کشتی سیاه

IT رویای روح دجال بود. در ابتدای وزارت در سال 1994 به من رسید.

من در حال عقب نشینی با مسیحیان دیگر بودم که ناگهان گروهی از جوانان وارد آنجا شدند. آنها بیست ساله بودند ، زن و مرد ، همه آنها بسیار جذاب بودند. برای من روشن بود که آنها در سکوت این خانه عقب نشینی را تصرف می کنند. یادم می آید که باید از طریق آشپزخانه پرونده آنها را رد می کردم آنها لبخند می زدند ، اما چشمانشان سرد بود. در زیر چهره های زیبای آنها شیطانی پنهان وجود داشت ، ملموس تر از آنچه قابل مشاهده بود.

مورد بعدی که به یاد می آورم (به نظر می رسد قسمت میانی رویا یا حذف شده است ، یا به لطف خدا نمی توانم آن را به یاد بیاورم) ، خودم را در حال بیرون آمدن از سلول انفرادی دیدم. من را به یک اتاق کاملاً سفید مانند آزمایشگاه بالینی با نور فلورسنت منتقل کردند. در آنجا همسر و فرزندانم را در معرض مواد مخدر ، لاغر و آزار دیدم.

من از خواب بيدار شدم. و وقتی این کار را کردم ، احساس کردم - و نمی دانم از کجا می دانم - روح "دجال" را در اتاقم حس کردم. شر چنان طاقت فرسا ، وحشتناک ، چنان "مجسم" بود که من شروع کردم به هق هق گریه ، "پروردگار ، نمی شود. نمی تواند باشد! نه پروردگار ... " قبلاً و از آن پس هرگز چنین شیطانی ناب را تجربه نکرده ام. و این حس قطعی بود که این شر یا وجود دارد ، یا به زمین می آید ...

همسرم بیدار شد و با شنیدن ناراحتی من ، روح را سرزنش كرد و صلح دوباره بازگشت.

فقط در عقب است که معنای جنبه های مختلف این رویای نبوی روز به روز روشن می شود.

چهره های جذاب نمادهای نسبی گرایی اخلاقی ، از نظر اصطلاحاتی مانند "مدارا" ، "برابری جنسیتی" و "حقوق" پوشیده شده است. در ظاهر ، این چهره ها منطقی ، عادلانه و جذاب به نظر می رسند... اما در حقیقت ، آنها قانون اخلاقی و طبیعی را تضعیف می کنند. در ظاهر ، آنها دلسوز و بی علاقه به نظر می رسند ، اما در زیر ، تحمل و خودشیفتگی ندارند. در ظاهر آنها از وحدت و صلح صحبت می کنند ، اما در حقیقت ، گفتار و کردار آنها نابرابری و تفرقه را دامن می زند. آنها در یک کلام چهره های بی قانونی. این واقعیت که آنها "مرکز عقب نشینی" را تصرف می کنند نمادی از یک "دین" جدید در حال ظهور است که آئین واقعی را آواره کرده و کسانی را که با دستور کار خود مخالف هستند (نماد سلول های انفرادی) سکوت می کند.

La عصر جدید که طلوع می کند توسط موجودات کامل و آندروژنی متولد می شود که کاملاً بر قوانین کیهانی طبیعت مسلط هستند. در این سناریو ، مسیحیت باید حذف شود و جای خود را به یک دین جهانی و یک نظم جدید جهانی بدهد. -عیسی مسیح ، حامل آب زندگی ، ن. 4، شورای پاپی مخصوص فرهنگ و گفتگوی بین دینی

این واقعیت که ما مجبور شدیم از طریق "آشپزخانه" از کنار این جوانان عبور کنیم ، نشانگر این موضوع است آنها به دست آورده بود کنترل بیش از نیازهای اساسی زندگی. "مواد مخدر" و نور مصنوعی شاید این را نشان دهند زمان ظهور این دوران توتالیتر در واقع ، ما شاهد هستیم مسمومیت بزرگ این سیاره با سرعتی بی سابقه و نمایی - و در همان زمان اتفاق می افتد که لامپ های رشته ای برای چراغ های LED به تدریج خاموش می شوند (که این خود از نظر سلامتی قابل تأمل است).

سه پاپ: یک زنگ هشدار

چند سال قبل از بازنشستگی ، بندیکت شانزدهم هشدار داد که ...

... یک دین منفی انتزاعی در حال تبدیل شدن به یک استاندارد استبدادی است که همه باید از آن پیروی کنند. -نور جهان، مکالمه ای با پیتر سیوالد ، ص. 52

در اصل یک a

… دیکتاتوری نسبی گرایی که هیچ چیز را به عنوان قطعی تشخیص نمی دهد و فقط به عنوان سنجش نهایی خود و خواسته های فرد باقی می ماند. طبق اعتقاد کلیسا ، داشتن یک ایمان روشن اغلب به عنوان بنیادگرایی برچسب گذاری می شود. با این حال ، نسبی گرایی ، یعنی اجازه دادن به خود پرتاب شدن و "تحت تأثیر قرار گرفتن هر باد در آموزش" ، تنها نگرش قابل قبول برای معیارهای امروز به نظر می رسد. - کاردینال راتزینگر (POPE BENEDICT XVI) پیش از جمع آوری همایلی ، 18 آوریل 2005

کلمه "دیکتاتوری" در اینجا واژه دقیق است زیرا ، در حالی که به نظر می رسد جامعه ای بازتر و بردبارتر است ، در حقیقت ما ظلم می کنیم. سنت جان پل دوم ابتدا زنگ خطر آن ایدئولوگ هایی را به صدا درآورد که شروع به تحمیل نظرات خود بر روح ملت ها می کنند.

این نتیجه شوم یک نسبی گرایی است که بدون مخالفت سلطنت می کند: "حق" از این امر متوقف می شود ، زیرا دیگر بر اساس عزت نفوذ ناپذیر شخص بنا نهاده شده است ، بلکه تابع اراده قویتر است. به این ترتیب دموکراسی ، در تضاد با اصول خود ، در واقع به سمت نوعی توتالیتاریسم پیش می رود. OPPOPE JOHN PAUL II ، Evangelium Vitae ، "انجیل زندگی"، ن. 18 ، 20

جان پائول دوم گویی اگر ما را به نزدیکی زمان ما با آن حوادث چشمگیر کتاب مقدس که پایان یک دوره و سلطنت طولانی شیطان را تعریف می کند ، نشانه می گیرد ، زمانهای ما را مستقیماً با آخرالزمان سنت جان:

این مبارزه موازی با جنگ آخرالزمانی است که در آن شرح داده شده است (Rev 11:19 - 12: 1-6). نبردهای مرگ بر علیه زندگی: "فرهنگ مرگ" تلاش می کند خود را بر زندگی ما تحمیل کند و زندگی کند ... بخشهای عظیم جامعه درباره آنچه درست و غلط است گیج شده اند و در رحمت کسانی هستند که قدرت "ایجاد" نظر و تحمیل آن به دیگران ... "اژدها" (مکاشفه 12: 3)، "حاکم این جهان" (ژانویه 12:31) الفو "پدر دروغ" (جن 8:44)، بی وقفه تلاش می کند تا احساس قدردانی و احترام به هدیه اصلی و خارق العاده و اساسی خدا را از قلب انسان ریشه کن کند: خود زندگی انسان. امروز این مبارزه به طور فزاینده ای مستقیم شده است. —POPE JOHN PAUL II ، پارک ایالت Cherry Creek Homily ، دنور ، کلرادو ، 1993

پاپ بندیکت همچنین از مکاشفه 12 به زمان ما خط مستقیم کشید:

این مبارزه که در آن ما [علیه] قدرتهایی که جهان را نابود می کنند قرار داریم ، در فصل 12 از مکاشفه صحبت شده است ... گفته می شود که اژدها جریان بزرگی از آب را علیه زن فراری هدایت می کند ، تا او را بدرقه کند ... فکر می کنم که تفسیر آنچه رودخانه مخفف است آسان است: این جریانات هستند که بر همه مسلط هستند و می خواهند ایمان کلیسا را از بین ببرند ، که به نظر می رسد جایی برای ایستادن در برابر قدرت این جریانات ندارد که خود را به عنوان تنها راه تحمیل می کنند تفکر ، تنها راه زندگی —POPE BENEDICT XVI ، اولین جلسه از مراسم کلیسای ویژه خاورمیانه ، 10 اکتبر 2010

در حالی که هنوز یک کاردینال بود ، بندیکت نحوه مشاهده را مشاهده کرد تکنولوژی ها راه را برای توتالیتاریسم و آنچه می توان به درستی توصیف کرد هموار کرده است فاجعه بزرگ انسانیت

بنابراین ، عصر ما تولد سیستم های توتالیتر و انواع استبداد را دیده است که در زمان قبل از جهش فناوری به جلو امکان پذیر نبود ... امروز کنترل می تواند به زندگی درونی افراد نفوذ کند ... - دستورالعمل آزادی مسیحی و آزادی ، n 14؛ واتیکان.وا

در واقع ، نه تنها حذف کلیسا است که همچنان یک نگرانی جدی است ، بلکه "آینده جهان در معرض خطر است" ^[1]قس در آستانه او گفت. پاپ فرانسیس دلیل آن را توضیح می دهد:

فرانسیس آسیسی به ما می گوید ما باید برای ایجاد صلح تلاش کنیم ، اما هیچ صلحی بدون حقیقت وجود ندارد! اگر هرکس ملاک خودش باشد ، اگر هرکسی همیشه بتواند حقوق خود را به طور انحصاری ادعا کند ، بدون این که در عین حال به منافع دیگران ، به دیگران توجه کند ، بر اساس ذاتی که هر انسانی را بر این اساس متحد می کند ، صلح واقعی وجود ندارد. زمین. - POPE FRANCIS ، خطاب به هیئت دیپلماتیک واتیکان ، 22 مارس 2013؛ CNS

دنیای ما مانند فضانوردی شده است که از ماهواره رها نشده و بدون جهت به تاریکی می رود. دیگر به سختی می توان مطلقیت اخلاقی را شناخت. زندگی بشر ، همانطور که فرانسیس می گوید ، "یکبار مصرف" شده است. که
که درست است اشتباه شده است ، و برعکس -و تمام مجبور به پذیرش این تعاریف جدید از ازدواج ، جنسیت ، اینکه چه کسی ارزش زندگی دارد و چه کسی نیست ، و همگن سازی فرهنگها را بپذیرد.

این جهانی سازی زیبا از وحدت همه ملل نیست ، هرکدام با آداب و رسوم خاص خود ، در عوض جهانی سازی یکنواختی هژمونیک است ، بلکه فکر واحد. و این تنها اندیشه میوه دنیاپرستی است. —POPE FRANCIS ، همجنسگرا ، 18 نوامبر 2013 اوج

بنابراین ، در جهان ما آرامش کمی وجود دارد ، زیرا ما حقیقت را به طور گسترده رد کرده ایم. در واقع ، پاپ فرانسیس اعلامیه شگفت انگیزی داد که ما قبلاً وارد جنگ جهانی سوم شده ایم.

بشریت باید گریه کند ... حتی امروز ، پس از شکست دوم در یک جنگ جهانی دیگر ، شاید بتوان از یک جنگ سوم صحبت کرد ، یک نفر به صورت تکه تکه ، با جنایات ، کشتارها ، ویرانی ها جنگید. - POPE FRANCIS ، بزرگداشت صدمین سال جنگ جهانی اول؛ اسلوونی ، ایتالیا ؛ 13 سپتامبر 2014 ، bbc.com

به همین دلیل است که می گویم مهرهای مکاشفه در واقع عذاب خداوند نیستند ، بلکه انسان محصول کامل عصیان خود را درو می کند. ^[2]قس ساعت شمشیر بنابراین ، ناسیونالیسم در اشکال شدید و خشونت آمیز در حال افزایش است زیرا همه اشکال خودشیفتگی ، خودمحوری و حفظ خود در افراد بروز می کند. تقریباً غیرممکن است که تصور کنیم هر نسلی بیش از نسل خود ما در توصیف سنت پل از مردم در "زمانهای آخر" مناسب باشد:

... در روزهای آخر زمان استرس فرا می رسد. برای مردان عاشق خویشتن ، عاشق پول ، مغرور ، مغرور ، بد دهن ، نافرمانی والدین خود ، ناسپاس ، نامقدس ، غیرانسانی ، سازش ناپذیر ، تهمت زن ، فاسق ، خشن ، منفور خوب ، خیانتکار ، بی پروا ، متورم با ذکاوت ، عاشق از لذت بیشتر از دوستداران خدا. (دوم تیموتیوس 2: 3-1)

همه اینها جهان را برای احیای عظیم و بازگشت به سوی خدا آماده می کند ... یا فریبی عظیم برای پذیرش یک "راه حل" شیطانی برای مشکلات بشر. از آنجا که در حال حاضر نمی بینیم جهان برای التیام غم و اندوه ما به مسیح روی می آورد و در واقع او را طرد می کند در کلیسای او، به نظر می رسد دومی باشد.

نفرت از برادران جایی برای دجال فراهم می کند؛ زیرا شیطان از قبل تفرقه بین مردم را آماده می کند تا کسی که می آید برای آنها مقبول واقع شود. - St. سیریل اورشلیمی ، پزشک کلیسا ، (حدود 315-386) ، سخنرانی های کاتکتیکی، سخنرانی پانزدهم ، شماره 9

و "پسر فنا" خواهد آمد ...

... A دینی فریب ارائه راه حل آشکار به مردان به قیمت ارتداد از حقیقت. عالی ترین فریب دینی آن دجال است ... -کتک زدن کلیسای کاتولیک، ن. 675

بله ، این محموله این است کشتی سیاه که تاکنون تقریباً بدون سر و صدا ، یواشکی در کنار بارک پیتر قایقرانی می کرده است.
مرام بزرگ آن ، که بر پرچم سیاه آن متولد شده است ، کلمه "تحمل" است. در مقابل ، Barque of Peter هنگامی که موجهای ناهمواری را که به طور مداوم به او حمله می کنند ، می زند ، سر و صدای مهیبی ایجاد می کند. روی پرچم سفید و پاره پاره او نقش بسته کلمه "حقیقت" است. بادبان او را پر کردن باد روح ، او را فراتر از افق های غیرممکن حمل می کند ... اما کشتی سیاه توسط نفس گرم شیطان رانده می شود - دروغ های شیطانی که مانند نسیم ملایمی می آیند (تمام راه از روشنگری) ، اما نیرو را حمل می کنند از یک گردباد

بنابراین ، در اینجا استراتژی "بازی پایان" بین این دو کشتی وجود دارد که به موازات یکدیگر حرکت می کنند:

• خداوند قصد دارد یک گله ، یک چوپان داشته باشد. شیطان برای یک انسان یکدست و هم نژاد برنامه ریزی می کند.

• خداوند قرار است در تنوع مردم وحدت ایجاد کند. شیطان آرزو دارد تنوع را از بین ببرد تا یکنواختی ایجاد کند.

• خداوند در حال برنامه ریزی یک "دوران صلح" است. شیطان در حال برنامه ریزی برای "عصر دلو" است.

• خداوند این کار را از طریق پاکسازی ضمیر مردم خود انجام خواهد داد. شیطان قول می دهد مردم را به سمت "وضعیت هوشیاری بالاتر یا تغییر یافته" سوق دهد.

• خداوند در دوره ای جدید از ساحل به ساحل دیگر پرستش خواهد شد. شیطان ملت ها را وادار می کند تا در نظم جدید جهانی ، جانور را پرستش کنند.

البته ، من می گویم شیطان در حال برنامه ریزی است ، اما فقط تا آنجا که خدا به او اجازه دهد.

حتی شیاطین توسط فرشتگان خوب بررسی می شوند مبادا به همان اندازه که صدمه می بینند آسیب ببینند. به همین ترتیب ، دجال به همان اندازه که می خواست ضرر نخواهد کرد. . توماس آکویناس ، Summa Theologica، قسمت اول ، س.113 ، هنر. 4

فریب بزرگ

خواهران و برادران ، شیطان هزاران سال برای مطالعه رفتار انسانها فرصت داشته است. به همین دلیل است که مسیح به راحتی پیش بینی و پیشگویی می کرد که این زمان ها ، اکنون حدود 2000 سال بعد ، چگونه خواهد بود. این یک فریب بزرگ است که از زمان باغ عدن در حال ساخت است. اساساً این وسوسه دائمی است که انسان خدای خودش شود.

من معتقدم رابرت هیو بنسون درست بیش از یک قرن پیش آن را نوشت ارباب جهان. او فریبی را دید که به قدری روان ، چنان جذاب بود که حتی برخی از برگزیدگان نیز فریب می خوردند. آیا جهان ، که از جنگ هسته ای ، بلایای طبیعی ، فروپاشی اقتصادی و هرج و مرج آشکار رنج می برد ، کسی را که به نظر می رسد با موفقیت به پایان می رساند ، امتناع می کند؟ ممکن است ، همانطور که بنسون حدس می زند ...

... آشتی جهان بر اساس دیگری غیر از حقیقت الهی ... وحدتی برخلاف آنچه در تاریخ شناخته شده است ، در حال ایجاد است. این از آنجا که حاوی عناصر بسیاری از کالای غیرقابل انکار است ، مرگبارتر بود. جنگ ، ظاهراً ، اکنون منقرض شده بود و مسیحیت نبود که این کار را انجام داده بود. اتحادیه اکنون بهتر از انشعاب بود ، و این درس جدا از کلیسا آموخته شده بود ... دوستی جای خیرات ، قناعت جای امید ، و دانش جای ایمان را گرفت. -ارباب جهان ، رابرت هیو بنسون ، 1907 ، ص. 120

چگونه ممکن است این یک "خوب" نباشد؟ پاسخ توسط پاپ فرانسیس داده شد: هیچ صلحی بدون حقیقت وجود ندارد! یعنی این صلحی کاذب خواهد بود که نمی تواند دوام داشته باشد و بر پایه شن های نسبی گرایی اخلاقی بنا شده باشد. زیرا هسته هسته مرگ همیشه در بذر باطل پنهان است.

هنگامی که مردم می گویند ، "صلح و امنیت" ، بلایای ناگهانی مانند درد زایمان برای یک زن باردار بر آنها وارد می شود ، و آنها فرار نمی کنند. (اول تسالونیکیان 1: 5)

یک خواننده فرانسوی درباره صحنه پیوستن رهبران جهان به اسلحه برای همبستگی علیه تروریسم در پاریس اظهار نظر کرد.

اینکه یک اتفاق بسیار مهم در اینجا اتفاق می افتد از همین واقعیت مشهود است که بسیاری از سران کشورها در پاریس به هم می آیند تا در راه دفاع از ... تا آنجا که من می بینم یک اومانیسم سکولار بد تصور و بی اساس (که در مورد منجلابی که سکولاریسم جامعه غربی را به آن وارد کرده است کورکورانه است) مبتنی بر صحبت های خالی درباره "ارزش های مقدس جمهوری" - رمزنگاری روشنگری. - خواننده ای در پاریس

بله ، فراموش نکنیم که بسیاری از این رهبران که می گویند نه به خشونت اسلامی همان افرادی هستند که می گویند بله به سقط جنین ، اتانازی ، خودکشی کمک کرده ، آموزش صریح جنسی ، اشکال جایگزین ازدواج ، مرزهای باز (از قضا) و "جنگ عادلانه" به خاطر "منافع ملی" (به عنوان مثال نفت). نه اینکه این اقدام شجاعانه عمومی خالی از لطف باشد. اما وقتی بدون ایستادن پشت سر هم ایستادیم در هر چیزی ، ما به وضوح شروع به سوار شدن به کشتی سیاه.

[The] New Age با تعدادی اشتراک می کند گروههای با نفوذ بین المللی هدف جایگزینی یا فراتر رفتن از ادیان خاص به منظور ایجاد فضا برای یک دین جهانی که می تواند بشریت را متحد کند. از نزدیكی این امر ، تلاش بسیار هماهنگ بسیاری از موسسات برای اختراع a اخلاق جهانی. -عیسی مسیح ، حامل آب زندگی ، ن. 2.5 ، شورای پاپی مخصوص فرهنگ و گفتگوی بین دینی

هسته ی مرگ همیشه در بذر باطل پنهان است.

چرا نمی فهمید که من چه می گویم؟ چون تحمل شنیدن حرف مرا ندارید. شما از پدر خود شیطان هستید و با کمال میل خواسته های پدر را برآورده می کنید. او از ابتدا قاتل بود و در حقیقت ایستادگی نمی کند ، زیرا هیچ حقیقتی در او وجود ندارد. (یوحنا 8: 43-44)

فقط آشتی و هماهنگی با خدا پایان بخشیدن به حماسه طولانی جنگ و بدبختی است که اکنون انسان بر سر خود تحمیل می کند و در سالهای آینده در درجات بالاتری را تحمیل خواهد کرد ، تا زمانی که خدا مجبور به مداخله قاطعانه ای شود که شیطان را بشکنند ، و سرانجام همه کسانی که در خدمت به او اصرار دارند. و ما نمی توانیم - ما نباید فراموش کنید - که بهشت کاملاً درگیر این رویارویی نهایی است. ما نباید بترسیم ، اما درعین حال ، باید کاملاً نسبت به خیال باطنی فراگیر در این زمان هشدار دهیم. رحمت الهی شگفتی های زیادی در پیش است. امید دامنه باقی مانده کوچک است.

بشریت صلح نخواهد داشت تا زمانی که با اعتماد به رحمت من برگردد.
-رحمت الهی در روح من، Jesus to St. Faustina، Diary، n. 300