ساعت چند است؟ - قسمت دوم


"قرص"
 

انسان نمی تواند به آن سعادت واقعی دست یابد که با تمام روحیه خود در آرزوی آن است ، مگر اینکه قوانینی را که خداوند متعال در ذات خود حک کرده است ، حفظ کند. -POPE PAUL VI ، Humanae Vitae، دائره المعارف ، n. 31؛ 25 ژوئیه 1968

 
IT
نزدیک به چهل سال پیش در 25 ژوئیه 1968 بود که پاپ پل ششم کتاب دائره المعارف بحث انگیز را صادر کرد Humanae Vitae. این سندی است که در آن پدر مقدس ، با اجرای نقش خود به عنوان چوپان ارشد و نگهبان ایمان ، تصمیم گرفت که کنترل تولد مصنوعی مغایر با قوانین خدا و طبیعت است.

 

شاید با بیشترین مقاومت و نافرمانی نسبت به هر فرمان پاپی در طول تاریخ روبرو شد. توسط مخالفان سیراب شد. این مقام پاپ استدلال دور این محتوا و ماهیت الزام آور اخلاقی است که به دلیل "وجدان فردی" که در آن افراد مومن می توانند نظرات خود را در مورد این مسئله اعلام کنند ، کنار گذاشته شده است.

چهل سال پس از انتشار ، این آموزش نه تنها حقیقت خود را بدون تغییر نشان می دهد ، بلکه آینده نگری را نشان می دهد که با این مشکل مقابله شده است. - POPE BENEDICT XVI ، شهر واتیکان ، 10 مه ، 2008 

در نتیجه این ابهام اخلاقی ، بیش از 90 درصد پزشکان کاتولیک و کاتولیک امروز تصویب استفاده از کنترل بارداری (نگاه کنید به هریس نظرسنجی، 20 اکتبر 2005).

 

چهل سال بعد

In آزار و اذیت! من نشان دادم که چگونه پذیرش "قرص" باعث ایجاد یک سونامی اخلاقی ویرانگر در طی چهل سال گذشته شده است. این امر در تعریف مجدد ازدواج و وارونگی جنسیت ، در درجه اول در غرب ، به اوج خود رسیده است. اکنون ، این موج ، که به جوامع ، خانواده ها و قلب ها سقوط کرده است ، در حال بازگشت به دریای فرهنگی است و با آن یک زیربنای قدرتمند تولید می کند که پاپ بندیکت آن را "دیکتاتوری نسبی گرایی" می نامد. در واقع ، مخالفت با این تعالیم - که اغلب توسط روحانیون تشویق می شود - موجی از نافرمانی نسبت به سایر تعالیم کلیسا و بی اعتنایی به اقتدار وی را ایجاد کرده است.

مخرب ترین قدرت این زیرساخت کاهش کلی ارزش است عزت و زندگی انسان، تولید "فرهنگ مرگ". خودکشی مساعد ، دسترسی بیشتر به سقط جنین ، توجیه خشونت و جنگ ، استفاده خیره کننده از علم برای از بین بردن زندگی انسان برای اهداف پزشکی و شبیه سازی و اختلاط ژن های حیوانی و انسانی با هم از جمله گناهانی است که تا آسمان ها جمع شده است. ، حتی بالاتر از برج بابل

 

سن دلیل… و ماری

"عصر عقل" یا "روشنگری" که در آغاز دهه 1800 پایان یافت ، بنیان تفکر نسبی گرایانه در عصر ما را تشکیل داد. این اساساً "عقل" را از "ایمان" جدا کرد ، و اندیشه و فلسفه مدرنیستی را که مانند دود شیطان به بالاترین مکانهای کلیسا رسوخ کرده است ، آغاز کرد.

اما عصر عقل تقریباً بلافاصله با عصر جدید دنبال شد ، عصر مریم. این کار با ظهور بانوی ما به سنت کاترین لابوره و به دنبال آن لوردس و فاطیما آغاز شد و در زمان معاصر با ظواهر تأیید شده مانند آکیتا و سایر بازدیدهایی که هنوز در دست بررسی است ، نقطه گذاری شد. جوهر همه این ظواهر دعوت برای بازگشت به خدا ، اذان فوری و توبه برای جبران گناهان و تبدیل گناهکاران است. 

پیام ماریان به دنیای مدرن به صورت دانه ای در مکاشفه های بانوی لطف ما در Rue du Bac آغاز می شود ، و سپس در طول قرن بیستم و در زمان خود ما در ویژگی ها و خصوصیات خاص گسترش می یابد. لازم به یادآوری است که این پیام ماریان وحدت اساسی خود را حفظ می کند به عنوان یک پیام از یک مادر. -دکتر. مارک میراوالله ، مکاشفه خصوصی ، تشخیص از کلیسا؛ پ. 52 (تأکید من به صورت کج است)

عصر عقل و عصر مریم بی شک با هم پیوند خورده اند. دومی پاسخ بهشت ​​به اولی است. و از آنجا که میوه عصر عقل امروز کاملاً شکوفا شده است ، بنابراین فوریت و دفعات دیدارهای بهشت ​​نیز "کاملاً شکوفا شده است".

 

اواخر اربعین

بانوی ما در ظهور خود از سنت کاترین ، اولین سن این ماریان ، با اندوه فراوان توصیف می کند آزمایش های به کل جهان برسد:

فرزند من ، صلیب با تحقیر رفتار خواهد شد. آنها آن را به زمین خواهند انداخت. خون جاری خواهد شد. آنها دوباره به طرف پروردگار ما باز خواهند شد ... فرزند من ، همه جهان در غم و اندوه خواهند بود. -از جانب خودکارنگاری (sic) ، 7 فوریه 1856 ، بایگانی دختران خیریه ، پاریس ، فرانسه

هنگامی که سنت کاترین از خود پرسید "چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد؟" او از درون شنید ، "چهل سال."اما دردسرهایی که مری صحبت کرد فقط XNUMX روز بعد شروع شد ، بالغ بر چهل سال بعد پس از همه وقایع مهمی که در آن شرح داده شده ، پس از آن دردسر ایجاد می کند قسمت اول اندکی پس از آن آغاز شد.

چه زمانی است؟ این بسیار نزدیک به چهل سال حیرت انگیز خیانت و ارتداد ، روح رو به رشد قتل و دروغ ، عصیان و غرور است ... و خداوند با اندوه فراوان مانند گذشته بر بنی اسرائیل در صحرا بر ما معلق است.

سؤال خداوند: "چه كاری كردی؟" ، كه قابیل نمی تواند فرار کند ، به مردم امروز نیز خطاب است تا آنها را به وسعت و شدت حملات علیه زندگی که همچنان به عنوان تاریخ بشری ادامه می یابد ، درک کنند ... هر کس به زندگی انسان حمله کند. ، به نوعی به خود خدا حمله می کند.  -پاپ جان پائول دوم ، اوانجلیم ویتا؛ n 10

آیا ما مانند بنی اسرائیل خدای مهربان و بخشنده ، خشمگین و بسیار مهربان را تحریک می کنیم؟

امروز به صدای پروردگار گوش فرا دهید: مانند پدران خود در بیابان ، وقتی در مریبا و ماسه ، آنها مرا به چالش کشیدند و مرا تحریک کردند ، لجبازی نکنید ، اگرچه همه کارهای من را دیده بودند. چهل سال من آن نسل را تحمل کردم. من گفتم ، "آنها مردمی هستند که قلب آنها گمراه می شود و راههای من را نمی دانند." بنابراین در خشم خود قسم خوردم ، "آنها به آرامش من وارد نخواهند شد." (مزمور 95)

"استراحت" یک دوران صلح

 

 

نوشته شده در صفحه اصلی, علائم.

نظرات بسته شده است.