تو دوست داشتنی بودی

 

IN کاردینال جوزف راتزینگر پس از برون‌گریزی، محبت‌آمیز و حتی انقلابی پاپ سنت جان پل دوم، زمانی که تاج و تخت پیتر را به دست گرفت، زیر سایه‌ای طولانی قرار گرفت. اما چیزی که به زودی نشان دهنده مقام پاپی بندیکت شانزدهم خواهد بود، جذابیت یا شوخ طبعی، شخصیت یا قدرت او نخواهد بود - در واقع، او در انظار عمومی ساکت، آرام و تقریباً بی دست و پا بود. بلکه در زمانی که بارک پیتر هم از درون و هم از بیرون مورد حمله قرار می‌گرفت، این الاهیات مستحکم و عمل‌گرایانه او بود. این تصور روشن و پیشگویانه او از روزگار ما بود که به نظر می رسید مه را در مقابل کمان این کشتی بزرگ پاک می کند. و این یک ارتدکس است که بارها و بارها، پس از 2000 سال آبهای اغلب طوفانی، ثابت کرد که سخنان عیسی یک وعده تزلزل ناپذیر است:

من به شما می گویم ، شما پیتر هستید و بر روی این سنگ من کلیسای خود را می سازم و قدرت های مرگ بر آن غلبه نخواهند کرد. (مت 16:18)

پاپ بندیکت شاید مانند سلفش دنیا را تکان نداد. در عوض، پاپ او را به خاطر این واقعیت در جهان به یاد خواهند آورد آن را تکان نداد

در واقع، وفاداری و قابل اعتماد بودن کاردینال راتزینگر تا زمانی که در سال 2005 پاپ شد، افسانه‌ای بود. به یاد می‌آورم که همسرم به اتاق خوابی که من هنوز در آن خواب بودم، رفت و با خبرهای غیرمنتظره صبح همان روز آوریل مرا از خواب بیدار کرد: "کاردینال راتزینگر به تازگی به عنوان پاپ انتخاب شده است!" صورتم را به بالش تبدیل کردم و از شادی گریه کردم - یک غیر قابل توضیح خوشی که سه روز طول کشید. احساس غافلگیرکننده این بود که به کلیسا از فضل و محافظتی افزوده می شود. در واقع ، ما از هشت سال عمق زیبا ، بشارت و پیشگویی از بندیکت شانزدهم برخوردار شدیم.

در سال 2006 برای خوانندگی دعوت شدم آهنگ برای کارول در واتیکان در جشن زندگی ژان پل دوم. بندیکت شانزدهم قرار بود در این مراسم حضور داشته باشد، اما اظهارات او در مورد اسلام، شمشیرهای سراسر جهان را به لرزه درآورد و به طور بالقوه جان او را به خطر انداخت. او نیامد. اما آن رابطه منجر به برخورد غیرمنتظره با بندیکت شانزدهم در روز بعد شد که در آن من توانستم آهنگم را در دستان او بگذارم. پاسخ او حاکی از آن بود که او باید جشن عصر را از تلویزیون مدار بسته تماشا کرده باشد. چقدر سورئال و طاقت فرسا بودن در حضور جانشین سنت پیتر… و با این حال، تبادل غیرمنتظره کاملاً انسانی بود (بخوانید یک روز لطف).

لحظاتی قبل، او را تماشا کرده بودم که او برای آواز خواندن زائران وارد سالن می‌شد و تقریباً در برابر استقبال ستاره‌های راک، با فروتنی و آرامشی فراموش‌نشدنی در راهرو پرسه می‌زد - و آن بی‌معنای افسانه‌ای که از مردی راحت‌تر در این بین صحبت می‌کرد. کتاب های فلسفی نسبت به تحسین کنندگان جوشان. اما عشق و ارادت او به هر یک از آنها وجود دارد هرگز مورد سوال بوده است.

با این حال، در 10 فوریه 2013، در سکوتی حیرت‌زده نشستم و به پاپ بندیکت گوش دادم که استعفای خود را از مقام پاپی اعلام کرد. برای دو هفته بعد، خداوند یک "کلمه اکنون" غیرمعمول قوی و مداوم در قلب من گفت (هفته‌ها قبل از اینکه نام کاردینال خورخه برگولیو را برای اولین بار بشنوم):

اکنون وارد زمان های خطرناک و گیج کننده ای می شوید.

این کلمه در سطوح مختلف به حقیقت پیوسته است که من به معنای واقعی کلمه معادل چندین کتاب در اینجا نوشته ام تا بتوانم در آب های خائنانه فزاینده طوفان بزرگی که بر کل جهان رها شده است عبور کنم. اما در اینجا دوباره، خود کلمات و آموزه های بندیکت به عنوان یک فانوس دریایی در طوفان، یک چراغ پیشگوی مطمئن و لنگر برای کلام اکنون و تعداد بیشماری دیگر از رسولان کاتولیک در سراسر جهان عمل کرده است (مثلاً. از دست دادن پیام. پیامبر پاپی و در آستانه).

اولین اولویت برای جانشین پطرس توسط خداوند در اتاق بالا با واضح ترین عبارت تعیین شد: "شما... برادران خود را تقویت کنید" (Lk 22:32). خود پیتر این اولویت را دوباره در نامه اول خود فرموله کرد: "همیشه آماده دفاع از هر کسی باشید که شما را به خاطر امیدی که در شماست بازخواست می کند" (1 حیوان خانگی 3:15). در روزگار ما که در نواحی وسیعی از جهان ایمان وجود دارد خطر خاموش شدن مانند شعله ای که دیگر سوخت ندارد، اولویت اصلی این است که خدا را در این دنیا حاضر کنیم و به مردان و زنان راه بسوی خدا را نشان دهیم. نه هر خدایی، بلکه خدایی که در سینا صحبت کرد. به آن خدایی که چهره‌اش را در عشقی می‌شناسیم که «تا آخر» فشار می‌آورد (ر. Jn 13:1) - در عیسی مسیح مصلوب و برخاسته است. مشکل واقعی در این برهه از تاریخ ما این است که خداوند در حال ناپدید شدن از افق بشری است و با کم رنگ شدن نوری که از جانب خدا می آید، بشریت در حال از دست دادن نقش خود با اثرات مخرب فزاینده آشکار است. هدایت زنان و مردان به سوی خداوند. ، به خدایی که در کتاب مقدس صحبت می کند: این اولویت عالی و اساسی کلیسا و جانشین پطرس در زمان حاضر است. -نامه معظم له پاپ بندیکت شانزدهم به تمام اسقف های جهان، 10 مارس 2009؛ واتیکان.وا

با این حال، حتی لحظات سپاسگزاری عمیق و اندوه، برای چنین پاپ وفاداری - یا آینده ای پر از عدم اطمینان - هرگز نباید ایمان ما به عیسی را تضعیف کند. او گفت: این او است که کلیسا را ​​می سازد، «کلیسای من». 

هنگامی که این را در واقعیت های تاریخ می بینیم ، ما بزرگداشت مردان نیستیم بلکه خداوند را ستایش می کنیم ، که کلیسا را ​​رها نمی کند و می خواهد نشان دهد که او صخره ای است از طریق پیتر ، سنگ کوچک لغزش: "گوشت و خون" انجام می دهد نجات نمی دهد ، اما خداوند از طریق کسانی که گوشت و خون هستند نجات می دهد. انکار این حقیقت یک امتیاز ایمان نیست ، یک امتیاز تواضع نیست ، بلکه کوچک شدن از فروتنی است که خدا را همانطور که هست تشخیص می دهد. بنابراین وعده Petrine و تجسم تاریخی آن در رم در عمیق ترین سطح انگیزه ای است که همیشه برای شادی تجدید می شود. قدرتهای جهنم بر آن غلبه نخواهد کرد... - Ratzinger کاردینال (POPE BENEDICT XVI) ، درک ارتباط کلیسای امروز ، به ارتباط فراخوانده می شود، مطبوعات ایگناتیوس ، ص. 73-74

این در جانشین بندیکت تکرار شد:

نیروهای زیادی تلاش کرده اند و هنوز هم می کنند تا کلیسا را ​​از بیرون و درون خود ویران کنند، اما خودشان نابود می شوند و کلیسا زنده و مثمر ثمر باقی می ماند... او به طور غیرقابل توضیحی استوار می ماند… پادشاهی ها ، مردمان ، فرهنگ ها ، ملت ها ، ایدئولوژی ها ، قدرت ها سپری شده اند ، اما کلیسا ، که بر اساس مسیح بنا نهاده شده است ، با وجود طوفان های فراوان و گناهان ما ، همچنان به سپرده ایمان نشان داده شده در خدمت وفادار است. زیرا کلیسا به پاپ ها ، اسقف ها ، کشیشان و نه وفاداران غیر روحانی تعلق ندارد. کلیسا در هر لحظه فقط متعلق به مسیح است. —POPE FRANCIS ، همیلی ، 29 ژوئن 2015 www.americamagazine.org

من مطمئن هستم که این پیام ماندگاری است که بندیکت ما را وادار می کند به آن بچسبیم، مهم نیست که روزهایمان چقدر طوفانی خواهد بود. پاپ ها و والدین، فرزندان و همسران ما، دوستان و آشنایان ما خواهند آمد و خواهند رفت... اما عیسی اکنون با من است، در کنار من، و این به اندازه هر چیزی که به پطرس گفت یک وعده مطمئن است. 

اینک من در تمام روزها با شما هستم، حتی تا پایان جهان. (متی 28:20)

وقتی مادرم چندین سال پیش فوت کرد، من فقط 35 سال داشتم، او 62 سال داشت. احساس ناگهانی رها شدن قابل لمس بود، سرگردان بود. شاید برخی از شما ممکن است امروز چنین احساسی داشته باشید - کمی در کلیسای مادر با خاموش شدن یکی از درخشان ترین شعله های آتش قرن رها شده اید. اما در اینجا نیز عیسی پاسخ می دهد:

آیا مادر می تواند نوزاد خود را فراموش کند و نسبت به فرزند شکم خود بی رحم باشد؟ حتی اگر او فراموش کند، من هرگز تو را فراموش نمی کنم. ببین، تو را بر کف دستان خود حک کرده ام... (اشعیا 49:15-16)

بالاخره بندیکت شانزدهم نرفته است. او اکنون بیش از هر زمان دیگری در بدن یگانه و عرفانی مسیح به ما نزدیکتر است.

 

ما نمی توانیم این واقعیت را پنهان کنیم
بسیاری از ابرهای تهدیدآمیز در افق جمع شده اند.
با این حال، ما نباید دل خود را از دست بدهیم،
بلکه باید شعله امید را حفظ کنیم
زنده در قلب ما
 

—POPE BENEDICT XVI ، آژانس خبری کاتولیک ،
15th، 2009

 

 

 

 

با نیهیل آبستات

 

برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.

هم اکنون در تلگرام کلیک:

مارک و "نشانه های زمان" روزانه را در MeWe دنبال کنید:


نوشته های مارک را اینجا دنبال کنید:

به موارد زیر گوش دهید:


 

 
چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, ایمان و اخلاق و برچسب .