شکسته

 

از یک خواننده:

بنابراین وقتی فراموش می کنم که رنجها نعمتهای اوست برای نزدیک کردن من به او ، وقتی در وسط آنها هستم و بی تاب و عصبانی و بی ادب و کوتاه قدم می شوم ... چه کنم ، وقتی او همیشه در خط مقدم ذهن من نیست و من درگیر احساسات و احساسات و جهان می شوم و سپس فرصت انجام کار درست از دست می رود؟ چگونه می توانم همیشه او را در خط مقدم قلب و ذهن خود نگه دارم و مانند بقیه افرادی که اعتقاد ندارند عمل نکنم؟

این نامه گرانبها خلاصه ای از زخم قلب من ، مبارزه سخت و جنگ واقعی است که در روح من فوران کرده است. در این نامه چیزهای زیادی وجود دارد که در را برای نور باز می کند ، شروع با صداقت خام آن ...

 

حقیقت ما را به صورت رایگان تنظیم می کند

خواننده گرامی ، شما باید تشویق شوید زیرا بیش از هر چیز ، می بینی این شاید بزرگترین تفاوت بین شما و "بقیه جهان" باشد. شما دیدن فقر شما شما نیاز شدید خود به فضل ، به خدا را می بینید. خطر بزرگ زمان ما که مانند طاعون گسترش یافته است ، این است که روح کم و کمتر می شود دیدن اعمال و سبک زندگی آنها برای آنچه که هستند. پاپ پیوس دوازدهم گفت ،

گناه قرن از بین رفتن حس گناه است. —1946 خطاب به کنگره ردیابی ایالات متحده

از یک طرف ، شما بسیار شبیه جهان هستید ؛ به این معنا که، شما هنوز به ناجی احتیاج دارید از طرف دیگر ، این را می بینید و آرزو می کنید ، و آن چنگال جاده بین بهشت ​​و جهنم است.

اولین حقیقتی که مرا آزاد می کند ، این حقیقت است که من هستم و نیستم. من شکسته ام؛ من فضیلت ندارم؛ من آن چیزی نیستم که می خواهم باشم ... اما "عصبانی و بی ادب و کوتاه روحیه". وقتی تو دیدن این را در وجود خود داشته باشید ، و صریحاً به خدا اعتراف کنید (حتی اگر این هزارمین بار باشد) ، شما زخم خود را به نور می آورید ، مسیح نور ، که می تواند شما را شفا دهد. البته خدا دارد همیشه این ضعف را در شما دیده است ، و بنابراین جای تعجب نیست. و او همچنین می داند آزمایشاتی که در زندگی شما مجاز می کند باعث ایجاد این نقاط ضعف خواهد شد. پس چرا او اجازه می دهد این سختی ها که باعث سقوط شما می شود؟ سنت پل نیز تعجب کرد ، حتی التماس کرد خدا او را از ضعف خود نجات دهد. اما خداوند پاسخ داد:

لطف من برای تو کافی است ، زیرا قدرت در ضعف کامل می شود. (دوم قرنتیان 2: 12)

سنت پل با یک مکاشفه قابل توجه ، کلید این معضل ، پاسخ می دهد:

بنابراین ، من به نقاط ضعف بسنده می کنم، توهین ها ، سختی ها ، آزارها و محدودیت ها ، به خاطر مسیح ؛ زیرا وقتی ضعیف هستم ، قوی هستم. (دوم قربانیان 2:12)

سنت پل نشان می دهد که کلید رضایت این نیست ، همانطور که دفعه قبل نوشتم، عدم وجود نقاط ضعف ، سختی ها و محدودیت ها ، اما در تسلیم شدن به آنها. چه طور ممکنه!؟ چگونه می توان به خلق و خوی کوتاه ، احساسات و ضعف ها اکتفا کرد؟ پاسخ این نیست که شما باید به گناهان خود راضی باشید. اصلا. اما این خود را مسیر رو به جلو یکی از فوق العاده است فروتنی قبل از خدا زیرا شما بدون او نمی توانید کاری انجام دهید. بدون لیاقت خود ، اکنون وابسته هستید کاملا به رحمت او - می توان گفت زائری که با چهره به زمین سفر می کند.

راهب فرانسوی قرن 17 ، برادر لارنس ، غالباً حضور خدا را فراموش کرده و در این راه اشتباهات زیادی مرتکب می شود. اما او می گفت ، "آنجا دوباره می روم ، پروردگار ، تو را فراموش کرده ام و کارهای خودم را انجام داده ام. لطفا من را ببخشید." و سپس دوباره به حضور و اراده خداوند استراحت می کند ، به جای اینکه هر زمان بیشتری را برای تاسف و شکنندگی خود بگذراند. تواضع و فروتنی فراوان می خواهد تا دست از بررسی این که شخص چقدر ناقص است بردارید! عمل او در حضور خدا محدود به زمانی نبود که مزاحم او شود ، اما…

... در هر زمان و در هر لحظه با او صحبت کردن متواضعانه و متواضعانه ، بدون قانون تعیین شده یا روش مشخص ، در همه زمانهای وسوسه و درد و رنج ، در تمام دوران خشکی روح و بی حرمتی خدا ، بله ، و حتی وقتی به بی وفایی و گناه واقعی می افتیم. - برادر لارنس ، تمرین حضور خدا ، سخنان معنوی ، ص. 70-71 ، Spire Books

در این مورد چیزهای بیشتری برای گفتن وجود دارد تجدید ذهن، اما بگذارید اضافه کنم که هرچه شخص تمایل به مقدس شدن داشته باشد ، باید بیشتر به فضل اعتماد کند - نه برعکس! برخلاف کودکی که 18 ساله می شود و پس از رشد و بلوغ از خانه خارج می شود ، بلوغ معنوی یکی از موارد بیشتر است وابستگی بر خدا به همین دلیل است که من می گویم مسیر کوچکتر و کوچکتر شدن است. عیسی همانقدر گفت وقتی به بزرگسالان بزرگ گفت آنها باید مانند کودکان کوچک شوند تا وارد پادشاهی شوند.

 

جنگ داخلی

همانطور که می گویید دشوار است که خداوند را در اولویت زندگی روزمره خود قرار دهیم ، یعنی او را با تمام قلب ، روح ، ذهن و قدرت دوست داشته باشیم. در واقع، صلح از طریق جستجوی حضور خدا حاصل می شود ، نه از طریق نبود صلیب. اما بودن با خدا ، استراحت لحظه به لحظه در حضور او ("عمل حضور خدا") به دلیل ذات انسانی زخمی ما ، کاری دشوار است. ما برای ارتباط با خدا ساخته شده ایم ، اما گناه اصلی ضربه ای به بدن ما ، این ظروف خاکی وارد کرد و آنها را بر ضد قوانین خدا شورش کرد. روح ما که در غسل تعمید پاک شده ، بواسطه قدرت روح القدس جدید ساخته شده و از بردگی به گوشت رها می شود. اما ما باید دائماً قلب خود را به روی این روح باز کنیم! یعنی ما می توانیم خانه های خود را به روی یک مهمان دعوت شده باز کنیم ، اما پس از آن کارهای خود را انجام می دهیم و او را نادیده می گیریم. همچنین روح القدس مهمان دعوت شده ما است ، اما ما همچنین می توانیم او را نادیده بگیریم و در عوض گوشت را سرگرم کنیم. یعنی ما می توان دوباره تابع گوشت شوید. همانطور که سنت پل می گوید ،

برای آزادی مسیح ما را آزاد کرد. پس محکم بایستید و دوباره تسلیم یوغ برده نشوید. (گال 5: 1)

اما می شنوم که گریه می کنید ، "من نمی خواهم دوباره تسلیم شوم! من می خواهم خوب باشم ، می خواهم مقدس باشم ، اما نمی توانم! " دوباره ، سنت پل درست در کنار شما گریه می کند:

کاری که می کنم ، نمی فهمم. زیرا من آنچه را که می خواهم انجام نمی دهم ، اما آنچه را که از آن متنفرم انجام می دهم ... زیرا می دانم که خوبی در من ، یعنی در گوشت من ساکن نیست. داوطلب آماده است ، اما انجام کار خوب نیست. زیرا من نیکی را که می خواهم انجام نمی دهم ، اما بدی را که نمی خواهم انجام می دهم ... بدبختی که هستم! چه کسی مرا از این بدن فانی نجات خواهد داد؟
خدارا شکر از طریق عیسی مسیح پروردگار ما. (روم 7: 15-25)

شاید بسیاری از ما پایان کار را با راه اشتباه گرفته باشیم. به این معنا که ما داستانی از قدیسانی را خوانده ایم که در هوا شناور بوده و با کمال کمال به هر حادثه ای در زندگی او پاسخ داده اند. ممکن است خیلی خوب باشد ، اما این یک امر بسیار خوب است فوق العاده روح داده شده فوق العاده لطف برای فوق العاده اهداف روح عادی و مسیر عادی مقدسات در کلیسا "از طریق عیسی مسیح ، پروردگار ما" است ، یعنی راه صلیب. "کدام برده از ارباب خود بزرگتر است؟" اگر عیسی مجبور بود جاده سخت و باریک را طی کند ، ما نیز چنین خواهیم کرد. تکرار می کنم:

برای ورود به پادشاهی خدا برای ما سختی های زیادی لازم است. (اعمال 14:22)

دردناک ترین سختی که بیشتر ما باید متحمل شویم این است که روزانه با فقر معنوی خود روبرو شویم ، از کمبود خداپرستی و آن ورطه بزرگ در روح و روانمان که فقط خدا می تواند آن را پر کند. بنابراین ، مسیر پیشرفت یک جهش نیست ، بلکه کودک به معنای واقعی کلمه مانند کودک کوچکی که دائماً به دنبال مادرش است قدم می گذارد. و ما باید به طور مستمر به حضور خدا برسیم زیرا در این آغوش است که ما قدرت ، محافظت و تغذیه خود را در سینه گریس پیدا می کنیم.

زندگی نماز عادت به حضور در پیشگاه خدای سه برابر مقدس و ارتباط با اوست. -کتک زدن کلیسای کاتولیک، شماره 2565

اما این عادت را جز با "قدم های کودک" به دست نمی آوریم.

اگر در زمانهای خاص نماز نخوانیم ، آگاهانه بخواهیم ، نمی توانیم "در همه حال" نماز بخوانیم. -CCC، شماره 2697

 

تحقیر و اعتماد

خوشبختانه ، در این عصر گناه ، ما یک مقدس داریم که بدبختی های خود را شرح می دهد و سپس پاسخ های کلامی را که شنیده است پروردگار ما به او می دهد ، نوشت. من قبلاً در مورد این یادداشت های روزانه نوشته ام ، اما - اگر مرا ببخشید - باید دوباره آنها را بشنوم. در این گفتگو دو نکته اساسی نهفته است که پروردگار ما به آرامی برای سنت فاوستینا آشکار می کند: نیاز به آن فروتنی (مخالف عشق به خود) و نیاز به اعتماد به رحمت او کاملاً ، حتی باید خطاهای کسی تا آسمانها جمع شود.

 

گفتگوی خدای مهربان
با یک روح تلاش بعد از کمال.

عیسی: ای روح آرزوی کمال ، من از تلاشهای شما خوشحالم ، اما چرا من شما را غالباً غمگین و افسرده می بینم؟ به من بگو ، فرزند من ، معنای این غم و اندوه چیست ، و علت آن چیست؟
روح: پروردگارا ، دلیل ناراحتی من این است که ، با وجود قطعنامه های صادقانه ام ، دوباره در همان گسل ها قرار می گیرم. من صبح ها تصمیم می گیرم ، اما عصر می بینم که چقدر از آنها جدا شده ام.
عیسی: می بینی ، فرزند من ، از خودت چه هستی. علت سقوط شما این است که بیش از حد به خود اعتماد می کنید و به من بسیار کم. اما بگذارید این موضوع شما را خیلی ناراحت نکند. شما با خدای رحمت سر و کار دارید ، که بدبختی شما نمی تواند آن را از بین ببرد. به یاد داشته باشید ، من فقط تعداد معینی بخشش را اختصاص ندادم.
روح: بله ، من همه اینها را می دانم ، اما وسوسه های بزرگ مرا آزار می دهد ، و تردیدهای مختلفی در من بیدار می شود و علاوه بر این ، همه چیز مرا آزار می دهد و دلسرد می کند.
عیسی: فرزند من ، بدان که بزرگترین موانع تقدس ، دلسردی و اضطراب اغراق آمیز است. اینها توانایی تمرین فضیلت را از شما می گیرد. همه وسوسه هایی که با هم متحد شده اند نباید آرامش داخلی شما را برهم زنند ، حتی لحظه ای. حساسیت و دلسردی میوه عشق به خود است. شما نباید دلسرد شوید ، بلکه تلاش کنید تا عشق من به جای عشق به خودتان سلطنت کند. فرزندم اعتماد به نفس داشته باش با آمدن برای بخشش قلب خود را از دست ندهید ، زیرا من همیشه آماده ام تا شما را ببخشم. هر چند وقت که التماس می کنید ، رحمت من را می ستایید.
روح: من می فهمم که انجام کار بهتر چیست ، چه چیزی شما را بیشتر خوشحال می کند ، اما در عمل به این درک با موانع بزرگی روبرو می شوم.
عیسی: فرزند من ، زندگی روی زمین واقعاً یک مبارزه است. یک مبارزه بزرگ برای پادشاهی من. اما نترس ، زیرا تو تنها نیستی. من همیشه از شما حمایت می کنم ، بنابراین در حالی که مبارزه می کنید به من تکیه کنید و از هیچ چیز ترس ندارید. ظرف اعتماد را بردارید و از چشمه زندگی برای خود ، بلکه همچنین برای روح های دیگر ، به ویژه مانند افرادی که به خوبی من بی اعتماد هستند ، استفاده کنید.
روح: پروردگارا ، احساس می کنم قلبم پر از عشق تو و پرتوهای رحمت و عشق توست که روح مرا سوراخ می کند. پروردگارا به دستور تو می روم. من برای تسخیر روح ها می روم. من که به لطف تو پایدار شده ام ، آماده ام تا تو را پروردگارم ، نه تنها به طبر ، بلکه به گورخو نیز دنبال کنم.

-گرفته شده از رحمت الهی در روح من، خاطرات سنت فاوستینا ، ن. 1488

مانند سنت پل ، صلح و شادی - و حتی غیرت - باعث شد که فاوستینا نه ، به این دلیل که لیستی از موفقیت ها را به خداوند ارائه داد ، بلکه به این دلیل که مورد اعتماد در عشق و رحمت او. او چیزی برای نشان دادن نداشت جز فروتنی این عمیق است آنچه برای شما می نویسم بسیار مهم است ، زیرا اگر آن را نپذیرید ، این رحمت بی حد و حصر را نپذیرید ، خطر این را دارید که به روح خود اجازه دهید تا در آبهای خطرناکی از ناامیدی ، همان قایق هایی که یهودا را به فنا می برد ، سرگردان شود. خدای من ، خواننده عزیز ، من در درون خودم احساس زیربنای قدرتمند ناامیدی می کنم که روح خودم را می کشد! و بنابراین ، با هم ، من و شما ، باید برای زندگی خود بجنگیم. مورسو ، ما باید برای پادشاه خود و روح هایی که او می خواهد لمس کند مبارزه کنیم دقیقا از طریق ضعف ما! او می داند که چه کاری انجام می دهد ، و حتی در این حالت نیستی مطلق که ما در آن قرار داریم ، او قبلاً گفته است که قوی. وظیفه ما در این لحظه این است که خود را از گودال خود ترحم برداریم و دوباره راه برویم. در این زمینه ، مکرر اقرار یک محافظ ، قدرت و کمک مداوم در زمان غم و اندوه است. آیا در نهایت سینه گریس در دامن مادر کلیسا یافت نمی شود؟

اما من باید شما را در یک مورد اصلاح کنم. با خدا ، هیچ چیز گم نشده است:

این تصمیم قاطع برای تبدیل شدن به یک مقدس بسیار برای من خوشایند است. من به تلاش های شما برکت می دهم و به شما فرصت می دهم تا خود را مقدس کنید. مراقب باشید که هیچ فرصتی را که مشیت من برای تقدیس به شما می دهد از دست ندهید. اگر موفق به استفاده از یک فرصت نشدید ، آرامش خود را از دست ندهید ، بلکه عمیقاً در برابر من فروتن باشید و با اعتماد فراوان ، کاملاً در رحمت من غوطه ور شوید. به این ترتیب ، بیش از آنچه از دست داده اید سود خواهید برد ، زیرا بیش از آنچه روح بخواهد ، به نفس فرومایه لطف می شود.. -رحمت الهی در روح من، خاطرات سنت فاوستینا ، ن. 1360

 

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, روح و روان.

نظرات بسته شده است.