جایی که بهشت ​​زمین را لمس می کند

قسمت V

بزرگ شدنپدر اگنس در حال نماز قبل از عیسی در کوه تبور ، مکزیک.
او دو هفته بعد حجاب سفید خود را دریافت می کند.

 

IT یک روز بعدازظهر شنبه بود ، و "چراغ های داخلی" و موهبت ها مانند باران ملایم همچنان می باریدند. آن وقت بود که او را از گوشه چشمم گرفتم: مادر لیلی. او برای دیدار با این کانادایی هایی که برای ساخت و ساز آمده بودند ، از سن دیگو رانندگی کرده بود جدول رحمت— آشپزخانه سوپ.

بعد از تشییع جنازه ، از پله های نمازخانه به سمت باغ های عقب بالا رفتم و مادر لیلی با حرکت به سمت من حرکت کرد. من می دانستم که حضور او در اینجا یک هدیه نادر است ، زیرا او یک است روح قربانی قادر به حضور در جمع نیستم ، چه رسد به مسافرت. در حقیقت ، بسیاری از ناراحتی ها و بیماری های او باعث مرگ او در یک نقطه و یک بار شد برخورد با عیسی. او به او گفت که می تواند انتخاب کند که بماند ، یا به زمین برگردد ، اما اگر او برگردد ، این کار را می کند بسیار رنج می برند. و اینجا او بود ...

هنگامی که هر دو در حضور ملموس بانوی ما و روح القدس گریه می کردیم ، این زن مقدس را در آغوش گرفتم. چیز عجیبی است او بارها و بارها از ما برای کاری که انجام می دادیم تشکر کرد و با این حال ، همه ما تشکر می کردیم او به خاطر عشق ، سخاوت و لطف باورنکردنی که همه ما در کوه تبور با آن روبرو بودیم. "بهشت زمین را لمس می کند اینجا ، "من به مادر گفتم. "اما چیز دیگری وجود دارد."

"وقتی چند روز پیش به اینجا آمدم ، خداوند بلافاصله چیزی را یادآوری كرد كه چند سال پیش احساس كردم او در قلبم صحبت می كند. رحمت او مانند یک باند الاستیک است و گناهان بشر همچنان آن را گسترش می دهند تا جایی که بساکرامشکستن اما در جایی از دنیا ، یک راهبه کوچک در یک صومعه پیش از مقدسات بر صورت او فرود می آید و می گوید: "عیسی ، به ما و به کل دنیا رحم کن!" و خداوند پاسخ می دهد ، "خوب ، ده سال دیگر. "

به چشمانش نگاه کردم و گفتم: "مادر لیلی ، این جایی است که عیسی از آن صحبت می کرد!"در آن زمان ، مادر لیلی سرم را تکان داد که گویی می داند کاملا آنچه می گفتم من هرگز فرصتی نداشتم که در این مورد بیشتر با او صحبت کنم ، اما وقتی یک هفته بعد به خانه خود در کانادا برگشتم ، خواهران Trinitarians Sisters را یافتم سایت اینترنتی و یک فیلم تبلیغاتی. در مورد چگونگی پاسخ به پیام فاطمه ، برای جبران گناهان انسانها صحبت شد ، زیرا این دستور چگونه است "بسیاری از ارواح به جهنم می روند زیرا کسی را ندارند که برای آنها دعا کند." [1]بانوی ما از فاطمه به پدر لوسیا ویدئو با تماس اولیه با مادر لیلی آغاز می شود ، که به عنوان یک سedال مطرح می شود:

بانوی ما کجا روح سخاوتمندانه ای پیدا می کند تا برای تغییر دین جهان دعا کند؟ آیا کسی حاضر نیست سر خود را در برابر خدا خم کند؟ چه کسی شهامت دارد که با زندگی خود بگوید: "تغییر دین دهید و به خدا بازگردید!" -trinitariansofmary.org

اما آنچه در ادامه خواندم ، فک را باز گذاشت ، زیرا آنچه را که آن روز در باغ به مادر لیلی گفته بودم تأیید می کند:

در نوزدهم مارس 19 ، در فاطیما ، پرتغال ، یک مبلغ غیر روحانی کارملی فراخوانی دریافت کرد تا یک جامعه مذهبی جدید را در کلیسا تقدیم به پرستش عیسی مسیح در مسجد مقدس کند. و التماس می کنیم که به دنیا رحم کند.

بارها ، سنت فاوستینا چشم اندازهایی دید که در آنجا شعاع رحمت الهی را از مسجد مقدس و سراسر جهان جاری می کند. او در یک مناسبت نوشت:

هنگامی که کشیش مقدس مقدس را در معرض دید قرار داد ، و گروه کر شروع به آواز خواندن کرد ، پرتوهای تصویر میزبان مقدس را سوراخ کردند و در سراسر جهان پخش شدند. سپس این کلمات را شنیدم: این اشعه ها monsmdraysهمانطور که آنها از این میزبان عبور کرده اند ، رحمت از شما عبور خواهد کرد ، و آنها از سراسر جهان بیرون می روند.-رحمت الهی در روح من ، دفتر خاطرات ، ن. 441

اینجا در مکزیک ، این راهبه ها در 24 ساعت نماز و ستایش قبل از مقدس مقدس زندگی می کردند. گاهی اوقات ، پس از مراسم مقدس ، راهبه ها به آواز خواندن ادامه می دادند و ما را در دعاهای خودجوش برای شفابخشی و اعتماد به عشق و رحمت خدا هدایت می کردند. اشک از بسیاری از کسانی که برای استحمام در پرتوهای پروردگار ما در آن جا مانده اند ، جاری می شود.

بعد از بخشش [اشعه ها به بیرون دو طرف درخشیدند] و دوباره به هیولا برگشتند. شکل ظاهری آنها مانند کریستال روشن و شفاف بود. من از عیسی خواستم كه او شكست دهد كه آتش عشق خود را در همه روحهای سرد روشن كند. در زیر این اشعه ها قلب گرم می شود حتی اگر مثل یک یخ باشد. حتی اگر مانند یک سنگ سخت باشد ، در گرد و غبار خرد می شود. -رحمت الهی در روح من ، دفتر خاطرات ، ن. 370

به یک ضبط کوتاه از راهبه ها در طول Adoration گوش دهید

 

راهبه های پرستش

من همچنین می دانستم که این موهبت ها ، این پرتوهای رحمانی که عیسی با شفاعت این راهبه ها در سراسر جهان گسترش می داد ، برای جمع آوری هرچه بیشتر روح در "کشتی" ، قلب بی عیب مریم ، بود. زیرا عیسی کاملاً به سنت فاوستینا صریح بود که بشر در حال نزدیک شدن به پایان دوره است - و اینکه ساعت در حال ضرب و شتم است:

من به خاطر [گناهکاران] زمان رحمت را طولانی می کنم. اما وای بر آنها اگر این زمان دیدار من را تشخیص ندهند. -رحمت الهی در روح من ، دفتر خاطرات ، ن. 1160

در واقع ، چندین جلسه قرائت گسترده در آن هفته ادامه داشت بیدار ماندن ، نگه داشتن چراغ قلب یک شخص برای "روز خداوند" غیرمنتظره[2]قس فاوستینا ، و روز خداوند  این انتظار که ما به چیزی خواهیم رسید بزرگ در جهان همچنان در قلب من رشد می کند. اما این انتظار خیلی کمتر با بلایای قریب الوقوع و به ظاهر ضروری برای لرزش بشر ارتباط داشت ، اما بیشتر از آن پیش بینی آنچه در میانه و بعد از آن می آید: تولد یک دوره جدید و پیروزی قلب بی عیب و نقص. بر این اساس بود که احساس کردم بانوی ما آرزو دارد در آخرین روزهای کوه تبور بیشتر از همه با روح من صحبت کند ، زیرا سخنان سنت پل در اولین خواندن و انجیل آن روز در قلب من پیچید:

خداوند نابخردان جهان را برای شرم آوردن خردمندان برگزید ، و خداوند ضعیفان جهان را برای شرم بخشیدن به نیرومندان برگزید ، و خداوند فرومایگان و حقیران جهان را برگزید ، کسانی که هیچ چیز حساب نمی کنند ، تا کسانی که چیزی هستند را به هیچ چیز کاهش دهند ، بنابراین مبادا هیچ انسانی در برابر خدا لاف بخورد ... از آنجا که شما در امور کوچک وفادار بودید ، من مسئولیت های بزرگی به شما خواهم داد. بیا ، شادی استاد خود را تقسیم کن 

ادامه دارد ...

   

با تشکر از دهم و دعای شما

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

بنر NowWord

  

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 بانوی ما از فاطمه به پدر لوسیا
2 قس فاوستینا ، و روز خداوند
نوشته شده در صفحه اصلی, زمان لطف, WHERE HEAVEN لمس می کند.