خط نازک بین رحمت و بدعت - قسمت دوم

 

قسمت دوم - رسیدن به زخمی ها

 

WE یک انقلاب سریع فرهنگی و جنسی را مشاهده کرده اند که در طی پنج دهه کوتاه خانواده را از بین برد زیرا طلاق ، سقط جنین ، تعریف مجدد ازدواج ، اوتانازی ، پورنوگرافی ، زنا ، و بسیاری از بیماری های دیگر نه تنها قابل قبول شده است ، بلکه به عنوان یک "حسن" اجتماعی تلقی می شود. "درست." با این حال ، یک اپیدمی بیماری های مقاربتی ، مصرف مواد مخدر ، سو alcohol مصرف الکل ، خودکشی و روان پریشی هایی که در حال تکثیر هستند ، داستان دیگری را بیان می کند: ما نسلی هستیم که به شدت از اثر گناهان خونریزی می کنیم.

این شرایط امروزی است که پاپ فرانسیس در آن انتخاب شد. ایستاده در بالکن سنت پیتر ، او را دید چراگاه قبل از او ، اما یک میدان جنگ است.

من به وضوح می بینم که چیزی که امروز کلیسا به آن بیشتر نیاز دارد ، توانایی بهبود زخم ها و گرم کردن قلب م ofمنان است. به نزدیکی ، مجاورت نیاز دارد. من کلیسا را ​​بعنوان یک بیمارستان صحرایی پس از نبرد می بینم. بی فایده است اگر از یک فرد آسیب دیده جدی س askال کنید که آیا کلسترول خون بالا دارد و در مورد سطح قند خونش است! باید زخمهایش را خوب کنی. سپس می توانیم در مورد هر چیز دیگری صحبت کنیم. زخم ها را التیام بخشید ، زخم ها را التیام دهید. و شما باید از زمین شروع کنید. —POPE FRANCIS ، مصاحبه با AmericaMagazine.com ، 30 سپتامبر 2013

 

نیازهای کل افراد

عیسی غالباً اینگونه به خدمت زمینی خود نزدیک می شود: انجام زخمها و نیازهای فوری مردم ، که به نوبه خود خاک را برای انجیل آماده می کند:

او به هر روستا یا شهر یا حومه ای که وارد می شد ، بیماران را در بازارها می خواباندند و از او التماس می کردند که فقط منگوله عبای او را لمس کنند. و هرچه آن را لمس کردند بهبود یافتند ... (علامت گذاری 6: 56)

عیسی همچنین برای شاگردان خود روشن ساخت که او فقط یک معجزه گر نیست - یک مددکار اجتماعی الهی. مأموریت او یک هدف وجودی عمیق تر داشت: شفابخشی روح.

من باید بشارت پادشاهی خدا را بشارت دهم ، زیرا برای این منظور من فرستاده شده ام. (لوقا 4:43)

یعنی پیام ضروری است. دکترین مهم است. اما در متن دوست دارم.

اعمال بدون دانش کور است و دانش بدون عشق استریل است. - پاپ بنیدکت شانزدهم، Caritas در Veritate ، ن. 30

 

اولین چیز اول

پاپ فرانسیس هرگز نگفته و حتی به طور ضمنی گفته است که آموزه آنطور که برخی فکر می کنند مهم نیست. وی با انتقاد از پل ششم گفت كه كلیسا برای بشارت وجود دارد. [1]رجوع کنید به POPE PAUL VI ، Evangelii Nuntiandi ، n. 24

انتقال ایمان مسیحی هدف بشارت جدید و کل مأموریت بشارت دهنده کلیسا است که به همین دلیل وجود دارد. - POPE FRANCIS ، خطاب به سیزدهمین شورای عادی دبیرکل مجمع اسقف ها ، 13 ژوئن 13 ؛ vatican.va (تأکید من)

با این حال ، پاپ فرانسیس در اقدامات خود و اظهارات خود در مورد کاف ، نکته ظریف اما انتقادی را بیان کرده است: در بشارت، سلسله مراتبی از حقایق وجود دارد. حقیقت اساسی همان چیزی است که به آن می گویند کریگما، که "اولین اعلامیه" است [2]اوانجلی گودیم، ن. 164 از "خبر خوب":

proc اولین اعلامیه باید بارها و بارها صدا کند: "عیسی مسیح شما را دوست دارد. او جان خود را داد تا شما را نجات دهد. و اکنون او هر روز در کنار شما زندگی می کند تا شما را روشن کند ، تقویت کند و آزاد کند. " OPPOPE FRANCIS ، اوانجلی گودیم، ن. 164

از طریق سادگی پیام ، اعمال و شاهد ما ، تمایل ما به گوش دادن ، حضور و مسافرت با دیگران (در مقابل "بشارت با رانندگی") ، ما عشق مسیح را حاضر و ملموس می کنیم ، گویی جریان های زنده از درون ما روان بودند که روحهای خشک شده می توانند از آنها بنوشند. [3]رجوع کنید به یوحنا 7:38؛ دیدن چاههای زندگی این نوع اصالت همان چیزی است که در واقع ایجاد می کند عطش حقیقت

خیریه چیز اضافه ای نیست ، مانند پیوست ... آنها از همان ابتدا آنها را درگیر گفتگو می کند. -POPE BENEDICT XVI ، کاریتاس در Veritate ، ن. 30

دقیقاً این چشم انداز برای بشارت است كه توسط كاردینال خاص ، اندكی قبل از انتخاب وی به عنوان پاپ 266 ، به نبوت پیش آمد.

بشارت دادن به معنای تمایل کلیسا به بیرون آمدن از خودش است. كلیسا فراخوانده می شود كه از خودش بیرون بیاید و به حاشیه ها برود ... راز گناه ، درد ، بی عدالتی ، جهل ، كاری بدون دین ، ​​اندیشه و همه بدبختی ها. وقتی کلیسا برای بشارت از خود بیرون نمی آید ، او خود ارجاع می شود و سپس بیمار می شود ... کلیسای خود ارجاع دهنده عیسی مسیح را در درون خود نگه می دارد و اجازه نمی دهد او بیرون بیاید ... با فکر پاپ بعدی ، او باید باشد مردی که از تدبر و پرستش عیسی مسیح ، به کلیسا کمک می کند تا در حاشیه های وجودی ظاهر شود ، این امر به او کمک می کند تا مادر پرباری باشد که از لذت شیرین و دلجویی از بشارت زندگی می کند. - کاردینال خورخه برگولیو (POPE FRANCIS) ، مجله نمک و نور، پ. 8 ، شماره 4 ، نسخه ویژه ، 2013

 

بوی گوسفند

هنگامی که پاپ فرانسیس گفت ما نباید تلاش کنیم "دیگران را تبلیغ کنیم" یک کرمانه بزرگ ایجاد شد. [4]در فرهنگ کنونی ما ، کلمه "تبلیغ مجدد" به معنای تلاشی تهاجمی برای متقاعد کردن و تبدیل دیگران به موقعیت خود است. با این حال ، او فقط نقل قول از سلف خود بود:

كلیسا به آیین گرایی روی نمی آورد. در عوض ، او با "جاذبه" رشد می کند: همانطور که مسیح "همه را با قدرت عشق خود" به سمت خود می کشد ، که در قربانی شدن صلیب به اوج خود می رسد ، کلیسا نیز مأموریت خود را تا آنجا انجام می دهد که هر یک از کارهای خود را در تقلید معنوی و عملی از عشق پروردگار خود انجام می دهد. - BENEDICT XVI ، افتتاحیه پنجمین کنفرانس عمومی اسقف های آمریکای لاتین و کارائیب ، سیزدهم مه 13 ؛ واتیکان.وا

این دقیقاً همان تقلید از پروردگار است که پاپ فرانسیس امروز ما را به چالش کشیده است: تمرکز جدید بر کرگیما به دنبال توسط مباني اخلاقي ايمان به عنوان رويكردي كلي براي بشارت دادن.

پیشنهاد انجیل باید ساده تر ، عمیق تر ، درخشان باشد. پیامدهای اخلاقی از این گزاره سرچشمه می گیرد. —POPE FRANCIS ، AmericaMagazine.org ، 30 سپتامبر 2013

آنچه پاپ ها نسبت به آن هشدار می دهند نوعی بنیادگرایی مسیحی است که بوی آن بیشتر شبیه فریسیان است تا مسیح. رویکردی که دیگران را به خاطر گناهانشان ، کاتولیک نبودن ، مانند "ما" بودن لعنت نمی کند ... در مقابل آشکار کردن شادی حاصل از آغوش گرفتن و زندگی کامل از آیین کاتولیک - شادی که جذب می کند.

یک مضمون آشکار و مدرن امروزی این است که مادر ترزا جسد یک هندو را از ناودان بیرون می کشد. او بالای او نایستاد و گفت ، "مسیحی شو ، وگرنه به جهنم خواهی رفت." بلکه او ابتدا او را دوست داشت و از طریق این عشق بی قید و شرط ، هندو و مادر خود را با چشم مسیح به یکدیگر نگاه می کردند. [5]رجوع کنید به مات 25:40

یک جامعه بشارت دهنده در زندگی روزمره مردم با گفتار و کردار درگیر می شود. این مسافت را از بین می برد ، در صورت لزوم مایل است خود را کوچک کند و زندگی انسان را در بر می گیرد و گوشت رنج دیده مسیح را در دیگران لمس می کند. بشارت دهندگان به این ترتیب "بوی گوسفند" را به خود می گیرند و گوسفندان مایل به شنیدن صدای آنها هستند.OPPOPE FRANCIS ، اوانجلی گودیم، ن. 24

پاپ پل ششم گفت: "مردم با تمایل بیشتری به شاهدان گوش می دهند تا به معلم ها ، و وقتی مردم به سخنان معلمان گوش می دهند دلیل این است که آنها شاهد هستند." [6]رجوع کنید به پاپ پل ششم ، بشارت در جهان مدرن، ن. 41

 

اشیا خط نازک قرمز

بنابراین ، آموزه مهم است ، اما به ترتیب مناسب آن. عیسی با عصبانیت و چوب به سوی گناهکار پرواز نکرد ، بلکه با یک میله و عصا ... او به عنوان یک چوپان آمد تا گمشدگان را محکوم نکند ، بلکه آنها را پیدا کند. او "هنر گوش دادن" روح دیگری را آشکار کرد به نور او توانست روکش پیچیده گناه را سوراخ کند و ببیند تصویر خودش ، یعنی امیدی که مانند یک دانه در قلب تک تک انسانها خفته است.

حتی اگر زندگی یک فرد فاجعه بوده باشد ، حتی اگر توسط رذایل ، مواد مخدر یا هر چیز دیگری نابود شود - خدا در زندگی این شخص است. می توانید ، باید سعی کنید در زندگی هر انسانی به دنبال خدا باشید. اگرچه زندگی یک انسان سرزمینی پر از خار و علف های هرز است ، اما همیشه فضایی وجود دارد که بذر خوب می تواند در آن رشد کند. تو باید به خدا توکل کنی. —پاپ فرانسه ، آمریکا ، سپتامبر ، 2013

از این رو ، از میان صدها و هزارانی که او را دنبال می کردند ، عیسی به مرزها ، مناطق پیرامونی رفت و در آنجا زکئوس را یافت. در آنجا متیو و ماگادالین ، صدتایی ها و دزدان را پیدا کرد. و عیسی به خاطر آن منفور شد. او توسط فریسیان که عطر و بوی منطقه راحتی خود را به "بوی گوسفند" که از او می پیچد ترجیح می دهند ، مورد تحقیر قرار گرفت.

اخیراً شخصی برایم نوشت که چقدر وحشتناک است که افرادی مانند التون جان از پاپ فرانسیس "قهرمان" خود می گویند.

"چرا معلم شما با باجگیران و گناهکاران غذا می خورد؟" عیسی این را شنید و گفت: «کسانی که خوب هستند نیازی به پزشک ندارند ، بلکه بیماران نیاز دارند. بروید و معنی کلمات را بیاموزید ، "من رحمت می خواهم ، نه فداکاری". (مات 9: 11-13)

وقتی عیسی به آن زنا گرفتار گناه خم شد و کلمات را تلفظ کرد ، "نه من تو را محکوم می کنم ،" کافی بود که فریسیان بخواهند او را مصلوب کنند. پس از همه ، آن بود قانون که او باید بمیرد! همچنین ، پاپ فرانسیس به دلیل جمله فعلی تا حدودی بدنام خود به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است ، "من کی هستم که قضاوت کنم؟" [7]قس من کی هستم که قضاوت کنم؟

در حین پرواز از ریودوژانیرو گفتم که اگر یک فرد همجنس خواه حسن نیت باشد و در جستجوی خدا باشد ، من کسی نیستم که قضاوت کند. با گفتن این جمله ، آنچه را که کاتشیک می گوید گفتم. ما همیشه باید فرد را در نظر بگیریم. در اینجا وارد رمز و راز انسان می شویم. در زندگی ، خدا افراد را همراهی می کند و ما نیز باید از وضعیت آنها شروع کنیم. همراهی آنها با رحمت ضروری است. -مجله آمریکایی، 30 سپتامبر 2013 ، American Magazine.org

و اینجا جایی است که ما شروع به قدم زدن در امتداد آن خط قرمز نازک بین بدعت و رحمت می کنیم - گویی که از لبه صخره عبور می کند. این در سخنان پاپ ضمنی است (به ویژه از آنجا که وی از Catechism استفاده می کند [8]قس CCC ، ن. 2359 بعنوان مرجع وی) که یک شخص با حسن نیت کسی است که از گناه فانی توبه کند. ما فراخوانده شده ایم که حتی اگر آنها هنوز هم با گرایشهای غیر عادی دست و پنجه نرم می کنند ، با آن همراه شویم تا زندگی مطابق با انجیل را داشته باشیم. این در حالی است که تا آنجا که ممکن است به گناهکار دراز می شود ، بدون این که در دره سازش خود سقوط کند. این یک عشق رادیکال است. این قلمرو شجاعان است ، کسانی که می خواهند "بوی گوسفند" را با اجازه دادن به قلب خود به یک بیمارستان صحرایی تبدیل کنند که در آن گناهکار ، حتی بزرگترین گناهکار ، می تواند پناه بگیرد. این همان کاری است که مسیح انجام داد و به ما امر کرد.

این نوع عشق ، که عشق مسیح است ، تنها در صورتی می تواند معتبر باشد که همان چیزی باشد که پاپ بندیکت شانزدهم از آن به عنوان "خیرات در حقیقت" یاد کرده است ...

 

خواندن مرتبط

 

 

 

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 رجوع کنید به POPE PAUL VI ، Evangelii Nuntiandi ، n. 24
2 اوانجلی گودیم، ن. 164
3 رجوع کنید به یوحنا 7:38؛ دیدن چاههای زندگی
4 در فرهنگ کنونی ما ، کلمه "تبلیغ مجدد" به معنای تلاشی تهاجمی برای متقاعد کردن و تبدیل دیگران به موقعیت خود است.
5 رجوع کنید به مات 25:40
6 رجوع کنید به پاپ پل ششم ، بشارت در جهان مدرن، ن. 41
7 قس من کی هستم که قضاوت کنم؟
8 قس CCC ، ن. 2359
نوشته شده در صفحه اصلی, ایمان و اخلاق و برچسب , , , , , , , , , , , , , , , , .

نظرات بسته شده است.