WE عصر امروز در پایگاه کوههای راکی کانادا پارک شده اند ، در حالی که من و دخترم آماده می شویم فردا قبل از سفر روز به اقیانوس آرام چشم بسته را بگیریم.
من فقط چند مایل با کوهی فاصله دارم که هفت سال پیش ، خداوند سخنان قدرتمند نبوی با پدر صحبت کرد. کایل دیو و من. او کشیشی از ایالت لوئیزیانا است که در هنگام ویران کردن طوفان کاترینا در ایالت های جنوبی از جمله کلیسای وی فرار کرد. پدر پس از آن ، کایل آمد تا با من بماند ، زیرا یک سونامی واقعی از آب (موج طوفان 35 پا!) کلیسای خود را شکافت و چیزی جز چند مجسمه پشت سر نگذاشت.
در حالی که در اینجا بودیم ، وقتی خداوند کلام را زنده کرد ، ما دعا کردیم ، کتاب مقدس را خواندیم ، مراسم را گرامی داشتیم و برخی دیگر نیز دعا کردیم. گویی پنجره ای باز شده بود و به ما اجازه داده شد برای مدت کوتاهی به مه آینده نگاه کنیم. سپس هر آنچه به شکل دانه گفته می شد (نگاه کنید به گلبرگها و شیپور هشدار) اکنون در مقابل چشمان ما آشکار شده است. از آن زمان ، من در آن روزهای نبوی در حدود 700 نوشته در اینجا و در یک مقاله شرح داده ام کتاب، همانطور که روح مرا در این سفر غیر منتظره هدایت کرده است ...