جهان در حال تغییر است

earth_at_night.jpg

 

AS من پیش از مقدسین دعا کردم ، واژه هایی را به وضوح در قلبم شنیدم:

جهان در حال تغییر است.

حس این است که یک اتفاق یا چرخش عظیم اتفاق می افتد ، که زندگی روزمره ما را همانطور که می شناسیم تغییر خواهد داد. اما چی؟ همانطور که در این س pال تأمل کرده ام ، چند مورد از نوشته های من به ذهن خطور کرده است ...

 

باز شدن در زمان ما

در اواخر سال 2007 ، این حرف را در قلبم شنیدم که 2008 خواهد بود سال باز شدن. آن نه همه چیز به یک باره آشکار می شود ، اما وجود خواهد داشت قطعی آغازین در واقع ، در پاییز همان سال ، ما شاهد آغاز سقوط اقتصادی بودیم ، آن چنان سریع ، چنان عمیق ، بسیار گسترده ، که همچنان به تزلزل پایه های ثبات جهانی ادامه می دهد. در نتیجه ، این تقاضای آشکار چندین رهبر جهان برای "نظم جدید جهانی" را برانگیخته است. این خواست با کاهش رهبران جهان برای "راه حل های جهانی" و حتی "کاهش نیافته است ، بلکه فقط افزایش یافته است.واحد پول جهانی"پاپ بندیکت در دائرlicalالمعارف جدید خود هشدار داده است که چنین است جهانی شدن باید به درستی هدایت شود:

... بدون هدایت خیرخواهانه در حقیقت ، این نیروی جهانی می تواند صدمات بی سابقه ای ایجاد کند و اختلافات جدیدی را در خانواده انسانی ایجاد کند. -POPE BENEDICT XVI ، کاریتاس در Veritate ، Ch 2 ، نسخه 33x

در اینجا این نگرانی نهفته است: رهبران جهان چنین هستند نه حرکت به سمت آغوش از انجیل و فرهنگ زندگی ، اما ضد انجیل و فرهنگ مرگ. من در این مورد در کتاب جدیدم نوشته ام تقابل نهایی، توضیح می دهد که چگونه این نبرد توسط پدران مقدس پیش بینی شده و توسط جان پل دوم اعلام شده است (همچنین نگاه کنید به بندیکت ، و نظم نوین جهانی).

با این حال ، من اعتقاد ندارم که همه این رهبران جهان انسانهای شرور و با نقشه ای شیطانی باشند. در حقیقت ، من معتقدم که تعداد کمی انسان شیطانی در جهان وجود دارد - اما روح بسیاری وجود دارد که واقعاً فریب می خورند. در همین راستا ، یک نوشته مداوم دوباره به ذهنم خطور می کند که در آن قلب من این احساس را داشتم که فرشته ای روی زمین این کلمات را فریاد می زند:

کنترل! کنترل!

 

کنترل

روح جهان که به درستی آن را می نامند روح دجال, بسیار ضخیم و فراگیر است ، به طوری که بسیاری حتی در کلیسا آن را نمی بینند. ما در مجموع نه تنها واقعیت آنچه در اطراف ما رخ می دهد بی حس شده ایم ، بلکه "مسیحیان متدین" نمی دانیم که تا کجا افتاده ایم. سخنان عیسی به ذهن خطور می کند:

من این را در برابر شما نگه می دارم: شما عشقی را که در ابتدا داشتید از دست داده اید. بفهمید که چقدر سقوط کرده اید. توبه کنید ، و کارهایی را که در ابتدا انجام دادید انجام دهید. در غیر این صورت ، من نزد تو خواهم آمد و چراغ روشنای تو را از جای خود برمی دارم ، مگر اینکه توبه کنی. (Rev 2: 4-5)

در ابتدا عشقی که داشتیم چیست؟ این غیرت سوزاننده روح بود. این عطش برای روح همان چیزی است که منجی ما را به صلیب کشانده است ، این همان چیزی است که سنت پل را از آن طرف خشکی و دریا ، سنت ایگناتیوس را به سمت شیرها ، سنت فرانسیس را به فقرا ، سنت فاوستینا را به زانو در آورده است. ضربان قلب مسیحی باید ضربان قلب منجی باشد: آرزویی برای نجات روح از آتش جهنم. وقتی این آرزو را از دست دادیم ، ضربان قلب خود را از دست داده ایم و مسیحیان ، کلیسا ، تقریباً مرده به نظر می رسند. چگونه است که ما در زمانی رسیده ایم که "رفتن به مراسم مقدس" مساوی با یک کاتولیک خوب است؟ مأموریت كلیسای كلیسا - از جانب هر ممن - "شاگرد ساختن همه ملتها" است. پاپ پل ششم گفت این کلیسا وجود دارد بشارت دادن  آیا خداوند امروز به ما نمی گوید:

چرا مرا صدا می کنی ، پروردگارا ، پروردگارا ، اما آنچه را که امر می کنم انجام نمی دهی؟ (لوقا 6:46)

در حقیقت در این شرایط است که اکنون فرشته ای از جانب خدا به من و شما هشدار می دهد: کلیسا برای تصفیه او تحویل داده شده است و ابزار این تصفیه یک نظم جهانی است که کنترل ها چگونه؟ از طریق روحیه ترس. زیرا عکس عشق ، ترس است. عشق رایگان است ، می دهد ، معتقد است ، اعتماد می کند. ترس ذهن را به زنجیر می اندازد ، آزادی را به چنگ می آورد ، شک می کند ، مطلق را رد می کند و به کسی اعتماد ندارد. بنابراین محیطاز اقتصاد, طاعون و جنگ تبدیل به کاتالیزور این تصفیه می شود ، یعنی مهرهای وحی. آنها در حال تبدیل شدن به وسیله ای هستند که بشر کنترل می کند ، خواه بحران واقعی باشد یا ساخته دست بشر.

یک "عارف" کانادایی ، که من او را شناختم و معتقدم ممکن است واقعاً پروردگار را بشنود ، زنی است که نامش را می گذارد "پیلیانیتو". در یكی از مراقبه های كوتاه خود ، واژه هایی را كه من شروع به شنیدن مداوم آن از جانب بسیاری از افراد در سراسر جهان می كنم ، تکرار می کند: تشخیص چنین صداهایی ارزش دارد:

فرزندم دعا کن زیرا سکوت و اندوهی به سراغ مردم من آمده است. فرزندانم علیه من روی آورده اند. یک بار دیگر به دست دشمن خیانت می شوم. چه کسی در پای صلیب با من خواهد ماند؟ چه کسی خواهد دوید و پراکنده می شود؟ کودک کوچک ، برای لطف دعا کن ، لطفی که با مادر ما در پای صلیب بمان. روزی فرا می رسد که همه آنچه که آشنا است تغییر می کند یا از بین می رود. من این را می گویم نه برای ایجاد اضطراب ، بلکه برای آماده سازی قلب شما برای آزمایش آینده. همیشه به یاد داشته باشید که من با شما هستم. نماز را بخاطر بسپار و آن را مرتباً بخوان. آن را با مادرم در پایین صلیب بخوانید. از طریق اشک و ناراحتی او هرگز ایمان خود را از دست نداد - "عیسی من به تو اعتماد دارم". -دیدن www.pelianito.stblogs.com

 

به رحمتش امید

اگر ما با ترس به این پیام پاسخ می دهیم ، به این دلیل است که هنوز به برنامه و حضور خداوند در زندگی خود اعتماد کامل نداریم. اون اینجاست! او با ماست با او، امید همیشه حضور دارد! اما این امیدی نیست که از واقعیت طلاق گرفته باشد. پاپ بندیکت اخیراً آنچه را که یکی از موضوعات اصلی این وب سایت بوده است ، دوباره تأیید کرد: اینکه کلیسا در مصائب خود از مسیح پیروی خواهد کرد.

کلیسا همان مسیر را طی می کند و همان سرنوشت مسیح را متحمل می شود ، زیرا او بر اساس هیچ منطق انسانی یا با تکیه بر قدرت خود عمل نمی کند ، اما در عوض او راه صلیب را دنبال می کند ، در اطاعت فرزندی از پدر ، یک شاهد و یک همسفر برای همه بشریت. -پیام هشتاد و سومین روز جهانی ماموریت؛ 7 سپتامبر 2009 ، خبرگزاری زنیت

در یک جمله ، پدر مقدس همه موارد را در متن قرار می دهد. کلیسا باید "سرنوشت" مسیح را به عهده بگیرد ، اما با این کار ، او "یک شاهد و یک همراه سفر برای تمام بشریت" خواهد شد. چگونه
زیبا هستند این کلمات برای وقتی که این آخرین آزمایشات دوران ما ، کره زمین را تا پایه های او تکان می دهد ، وقتی جهانی که من و شما می دانیم مثل مه در آتش محو می شود ، بدانید که ساعت بزرگترین شاهد کلیسا فرا می رسد. و فریاد ما ، آهنگ ما ، کلمه ما باید این باشد: او رحمت دارد. او همه رحمت است. به کسی که مهربانی می کند اعتماد کنید. ما رحمت او را شاهد خواهیم بود ، و رحمت به همراهی سخاوتمندانه همه کسانی که او را در آغوش می گیرند تبدیل خواهد شد.

زمان آماده سازی ما به پایان می رسد و جهانی که می دانیم قرار است تغییر کند. اما وقتی این کار انجام شد و وقتی The Final Confrontation به پایان رسید ، جهان به سمت بهتر تغییر خواهد کرد. زیرا مسیح قبلاً در این نبرد پیروز شده است.

امروز ، اگر خوب توجه کنیم ، اگر فقط تاریکی را درک نکنیم بلکه آنچه را که در زمان خود سبک و خوب است درک کنیم ، می بینیم که چگونه ایمان باعث می شود مردان و زنان پاک و بخشنده باشند و آنها را به عشق ورزیدن تربیت کند. علفهای هرز نیز در دامن کلیسا و در میان کسانی که خداوند آنها را به خدمات خاص خود فراخوانده است ، وجود دارد. اما نور خدا خاموش نشده است ، گندم خوب توسط علفهای هرز شر خفه نشده است ... آیا کلیسا ، مکانی امید است؟ بله ، زیرا کلام خدا همیشه و از نو می آید ، ما را پاک می کند و مسیر ایمان را به ما نشان می دهد. او جای امیدواری است زیرا خداوند در او همچنان در فضل مقدسات ، به قول آشتی ، در هدایای متعدد تسلیت خود را به ما می بخشد. هیچ چیز نمی تواند همه اینها را تاریک یا نابود کند ، بنابراین ما باید در میان همه مصیبت ها خوشحال باشیم. - POPE BENEDICT XVI ، 15 مه ، 2010 ، واتیکان ، VIS

 

این نوشته برای اولین بار در تاریخ 26 سپتامبر 2009 منتشر شده است. این مقاله به روز شده است زیرا این واژه ها فقط در اضطرار و قریب الوقوع بودن در حال افزایش هستند.


 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, محاکمات بزرگ.