوان ، ضعیف ، شکست خورده به نظر می رسید. بنابراین در مورد کلیسا نیز خواهد بود. او گم شده به نظر می رسد ، عظمتش از بین می رود ، نفوذش حل می شود ، زیبایی و حقیقت او همه از بین می رود. او مانند این "نظم جدید جهانی" که در حال ظهور است ، این جانور ... این کمونیسم جدید ، مصلوب خواهد شد.

"آنچه من می گویم این است که ما نباید همه آنچه را که با پاپ اتفاق می افتد درک کنیم ، در واقع ، ما نمی توان. همانطور که پدر آدام به من می گفت ، "پاپ مشکل تو نیست." درسته. عیسی پیتر ، این مرد گوشت و خون ، را سنگ کلیسا اعلام کرد. و برای 2000 سال ، علیرغم برخی از خائنانی که ما در راس بارک پیتر داشته ایم ، هیچ پاپی هرگز سپرده ایمان و اخلاق متشکل از سنت مقدس را تغییر نداده است. یکی نیست ، بیل چرا؟ زیرا این عیسی است و نه پاپ که در حال ساخت کلیسای خود است. [16]قس عیسی ، سازنده حکیم این عیسی است که پاپ را به نشانه قابل مشاهده و همیشگی اتحاد و ایمان تبدیل کرده است. این عیسی است که او را ساخته است سنگ. همانطور که پروردگار ما گفت: "این روح است که حیات می بخشد ، در حالی که گوشت هیچ فایده ای ندارد." [17]رجوع کنید به یوحنا 6:36

بیل با سکوت به عنوان پدر سر تکان داد. ادامه داد.

"ضرب المثل به ذهن خطور می کند:

با تمام وجود به خداوند اعتماد کن ، به هوش خود اعتماد نکنید منهمه راه های شما به او توجه داشته باشید ، و او مسیرهای شما را مستقیم می کند. از نظر خودت عاقل نباش از خداوند بترسید و از شر دور شوید. (پیشفرض 3: 5-7)

"با همه سوicion ظن ، [18]قس روح سو Sus ظن گمانه زنی ها و توطئه هایی که این روزها در اطراف پاپ انجام می شود ، جز ایجاد اضطراب و تفرقه چه کاری انجام می دهد؟ فقط یک چیز لازم است: بودن در کنار عیسی ، به وفادار باش.

"من در شام آخر به سنت جان فکر می کنم. وقتی عیسی گفت كه یكی از آنها به او خیانت خواهد كرد ، حواریون شروع به زمزمه و زمزمه كردن كردند و سعی در حل كسی كردند. اما نه سنت گسوگیوانیجان. او به سادگی سر خود را بر روی پستان مسیح نگه داشت ، و به ضربان های الهی ، ثابت و اطمینان بخش او گوش می داد. بنابراین فکر می کنید اتفاقی است که سنت جان تنها رسولی است که در آن شور تلخ در زیر صلیب ایستاده است؟ اگر می خواهیم از طریق طوفان کلیسا از این طوفان عبور کنیم ، پس باید از نجوا ، گمانه زنی ها ، اخم ها و نگرانی ها درباره چیزهایی فراتر از درک خود دست برداریم و به جای اعتماد به خودمان ، به راحتی در قلب مسیح آرام بگیریم. هوش نامیده می شود ایمان، برادران ما باید در این شب ایمان شروع به راه رفتن کنیم ، نه از دید. سپس ، بله ، خداوند مسیرهای ما را مستقیم می کند. سپس با خیال راحت به آن طرف بندر خواهیم رفت. "

به آرامی مشت خود را روی میز کوبید و نگاهی انداخت که شیر را منجمد می کند.

"زیرا ، آقایان ، پاپ ممکن است کاپیتان بارک پیتر باشد ، اما مسیح دریاسالار آن است. عیسی ممکن است در بدنه کشتی بخوابد یا به نظر می رسد ، اما او همین است نگهبان طوفان. او رهبر ما ، چوپان بزرگ ما و کسی است که ما را از طریق دره سایه مرگ راهنمایی می کند. شما میتوانید آنرا در بانک بگذارید."

کوین با چشمکی گفت: "مگر اینکه بانکها تا آن زمان تعطیل شوند."

پدر چهره گابریل ناگهان غمگین شد زیرا هر دو مرد نگاهش را برگرداندند. "برادران ، من به شما التماس می کنم: برای من دعا کنید ، برای پاپ دعا کنید ، برای ما چوپانان دعا کنید. ما را قضاوت نکن برای ما دعا کنید که وفادار باشیم. "

"ما پدر خواهیم شد."

"متشکرم. سپس برانچ می خرم. "

 

 اولین بار در 14 ژوئیه 2015 منتشر شد. 

 

 

خواندن مرتبط

آن پاپ فرانسیس! قسمت دوم

آن پاپ فرانسیس! قسمت سوم

 

با تشکر از شما برای حمایت از این وزارتخانه تمام وقت.

 

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 news.va، جولای 11، 2015
2 قس ewtn.com
3 قس هفت مهر انقلاب
4 فاطمه و لرزش بزرگ؛ همچنین ببینید لرزش بزرگ ، بیداری بزرگ
5 قس Garabandal — Der Zeigefinger Gottes (Garabandal - The Finger of God)، Albrecht Weber، n. 2 گزیده ای از www.motherofallpeople.com
6 قس catholic.org، جولای 19، 2010
7 رجوع کنید به مایک مالونی ، میزبان اسرار پنهان پول ، www.shtfplan.com؛ 5 دسامبر 2013
8 رجوع کنید به گال 2:11
9 رجوع کنید به 2 Cor 3:17
10 رجوع کنید به یوحنا 18:36
11 قس اوباش در حال رشد
12 رجوع کنید به یوحنا 6:70
13 قس دیدن خوبی ها
14 قس من کی هستم که قضاوت کنم؟
15 قس کاتکایسم کلیسای کاتولیک ، ن. 677
16 قس عیسی ، سازنده حکیم
17 رجوع کنید به یوحنا 6:36
18 قس روح سو Sus ظن
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ.

نظرات بسته شده است.