چرا پاپ ها داد نمی زنند؟

 

با توجه به اینکه هر هفته ده ها مشترک جدید به این هواپیما می آیند ، س questionsالات قدیمی مانند این یکی مطرح می شود: چرا سخنان پاپ در مورد زمان آخر صحبت نمی کند؟ پاسخ بسیاری را متعجب می کند ، به دیگران اطمینان می دهد و بسیاری دیگر را به چالش می کشد. من برای اولین بار در تاریخ 21 سپتامبر 2010 منتشر شد ، من این نوشتار را به اسناد رسمی فعلی به روز کردم. 

 

I نامه های گاه به گاه دریافت می کنید که "اگر ما احتمالاً در" آخرالزمان "زندگی می کنیم ، پس چرا پاپ ها این موضوع را از پشت بام ها فریاد نمی زدند؟" پاسخ من این است: "اگر آنها باشند ، کسی گوش می دهد؟"

واقعیت این است ، کل این وبلاگ ، من است کتاب، من پخش- که با هدف آماده سازی خواننده و بیننده برای زمانهایی که اینجا هستند و می آیند - بر اساس چه چیزهایی ساخته شده اند پدران مقدس بیش از یک قرن موعظه کرده اند. و آنها بطور مداوم و با تکرار بیشتر و بیشتر هشدار داده اند که مسیر بشر به "نابودی" منتهی می شود مگر اینکه ما یکبار دیگر خبر خوب و کسی را که خوب است بپذیریم: عیسی مسیح.

این من نیستم ، بلکه پل ششم است که گفت:

در این زمان در جهان و کلیسا ناآرامی بزرگی وجود دارد و آنچه مورد سوال است ایمان است. اکنون این اتفاق می افتد که من جمله مبهم عیسی را در انجیل مقدس لوقا برای خودم تکرار می کنم: "هنگامی که پسر انسان بازگشت ، آیا او هنوز هم روی زمین ایمان خواهد یافت؟" sometimes من بعضی اوقات قسمت انجیل پایان را می خوانم زمان ها و من گواهی می دهم که در این زمان ، برخی از نشانه های این هدف در حال ظهور است. -POPE PAUL VI ، راز پل ششم، ژان گیتون ، ص. 152-153 ، مرجع (7) ، ص. ix

پولس ششم با تکرار سخنان سنت پالس مبنی بر اینکه "دین گریزی" ، بزرگ افتادن از ایمان مقدم بر دجال یا "پسر هلاکت" خواهد بود (دوم رسول 2)

دم شیطان در فروپاشی جهان کاتولیک کار می کند. تاریکی شیطان حتی تا قله آن در کلیسای کاتولیک وارد و گسترش یافته است. ارتداد ، از بین رفتن ایمان ، در سراسر جهان در حال گسترش است و به بالاترین سطوح در کلیسا می رسد. - خطاب به مناسبت شصتمین سالگرد ظهور فاطمه، 13 اکتبر 1977; در روزنامه ایتالیایی گزارش شده است Corriere دلا سرم در صفحه 7، شماره 14 اکتبر 1977; توجه: در حالی که این مطلب توسط چندین نویسنده معاصر، از جمله متکلمان متبحر در پاتریسیتیک نقل شده است، من نتوانستم منبع اصلی این بیانیه را که به زبان ایتالیایی یا لاتین باشد، بازیابی کنم. آرشیو از کوریره دلا سرا این قسمت را نشان ندهید 

قرن هاست که این دین گریزی در حال دمیدن است. اما به ویژه در قرن اخیر بوده است که پدر مقدس شروع به شناسایی آن به طور دقیق تر به عنوان "ارتداد" دفعات آخر. در آغاز قرن نوزدهم ، پاپ لئو سیزدهم در کتاب مقدس خود در مورد روح القدس اظهار داشت:

... کسی که با کینه توزی در برابر حقیقت مقاومت می کند و از آن روی می گرداند ، سخت تر نسبت به روح القدس گناه می کند. در روزگار ما این گناه آنقدر مکرر شده است که به نظر می رسد آن زمانهای تاریک که توسط سنت پل پیشگویی شده ، فرا رسیده است ، در آن مردانی که با قضاوت عادلانه خداوند کور شده اند ، باید دروغ را برای حقیقت بپیمایند و باید به "شاهزاده ایمان بیاورند" از این جهان ، "که دروغگو است و پدر آن است ، به عنوان یک معلم حقیقت:" خدا برای آنها عملی خطا را می فرستد تا دروغ را باور کنند (2 کلیسای دوم ، دوم ، 10). در آخرین زمانها ، برخی از ایمان دور می شوند و به روح گمراه و آموزه های شیاطین توجه می کنند. " (1 تیم. IV ، 1). -Divinum Illud Munus، ن. 10

پاپ فرانسیس ارتداد را "مذاکره" با "روح دنیوی" توصیف می کند:

... دنیاپرستی ریشه شر است و می تواند ما را وادار کند تا سنت های خود را کنار بگذاریم و درباره وفاداری خود به خدایی که همیشه وفادار است مذاکره کنیم. این ap مرتد نامیده می شود ، که نوعی «زنای محصنه» است که هنگامی اتفاق می افتد که ما درباره اصل وجود خود مذاکره کنیم: وفاداری به پروردگار. - پاپ فرانسیس از یک همایش ، واتیکان رادیo ، 18 نوامبر 2013

در حقیقت ، فرانسیس در ذکر حداقل دو بار کتابی که بیش از صد سال پیش به نام آن نوشته شده ، خجالتی نبوده است ارباب جهان. این یک کتاب پیشگامانه قابل توجهی در مورد ظهور دجال است که به شدت با زمان ما موازی است. این چیزی است که شاید در موارد مختلف به فرانسیس الهام کرده است که به درستی "امپراتوری های غیبی" را هشدار دهد [1]رجوع کنید به سخنرانی در پارلمان اروپا ، استراسبورگ ، فرانسه ، 25 نوامبر 2014 ، اوج  که در حال دستکاری و تحمیل ملت ها به یک الگوی واحد هستند. 

این جهانی سازی زیبا از وحدت همه ملل نیست ، هرکدام با آداب و رسوم خاص خود ، در عوض جهانی سازی یکنواختی هژمونیک است ، بلکه فکر واحد. و این تنها اندیشه میوه دنیاپرستی است. —POPE FRANCIS ، همجنسگرا ، 18 نوامبر 2013 اوج

استادان وجدان ... حتی در دنیای امروز ، تعداد بسیار زیادی وجود دارد. - خانگی در Casa Santa Martha ، 2 مه 2014 زنیت.org

این امر به وضوح هنگامی رخ داد که وی در مورد تلقین گسترده کودکان هشدار داد:

وحشت دستکاری در آموزش و پرورش که ما در دیکتاتورهای بزرگ نسل کشی قرن بیستم تجربه کردیم ناپدید نشده اند؛ آنها با عناوین و پیشنهادهای مختلف اهمیت فعلی را حفظ کرده اند و به بهانه مدرنیته ، کودکان و جوانان را به راه رفتن در مسیر دیکتاتوری "فقط یک شکل تفکر" سوق می دهند. - POPE FRANCIS ، پیام به اعضای BICE (دفتر بین المللی كاتولیك كودك)؛ رادیو واتیکان، 11 آوریل 2014

صحبت از دجال ، شرایط ظهور او فقط رمان نیست. این پیوس X بود که پیشنهاد کرد این فرد بی قانون حتی می تواند روی زمین باشد اکنون:

چه کسی می تواند نتواند ببیند که جامعه در حال حاضر بیش از هر سن گذشته ، از یک بیماری وحشتناک و ریشه دار رنج می برد که با رشد هر روزه و خوردن به ذات خود ، آن را به سمت نابودی سوق می دهد؟ شما می دانید ، برادران محترم ، این بیماری چیست - ارتداد از جانب خدا ... وقتی این همه مورد توجه قرار گرفت ، دلایلی برای ترس وجود دارد تا مبادا این انحراف بزرگ به عنوان یک طعمه پیشینی باشد ، و شاید آغاز آن شرارت هایی باشد که برای آن محفوظ است. روزهای گذشته؛ و این ممکن است که در حال حاضر در جهان "فرزند جان" وجود داشته باشد که رسول از آن صحبت می کند. OPPOPE ST. PIUS X ، ای سوپرمی، دایرycالمعارفی در مورد ترمیم همه چیزها در مسیح ، n. 3 ، 5؛ 4 اکتبر 1903

با تمرکز بر تحولات اجتماعی ، جانشین وی ، بندیکت پانزدهم ، در نامه دائره المعارف نوشت ، تبلیغ Beatissimi Apostolorum:

مطمئناً به نظر می رسد آن روزها بر سر ما آمده است كه مسیح ، پروردگار ما ، پیشگویی كرده است:جنگها و شایعات مربوط به جنگها را خواهید شنید - زیرا ملت در برابر ملت قیام خواهد کرد و پادشاهی در برابر پادشاهی" (مات 24: 6-7). - 1 نوامبر 1914 ؛ www.vatican.va

Pius XI همچنین زمان پایان متی 24 را در زمان ما اعمال کرد:

و بدین ترتیب ، حتی برخلاف میل ما ، این فکر به ذهن خطور می کند که اکنون آن روزهایی که پروردگار ما پیشگویی می کند نزدیک است: "و چون گناه زیاد شده است ، خیرات بسیاری سرد خواهد شد" (مات 24: 12). -POPE PIUS XI ، Miserentissimus رددامپور، دائره المعارف ترمیم قلب مقدس ، n. 17 

او نیز مانند پیوس X ، به ویژه در گسترش کمونیسم ، پیش بینی ظهور دجال را پیش بینی کرد:

در حقیقت این چیزها آنقدر ناراحت کننده هستند که شما می توانید بگویید چنین وقایعی "آغاز غم ها" را پیش بینی می کند و نشان دهنده آن است ، یعنی گفته می شود در مورد کسانی که توسط انسان گناه آورده می شود ، "که بالاتر از هر چیزی است که خدا نامیده می شود یا پرستش می شود" (2 ثانیه 2: 4). -Miserentissimus Redemptor ، نامه دائره المعارف در مورد جبران قلب مقدس ، 8 مه 1928 ؛ www.vatican.va

این جان پل دوم بود که با ایستادن در کلیسای رحمت الهی در لهستان ، دفتر خاطرات سنت فاوستینا را نقل کرد:

از اینجا [لهستان] باید "جرقه ای که ایجاد می کند را بیرون بکشد جهان را برای ظهور نهایی [عیسی] آماده کنید'(رجوع کنید به دفتر خاطرات ، 1732). این جرقه باید به فضل خدا روشن شود. این آتش رحمت باید به جهانیان منتقل شود. - پاپ جان پائول دوم ، در مراسم تقدیر از کلیسای رحمت الهی در کراکوف ، لهستان ، 2002.

او دو سال قبل از تصدی مقام پاپ ، مرزهای این نبرد حماسی را پیش روی ما توصیف کرد:

اکنون ما با تقابل نهایی بین کلیسا و ضد کلیسا ، بین انجیل و ضد انجیل ، بین مسیح و دجال روبرو هستیم. این تقابل در برنامه های مشیت الهی نهفته است. این یک محاکمه است که کل کلیسا و به ویژه کلیسای لهستان باید آن را انجام دهند. این یک آزمایش نه تنها ملت ما و کلیسا است ، بلکه به تعبیری آزمون 2,000 سال فرهنگ و تمدن مسیحی است ، با تمام عواقب آن برای کرامت انسانی ، حقوق فردی ، حقوق بشر و حقوق ملت ها. - کاردینال کارول ووتیلا (جان پائول دوم) ، در کنگره Eucharistic ، فیلادلفیا ، پنسیلوانیا ، برای جشن دویست سالگی امضای اعلامیه استقلال ؛ برخی از نقل قول های این بخش شامل کلمات "مسیح و دجال" در بالا است. شماس کیت فورنیر ، یک شرکت کننده ، آن را به شرح بالا گزارش می کند. رجوع کنید به کاتولیک آنلاین؛ 13 آگوست 1976

"ضد کلیسا" و "ضد انجیل" ممکن است چیزی بیش از "کلمات رمزگذاری شده برای" ضد مسیح "باشد - بنابراین ، ظاهراً ، دکتر الهیات مشهور کاتولیک ، دکتر پیتر کریفت ، در سخنرانی خوانندگان من گفت . در حقیقت ، جان پل دوم تا آنجا پیش رفت که فقط پیشنهاد کرد "آخرالزمان" چگونه است: نبردی بین "فرهنگ زندگی" و "فرهنگ مرگ":

این مبارزه به موازات نبرد آخرالزمانی توصیف شده در [Rev 11: 19-12: 1-6، 10 در مورد نبرد بین "زن لباس خورشید" و "اژدها"] است. نبردهای مرگ بر علیه زندگی: "فرهنگ مرگ" می خواهد خود را بر زندگی ما تحمیل کند و زندگی کند ... بخشهای عظیم جامعه درباره آنچه درست و غلط است گیج می شوند و در رحمت کسانی هستند که قدرت "ایجاد" نظر و تحمیل آن به دیگران.  —POPE JOHN PAUL II ، پارک ایالت Cherry Creek Homily ، دنور ، کلرادو ، 1993

سال بعد ، او دوباره این تصویر کتاب مقدس را برانگیخت:

… تصویری که حتی در زمان های ما ، به ویژه در سال خانواده ، بیان خود را نشان می دهد. در حالی که در واقع قبل از زن همه جمع می شود تهدیدات علیه زندگی که می خواهد به دنیا بیاورد ، ما باید به زنی بپوشیم که خورشید است [مادر مبارک] -رجینا کوئلی ، 24 آوریل 1994 ؛ vatican.ca

او سپس كلیسا را ​​فراخواند تا دعای مقدس مایكل فرشته را كه در سال 1884 توسط لئو سیزدهم نوشته شده بود به یاد بیاورد ، وی ادعا كرد كه وی یك گفتگوی ماورا الطبیعه را شنیده است ، جایی كه شیطان برای یك قرن درخواست آزمایش كلیسا را ​​می خواست. [2]قس اخلاق

اگرچه امروز این دعا دیگر در پایان جشن مسیحی خوانده نمی شود ، من از همه دعوت می کنم که آن را فراموش نکنند ، بلکه آن را بخوانند تا در نبرد با نیروهای تاریکی و علیه روح این جهان کمک بگیرند. - همانجا 

دوباره می پرسم ، کسی گوش می دهد؟ آیا کسی اهمیتی دارد که جانشین پیتر چه می گوید؟ زیرا او چوپانی است که مسیح بر گوسفندان خود روی زمین منصوب کرده است (یوحنا 21:17). اگر مایل بود مایل باشد از طریق او صحبت کند ، و اگر پاپ به عنوان شبان و معلم صحبت می کرد ، عیسی دوباره می گفت:

هرکس به حرف شما گوش می دهد به حرف من گوش می دهد. هر که تو را رد کند مرا رد می کند. (لوقا 10:16)

در گفتگو با زائران در آلمان ، پاپ جان پل آنچه را که شاید جدی ترین و خاص ترین هشدار پاپی در مورد مصیبت آینده باشد ، ارائه داد:

ما باید آماده باشیم تا در آینده ای نه چندان دور دست به آزمایشات بزرگی بزنیم. آزمایشاتی که به ما نیاز خواهد داشت تا حتی برای تسلیم زندگی خود ، و یک هدیه کامل از خود به مسیح و برای مسیح آماده باشیم. از طریق دعاهای شما و من ، کاهش این مصیبت ممکن است ، اما جلوگیری از آن دیگر امکان پذیر نیست ، زیرا تنها از این طریق است که می توان کلیسا را ​​به طور مثر تجدید کرد. در واقع ، چند بار تجدید کلیسا در خون انجام شده است؟ این بار ، دوباره ، غیر از این نخواهد بود. ما باید قوی باشیم ، باید خود را آماده کنیم ، باید خود را به مسیح و مادرش بسپاریم ، و باید توجه و توجه بسیاری به دعای تسبیح داشته باشیم. - پاپ جان پل دوم ، مصاحبه با کاتولیک ها در فولدا ، آلمان ، نوامبر 1980 ؛ www.ewtn.com

 

شیپور BENEDICT

در صهیون بوق بزن ، زنگ هشدار را در کوه مقدس من به صدا درآور! بگذارید همه ساکنان این زمین لرزند ، زیرا روز خداوند فرا می رسد. (جوئل 2: 1)

طبق تفسیر کتاب مقدس ، صهیون نماد یا نوع کلیسا است. پاپ بندیکت به طور مداوم و با صدای بلند مدتی که از اجلاس خود بوق می زند ، مانند سفر خود به انگلیس:

هیچ کس که امروز واقع بینانه به دنیای ما نگاه می کند ، نمی تواند فکر کند که مسیحیان می توانند مثل همیشه با ادامه کار ، بی اعتنا به بحران عمیق ایمان که جامعه ما را فراگرفته است ، ادامه دهند و یا اینکه فقط اعتماد کنند که میراث ارزش های منتسب به قرون مسیحی ، به الهام بخشیدن و شکل دادن به آینده جامعه خود ادامه دهیم. - POPE BENEDICT XVI ، لندن ، انگلیس ، 18 سپتامبر 2010 زنیت

اکنون ، من مطمئن نیستم که وقتی یک کاتولیک معمولی چنین بیانیه ای را می خواند چه اتفاقی می افتد. آیا ما ورق می زنیم و به نوشیدن قهوه خود ادامه می دهیم یا لحظه ای مکث می کنیم تا در مورد عمیق و شخصی این کلمات را فراخوانی می کنید؟ یا آیا قلب ما چنان از روح زمان کسل شده است ، چنان از صحت سیاسی خاموش شده است ، یا شاید توسط گناه ، ثروت و آسایش های روزگار ما سخت شده است که چنین هشدار جدی مانند پیکان از فولاد ، روح ما را از بین می برد؟

او ادامه داد:

... یک نسبیت گرایی فکری و اخلاقی تهدید می کند که بنیان های جامعه ما را از بین می برد. —POPE BENEDICT XVI ، همانجا.

ما در اینجا درباره یک مسئله انگلیس یا یک مسئله آمریکایی یا لهستانی صحبت نمی کنیم ، بلکه از یک مسئله صحبت می کنیم جهانی پایه. "این یک محاکمه است که تمام جان پل دوم گفت: "كلیسا باید امتحان كند 2,000،XNUMX سال فرهنگ و تمدن مسیحی ... و حقوق سازمان ملل"

به نظر می رسید حتی پاپ بندیکت وقتی گفت که یک روند رو به رشد وجود دارد ... احتمال دیکتاتور جهانی را کنایه می دهد ...

… دیکتاتوری نسبی گرایی که هیچ چیز را به عنوان قطعی تشخیص نمی دهد و فقط به عنوان سنجش نهایی خود و خواسته های فرد باقی می ماند. طبق اعتقاد کلیسا ، داشتن یک ایمان روشن اغلب به عنوان بنیادگرایی برچسب گذاری می شود. با این حال ، نسبی گرایی ، یعنی اجازه دادن به خود پرتاب شدن و "تحت تأثیر قرار گرفتن هر باد در آموزش" ، تنها نگرش قابل قبول برای معیارهای امروز به نظر می رسد. - کاردینال راتزینگر (POPE BENEDICT XVI) پیش از جمع آوری همایلی ، 18 آوریل 2005

مرتبط با این موضوع ، پاپ بندیکت مستقیماً وحی Ch را مقایسه می کند. 12 حمله به حقیقت در زمان ما:

این مبارزه که ما در آن قرار داریم ... [علیه] قدرتهایی که جهان را نابود می کنند ، در فصل 12 از مکاشفه صحبت شده است ... گفته شده است که اژدها جریان بزرگی از آب را علیه زن فراری هدایت می کند ، تا او را بدرقه کند ... فکر می کنم که تفسیر آنچه رودخانه به معنای آسان است آسان است: این جریانات هستند که بر همه مسلط هستند و می خواهند ایمان کلیسا را ​​از بین ببرند ، که به نظر می رسد جایی برای ایستادن در برابر قدرت این جریانات ندارد که خود را به عنوان تنها راه تحمیل می کنند تفکر ، تنها راه زندگی —POPE BENEDICT XVI ، اولین جلسه از مراسم کلیسای ویژه خاورمیانه ، 10 اکتبر 2010

عیسی به بسیاری هشدار داد "مسیحیان دروغین و پیامبران دروغین ظهور خواهند کرد ، و آنها نشانه ها و شگفتی های بزرگی را انجام می دهند تا حتی الامکان حتی افراد برگزیده را فریب دهند.”(مت 24:24). نسبی گرایی فکری و اخلاقی از کجا ناشی می شود اما پیامبران دروغین - آن استادان دانشگاه ، سیاستمداران ، نویسندگان ، ملحدان حرفه ای ، تهیه کنندگان هالیوود و بله ، حتی رهبران افتاده کلیسا که دیگر قوانین تغییرناپذیر طبیعت و خدا را به رسمیت نمی شناسند؟ و آن مسیحای دروغین چه کسانی هستند ، جز کسانی که اظهارات ناجی را نادیده می گیرند و منجی خود می شوند ، که برای خود قانونی است؟

پاپ بندیکت در مورد اوضاع در حال گسترش در سراسر کره خاکی ، نامه ای صریح و صریح به اسقف های جهان نوشت:

در روزگار ما ، وقتی که در مناطق وسیعی از جهان ایمان مانند شعله ای که دیگر سوخت ندارد از بین می رود ، اولویت اصلی این است که خدا را در این جهان حاضر کنیم و زنان و مردان را به سوی خدا نشان دهیم ... مشکل واقعی در این لحظه از تاریخ ما این است که خدا از افق انسان در حال ناپدید شدن است ، و با کم نور شدن نوری که از طرف خدا می آید ، بشریت تحمل خود را از دست می دهد ، و دارای اثرات مخرب فزاینده ای است. -نامه معظم له پاپ بندیکت شانزدهم به تمام اسقف های جهان، 10 مارس 2009؛ کاتولیک آنلاین

به گفته سلف وی ، اثراتی مانند سقط جنین ، اتانازی و تعریف مجدد ازدواج ، باید به خاطر آنچه هستند قاتل ، ناعادلانه و بی رویه بر روی فرش فرا خوانده شود.

با توجه به چنین وضعیت وخیمی ، اکنون بیش از هر زمان دیگری لازم است که شجاعت داشته باشیم تا حقیقت را در چشمان خود بنگریم و همه چیز را با نام مناسب خود بخوانیم ، بدون آنکه تسلیم سازش های راحت یا وسوسه خود فریبی شویم. در این زمینه ، سرزنش پیامبر بسیار صریح است: "وای بر کسانی که شر را خوب و خوب می نامند ، که تاریکی را برای نور و نور را برای تاریکی قرار می دهند" (آیا 5:20 است). OPPOPE JOHN PAUL II ، Evangelium Vitae "انجیل زندگی"، ن. 58

بندیکت اندکی پس از پاپ شدن ، همان "وای" را تکرار کرد:

تهدید به قضاوت همچنین به ما ، کلیسا در اروپا ، اروپا و به طور کلی غرب مربوط می شود ... پروردگار نیز در حال فریاد زدن به گوش ما است ... "اگر توبه نکنید من به شما می آیم و چراغ روشنای شما را از جای خود برمی دارم." نور همچنین می تواند از ما گرفته شود و ما خوب هستیم که اجازه دهیم این هشدار با جدیت کامل در قلب ما زنگ بزند ، در حالی که از خداوند گریه می کنیم: "به ما کمک کن تا توبه کنیم!" - پاپ بندیکت شانزدهم ، افتتاحیه Synod of Bishops، 2 اکتبر 2005، رم.

این قضاوت چیست؟ آیا از آسمان صاعقه است؟ خیر ، "تأثیرات مخرب" همان چیزی است که جهانیان با نادیده گرفتن وجدان ما ، نافرمانی از کلام خدا و ایجاد جهانی جدید بر روی ماسه های متغیر مادی گرایی و نسبی گرایی به عنوان ثمره فرهنگ مرگ- میوه هایی که تعداد کمی از آنها هنوز پیش بینی نکرده اند.

امروز این احتمال که دنیا توسط دریایی از آتش خاکستر شود دیگر خیالی محض به نظر نمی رسد: خود انسان با اختراعات خود شمشیر فروزان را جعل کرده است [از فرشته عدالت که در فاطمه ظاهر شد]. - کاردینال جوزف راتزینگر ، (POPE BENEDICT XVI) ، پیام فاطمه، از وب سایت واتیکان

صفرهای بندیکت در تکنولوژی ها، از فن آوری های تولید مثل و تجربی گرفته تا نظامی و زیست محیطی:

اگر پیشرفت فنی با پیشرفت متناظر در شکل گیری اخلاقی انسان ، در رشد درونی انسان مطابقت نداشته باشد (رجوع کنید به Eph 3:16؛ 2 Cor 4:16)، پس این اصلا پیشرفت نیست ، بلکه تهدیدی برای انسان و جهان است. - POPE BENEDICT XVI ، نامه دائره المعارف ، صحبت سالوی، ن. 22

هر کسی که می خواهد عشق را از بین ببرد ، در حال آماده سازی برای از بین بردن انسان است. - POPE BENEDICT XVI ، نامه دائره المعارف ، Deus Caritas Est (خدا عشق است)) ، n 28b

این هشدارهای صریح است که جایگاه خود را در پدیده "جهانی سازی" و آنچه بندیکت "نیروی جهانی" می نامد و آزادی را تهدید می کند ، پیدا می کند. 

... بدون هدایت خیرخواهانه در حقیقت ، این نیروی جهانی می تواند صدمات بی سابقه ای ایجاد کند و اختلافات جدیدی را در خانواده انسان ایجاد کند ...… بشریت خطرات جدیدی را برای بردگی و دستکاری در معرض خطر قرار می دهد.  -POPE BENEDICT XVI ، کاریتاس در Veritate ، ن. 33

ارتباط با مکاشفه 13 بدیهی است. زیرا حیوانی که برخاسته نیز به دنبال سلطه و بردگی جهان است. در همین راستا ، پاپ بندیکت فقط ترس از پیشینیان خود را که مستقیماً کسانی را که به نظر می رسید این جانور را به جلو می کشند ، شناسایی می کرد ، تکرار می کرد:

اما در این دوره ، احزاب شرارت به نظر می رسد که در کنار هم قرار می گیرند و با یکدست وحدت می جنگند ، توسط آن انجمن به شدت سازمان یافته و گسترده ای به نام فراماسون ها رهبری یا کمک می شوند. آنها دیگر هیچکدام از اهداف خود را پنهان نمی کنند ، اکنون با جسارت بر علیه خدای خود قیام می کنند ... این هدف نهایی آنها است که خود را به چشم می اندازد - یعنی سرنگونی کامل آن نظم دینی و سیاسی جهانی که تعالیم مسیحی دارد. تولید و جایگزینی حالت جدیدی از امور مطابق با ایده های آنها ، که پایه ها و قوانین باید از طبیعت گرایی صرف حاصل شود. -POPE LEO XIII ، جنس Humanumدائره المعارف فراماسونری ، شماره 10 ، 20 آوریل ، 1884

پاپ بندیکت با بیان اینکه این "سرنگونی" ملت ها بسیار پیشرفته است ، زمان ما را با فروپاشی امپراتوری روم مقایسه کرد و خاطر نشان کرد که چگونه شر بی بند و باری بنیان اخلاق فرو پاشید - که دقیقاً اولین هدف این موارد فوق است جوامع مخفی 

از هم پاشیدگی اصول اصلی قانون و نگرشهای اخلاقی بنیادی زیر بنای آنها سدهایی را باز کرد که تا آن زمان از همزیستی مسالمت آمیز میان مردم محافظت می کردند. خورشید در حال غروب بر روی یک جهان کامل بود. بلایای طبیعی مکرر باعث افزایش بیشتر این احساس ناامنی می شود. هیچ قدرتی در دسترس نبود که بتواند جلوی این زوال را بگیرد. بنابراین ، با اصرار بیشتر ، فراخواندن قدرت خدا بود: التماس که ممکن است بیاید و مردم خود را از همه این تهدیدات محافظت کند. —POPE BENEDICT XVI ، خطاب به Curia Roman ، 20 دسامبر 2010

البته ، او فقط در حالی که هنوز یک کاردینال بود گفت که نسبی گرایی اخلاقی آینده جهانی را تهدید می کند که نمی تواند با نادیده گرفتن مطلق قانون طبیعی اخلاقی کار کند.

فقط در صورت وجود چنین اجماعی در مورد موارد ضروری ، قانون اساسی و قانون می توانند عمل کنند. این اجماع اساسی ناشی از میراث مسیحی در معرض خطر است ... در حقیقت ، این امر باعث می شود تا دلیل برای آنچه ضروری است کور باشد. مقاومت در برابر این گرفتگی عقل و حفظ ظرفیت آن برای دیدن موارد ضروری ، برای دیدن خدا و انسان ، برای دیدن آنچه خوب و درست است ، منافع مشترکی است که باید همه افراد حسن نیت را متحد کند. آینده جهان در معرض خطر است. - همانجا 

با بازگشت دوباره به پاپ فرانسیس ، وی این گام را برداشته است و نیروهای موجود در دستكاری اقتصاد ، ملتها و مردم را خدای جدیدی خوانده است. 

بنابراین استبدادی جدید ، نامرئی و غالباً مجازی متولد می شود ، که یک جانبه و بی امان قوانین و قوانین خاص خود را وضع می کند ... در این سیستم ، خوردن هر چیزی که مانع افزایش سود باشد ، هر چه شکننده باشد ، مانند محیط ، در برابر منافع یک دفاع نیست الهی بازار ، که به تنها قانون تبدیل می شود. - پاپ فرانسه ، Evangelii Gaudium ، ن. 56 

در حقیقت ، در مکاشفه 13 می خوانیم که جانوری که برمی خیزد ، این قدرت اقتصادی و سیاسی جهانی ، همه را مجبور به پرستش آن می کند و "باعث می شود کسانی که تصویر حیوان را پرستش نمی کنند ، کشته شوند." [3]رجوع کنید به Rev 13:15 ابزار کنترل "علامتی" است که همه باید برای شرکت در این نظم جدید جهانی داشته باشند. بنابراین شایان ذکر است ، آنچه پاپ بندیکت به عنوان کاردینال گفت:

آخرالزمان درباره آنتاگونیست خدا ، جانور صحبت می کند. این حیوان نامی ندارد بلکه شماره ای دارد. در [وحشت اردوگاه های کار اجباری] ، آنها چهره ها و تاریخ را لغو می کنند ، و انسان را به یک عدد تبدیل می کنند ، و او را در یک ماشین عظیم تبدیل به دندانه می کنند. انسان عملکردی بیش نیست. در روزگار ما ، نباید فراموش کنیم که آنها در صورت پذیرش قانون جهانی ماشین ، سرنوشت جهانی را که خطر پذیرش همان ساختار اردوگاه های کار اجباری را دارد ، ترسیم می کنند. ماشین آلاتی که ساخته شده اند همان قانون را اعمال می کنند. طبق این منطق ، انسان باید توسط الف تفسیر شود کامپیوتر و این تنها در صورت امکان ترجمه به اعداد امکان پذیر است. جانور یک عدد است و به عدد تبدیل می شود. با این حال خدا یک نام دارد و با نام صدا می کند. او یک فرد است و به دنبال شخص است. - کاردینال راتزینگر ، (POPE BENEDICT XVI) پالرمو ، 15 مارس 2000 (حروف کج اضافه شده است)

پاپ بندیکت گویی به این فکر بازگشت ، اظهار داشت:

ما به قدرتهای بزرگ امروز فکر می کنیم ، به منافع مالی ناشناخته ای که انسانها را به بردگی تبدیل می کنند ، که دیگر چیزهای انسانی نیستند ، بلکه قدرتی گمنام هستند که مردان در خدمت آن هستند ، و به وسیله آن مردان شکنجه و حتی ذبح می شوند. آنها یک قدرت مخرب هستند ، قدرتی که جهان را تهدید می کند. —BENEDICT XVI ، تأمل پس از قرائت دفتر برای ساعت سوم ، واتیکان ، 11 اکتبر ،
2010

 

زبان

از بین بردن عشق… انسان… به خدا. چگونه می توانیم از شنیدن اینکه این زمان ها عادی نیستند ، عاجز باشیم؟ شاید در اینجا مسئله زبان باشد. کاتولیک ها از ترس اینکه مورد تمسخر قرار بگیرند آنقدر ابراز ناراحتی کرده اند که از "آخرالزمان" صحبت کنند که ما بحث را تقریباً به فرقه های آخرالزمانی واگذار کردیم که پایان جهان نزدیک است ، به هالیوود و تماشای اغراق آمیز آنها یا دیگران که بدون نور سنت مقدس تفسیرهای شبهه انگیزی از کتاب مقدس ارائه می دهند که شامل حالاتی مانند "جذبه.

به اعتقاد من اعتقاد بر این ، عدم تمایل گسترده بسیاری از متفکران کاتولیک برای بررسی عمیق عناصر آخرالزمانی زندگی معاصر ، بخشی از مشکلاتی است که آنها می خواهند از آن جلوگیری کنند. اگر تفکر آخرالزمانی عمدتاً بر عهده کسانی باشد که تحت الشعاع قرار گرفته اند و یا در سرگیجه ترور کیهانی فرو رفته اند ، جامعه مسیحی ، در واقع کل جامعه بشری ، به شدت ریشه دار شده است. و این می تواند از نظر روح انسان گمشده اندازه گیری شود. -هاتور ، مایکل دی اوبراین ، آیا ما در دوران آخرالزمانی زندگی می کنیم؟

در واقعیت ، پاپ ها داشته باشد صحبت کردن - نه ، داد زدن- در مورد زمانهایی که ما در آن هستیم ، البته در بعضی مواقع با اصطلاحات مختلف (البته استفاده از کلمات "ارتداد" ، "پسر فنا" و "نشانه های پایان" به هیچ وجه مبهم نیست.) زبان مسیحیان انجیلی که غالباً از اصطلاح "آخرالزمان" استفاده می کنند ، اغلب "نجات یافتن" قبل از "تسخیر" است. اما پدران مقدس ، با استفاده از کل سپرده ایمان ، در حالی که در واقع روح را به یک دعوت می کردند رابطه شخصی با عیسی ، هدف اصلی آنها مستقیماً زیربناهای سیاسی-فلسفی است که ارزش و کرامت شخصیتی انسانی ، خدایی مسیح و وجود خالق را تضعیف می کند. در حالی که هر روح را به یک برخورد شخصی با مسیح فرا می خواندند ، آنها صدای خود را برای خیر مشترک بلند کرده اند و تشخیص می دهند که هر دو روح فردی و کل جامعه به آستانه خطرناکی رسیده اند. و از آنجا که ما "روز یا ساعت" را نمی دانیم ، پدران مقدس بسیار محتاطانه عمل کرده اند تا از اعلام اینکه این یا آن نسل ، کسی است که با روزهای پایانی این عصر روبرو می شود ، محتاطانه عمل می کنند.

آیا به پایان نزدیک هستیم؟ این ما هرگز نخواهیم فهمید. ما باید همیشه خود را آماده نگه داریم ، اما همه چیز هنوز می تواند مدتها طول بکشد. -POPE PAUL VI ، راز پل ششم، ژان گیتون ، ص. 152-153 ، مرجع (7) ، ص. ix

 

پاسخ ما

دیگر فرصتی برای تسلیم شدن در برابر کسانی که پیشنهاد می کنند بررسی اوقات ما با توجه به آنچه قبلاً گفته شد یا علائم کتاب مقدس که پایان دوران را توصیف می کند ، ترس آور ، پیش شغلی ناسالم یا خیلی ترسناک است نادیده گرفتن این پاپ ها و عبور از چنین هشدارهای عمیقی از نظر معنوی بی پروا و خطرناک است. روح در اینجا در معرض خطر است. روح در معرض خطر است! پاسخ ما نباید پاسخی از خود باشد ، بلکه دلسوزی است. حقیقت در جهان در حال خاموش شدن است ، حقیقتی که باعث آزادی روح می شود. ساکت ، تحریف و وارونه می شود. هزینه این است روح.

اما من چه می گویم؟ امروزه حتی ذکر "جهنم" باعث کوبیدن کاتولیک هایی که از نظر سیاسی درست تر هستند می شود. و بنابراین من می پرسم ، ما چه کار می کنیم؟ چرا ما به خود زحمت می دهیم حقیقت را مطرح کنیم ، در مراسم هفتگی ما شرکت کنیم و فرزندانمان را به عنوان کاتولیک بزرگ کنیم؟ اگر همه به بهشت ​​ختم می شوند ، چرا ما به خود زحمت می دهیم که احساسات خود را بد جلوه دهیم ، گوشت خود را رام کرده و لذت متوسطی را کسب کنیم؟ چرا پاپ ها دنیا را پیموده ، دولت ها را به چالش می کشند و با چنین زبان محکم به م faithfulمنان هشدار می دهند؟ [4]قس جهنم برای رئال است

پاسخ این است روح این که وقتی می نویسم ، برخی در آن آتش ابدی و غم انگیز وارد می شوند تا از ابد ، از عشق ، نور ، آرامش و امید جدا شوند. اگر این مزاحمتی برای ما ایجاد نكرد ، اگر ما را به سمت عمل ترحم آمیز سوق ندهد چه برسد به اینکه ما را از گناهان خود دور کنیم ، بنابراین به عنوان مسیحیان ، قطب نمای درونی ما به طرز وحشتناکی از مسیر خارج شده است. دوباره سخنان عیسی را با شدت زیاد می شنوم: [5]قس اول عشق از دست رفته

... شما در ابتدا عشقی را از دست داده اید. بفهمید که چقدر سقوط کرده اید. توبه کنید ، و کارهایی را که در ابتدا انجام دادید انجام دهید. در غیر این صورت ، من نزد تو می آیم و چراغ جلوی تو را از جای خود برمی دارم ، مگر اینکه توبه کنی. (Rev 2: 2-5)

در میان کاتولیک ها که هستند با آگاهی از زمانه ای که داریم ، بحث های زیادی در مورد پناهگاه ها ، مواد غذایی و زندگی در خارج از شبکه وجود دارد. عملی باشید ، اما بسازید روح شما پروژه شما روحهایت را گریه کن!

هرکسی که بخواهد زندگی خود را حفظ کند آن را از دست می دهد ... و هر که جان خود را به خاطر من از دست بدهد آن را پیدا خواهد کرد. (لوقا 17:33 ، مت 10:39)

ما باید اولویت ها را سر جای خود قرار دهیم: پروردگار خدای خود را با تمام قلب ، روح و قدرت و همسایه خود را دوست داشته باشیم. این نگرانی عمیق و غالب برای نجات همسایه ما را فرض می کند.

[کلیسا] به منظور بشارت وجود دارد ... -POPE PAUL VI ، اوانجلی نونتیندی، ن. 24

و شهادت عیسی برای همسایه خود ، گفتن حقیقت امروز دقیقاً هزینه دارد ، همانطور که بندیکت دوباره در انگلیس به ما یادآوری کرد:

در زمان خود ما ، هزینه ای که برای وفاداری به انجیل پرداخت می شود دیگر به دار آویخته نمی شود ، کشیده می شود و تقسیم نمی شود ، اما اغلب شامل اخراج از دست ، تمسخر یا تقلید می شود. و با این حال ، کلیسا نمی تواند از وظیفه اعلام مسیح و انجیل او به عنوان نجات دهنده حقیقت ، منبع خوشبختی نهایی ما به عنوان افراد و به عنوان بنیان یک جامعه عادلانه و انسانی کنار رود. - POPE BENEDICT XVI ، لندن ، انگلیس ، 18 سپتامبر 2010 زنیت

پاپ ها به چهار گوشه زمین فریاد می زنند که پایه ها می لرزند و بناهای باستانی در آستانه فروپاشی است. که ما در آستانه پایان عصر خود هستیم - و آغاز یک عصر جدید ، یک دوره جدید. [6]قس پاپ ها ، و عصر سپیده دم پاسخ شخصی ما نباید چیزی کمتر از آنچه پروردگار ما می خواهد باشد: گرفتن صلیب ما ، انصراف از داشته های خود و پیروی از او. زمین خانه ما نیست ؛ سلطنتی که ما به دنبال آن هستیم مال خود ما نیست بلکه مال او است. رساندن ما به لطف او ، طبق نقشه او ، تا آنجا که می توانیم روح خود را به درون خود بیاوریم ، اکنون در جلوی چشمان ما در این زمینه انجام می شود ، زمانهای آخر

آماده باشید تا زندگی خود را بر روی خط قرار دهید تا جهان را با حقیقت مسیح روشن کنید. با عشق به نفرت و بی اعتنایی به زندگی پاسخ دهیم. تا امید مسیح زنده شده را در هر گوشه زمین اعلام کند. -POPE BENEDICT XVI ، پیام به جوانان نگرانیd ، روز جهانی جوانان ، 2008

 

از حمایت شما متشکرم
از این وزارتخانه تمام وقت!

برای مشترک شدن ، کلیک کنید اینجا کلیک نمایید.

 

روزانه 5 دقیقه با مارک بگذرانید و روزانه مراقبه کنید حالا ورد در قرائت های گسترده
برای این چهل روز روزه.


قربانی ای که روح شما را سیر کند!

اشتراک در اینجا کلیک نمایید.

بنر NowWord

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل

پانویسها و منابع

پانویسها و منابع
1 رجوع کنید به سخنرانی در پارلمان اروپا ، استراسبورگ ، فرانسه ، 25 نوامبر 2014 ، اوج 
2 قس اخلاق
3 رجوع کنید به Rev 13:15
4 قس جهنم برای رئال است
5 قس اول عشق از دست رفته
6 قس پاپ ها ، و عصر سپیده دم
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ و برچسب , , , , , , , , , , , , , , , , , .