ذات

 

IT در سال 2009 بود که من و همسرم به همراه هشت فرزندمان به کشور مهاجرت کردیم. با احساساتی متفاوت از شهر کوچکی که در آن زندگی می‌کردیم بیرون آمدم... اما به نظر می‌رسید که خدا ما را هدایت می‌کند. ما یک مزرعه دورافتاده را در وسط ساسکاچوان، کانادا پیدا کردیم که در بین زمین‌های بی‌درخت وسیعی قرار داشت که فقط از طریق جاده‌های خاکی قابل دسترسی بود. واقعاً ما نمی‌توانستیم چیز دیگری بپردازیم. شهر مجاور حدود 60 نفر جمعیت داشت. خیابان اصلی مجموعه ای از ساختمان های عمدتاً خالی و فرسوده بود. مدرسه خالی و متروکه بود. بانک کوچک، اداره پست و خواربارفروشی پس از ورود ما به سرعت بسته شد و هیچ دری به جز کلیسای کاتولیک باز نشد. این یک پناهگاه دوست داشتنی از معماری کلاسیک بود - به طرز عجیبی برای چنین جامعه کوچکی بزرگ است. اما عکس‌های قدیمی نشان می‌دهد که در دهه 1950، زمانی که خانواده‌های بزرگ و مزارع کوچک وجود داشت، آن پر از اجتماع بود. اما اکنون، تنها 15-20 نفر در مراسم عبادت یکشنبه حضور داشتند. عملاً هیچ جامعه مسیحی وجود نداشت که بتوان از آن صحبت کرد، مگر تعداد انگشت شماری از سالمندان مؤمن. نزدیکترین شهر تقریبا دو ساعت راه بود. ما بدون دوست، خانواده و حتی زیبایی طبیعتی بودیم که در اطراف دریاچه ها و جنگل ها با آن بزرگ شدم. من متوجه نشدم که ما تازه به "کویر" نقل مکان کرده ایم…

در آن زمان، وزارت موسیقی من در یک تحول تعیین کننده بود. خدا به معنای واقعی کلمه شروع به بستن شیر آب الهام برای ترانه سرایی کرده بود و به آرامی شیر آب را باز کرد. اکنون کلمه. من ندیدم که بیاید. داخل نبود my برنامه ها برای من، شادی خالص نشستن در کلیسا قبل از مراسم مقدس بود که مردم را از طریق آواز به حضور خدا هدایت می کرد. اما حالا دیدم که تنها جلوی کامپیوتر نشسته ام و برای مخاطبان بی چهره می نویسم. بسیاری از لطف و جهتی که این نوشته ها به آنها داده بود سپاسگزار بودند. دیگران به من به عنوان «پیامبر عذاب و تاریکی»، آن «آدم آخرالزمان» انگ و تمسخر می‌کردند. با این حال، خدا مرا رها نکرد و برای این کار بی‌مجاز نگذاشت وزارت نگهبان بودن،همانطور که ژان پل دوم آن را نامید. سخنانی که نوشتم همیشه در نصیحت‌های پاپ‌ها، آشکار شدن «نشانه‌های روزگار» و البته ظهورات مادر مبارکمان تأیید می‌شد. در واقع، با هر نوشته ای، من همیشه از بانوی ما می خواستم که مسئولیت را به عهده بگیرد تا سخنان او در من باشد و حرف من در سخنان او، زیرا او به وضوح به عنوان نبی اصلی بهشتی زمان ما تعیین شده است. 

اما تنهایی که احساس می کردم، محرومیت از طبیعت و خود جامعه، بیش از پیش قلبم را می خورد. یک روز به عیسی فریاد زدم: «چرا مرا به این بیابان آوردی؟» در آن لحظه نگاهی به دفتر خاطرات سنت فاوستینا انداختم. آن را باز کردم، و گرچه گذرگاه دقیق آن را به خاطر نمی‌آورم، چیزی در رگ سنت فاستینا بود که از عیسی می‌پرسید چرا در یکی از خلوتگاه‌هایش اینقدر تنها بود. و خداوند به این مضمون پاسخ داد: «تا صدای مرا واضح‌تر بشنوید».

آن بخش لطفی محوری بود. من را برای چندین سال دیگر حفظ کرد که، به نوعی، در میان این "کویر"، یک هدف بزرگ وجود داشت. باید حواسم پرت نشود تا «کلمه اکنون» را به وضوح بشنوم و منتقل کنم.

 

حرکت

سپس، در اوایل امسال، من و همسرم ناگهان احساس کردیم که "زمان آن فرا رسیده است" که نقل مکان کنیم. مستقل از یکدیگر، همان ویژگی را یافتیم. در آن هفته یک پیشنهاد ارائه دهید. و یک ماه بعد شروع به حرکت به آلبرتا کردم، فقط یک ساعت یا کمتر از جایی که پدربزرگ و مادربزرگ من در قرن گذشته در خانه بودند. من الان "خانه" بودم.

در آن زمان من نوشتم تبعید نگهبان جایی که از حزقیال نبی نقل کردم:

کلام خداوند به من نازل شد: ای پسر انسان، تو در میان خانه ای سرکش زندگی می کنی. چشم دارند که ببینند، اما نمی بینند، و گوش هایی برای شنیدن اما نمی شنوند. چنین خانه سرکشی هستند! اینک ای پسر انسان، روزها در حالی که نگاه می کنند، کوله باری برای تبعید ببند، و باز در حالی که تماشا می کنند، از جای خود به جای دیگر تبعید شو. شاید ببینند که خانه سرکشی هستند. (حزقیال 12:1-3)

یکی از دوستان من، قاضی سابق دن لینچ، که اکنون زندگی خود را وقف آماده کردن روح برای سلطنت «عیسی، پادشاه همه ملل» کرده است، به من نوشت:

درک من از حزقیال نبی این است که خداوند به او گفته است که قبل از نابودی اورشلیم به تبعید برود و بر علیه پیامبران دروغینی که امیدی دروغین را پیشگویی کرده بودند، نبوت کند. او باید نشانه ای باشد که ساکنان اورشلیم نیز مانند او به تبعید خواهند رفت.

بعدها، پس از ویرانی اورشلیم در حالی که در دوران اسارت بابلی در تبعید به سر می برد، برای یهودیان تبعیدی نبوت کرد و آنها را به عصر جدیدی با بازگرداندن نهایی خداوند به وطن خود که به عنوان عذاب به دلیل ویران شده بود، امیدوار کرد. گناهان آنها

در رابطه با حزقیال، آیا نقش جدید خود را در «تبعید» نشانه ای از تبعید دیگران مانند شما می دانید؟ می بینی که پیامبر امید خواهی شد؟ اگر نه، نقش جدید خود را چگونه درک می کنید؟ من دعا خواهم کرد که در نقش جدید خود اراده خدا را تشخیص داده و به انجام برسانید. - 5 آوریل 2022

باید اذعان کرد که باید از طریق این حرکت غیرمنتظره در مورد آنچه خدا می گفت تجدید نظر می کردم. در حقیقت، زمان من در ساسکاچوان "تبعید" واقعی بود، زیرا مرا در سطوح مختلف به بیابانی برد. دوم، خدمت من واقعاً برای مقابله با «پیامبران دروغین» زمان ما بود که مکرراً می گفتند: «آه، همه می گویند شان زمان ها «آخر زمان» هستند. ما تفاوتی نداریم. ما فقط از یک دست انداز عبور می کنیم. همه چیز خوب خواهد شد و غیره.» 

و اکنون، ما مطمئناً شروع به زندگی در "اسارت بابلی" کرده ایم، حتی اگر بسیاری هنوز آن را به رسمیت نمی شناسند. زمانی که دولت ها، کارفرمایان و حتی خانواده افراد را مجبور به مداخله پزشکی می کنند که آنها نمی خواهند. وقتی مقامات محلی شما را از مشارکت در جامعه بدون آن منع می کنند. زمانی که آینده انرژی و غذا توسط تعداد انگشت شماری از مردان دستکاری می شود، که اکنون از این کنترل به عنوان ابزاری استفاده می کنند تا جهان را به تصویر نئوکمونیستی خود تغییر دهند... آنگاه آزادی آن گونه که ما می دانیم از بین رفته است. 

و بنابراین، برای پاسخ به سوال دن، بله، من احساس می‌کنم که به عنوان صدای امید فراخوانده می‌شوم (حتی اگر خداوند از من می‌خواهد هنوز در مورد چیزهایی که در آینده خواهند آمد بنویسم که هنوز بذر امید را حمل می‌کنند). احساس می‌کنم در این وزارتخانه دارم به گوشه‌ای می‌پیوندم، اگرچه دقیقاً نمی‌دانم آن چیست. اما آتشی برای دفاع و موعظه در من شعله ور است انجیل عیسی. و از آنجایی که خود کلیسا در دریایی از تبلیغات شناور است، انجام این کار روز به روز دشوارتر می شود.[1]رجوع کنید به Rev 12:15 همینطور، مؤمنان حتی در میان این خوانندگان نیز تقسیم می شوند. کسانی هستند که می گویند ما باید به سادگی مطیع باشیم: به سیاستمداران، مقامات بهداشتی و تنظیم کننده های خود اعتماد کنید زیرا "آنها بهترین را می دانند." از سوی دیگر، کسانی هستند که فساد نهادی گسترده، سوء استفاده از اختیارات و علائم هشدار دهنده آشکار را در اطراف خود می بینند.

سپس کسانی هستند که می گویند پاسخ این است که به پیش از واتیکان دوم بازگردیم و احیای توده لاتین، اشتراک بر زبان و غیره کلیسا را ​​به نظم مناسب خود باز می گرداند. اما برادران و خواهران... در همان لحظه بود ارتفاع در مورد شکوه مراسم عشای ربانی در آغاز قرن بیستم که کمتر از سنت پیوس دهم هشدار داد که «ارتداد» مانند یک «بیماری» در سراسر کلیسا در حال گسترش است و دجال، پسر هلاکت «ممکن است قبلاً وجود داشته باشد. در جهان"! [2]ای سوپرمی، دایرycالمعارفی در مورد ترمیم همه چیزها در مسیح ، n. 3 ، 5؛ 4 اکتبر 1903 

نه یه چیزی دیگر اشتباه بود - لاتین ماس و همه. چیز دیگری در زندگی کلیسا به بیراهه رفته بود. و من معتقدم این است: کلیسا داشت عشق اولش را از دست داد - ذاتش.

با این حال من این را در برابر شما نگه می دارم: شما عشقی را که در ابتدا داشتید از دست داده اید. بفهمید که چقدر سقوط کرده اید. توبه کنید ، و کارهایی را که در ابتدا انجام دادید انجام دهید. در غیر این صورت ، من نزد تو می آیم و چراغ جلوی تو را از جای خود برمی دارم ، مگر اینکه توبه کنی. (Rev 2: 4-5)

 کلیسا در ابتدا چه کارهایی انجام داد؟

این نشانه ها با کسانی که ایمان می آورند همراهی خواهد کرد: به نام من دیوها را بیرون خواهند کرد، به زبان های جدید صحبت خواهند کرد. مارها را با دستان خود برمی دارند و اگر چیزی مهلک بنوشند به آنها ضرری نمی رساند. آنها دست روی بیماران خواهند گذاشت و آنها بهبود خواهند یافت. (مرقس 16:17-18)

برای یک کاتولیک معمولی، به ویژه در غرب، این نوع کلیسا نه تنها تقریباً به طور کامل وجود ندارد، بلکه حتی با بدبینی مواجه می شود: کلیسایی از معجزات، شفاها، و نشانه ها و شگفتی هایی که موعظه قدرتمند انجیل را تأیید می کند. کلیسایی که در آن روح‌القدس در میان ما حرکت می‌کند و باعث تغییر دین، گرسنگی برای کلام خدا و تولد روح‌های جدید در مسیح می‌شود. اگر خدا به ما سلسله مراتبی داده است - پاپ، اسقف، کشیشان و غیر روحانیان - برای این است:

او برخی را به عنوان رسول، برخی را به عنوان پیامبر، برخی را به عنوان مبشر، برخی را به عنوان شبان و معلمان داد تا مقدسان را برای کار خدمت، برای ساختن بدن مسیح تجهیز کنند، تا زمانی که همه ما به وحدت ایمان و دانش برسیم. از پسر خدا، به بلوغ مردانگی، به اندازه قد کامل مسیح. (افسسیان 4:11-13)

کل کلیسا فراخوانده شده است که به آن مشغول شوند "وزارت" در یک راه یا دیگری با این حال، اگر کاریززم ها مورد استفاده قرار نگیرند، بدن در حال «ساختن» نیست. این است آتروفی شدن علاوه بر این…

... این کافی نیست که مردم مسیحی در یک ملت خاص حضور داشته باشند و سازماندهی شوند، و همچنین انجام رسالت از طریق الگوی خوب کافی نیست. آنها برای این منظور سازماندهی شده اند، آنها برای این حضور دارند: برای اعلام مسیح به همشهریان غیر مسیحی خود با کلام و مثال، و کمک به آنها در پذیرش کامل مسیح. - شورای دوم واتیکان ، جنس های تبلیغاتی، ن. 15

شاید دنیا دیگر باور نمی کند زیرا مسیحیان دیگر ایمان ندارند. ما نه تنها ولرم شده ایم بلکه ناتوان او دیگر به عنوان بدن عرفانی مسیح رفتار نمی کند، بلکه به عنوان یک سازمان غیردولتی و بازوی بازاریابی آن عمل می کند ریست عالی. همانطور که سنت پل گفت، ما "تظاهر به دین کرده ایم اما قدرت آن را انکار می کنیم."[3]2 Tim 3: 5

 

پیش رفتن…

و بنابراین، در حالی که من مدتها پیش یاد گرفتم که هرگز تصور نکنم هر چیزی در مورد آنچه خداوند از من می خواهد بنویسم یا انجام دهم، می توانم بگویم که من قلب این است که به نحوی به این خوانندگان کمک کنیم تا از یک مکان نامطمئن، اگر نه ناامنی، به مکانی برای زندگی، حرکت و برخورداری از قدرت و فیض روح القدس حرکت کنند. به کلیسایی که دوباره عاشق "اولین عشق" خود شده است.

و همچنین باید عملی باشم:

خداوند دستور داد که کسانی که انجیل را موعظه می کنند باید بر اساس انجیل زندگی کنند. (اول قرنتیان 1:9)

اخیراً شخصی از همسرم پرسید: «چرا مارک هرگز از خوانندگانش درخواست حمایت نمی کند؟ آیا این بدان معنی است که شما از نظر مالی خوب هستید؟» نه، این فقط به این معنی است که من ترجیح می‌دهم به خوانندگان اجازه بدهم «دو و دو» را کنار هم بگذارند تا اینکه آنها را شکار کنند. با این حال، من در اوایل سال و گاهی اوقات در اواخر سال درخواست تجدید نظر می کنم. این خدمت تمام وقت برای من است و نزدیک به دو دهه است. ما یک کارمند داریم که در امور اداری به ما کمک می کند. من اخیراً به او حقوق متوسطی دادم تا به او کمک کنم تورم فزاینده را جبران کند. ما قبوض ماهانه اینترنت زیادی برای پرداخت هزینه هاست و ترافیک داریم اکنون کلمه و شمارش معکوس به پادشاهی. امسال به دلیل حملات سایبری مجبور شدیم خدمات خود را ارتقا دهیم. پس از آن، همه جنبه‌های فن‌آوری و نیازهای این وزارتخانه وجود دارد، زیرا ما با دنیای فناوری پیشرفته همیشه در حال تغییر رشد می‌کنیم. این، و من هنوز بچه‌هایی در خانه دارم که وقتی به آنها غذا می‌دهیم قدردانی می‌کنند. همچنین می‌توانم بگویم که با افزایش تورم، شاهد کاهش قابل توجه حمایت مالی بوده‌ایم - قابل درک است.  

بنابراین، برای دومین و آخرین بار در سال جاری، من کلاه را به خوانندگان خود منتقل می کنم. اما با علم به اینکه شما نیز در حال تجربه ویرانی تورم هستید، التماس می کنم فقط کسانی که قادر می دهد - و آنهایی از شما که نمی توانید، بدانید: این رسول هنوز سخاوتمندانه، آزادانه و با شادی به شما می دهد. هیچ هزینه یا اشتراکی برای هیچ چیز وجود ندارد. من انتخاب کرده ام که همه چیز را به جای کتاب در اینجا قرار دهم تا بیشترین تعداد افراد بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند. انجام میدهم نه می خواهم برای هر یک از شما سختی ایجاد کنم - غیر از اینکه برای من دعا کنید تا به عیسی و این کار تا آخر وفادار بمانم. 

از کسانی از شما که در این دوران سخت و تفرقه‌انگیز با من همراهی کردند، سپاسگزارم. از محبت و دعای شما بسیار سپاسگزارم. 

 

با تشکر از شما برای حمایت از این مرتد.

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

هم اکنون در تلگرام کلیک:

مارک و "نشانه های زمان" روزانه را در MeWe دنبال کنید:


نوشته های مارک را اینجا دنبال کنید:

به موارد زیر گوش دهید:


 

 
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 رجوع کنید به Rev 12:15
2 ای سوپرمی، دایرycالمعارفی در مورد ترمیم همه چیزها در مسیح ، n. 3 ، 5؛ 4 اکتبر 1903
3 2 Tim 3: 5
نوشته شده در صفحه اصلی, شهادت من و برچسب , , , , .