تقدیس دیرهنگام

کلمه اکنون در مورد بازخوانی های عظیم
برای 23 دسامبر 2017
شنبه هفته سوم ظهور

متون مذهبی اینجا کلیک نمایید

مسکو در سپیده دم

 

اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است که شما "ناظر طلوع فجر" باشید ، دیده بانانی که نور سپیده دم و بهار جدید انجیل را اعلام می کنند
که جوانه ها از قبل دیده می شوند.

- پاپ جان پائول دوم ، هجدهمین روز جهانی جوانان ، 18 آوریل 13 ،
واتیکان.وا

 

برای چند هفته احساس کردم که باید مثالی را که اخیراً در خانواده ام اتفاق افتاده است ، با خوانندگانم به اشتراک بگذارم. من این کار را با اجازه پسرم انجام می دهم. وقتی هردو قرائت جمعی دیروز و امروز را خواندیم ، دانستیم که زمان آن فرا رسیده است که این داستان را بر اساس دو متن زیر به اشتراک بگذاریم:

در آن روزها ، هانا ساموئل را به همراه گاو نر سه ساله ، یک افا آرد و یک پوست شراب با خود آورد و او را در معبد خداوند در شیلوه تقدیم کرد. (اولین خواندن دیروز)

من قبل از فرا رسیدن روز خداوند ، روز بزرگ و وحشتناک ، شما را الیاس ، پیامبر ، می فرستم تا قلب پدران را به فرزندان خود و قلب فرزندان را به پدرانشان برگردانید ... (اولین خواندن امروز) )

می بینید ، هنگامی که پسر بزرگم Greg حدود 19 سال پیش متولد شد ، من احساس غریبی داشتم که باید او را به محله خود برسانم ، و قبل از محراب ، او را به بانوی ما تقدیس کنید. "مسح" برای انجام این کار بسیار نیرومند بود ... و با این حال ، به هر دلیلی ، این "دستور الهی" را که به تأخیر انداخته ، به تعویق انداختم و آن را به تعویق انداختم.

چندین سال بعد ، حدود دوازده سالگی ، ناگهان چیزی در گرگ تغییر کرد. او از برادران و خانواده اش کناره گرفت. شوخی و شوخ طبعی او از بین رفت استعداد باورنکردنی او در موسیقی و خلاقیت به خاک سپرده شد ... و تنش ها بین من و او تا حد شکستن افزایش یافت. سپس ، حدود سه سال بعد فهمیدیم که پسر ما در معرض پورنوگرافی قرار گرفته است و راهی برای مشاهده آن پیدا کرده است بدون اینکه ما بدانیم. او به اشتراک گذاشت که چگونه ، اولین بار که آن را دید ، وحشت کرد و گریه کرد. و با این حال ، مانند طنابی که خود را به دور قلاب کنجکاوی محکم می کند ، خود را در تاریکی دروغی که دنیای پورنو است ، کشانده است. با این وجود ، با افت عزت نفس پسرمان و وخیم شدن روابط ما ، تنش ها افزایش یافت.

سپس یک روز ، در پایان عقلم ، آن تماس داخلی و بی امان به من یادآوری شد: اینکه قرار است پسرم را به کلیسای محلی ببرم ، و در آنجا او را به بانوی ما تقدیس کنم. فکر کردم ، "بهتر است هرگز دیر شود." و بنابراین ، من و گرگ در مقابل خیمه و مجسمه بانوی ما زانو زدیم و در آنجا پسرم را محکم در دستان آن قرار دادم "زن آفتاب پوشیده"، او که است "ستاره صبح" بشارت آمدن طلوع فجر. و سپس ، او را رها کردم ... مثل پدر پسر ولگرد ، من تصمیم گرفتم که عصبانیت ، سرخوردگی و نگرانی خودم به درد هیچ یک از ما نرسد. و با این اتفاق ، گرگ یک یا دو سال بعد خانه را ترک کرد.

طی یک سال موقعیت ها و وقایع طی سال آینده ، گرگ خود را بیکار دید و جایی برای رفتن ندارد - به جز دعوت آزاد برای پیوستن به یک تیم مبلغ کاتولیک که خواهرش قبلاً در آن حضور داشته است. گرگ که می دانست زندگی او باید تغییر کند ، ماشین خود را فروخت ، کیسه ای کوچک را بسته و با یک موتور کوچک به سمت خانه حرکت کرد.

وقتی او به مزرعه ما رسید ، من او را در آغوش گرفتم. بعد از اینکه او چند چیز دیگر را جمع کرد ، من او را به کناری کشیدم و با هم صحبت کردیم. "بابا ،" او گفت ، "من می بینم که چه چیزی مادر و شما را تحمل کردم و چه عواملی باید در زندگی من تغییر کند. من واقعاً می خواهم به خدا نزدیک شوم و به مردی که قرار است باشم تبدیل شوم. من اکنون در پرتو حقیقت چیزهای زیادی را می بینم ... " گرگ ساعت بعدی را ادامه داد و آنچه را که در قلبش ایجاد می کرد به اشتراک گذاشت. خردی که از دهان او بیرون آمد قابل توجه بود. انقباض ، غیر منتظره و عمیقاً متحرک ، مانند دیدن اولین شعاع طلوع آفتاب پس از یک شب تاریک طولانی بود.

به هوش آمد و فکر کرد ، "من بلند می شوم و نزد پدرم می روم" ... پدرش او را دید و دلسوزی کرد ، دوید و او را در آغوش گرفت و او را بوسید. و پسر به او گفت: "پدر ، من در برابر بهشت ​​و قبل از تو گناه کردم. من دیگر لیاقت این را ندارم که پسر تو خوانده شوم. (لوقا 15: 20-21)

با چشمانی اشکبار پسرم را نگه داشتم و به او گفتم که چقدر دوستش دارم. "من پدر را می شناسم. من می دانم که تو مرا دوست داری. " و با این اوصاف ، گرگ وسایل خود را جمع کرد و به کشور راند و برای پیوستن به خواهران و برادران جدیدش وزیر انجیل شد. مانند پیتر که وقتی مسیح او را صدا کرد هنوز در قایق خود بود ... یا مانند متیو باجگیر که هنوز پشت میز او نشسته بود… یا مانند زکئوس که هنوز در بالای درخت خود بود… عیسی آنها را دعوت کرد و گرگ (و من ) - نه به این دلیل که آنها مردان کاملی بودند - بلکه به این دلیل که "خوانده می شدند". همانطور که گریگ را در غبار غروب تماشا می کردم ، این کلمات در قلب من بلند شدند:

... این پسر من مرده بود و دوباره زنده شده است. او گم شده و پیدا شده است. (لوقا 15:24)

با گذشت هر هفته ، من و همسرم کاملاً از تحول در زندگی پسرمان متعجب می شویم. من به سختی می توانم در مورد آن صحبت کنم بدون اینکه اشک بریزم. از آنجا که کاملاً غیرمنتظره ، کاملاً پیش بینی نشده بود ... گویی دستی از بهشت ​​او را بالا کشید. نور در چشمانش برگشته است. شوخ طبعی ، استعداد و مهربانی او دوباره خانواده اش را لمس می کند. علاوه بر این ، او است شاهد به نظر ما پیروی از عیسی چگونه است. او می داند که یک سفر طولانی پیش رو دارد ، مانند بقیه ما ، اما حداقل او راه درست را پیدا کرده است: راه ، حقیقت و زندگی. اخیراً ، او با من در میان گذاشت که در سخت ترین زمان ها لطف کرده است از طریق تسبیح ، و بنابراین ، بانوی ما کمک می کند. در واقع ، همین امروز که برای شروع نوشتن این کار وارد دفتر کار خود شدم ، گرگ به کتاب مقدس باز خود خم شده بود ، تسبیحی در دستش ، غرق در نماز.

 

بازگشت عظیم

دلیل اینکه همه این موارد را با شما در میان می گذارم این است که داستان گرگ مثالی است از آنچه در روسیه اتفاق می افتد. در سال 1917 ، درست چند هفته قبل از وقوع انقلاب کمونیستی در میدان مسکو ، بانوی ما برای سه کودک با پیامی ظاهر شد:

[روسیه] خطاهای خود را در سراسر جهان گسترش خواهد داد ، و باعث جنگ و آزار و اذیت کلیسا خواهد شد. خوب شهید می شود؛ پدر مقدس متحمل رنجهای زیادی خواهد شد. ملت های مختلف نابود خواهند شد... به از این امر جلوگیری کنید ، من می آیم و تقاضای تقدیس روسیه به قلب پاک خود را می کنم ، و مراسم جبران خسارت در اولین شنبه ها. اگر به درخواست های من توجه شود ، روسیه تغییر شکل داده و صلح برقرار خواهد شد. اگر نه ، او خطاهای خود را در سراسر جهان پخش خواهد کرد ... پدر لوسیای خیالی در نامه ای به پدر مقدس ، 12 مه ، 1982 ؛ پیام فاطمه, واتیکان.وا

اما به هر دلیلی ، پاپ ها این "دستور الهی" را به تأخیر انداختند ، به تعویق انداختند و آن را به تعویق انداختند. بدین ترتیب ، روسیه واقعاً خطاهای خود را در سرتاسر جهان گسترش داد و باعث شد درد ، رنج و آزار و اذیت ناگوار در سراسر جهان آغاز شود. اما در تاریخ 25 مارس 1984 ، در میدان سنت پیتر ، پاپ ژان پل دوم در اتحادی روحانی با اسقف های جهان ، همه زنان و مردان و همه مردم را به قلب پاک حضرت مریم سپرد:

ای مادر همه زنان و مردان و همه مردمان ، تو که همه رنجها و امیدهای آنها را می دانی ، تو که آگاهی مادر را از همه مبارزات بین خیر و شر ، بین نور و تاریکی ، که جهان مدرن را آزار می دهد ، می پذیری ، قبول کن فریادی که ما ، تحت تأثیر روح القدس ، مستقیماً به قلب شما خطاب می کنیم. با عشق مادر و کنیز پروردگار ، این دنیای انسانی ما را که به شما سپرده و تقدیس می کنیم ، در آغوش بگیرید ، زیرا ما سرشار از نگرانی برای سرنوشت زمینی و ابدی افراد و مردمان هستیم. ما با روشی خاص ، آن دسته از افراد و ملت هایی را که به ویژه به این ترتیب باید به آنها سپرده و تقدیس شوند ، به شما محول می کنیم و آنها را تقدیس می کنیم. مادر مقدس ما به محافظت از تو متوسل شده ایم! دادخواستهای ما را در موارد ضروری خود تحقیر نکنید " -پیام فاطمه, واتیکان.وا

بدون ورود به بحث و جدالي كه امروز در مورد اينكه "تقدس روس" همانطور كه ​​بانوي ما درخواست كرده است ، وجود دارد ، حداقل ، مي توانيم بگوييم كه اين يك تقدس "ناقص" بود. مثل همان کاری که با پسرم کردم. اواخر بود و من با ناامیدی آن را درست کردم ... احتمالاً نه با کلماتی که سالها قبل استفاده می کردم. با این وجود ، به نظر می رسد که بهشت ​​آن را به خاطر آنچه که بود پذیرفته است ، همراه با قانون اعتماد جان پل دوم ، زیرا آنچه از آن زمان در روسیه اتفاق افتاده کاملاً قابل توجه است:

در تاریخ 13 مه ، کمتر از دو ماه پس از "عمل امانت داری" از جان پل دوم ، یکی از بزرگترین جمعیت در تاریخ فاطمه در حرم آنجا جمع شده و برای تسبیح تسبیح دعا می کند. در همان روز، انفجار در collaussr_Fotorپایگاه دریایی Severomorsk شوروی دو سوم موشکهای ذخیره شده برای ناوگان شمال شوروی را از بین می برد. این انفجار همچنین کارگاه های مورد نیاز برای نگهداری موشک ها و همچنین صدها دانشمند و تکنسین را از بین می برد. کارشناسان نظامی غربی آن را بدترین فاجعه دریایی دانستند که نیروی دریایی شوروی از جنگ جهانی دوم تاکنون متحمل شده است.
• دسامبر 1984: وزیر دفاع اتحاد جماهیر شوروی ، طراح نقشه های حمله به اروپای غربی ، ناگهان و به طرز مرموزی درگذشت.
• 10 مارس 1985: رئیس جمهور شوروی کنستانتین چرننکو درگذشت.
• 11 مارس 1985: رئیس جمهور شوروی میخائیل گورباچف ​​انتخاب شد.
• 26 آوریل 1986: حادثه راکتور هسته ای چرنوبیل.
• 12 مه 1988: یک انفجار تنها کارخانه تولید موشکهای موشکهای دوربرد SS 24 شوروی را که هر کدام ده بمب هسته ای دارند ، خراب کرد.
• 9 نوامبر 1989: سقوط دیوار برلین.
نوامبر-دسامبر 1989: انقلابات مسالمت آمیز در چکسلواکی ، رومانی ، بلغارستان و آلبانی.
• 1990: آلمان شرقی و غربی متحد شده اند.
• 25 دسامبر 1991: انحلال اتحادیه جمهوری های سوسیالیستی شوروی [1]مرجع برای جدول زمانی: "تقدس فاطمه - گاهشماری" ، ewtn.com

همانطور که پسرم دچار تحولی می شود که همچنان که خداوند آشکار می کند و شکستگی او را التیام می بخشد دردناک است ، به همین ترتیب هنوز گوشه هایی از گرد و غبار وجود دارد که باید از گردباد چندین دهه حاکمیت کمونیست ها در روسیه خارج شود. اما درست همانطور که اکنون گرگ در حال تبدیل شدن است چراغ امید برای اطرافیانش نیز روسیه در حال تبدیل شدن به پرتوی نور طلوع آفتاب به دنیای غرب است که دور از لطف است:

ما می بینیم که بسیاری از کشورهای یورو آتلانتیک در واقع ریشه های خود را رد می کنند، از جمله ارزش های مسیحی که اساس آن را تشکیل می دهند.پوتین_الودایکلوب_فوتور تمدن غرب آنها اصول اخلاقی و همه هویت های سنتی را انکار می کنند: ملی، فرهنگی، مذهبی و حتی جنسی. آنها در حال اجرای سیاست هایی هستند که خانواده های پرجمعیت را با مشارکت همجنس گرایان، ایمان به خدا و ایمان به شیطان یکی می دانند... و مردم به شدت در تلاش هستند تا این مدل را به سراسر جهان صادر کنند. من متقاعد شده‌ام که این مسیر مستقیمی را به سوی انحطاط و بدوی‌گرایی باز می‌کند که نتیجه آن یک بحران عمیق جمعیتی و اخلاقی است. چه چیز دیگری جز از دست دادن توانایی بازتولید خود می تواند به عنوان بزرگترین شاهد بحران اخلاقی پیش روی یک جامعه انسانی باشد؟ - رئیس جمهور ولادیمیر پوتین ، سخنرانی در نشست عمومی نهایی باشگاه گفتگوی بین المللی والدای ، نوزدهم سپتامبر 19 ؛ rt.com

در یک خبرنامه با عنوان ، آیا روسیه به قلب مطهر ماری مقدس شده است؟, پدر Joseph Iannuzzi در ادامه یادداشت می کند:

• در روسیه صدها کلیسای جدید به دلیل ضرورت در حال ساخت هستند و کلیساهایی که اکنون مورد استفاده قرار می گیرند بیش از همه پر از م believeمنان است.
• کلیساهای روسیه تا حد پر از افراد مومن و صومعه ها و صومعه ها پر از تازه کاران است.
• دولت در روسیه مسیح را انکار نمی کند ، اما صریحاً صحبت می کند و مدارس را ترغیب می کند که مسیحیت خود را حفظ کنند ، و حیله گرایانه خود را به دانش آموزان یاد دهند.
• دولت همراه با كلیسا صریحاً اعلام كردند كه آنها عضو اتحادیه اروپا نخواهند بود ، زیرا اتحادیه اروپا ارزشهای اخلاقی و مسیحیت خود را از دست داده است ، همانطور كه ​​قبلاً آنها در اتحاد جماهیر شوروی سابق داشتند. آنها ایمان خود را ترک کردند و مسیح را انکار کردند. این بار آنها اعلام کردند "هیچ کس ما را از ایمان ما پاره نخواهد کرد و ما تا زمان مرگ از ایمان خود دفاع خواهیم کرد."
• دولت روسیه صریحاً "نظم جدید جهانی" را محکوم کرده است.
• روسیه اعلام کرد که همجنس گرایان که باعث تبلیغ دستور کار می شوند مورد استقبال قرار نمی گیرند و مجاز به انجام موکب نیستند ، چه رسد به اینکه در ازدواج همجنسگرایان شرکت کنند. روسیه اعلام کرد که از هر خارجی که می خواهد در روسیه زندگی کند از او خواسته خواهد شد: 1) یادگیری روسی ، 2) مسیحی شدن ... (توجه داشته باشید: در حالی که روسیه عمدتا مسیحی ارتدکس است - آنها هر 7 مقدس را که روم معتبر می داند دارند ، آنها دارند
• آنها به مسیحیان دیگر اجازه می دهند ایمان خود را آشکارا ابراز و عمل کنند. در مسکو چندین کلیسای کاتولیک و آنگلیکان وجود دارد.
• در سال 2015 ، وزیر بهداشت در روسیه ، ورونیکا اسکوورتسوا و پدر مقدس ارتدوکس روسیه کیریل توافق نامه ای را امضا کردند که سقط جنین را لغو می کند و شامل مراقبت های تسکینی در کل روسیه است. در مجموع ، هیچ سقط جنین در روسیه مجاز نیست.

مقایسه روسیه با آنچه در اروپا و بقیه کشورهای غربی اتفاق می افتد ، پدر Iannuzzi می پرسد: "چه کسی از این دو نیاز به تبدیل دارد؟"

اخیراً ، من پرسیدم آیا دروازه شرقی افتتاح می شود؟ این یکی از امیدوار کننده ترین مواردی است که در مدت زمانی طولانی مکتوب شده ام. برای سالهای زیادی ، کلمات مرموز "به شرق نگاه کن" بر قلب من بوده است به طور سنتی ، کلیسا با پیش بینی طلوع ، "روز خداوند" ، با شرق روبرو شده است آمدن مسیح. بانوی ما اظهار داشت که پس از تقدیس روسیه به قلب مطهرش ، دوره جدیدی فرا خواهد رسید ، "یک دوره صلح". یک بار دیگر ، ما می بینیم که به شرق نگاه می کنیم - هر دو از نظر معنوی و از نظر جغرافیایی- برای پیروزی قلب بی عیب و نقص ، که ناگزیر به پیروزی قلب مقدس حضرت عیسی (ع) می انجامد.

آنچه که ما در روسیه می بینیم (و آنچه در پسرم می بینم) ، برای من شهادت قدرتمندی است که نشان می دهد چگونه نه تنها عیسی مسیح ، بلکه مادر مبارک ما را به قلب و خانه هایمان متحول می کند. برای چه کسی بهتر از یک مادر خانه مرتب ، مرتب و مرمت می شود؟ آیا پروردگار ما اولین کسی نبود که ماری را مادر او کرد؟

[عیسی] می خواهد در جهان ارادت خود را به قلب مطهر من ثابت کند. من به کسانی که آن را در آغوش می کشند وعده نجات می دهم ، و آن روح ها مانند گلهایی که من برای آراستن تاج و تخت او قرار داده ام ، مورد محبت خداوند قرار خواهند گرفت. -این آخرین خط: "گلها" در روایتهای قبلی ظهور لوسیا آمده است. رجوع کنید به فاطیما در کلمات خود لوسیا: خاطرات خواهر لوسیا، لویی کوندور ، SVD ، ص ، 187 ، یادداشت ، 14.

یوسف ، پسر داوود ، از بردن مریم همسر خود به خانه خود نترس. (لوقا 1:20)

وقتی عیسی مادر و شاگردی را که دوست داشت در آنجا دید ، به مادرش گفت: "زن ، پسرت ، پسر تو." سپس به شاگرد گفت: "ببین مادرت." و از همان ساعت شاگرد او را به خانه خود برد. (یوحنا 19: 26-27)

 

 

خواندن مرتبط

روسیه Ref پناهگاه ما؟

چگونه بانوی ما پس از مواجهه با پورنو ، به بهبود من کمک کرد: یک معجزه رحمت

برای زنان و مردان معتاد به پورنو: شکار

جنسیت و آزادی انسان

یاوران مبارک

داستانهای واقعی بانوی ما

چرا مریم؟

کشتی باید آنها را هدایت کند

 

اگر می خواهید از نیازهای خانواده ما حمایت کنید ،
به سادگی بر روی دکمه زیر کلیک کنید و کلمات را وارد کنید
"برای خانواده" در بخش نظرات. 
برکت و ممنون!

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 مرجع برای جدول زمانی: "تقدس فاطمه - گاهشماری" ، ewtn.com
نوشته شده در صفحه اصلی, MARY, قرائت گسترده, علائم.