کمی بیشتر طولانی تر

 

این دیروز کلمه ای به دعا به من آمد

کمی بیشتر ، مردم من ، کمی بیشتر.

من چیزهایی را حرکت داده ام که قابل بازگشت نیستند. کمی بیشتر ، مردم من. دلسرد نشوید. زیرا من مانند برق آسمان از شرق به غرب خواهم آمد. من مردم خود را تصدیق خواهم کرد

حالا در من استراحت کن ... کمی دیگر صبر کن.

شما وقتی اتفاقاتی که من از اول زمان تعیین کرده ام رخ می دهد ، خواهید فهمید. آن دسته از فرزندانم را که از قبل آماده کرده ام در زیر گوشته خرد من قرار دارند. خواهید دید در حالی که دیگران نمی بینند. خواهید شنید ، در حالی که گوش های قلب سخت بسته می مانند.

قلبم شکسته است محبوب من. دیگر نمی توانم جلوی سیل اشک - اشک عدالت را بگیرم. سد در حال شکستن است ، و من با ریختن عظیمی که زمین را پاک می کند بیرون می آیم. نترس! خواهید دید ، و با لذت برقصید! ... اما اول تاریکی تاریک تر خواهد شد ، و غمها بر غمها افزوده خواهد شد.

اما من با شما خواهم بود کمی بیشتر ، مردم من.

 

پروردگارا تا کی؟ من برای کمک گریه می کنم اما شما گوش نمی دهید! من به شما فریاد می زنم ، "خشونت!" اما شما مداخله نمی کنید چرا اجازه می دهی ویرانه ببینم. چرا باید به بدبختی نگاه کنم؟ تخریب و خشونت پیش روی من است. اختلاف و اختلاف نظر فریبنده وجود دارد. به همین دلیل است که قانون بی حس می شود و هیچ وقت قضاوت نمی شود: زیرا که شریر ، عدالت را دور می زند. به همین دلیل است که قضاوت منحرف ظاهر می شود.

ملتها را نگاه کنید و ببینید و کاملاً متحیر شوید! زیرا در روزهای شما کاری انجام می شود که به گفته آن ، باور نمی کردید.  (حبقوم 1: 2-5)

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, علائم.