پاپ ها و نظم نوین جهانی

 

L' نتیجه گیری مجموعه در بت پرستی جدید کاملاً هوشیارانه است. یک محیط زیست کاذب ، که در نهایت توسط سازمان ملل سازمان یافته و ترویج می شود ، جهان را به سمت یک "نظم جدید جدید" فزاینده و بی خدا پیش می برد. پس ممکن است بپرسید چرا پاپ فرانسیس از سازمان ملل حمایت می کند؟ چرا دیگر پاپ ها اهداف خود را انعکاس داده اند؟ آیا کلیسا نباید کاری با این جهانی شدن سریعاً درحال ظهور داشته باشد؟

 

چشم اندازهای اضطراری

در حقیقت ، عیسی یک "جهانگرا" بود. او دعا کرد که ملتها ...

... صدای من را بشنو ، و یک گله ، یک چوپان وجود خواهد داشت. (یوحنا 10:16)

پاپ لئو سیزدهم اظهار داشت که این نیز هدف جانشینان سنت پیتر بود - هدفی که هدف آن نه تنها مسیحی بلکه نظم مدنی بود:

ما در طول یک پاپتیک طولانی مدت نسبت به دو هدف اصلی تلاش کرده ایم و پیگیرانه انجام داده ایم: در وهله اول ، برای احیای اصول زندگی مسیحی در جامعه مدنی و داخلی ، چه در حاکمان و مردم ، از آنجا که زندگی واقعی وجود ندارد برای مردان مگر از مسیح. و ثانیا ، برای ارتقا the اتحاد مجدد کسانی که یا از طریق بدعت یا از طریق انشقاق از کلیسای کاتولیک دور شده اند ، زیرا بدون شک خواست مسیح این است که همه باید در یک گله تحت یک چوپان متحد شوند. -Divinum Illud Munus، ن. 10

اولین سخنرانی که سنت پیوس X از تخت مقدس پیتر ایراد کرد ، بشارت نبوی آن بود قریب الوقوع بودن از این "ترمیم" با اعلام آنچه قبل از آن است - دجال یا "پسر نابودی" که وی گفت ، "ممکن است در جهان باشد." خشونت گسترده باعث شده است "به نظر برسد گویی اختلافات جهانی است" و بنابراین:

آرزوی صلح مطمئناً در هر سینه ای دخیل است و کسی نیست که با اشتیاق به آن استناد نکند. اما خواستن صلح بدون خدا پوچ است ، زیرا دیدن جایی که خدا غایب است از آنجا عدالت نیز پرواز می کند و وقتی عدالت برداشته شود گرامی داشتن امید به صلح بیهوده است. "صلح کار عدالت است" (هست 22: 17). -ای سوپرمی, اکتبر 4th، 1903

و بنابراین سنت پیوس X عبارات "عدالت و صلح" یا "صلح و توسعه" را در قرن 20 وارد کرده است. این فریاد برای ترمیم الهی در او بسیار فوری تر شد جانشین وقتی که یک دهه بعد ، اولین جنگ جهانی آغاز شد.

"و آنها صدای من را خواهند شنید ، و یک چوپان و یک چوپان وجود خواهد داشت"… خداوند ... بزودی با تبدیل این چشم انداز تسلی بخش از آینده به یک واقعیت فعلی ، پیشگویی خود را تحقق بخشد ... پاپ ، مهم نیست که کی باشد ، همیشه کلمات را تکرار می کند: "من فکر می کنم افکار صلح نه رنج" (ارمیا 29: 11)، افکار صلح واقعی که بر پایه عدالت بنا شده و به وی اجازه می دهد صادقانه بگوید: "عدالت و صلح بوسه زده اند." (مزامیر 84: 11) … پس از رسیدن ، ساعتی با شکوه برگزار می شود ، ساعتی بزرگ که پیامدهایی نه تنها برای احیای پادشاهی مسیح ، بلکه برای آرام سازی ایتالیا و جهان نیز دارد. ما مشتاقانه دعا می کنیم و از دیگران نیز می خواهیم برای این آرامش مطلوب جامعه دعا کنند ... -POPE PIUS XI ، Ubi Arcani dei Consilioi "در مورد صلح مسیح در پادشاهی خود"، دسامبر 23، 1922

به طرز غم انگیزی ، جنگ جهانی دوم منجر به ترک ملتها با اختلاف ، بی اعتمادی و در تعقیب گرم سلاح های ویرانگر کشنده شد. در همان اواخر آن فاجعه جهانی بود که سازمان ملل متحد در سال 1945 با هدف ایجاد "همکاری بین المللی در حل مشکلات اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و بشردوستانه در سراسر جهان" متولد شد. [1]History.com به ریاست رئیس جمهور فرانکلین روزولت ، نخست وزیر انگلیس وینستون چرچیل و نخست وزیر شوروی ژوزف استالین انجام شد. هر سه فراماسونر بودند.

حداقل ، از نظر ظاهری ، نه تنها کلیسا بلکه یک سازمان "جهانی" دیگر بود که برای "صلح جهانی" تلاش می کرد.

پل ششم به وضوح فهمید که مسئله اجتماعی در سطح جهانی فراگیر شده است و او ارتباط بین انگیزه اتحاد بشریت و آرمان مسیحی یک خانواده واحد از مردم را در همبستگی و برادری درک کرد.. - POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، ن. 13

 

چشم اندازهای مختلف

نه تنها از طریق جنگ ، بلکه از طریق ارتباط جمعی ، کل ملت ها با هم برخورد کرده بودند. چاپ ، رادیو ، سینما ، تلویزیون ... و سرانجام اینترنت ، ظرف چند دهه دنیای وسیع را به یک "دهکده جهانی" تبدیل می کند. ناگهان ، ملل در انتهای مخالف این سیاره خود را به عنوان همسایه یا شاید دشمنان جدید یافتند.

بعد از این همه پیشرفت علمی و فنی ، و حتی به دلیل آن ، این مسئله همچنان باقی است: چگونه می توان نظم جدیدی از جامعه را بر اساس روابط انسانی متعادل تر بین جوامع سیاسی در سطح ملی و بین المللی ایجاد کرد؟ OPPOPE ST. JOHN XXIII ، Mater و Magistra، نامه دانشنامه ، ن. 212

این سوالی بود که به نظر می رسید کلیسا برای آن آماده نیست.

اصلی ترین ویژگی جدید این بوده است انفجار وابستگی متقابل در سراسر جهان، معروف به جهانی شدن. پل ششم تا حدی آن را پیش بینی کرده بود ، اما سرعت وحشیانه تکامل آن پیش بینی نشده بود. -POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، ن. 33

هنوز هم ، او مشاهده کرد ، "هرچه جامعه جهانی می شود ، ما را همسایه می کند اما برادر نمی سازد."[2]POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، ن. 19 جهانی شدن اجتناب ناپذیر بود ، اما لزوماً شر نبود.

جهانی شدن ، پیشین، نه خوب است و نه بد این چیزی است که مردم از آن درست می کنند. OPPOPE ST. جان پاول دوم ، خطاب به آکادمی پاپی علوم اجتماعی، 27 آوریل 2001

زمانی که سنت جان پل دوم بر تخت سلطنت پیتر نشست ، سازمان ملل متحد به عنوان داور جهانی ، عمدتاً از طریق مأموریت های صلح ، تثبیت شد. اما با آگاهی جهانی جدید از نقض کرامت انسانی در صفحات تلویزیون ما ، مفهوم "حقوق بشر" جهانی به سرعت تکامل یافت. و در اینجا چشم انداز "عدالت و صلح" است که توسط سازمان ملل متحد درک شده است در مقابل که از کلیسا ، شروع به واگرایی.

مهمتر از همه خواست سازمان ملل متحد از کشورهای عضو "حق جهانی بهداشت باروری" بود. این یک حسن تعبیر برای "حق" سقط جنین و پیشگیری از بارداری بود. سنت جان پل دوم (و کاتولیک های وفادار که با سازمان ملل متحد درگیر بودند) به شدت با این مخالفت کردند. او از این تناقض مسخره کننده ابراز تاسف کرد که فرایندی که منجر به ایده "حقوق بشر" شد ، "بخصوص در لحظات مهم وجودی: لحظه تولد و لحظه مرگ" زیر پا گذاشته می شود. قدسی آینده به رهبران جهان اخطار نبوی داد:

این همان چیزی است که در سطح سیاست و دولت نیز اتفاق می افتد: حق اصلی و مسلم زندگی بر اساس رای گیری پارلمان یا اراده یک قسمت از مردم زیر سوال می رود یا انکار می شود - حتی اگر اکثریت باشد. این نتیجه شوم یک نسبی گرایی است که بدون مخالفت سلطنت می کند: "حق" دیگر متوقف می شود ، زیرا دیگر بر اساس عزت نفوذ ناپذیر شخص بنا نهاده شده است ، بلکه تابع اراده قویتر است. به این ترتیب دموکراسی ، در تضاد با اصول خود ، در واقع به سمت نوعی توتالیتاریسم پیش می رود. - پاپ جان پل دوم ، Evangelium vitae، ن. 18 ، 20

هنوز هم "مراقبت های بهداشتی باروری" تنها هدف سازمان ملل نبود. هدف آنها همچنین پایان دادن به فقر و گرسنگی و دسترسی جهانی به آب ، سیستم بهداشتی و انرژی قابل اطمینان بود. بدون تردید ، اینها اهدافی هستند که با مأموریت کلیسا برای خدمت به مسیح در این کشور همگرا هستند "حداقل برادران." [3]مت 25: 40 اگرچه س hereال اینجا فقط مسئله عملی نیست بلکه فلسفه اساسی است. خلاصه تر ، "حتی شیطان به عنوان یک فرشته نور نقاب می زند." [4]2 قرنتیان 11: 14 در حالی که هنوز یک کاردینال بود ، بندیکت شانزدهم این نگرانی اساسی را در مورد برنامه مترقی سازمان ملل هدف قرار داد.

… تلاشها برای ساختن آینده با تلاشهایی صورت گرفته است که کم و بیش عمیقاً از منبع سنت لیبرال گرفته شده است. تحت عنوان نظم نوین جهانی ، این تلاش ها پیکربندی می یابد. آنها به طور فزاینده ای به سازمان ملل و کنفرانس های بین المللی آن مربوط می شوند ... که فلسفه انسان جدید و جهان جدید را به طور شفاف آشکار می کنند ... - کاردینال جوزف راتینجر (POPE BENEDICT XVI) ، انجیل: مقابله با بی نظمی جهانی ، توسط خانم میشل شوویانز ، 1997

به راستی ، آیا چنین اهداف متضادی می توانند همزیستی داشته باشند؟ چگونه می توان حق کودک را به یک فنجان آب تمیز ارتقا داد در حالی که در عین حال باعث ترویج آن می شود راست برای نابود کردن آن کودک قبل از اینکه از رحم بیرون بیاید؟

 

UNITED HUMANITY VS. خانواده جهانی

پاسخ دادگستری این بوده است که خیراتی را که در سازمان ملل متحد می بینند در عین نکوهش بدی ارتقا دهد. من فکر می کنم این همان کاری است که مادر کلیسا با تک تک ما انجام می دهد ، ما را در موارد خوب تشویق و ترغیب می کند ، اما ما را به توبه و تغییر دین در جایی که نیستیم فرا می خواند. با این حال ، جان پل دوم نسبت به این افراد ساده لوح نبود پتانسیل برای شیطان در مقیاس بزرگ با افزایش نفوذ سازمان ملل.

آیا زمان آن نیست که همه با هم برای تشکیل یک قانون اساسی جدید از خانواده بشری کار کنند ، که واقعاً قادر به تأمین صلح و هماهنگی بین مردم و همچنین توسعه یکپارچه آنها باشد؟ اما بگذارید سوing تفاهمی پیش نیاید. این به معنای نوشتن قانون اساسی یک ابر دولت جهانی نیست. -پیام برای روز جهانی صلح، 2003؛ واتیکان.وا

از این رو ، هنگامی که به نظر می رسید پاپ بندیکت ایده ایده "ابر دولت جهانی" را تبلیغ می کند ، بسیاری از مسیحیان کاتولیک و انجیلی نگران شدند. آنچه در نامه دائرc کتاب مقدس خود آورده است در اینجا آمده است:

در برابر رشد بی وقفه وابستگی متقابل جهانی ، حتی در بحبوحه رکود جهانی ، به شدت احساس نیاز به اصلاح سازمان ملل متحد، و به همین ترتیب از موسسات اقتصادی و دارایی بین المللی، بنابراین مفهوم خانواده ملت ها می تواند دندان های واقعی به دست آورد. -POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، شماره 67

بندیکت خواستار چنین اتفاقی نبود ، بلکه به جای اصلاح "سازمان ملل متحد امروزی" بود تا "خانواده ملتها" بتوانند بین یکدیگر با عدالت و صلح واقعی کار کنند. هیچ ساختاری ، هرچند کوچک (اعم از خانواده) یا بزرگ (جامعه ای از ملت ها) نمی تواند بدون اجماع اخلاقی که در عین حال اعضای خود را مسئول می داند ، در کنار هم کار کنند. این فقط عقل سلیم است.

همچنین درخواست بندیکت برای اصلاح کل چارچوب اقتصادی جهانی (که تا حد زیادی توسط فراماسونها و بانکداران بین المللی آنها کنترل می شود) قابل توجه (و نبوی) بود. واضح است که بندیکت می دانست کدام دندان مضر است و کدام یک آسیب نمی زند. وی ضمن درک اینکه جهانی شدن چگونه توانایی ادامه کمک به کشورهای توسعه نیافته را دارد ، با زبانی آخرالزمانی هشدار داد (نگاه کنید به سرمایه داری و جانور و The Beast Rising):

... بدون هدایت خیرخواهانه در حقیقت ، این نیروی جهانی می تواند صدمات بی سابقه ای ایجاد کند و اختلافات جدیدی را در خانواده انسان ایجاد کند ... بشریت خطرات جدیدی را برای بردگی و دستکاری در معرض خطر قرار می دهد. -POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، شماره 33 ، 26

و دوباره،

کتاب مکاشفه شامل گناهان بزرگ بابل - نماد شهرهای بزرگ بی دین جهان - این واقعیت است که با جسم و روح تجارت می کند و با آنها به عنوان کالا رفتار می کند (نک: Rev 18:13)... —POPE BENEDICT XVI ، به مناسبت تبریک کریسمس ، 20 دسامبر 2010 ؛ http://www.vatican.va/

از همه مهمتر ، بندیکت ایده دخالت یک نهاد بین المللی گسترده در مسائل منطقه را ترجیح نمی داد بلکه دکترین اجتماعی کاتولیک "تابعیت" بود: هر سطح جامعه باید مسئول آنچه می تواند باشد باشد.

برای تولید یک قدرت جهانی خطرناک از نوع استبداد ، حاکمیت جهانی سازی باید با انحصار مشخص شود، به چندین لایه بیان شده و شامل سطوح مختلفی است که می توانند با هم کار کنند. جهانی سازی مطمئناً اقتدار لازم دارد ، تا آنجا که مشکل یک کالای مشترک جهانی را ایجاد می کند و باید دنبال شود. اگرچه این اختیارات آزادی را نقض نمی کند ، این اختیارات باید به شکلی فرعی و طبقه بندی شده سازماندهی شود.. -Caritas در Veritate، شماره 57

بنابراین ، پاپ ها به طور مداوم تأیید می کردند که در مرکز این سازمان جدید جامعه باید وجود داشته باشد عزت و حقوق ذاتی شخص انسانی. از این رو ، اینگونه است صدقه، نه کنترل ، در قلب دیدگاه کاتولیک "وحدت جهانی" و بنابراین خود خدا ، زیرا "خدا عشق است."

یک اومانیسم که خدا را استثنا کند ، یک اومانیسم غیرانسانی است. - POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، ن. 78

اگر پاپ ها تا آن زمان نسبت به اهداف سازمان ملل متحد محتاط و قاطع به نظر می رسیدند ، جانشین آنها ، پاپ فرانسیس ، چه می کنید؟

 

برای ادامه… بخوانید قسمت دوم.

 

Now Word یک خدمت تمام وقت است
با پشتیبانی شما ادامه می یابد.
خوشا به حال شما ، و متشکرم 

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 History.com
2 POPE BENEDICT XVI ، Caritas در Veritate، ن. 19
3 مت 25: 40
4 2 قرنتیان 11: 14
نوشته شده در صفحه اصلی, بت پرستی جدید.