هدیه عالی

 

 

تصور کنید یک کودک کوچک ، که تازه راه رفتن را یاد گرفته است ، به یک مرکز خرید شلوغ منتقل می شود. او با مادرش آنجا است ، اما نمی خواهد دست او را بگیرد. هر وقت او شروع به سرگردانی می کند ، او به آرامی دستش را دراز می کند. او به همان سرعت ، آن را کنار می کشد و به هر جهتی که می خواهد به تیراندازی ادامه می دهد. اما او از خطرات غافل است: انبوه خریداران عجله ای که به سختی متوجه او می شوند. خروجی هایی که منجر به ترافیک می شوند. چشمه های آب زیبا اما عمیق و سایر خطرات ناشناخته دیگری که والدین را شب بیدار نگه می دارد. گاهی اوقات ، مادر - که همیشه یک قدم عقب است - به پایین می رسد و کمی دست می گیرد تا او را از رفتن به این فروشگاه یا آن مغازه ، از این که به این شخص یا آن درب برود ، باز دارد. وقتی او می خواهد به سمت دیگر برود ، او او را برگرداند ، اما هنوز ، او می خواهد خودش راه برود.

حال ، کودک دیگری را تصور کنید که با ورود به بازار ، خطرات ناشناخته را حس می کند. او با کمال میل اجازه می دهد مادر دست او را بگیرد و او را هدایت کند. مادر می داند چه موقع باید برگردد ، کجا بایستد ، کجا صبر کند ، زیرا می تواند خطرات و موانع پیش رو را ببیند و ایمن ترین راه را برای کوچولوی خود طی می کند. و هنگامی که کودک مایل به برداشتن است ، مادر راه می رود مستقیم جلو، سریعترین و آسانترین مسیر را به مقصد می رساند.

حال ، تصور کنید که شما یک کودک هستید ، و مری مادر شما است. خواه شما یک پروتستان باشید یا کاتولیک ، مiمن یا کافر ، او همیشه با شما راه می رود ... اما آیا شما با او قدم می زنید؟

 

آیا من به او احتیاج دارم؟

In چرا مریم؟ من در مورد اینکه چگونه سالها پیش با نقش برجسته ماری در کلیسای کاتولیک مبارزه کردم ، کمی از سفر خودم را در میان گذاشتم. واقعاً ، من فقط می خواستم خودم راه بروم ، بدون اینکه نیازی به گرفتن دست او داشته باشم ، یا همانطور که کاتولیک های "ماری" می گویند ، "خودم را به او تقدیم می کنم. من فقط می خواستم دست عیسی را بگیرم و همین کافی بود.

مسئله این است که تعداد کمی از ما در واقع می دانیم چگونه برای گرفتن دست عیسی خودش گفت:

هر کس که می خواهد به دنبال من بیاید ، باید خود را انکار کند ، صلیب خود را برداشته و به دنبال من بیاید. زیرا هرکسی که بخواهد جان خود را نجات دهد آن را از دست می دهد ، اما هر که جان خود را به خاطر من و انجیل از دست بدهد آن را نجات خواهد داد. (مارک 8: 34-35)

بسیاری از ما سریع می توانیم در مورد عیسی به عنوان "پروردگار و ناجی شخصی" صحبت کنیم ، اما وقتی واقعاً می خواهیم خود را انکار کنیم؟ به آغوش کشیدن با شادی و استعفا؟ به پیروی از دستورات او بدون مصالحه؟ خوب ، واقعیت این است که ما آنقدر مشغول رقصیدن با شیطان یا جنگ با گوشت هستیم که به سختی شروع به گرفتن دست زخمی شده او کرده ایم. ما مانند آن پسر کوچک هستیم که می خواهد اکتشاف کند ... اما ترکیبی از کنجکاوی ، عصیان و جهل از خطرات واقعی معنوی ، روح ما را در معرض خطر زیادی قرار می دهد. چقدر معمولاً برگشته ایم تا فقط کشف کنیم که گم شده ایم! (... اما یک پدر و مادر همیشه در جستجوی ما هستند! لوقا 2: 48)

در یک کلام ، ما به یک مادر احتیاج داریم.

 

هدیه بزرگ

این ایده من نیست این حتی ایده کلیسا نیست. این مربوط به مسیح بود. این هدیه بزرگ او به بشریت بود که در آخرین لحظات زندگی او اهدا شد. 

زن ، پسرت ، پسر تو ... ببین مادرت. و از همان ساعت شاگرد او را به خانه خود برد. (یوحنا 19: 26-27)

یعنی از آن لحظه ، دست او را گرفت. کل کلیسا دست او را گرفت ، جایی که جان در او نماد شده است ، و هرگز او را رها نکرده است - اگرچه اعضای مختلف اغلب مادر خود را نمی شناسند. [1]دیدن چرا مریم؟

این اراده مسیح است که ما نیز دست این مادر را بگیریم. چرا؟ زیرا او می داند که راه رفتن برای خودمان چقدر دشوار است ... امواج در تلاش برای حرکت به سمت دریا چقدر طوفانی و خائنانه است بندرگاه امن از عشق او

 

گرفتن دستش

اگر دست او را بگیری چه اتفاقی می افتد؟ او مانند یک مادر خوب شما را به ایمن ترین مسیرها ، خطرات گذشته و ایمنی قلب پسرش هدایت می کند. از کجا این را می دانم؟

اولاً ، زیرا تاریخ حضور مشیت باران مریم در کلیسا مخفی نیست. این نقش ، در پیدایش 3:15 ، پیشگویی شده ، در انجیل ها ، و در مکاشفه 12: 1 برجسته شده است ، در طول تاریخ کلیسا ، به ویژه در زمان ما از طریق ظاهر او در سراسر جهان ، قدرتمندانه تجربه شده است.

در مواقعی که مسیحیت خود در معرض تهدید به نظر می رسید ، آزادی آن به قدرت [تسبیح] نسبت داده می شد و بانوی تسبیح ما به عنوان کسی که شفاعتش موجب نجات شد ، تحسین شد. - جان پائول دوم ، Rosarium Virginis Mariae ، 40 ساله

اما من شخصاً می دانم که هدیه بزرگ این زن به این دلیل است که مانند جان ، "او را به خانه خود برده ام."

من مردی با اراده قوی بوده ام. من آن فرزند اول بودم در بالا توضیح داده شد ، یک مرد به شدت مستقل ، کنجکاو ، سرکش و لجباز است. من احساس کردم که "کاملاً خوب" دست عیسی را گرفته ام. " در این میان ، در اشتیاق غذا و الکل و وسوسه های دیگر در "مرکز خرید" زندگی که دائماً من را گمراه می کرد ، دست و پنجه نرم می کردم. در حالی که به نظر می رسید در زندگی معنوی خود پیشرفت می کنم ، ناسازگار بود ، و به نظر می رسید احساسات من به میل من بهترین نتیجه را می گیرند.

پس از آن ، یک سال ، احساس کردم که "خود را به مری" تقدیس می کنم. من خوانده ام که از آنجا که او مادر عیسی است ، او فقط یک هدف دارد ، و آن این است که مرا به سلامت به پسرش برساند. او این کار را می کند وقتی که اجازه می دهم دستم را بگیرد. واقعاً همان "تقدیس" است. بنابراین من به او اجازه دادم (بخوانید چه اتفاقی در آن روز افتاد داستانهای واقعی بانوی ما) من در هفته ها و ماه های آینده متوجه اتفاق شگفت انگیزی شدم که اتفاق می افتد. بعضی از مناطق زندگی من که در آن مبارزه می کردم ناگهان لطف و قدرت جدیدی برای تسخیر وجود داشت. تمام سالهای سرگردان خودم ، فکر می کردم که در زندگی معنوی رو به جلو حرکت می کنم ، فقط مرا تا اینجا رسانده است. اما وقتی دست این زن را گرفتم ، زندگی معنوی من شروع به رو به رشد کرد ...

 

در بازوهای ماری

در زمان های اخیر ، احساس می کردم مجبورم که مقدس خود را به مری تجدید کنم. این بار اتفاقی افتاد که انتظارش را نداشتم. خدا ناگهان از من درخواست می کرد بیشتر، به خودم بدهم کاملا و به طور کامل برای او (فکر کردم که هستم!). و راه این کار این بود که خودم را بدهم کاملا و به طور کامل به مادرم. او می خواست اکنون مرا در آغوش خود حمل کند. وقتی به این گفتم "بله" ، اتفاقی افتاد که سریع اتفاق می افتد. او دیگر اجازه نمی دهد من او را به سمت سازشهای گذشته بکشم. او دیگر به من اجازه نمی دهد در توقف های غیر ضروری ، راحتی و خودآزاری قبلی خود استراحت کنم. او اکنون مرا به سرعت و با مصلحت وارد قلب تثلیث مقدس می کرد. گویی اوست حکم، او عالیهs به خدا ، حالا مال خودم شده بود. بله ، او یک مادر دوست داشتنی است ، اما یک مادر هم محکم است. او به من کمک می کرد کاری را انجام دهم که قبلاً هرگز نتوانستم آن را خیلی خوب انجام دهم: خودم را انکار کنم ، صلیبم را بردارم و به دنبال پسر او بروم.

به نظر می رسد که من تازه شروع کرده ام و با این حال ، باید صادقانه بگویم: چیزهای این دنیا برای من به سرعت محو می شوند. لذت هایی که فکر می کردم بدون آنها نمی توانم زندگی کنم اکنون ماه ها پشت سر من هستند. و یک تمایل داخلی و عشق به خدای من هر روز در حال افزایش است - حداقل هر روز که به این زن اجازه می دهم مرا بیشتر در راز خدا حمل کند ، رازی که او کاملاً زندگی کرده و می کند. دقیقاً از طریق این زن است که "پر از لطف" است که من در حال پیدا کردن لطفی هستم که اکنون با تمام وجود می گویم ، "عیسی ، من به تو اعتماد دارم!”در نوشتاری دیگر ، می خواهم توضیح دهم چگونه دقیقاً مری به این فیض در روح دست می یابد.

 

هیئت مدیره ARK: تجلیل

چیز دیگری وجود دارد که می خواهم در مورد این زن به شما بگویم و آن این است: او یک زن است "کشتی" که با خیال راحت و سریع به سمت ما حرکت می کند پناهگاه بزرگ و بندر امن، عیسی کیست نمی توانم به شما بگویم که چقدر فوراً احساس کرده ام این "کلمه" است. هیچ زمانی برای هدر دادن وجود ندارد. وجود دارد طوفان بزرگ که بر روی زمین رها شده است. سیلابهای ترس ، عدم اطمینان و سردرگمی در حال افزایش است. آ سونامی معنوی با نسبت آخرالزمانی در سراسر جهان جارو می شود و بسیاری از روح ها به راحتی آماده نیستند. اما یک راه برای آماده شدن وجود دارد و آن ورود سریع به پناهگاه امن قلب بی عیب مریم - کشتی بزرگ زمانه ما است.

قلب بی پناه من پناهگاه شما خواهد بود و راهی که شما را به سمت خدا سوق خواهد داد. - ظاهر دوم برای فرزندان فاطمه ، 13 ژوئن 1917 ، www.ewtn.com

شما می توانید این کار را با انجام کاری که انبوه مقدسین انجام داده اند ، انجام دهید و آن این است که زندگی معنوی خود را کاملاً به این مادر بسپارید. نیازی به درک کامل آن ندارید. در واقع ، این چنین است by خود را به مریم تقدیم کنید و درک خواهید کرد که چرا عیسی این مادر را برای شما گذاشت.

یک وب سایت جدید شگفت انگیز راه اندازی شده است تا به شما کمک کند این مرحله را برای رسیدن به مادر خود انجام دهید: www.myconsecration.org آنها اطلاعات رایگان را برای شما ارسال می کنند و در ادامه توضیح می دهند که مقدس شدن خود را به مریم و نحوه انجام آن به چه معناست. آنها شامل یک نسخه رایگان از کتاب راهنمای کلاسیک ، آماده سازی برای کلیسای مقدس به گفته سنت لوئیس ماری دو مونتفورت. این همان تقدیسی است که جان پل دوم انجام داد و شعار پاپنی او را بر آن نهاد: "توتوس تووس”مستقر بود. [2]توتوس تووس: لاتین برای "کاملاً مال شما" کتاب دیگری که روشی قدرتمند و طراوت را برای تصویب این تقدیس ارائه می دهد ، است 33 روز تا شکوه صبح.

من شدیداً شما را تشویق می کنم که این نوشته را برای بیشتر دوستان و خانواده خود بفرستید و اجازه دهید روح القدس این دعوت مقدس را به دیگران انجام دهد.

زمان آن فرا رسیده است که ما از چند طریق دیگر سوار کشتی شویم. 

همانگونه که خود ایماکولاتا به عیسی و تثلیث تعلق دارد ، به همین ترتیب همه روح از طریق او و در او متعلق به عیسی و تثلیث خواهد بود به روشی بسیار کاملتر از آنچه بدون او ممکن بود. چنین روح هایی قلب مقدس حضرت مسیح را بسیار بهتر از آنچه که تاکنون انجام می دادند دوست خواهند داشت ... از طریق او ، عشق الهی جهان را به آتش می کشد و آن را مصرف می کند. سپس "فرض روح" در عشق اتفاق خواهد افتاد. - St. ماکسیمیلیان کلبه ، مفهوم ناب و روح القدس، HM مانتو-بونامی ، ص. 117

 

اولین بار در تاریخ 7 آوریل 2011 منتشر شد.

 
 

مارک اکنون در فیس بوک است!
مثل ما در فیس بوک

Mark اکنون در توییتر است!
توییتر

 

آیا هنوز با CD قدرتمند Rosary مارک که شامل آهنگ های اصلی مریم است ، دعا کرده اید؟ پروتستان ها و کاتولیک ها را به طور یکسان لمس کرده است. مجله والدین کاتولیک آن را نامید: " بهترین ، مقدس ترین بازتاب قابل تأمل از زندگی عیسی مسیح که در یک ضبط ارائه شده است ..."

برای سفارش یا گوش دادن به نمونه ها ، روی جلد CD کلیک کنید.

 

اینجا را کلیک کنید لغو اشتراک or اشتراک به این مجله

برای ترجمه این صفحه به زبان دیگری روی زیر کلیک کنید:

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 دیدن چرا مریم؟
2 توتوس تووس: لاتین برای "کاملاً مال شما"
نوشته شده در صفحه اصلی, MARY و برچسب , , , , , , , , , , , , .