به‌روزرسانی در Tianna و موارد دیگر…

 

خوش آمدی به صدها مشترک جدید که پیوسته اند اکنون کلمه این ماه گذشته! این فقط یک یادآوری برای همه خوانندگان من است که من گاهی اوقات مراقبه های کتاب مقدس را در سایت خواهرم پست می کنم شمارش معکوس به پادشاهی. این هفته سرشار از الهامات بود:

زمین را پر کنید - چقدر جمعیت بیش از حد یک دروغ بزرگ است

بابل در حال حاضر - چگونه تجربه بابل را دوباره زنده می کنیم

شبنم اراده الهی - آیا تا به حال به این فکر کرده اید که در صورت وجود، چه تأثیری در دعا کردن و "زندگی در اراده الهی" دارید؟

من همچنین می خواهم از کسانی از شما که به من پاسخ دادند تشکر کنم تجدید نظر اخیر برای حمایت از این خدمت تمام وقت و ادامه کار آماده سازی روح برای این زمان ها و بهشت. من از هجوم محبت و تشویقی که به من دادی بی اندازه سپاسگزارم. 

در نهایت، یک به روز رسانی در مورد دخترمان تیانا و مسواک اخیر او با مرگ و میر... پزشکان توانسته اند خونریزی شدید از رحم او را متوقف کنند. او به تزریق خون بیشتری نیاز داشته است، اما به سرعت قدرت خود را بازیابد، از نوزادش پرستاری می کند و به نظر می رسد که از جنگل بیرون آمده است. پزشکان او را مدتی دیگر در بیمارستان نگه می دارند تا روند بهبودی او را مشاهده کنند. تمام خانواده ما از ابراز نگرانی و دعا برای تیانای عزیزمان بسیار سپاسگزار هستند. می توانید بیانیه فیسبوک او را در پاورقی بخوانید.[1]"خب، این یک هفته ترسناک برای خانواده کوچک ما بود. من خیلی ناگهانی از روز سه شنبه شروع به خونریزی کردم و زمانی که به بیمارستان رسیدیم فقط نیم ساعت بعد خون زیادی از دست داده بودم. من را با هواپیما به شهر بردند که در آنجا عمل جراحی اورژانسی انجام دادند. در این مدت من کل حجم خون بدنم را از دست دادم - تقریباً 5 لیتر. اما به لطف تیم باورنکردنی پزشکان و پرستاران اینجا، آنها توانستند من را تثبیت کنند و از آن زمان تاکنون به پیشرفت خود ادامه داده ام. من قبلاً توانسته ام بلند شوم و به تنهایی راه بروم، شرایط حیاتی ام عالی است و می توانم دوباره غذای واقعی بخورم. مکس با من است و مانند یک قهرمان پرستاری می کند.

من از مایک بسیار سپاسگزارم که شب‌های بی‌خوابی را برای مراقبت از من و کودک متحمل شده است. او در تمام این مصیبت سنگ من بوده است. نمی توانم بدون او چنین چیزی را تصور کنم.
همچنین از دنیز و نیک که کلارا را تماشا می کردند و از دوستان بسیارمان که در مورد غذا و سایر موارد به ما کمک کردند بسیار سپاسگزاریم. و به همه کسانی که برای ما دعا کردند.
من احتمالا چند روز دیگر در بیمارستان خواهم بود تا عفونت و هر گونه نگرانی دیگر را رد کنم. ادامه دعای شما قابل تقدیر است هنوز واقعاً به خانه نرسیده است که بچه‌های من تقریباً مادرشان را از دست می‌دهند... من مطمئن هستم که چند هفته آینده با بهبودی من یک ترن هوایی هیجانی خواهد بود.

"در آخر، خدا را می ستایم که جان من را بخشید. به همان اندازه که خیره شدن در صورت مرگ وحشتناک بود، اما از اینکه می دانستم رحمت او بر من پوشیده شده بود، پر از آرامش شدم. برای این زمانی که به من داده شده خوشحالم.» - تیانا ویلیامز

هفته آینده، من این مجموعه را ادامه خواهم داد که چگونه خدا قرار است کلیسای خود را فراهم کند و از آن محافظت کند این زمان دجال. (هشدار اسپویل: ما یتیم نیستیم.)

 
شما عزیز هستید 


تیانا با ماکسیمیلیان تازه متولد شده

 

 

از خدمت تمام وقت مارک حمایت کنید:

 

با نیهیل آبستات

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

هم اکنون در تلگرام کلیک:

مارک و "نشانه های زمان" روزانه را در MeWe دنبال کنید:


نوشته های مارک را اینجا دنبال کنید:

به موارد زیر گوش دهید:


 

 
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 "خب، این یک هفته ترسناک برای خانواده کوچک ما بود. من خیلی ناگهانی از روز سه شنبه شروع به خونریزی کردم و زمانی که به بیمارستان رسیدیم فقط نیم ساعت بعد خون زیادی از دست داده بودم. من را با هواپیما به شهر بردند که در آنجا عمل جراحی اورژانسی انجام دادند. در این مدت من کل حجم خون بدنم را از دست دادم - تقریباً 5 لیتر. اما به لطف تیم باورنکردنی پزشکان و پرستاران اینجا، آنها توانستند من را تثبیت کنند و از آن زمان تاکنون به پیشرفت خود ادامه داده ام. من قبلاً توانسته ام بلند شوم و به تنهایی راه بروم، شرایط حیاتی ام عالی است و می توانم دوباره غذای واقعی بخورم. مکس با من است و مانند یک قهرمان پرستاری می کند.

من از مایک بسیار سپاسگزارم که شب‌های بی‌خوابی را برای مراقبت از من و کودک متحمل شده است. او در تمام این مصیبت سنگ من بوده است. نمی توانم بدون او چنین چیزی را تصور کنم.
همچنین از دنیز و نیک که کلارا را تماشا می کردند و از دوستان بسیارمان که در مورد غذا و سایر موارد به ما کمک کردند بسیار سپاسگزاریم. و به همه کسانی که برای ما دعا کردند.
من احتمالا چند روز دیگر در بیمارستان خواهم بود تا عفونت و هر گونه نگرانی دیگر را رد کنم. ادامه دعای شما قابل تقدیر است هنوز واقعاً به خانه نرسیده است که بچه‌های من تقریباً مادرشان را از دست می‌دهند... من مطمئن هستم که چند هفته آینده با بهبودی من یک ترن هوایی هیجانی خواهد بود.

"در آخر، خدا را می ستایم که جان من را بخشید. به همان اندازه که خیره شدن در صورت مرگ وحشتناک بود، اما از اینکه می دانستم رحمت او بر من پوشیده شده بود، پر از آرامش شدم. برای این زمانی که به من داده شده خوشحالم.» - تیانا ویلیامز

نوشته شده در صفحه اصلی, اخبار و برچسب , , , .