IT واضح است که بسیاری از افراد تجربه های قدرتمندی را در طول دوره با عیسی ملاقات کنید رویدادهایی که در تور خود از طریق ایالات متحده برگزار می کنیم.
در اینجا یکی از چنین شهادت هایی از شخصی است که این هفته به رویدادی در اوهایو "کشیده شد"…
دیشب خیلی غرق بودم... به سختی می توانستم حرف بزنم. اجازه بدهید به شما بگویم چرا.
دیروز صبح مثل همیشه سر کار بودم. انجام همان کارهای روتین اما من یک فراخوان فوقالعاده قوی از جانب خداوند احساس کردم که برای دعا در کلیسا بروم. صبح که گذشت، من واقعاً شروع به شنیدن صدایی شنیدنی کردم.
بیا. بیایید در قربان مبارک به ملاقات من بروید.
بنابراین وقتی ساعت ناهار من فرا رسید برای دعا به کلیسا رفتم. و وقتی زانو زدم، خداوند دوباره با من صحبت کرد.
چگونه.
و فوراً تصاویری به ذهنم سرازیر شد. تصویری از شما و لیا، هیولایی که در آن مراسم مقدس آشکار شد، و نور قرمز و سفیدی از آن جاری بود... ماشین آبی که در میان طوفان در حال حرکت است... و یک بار دیگر گفت:
بیا. دخترم مهربان ، بیا و نترس.
بنابراین من به سر کار برگشتم و وب سایت شما را نگاه کردم، زیرا مدتی بود آنلاین نبودم. و اولین نوشته ای که دیدم این بود "آخرین امید نجات" که از یکشنبه رحمت الهی صحبت میکرد... و مرا به هیولایی که با نور قرمز و سفیدی که از آن جاری میشد «دیده بودم» فکر کرد. سپس همانطور که پایین می رفتم نوشته شما را دیدم "طوفان ایده آل" و چند کلمه اول: "مارک و خانواده اش وارد ایالات متحده شده اند .... برنامه وزارت او را مشاهده کنید» و با خودم فکر کردم «هیچ راهی نیست که به من نزدیک شود...» اما روی آن کلیک کردم و اول آوریل – اوهایو را دیدم…. و من با صدای بلند خندیدم. خدا حس شوخ طبعی باورنکردنی دارد.
تا خانه چهار ساعت با ماشین فاصله داشت، اما نزدیکترین جایی بود که شما به محل زندگی من میآمدید... بنابراین شروع به بهانهجویی کردم. نمی توانستم بقیه روز را مرخصی بگیرم. خیلی برای انجام دادن. اگر من در خانه نبودم فرزندانم چه می کردند؟ و من ماشین نداشتم مال من در مغازه داشت تعمیر می شد.
و بدون شوخی - در دو دقیقه آینده - رئیسم به من گفت: "چه زمانی از تعطیلات خود استفاده می کنید؟" شوهرم زنگ زد و گفت: «چطور دوست داری امشب تنها باشی... من بچهها را تماشا میکنم؟» و تعمیرکارم ماشین کرایهای را رها کرد، مال من قرار بود وقت بیشتری بگیرد. حدس بزنید ماشین چه رنگی بود؟ بله آبی نشانهها واضحتر از این نیستند که نئون و چشمک زن باشند! می دانستم که قرار بود به وینترسویل بروم.
بنابراین من رفتم. در چهار ساعت رانندگی به وینترسویل، با «اپوزیسیون» ملاقات کردم. باد، طوفان باران، افکار منفی، و ترسی طاقت فرسا... و درست قبل از رسیدن من، خورشید فقط برای یک لحظه از میان ابرها عبور کرد و خداوند بر قلبم تأثیر گذاشت:
به او بگویید تا برای بزرگترین ریختن روح القدس آماده شود ...
میخواستم تمام چیزهای شگفتانگیزی که مرا به آنجا رساند، و اینکه چه کسی بودم را به شما بگویم، و پیامی که خداوند میخواست به شما بدهم... اما سپس با عیسی روبرو شدم. من هرگز چنین تجربه قدرتمندی از حضور خدا نداشتم. و نفسم را رها کرد. هیچ چیز دیگری مهم نبود. من عیسی را دیدم.
شما هم او را دیدید؟
در نامه دوم، او به سوال من در مورد منظورش پاسخ داد:
دیشب لحظهای که از در رفتم، احساس کردم برق در بدنم میپیچد... قبلاً هرگز آن را حس نکرده بودم، اما میدانستم که خداست. با آواز خواندن و موعظه شما ادامه یافت... تا اینکه با صدای پدر مقدس ما گفتید "نترسید". سپس احساس برق به پایان رسید... و در عوض احساس کردم ظرفی با آب پر شده است. یک پوست شراب با شراب جدید. و من به جای خالی بودن احساس سیری می کردم. سرریز به جای چاهی که خشک شده است. و صلح… چنین صلحی.
و سپس در طول پرستش... عیسی. وقتی ما را دعوت کردی که در مقابل او زانو بزنیم، خواستم بدوم و به پای او بیفتم. اما من به سختی می توانستم راه بروم و وقتی زانو زدم فشار سنگینی مثل دستی روی سرم بود و مرا نگه می داشت. و من فقط می توانستم به او نگاه کنم. و همانطور که به مراسم مقدس نگاه کردم، ناگهان عیسی پشت محراب ایستاده بود. او با هر دو دست برافراشته در آنجا ایستاد و مرکز هیولا، مقدس مقدس، در مقابل او بود، جایی که قلب او در آنجا بود. نورهای قرمز و آبی که پشت سر او بودند به نظر می رسید که از طریق او و از قلب او می آمدند ... و همه را لمس می کردند ... و او مستقیماً به چشمان من نگاه می کرد. و سپس ما را برکت داد، و لبخند زد، مانند پدری که به فرزند کوچکش لبخند می زند، وقتی او را در حال انجام کاری مهربان و محبت آمیز می بیند. مثل غرور و عشق و اشتیاق همه با هم مخلوط شده اند. و سپس او رفت، در سایه محو شد.
من دیگر مشابه قبل نخواهم بود.
از خدمت تمام وقت مارک حمایت کنید:
برای سفر با مارک در La حالا ورد,
بر روی بنر زیر کلیک کنید تا مشترک.
ایمیل شما با کسی به اشتراک گذاشته نمی شود.
هم اکنون در تلگرام کلیک:
مارک و "نشانه های زمان" روزانه را در MeWe دنبال کنید:
نوشته های مارک را اینجا دنبال کنید:
به موارد زیر گوش دهید: