چه مدت؟

 

از نامه ای که اخیراً دریافت کردم:

من 2 سال است که نوشته های شما را خوانده ام و احساس می کنم که آنها بسیار درست هستند. همسرم موقعیت مکانی را دریافت می کند و بسیاری از آنچه را که یادداشت می کند با شما همسو است.

اما من باید با شما در میان بگذارم که هم همسرم و هم من در طی چند ماه گذشته بسیار ناامید شده ایم. احساس می کنیم گویی در جنگ و جنگ شکست می خوریم. به اطراف نگاه کن و همه چیز بد را ببین. گویی شیطان در همه زمینه ها پیروز می شود. احساس می کنیم بسیار ناکارآمد و بسیار ناامید هستیم. ما احساس تسلیم شدن می کنیم ، در زمانی که پروردگار و مادر مبارک بیشترین نیاز را به ما و دعاهای ما دارند !! همانطور که در یکی از نوشته های شما آمده است ، احساس می کنیم در حال تبدیل شدن به "متروکه" هستیم. تقریباً 9 سال است که هر هفته روزه می گیرم ، اما در 3 ماه گذشته فقط دو بار توانسته ام این کار را انجام دهم.

شما از امید و پیروزی صحبت می کنید که در جنگ مارک به دست می آید. آیا حرف تشویقی دارید؟ چه مدت آیا ما باید در این جهانی که در آن زندگی می کنیم تحمل و رنج ببریم؟ 

دوست عزیز ، چند سال پیش پای پیانو نشستم و آهنگی نوشتم که از بسیاری جهات بیانگر خستگی و غم و اندوهی است که در نامه شما می شنوم. من می خواهم قبل از خواندن ادامه این نامه ، آن آهنگ را با شما به اشتراک بگذارم. نامیده می شود چه مدت؟ برای شنیدن آهنگ با کیفیت بالا می توانید فیلم زیر را تماشا کنید یا روی عنوان کلیک کنید. 

آهنگ: چه مدت؟

(برای شنیدن آهنگ روی عنوان کلیک کنید. باید بلافاصله پخش شود. اگر روی موشواره کلیک کنید ، می توانید فایل را بارگیری کنید رایگان، که در قالب Mp3 است. ویدیوی زیر.)
 



 

خدا خلبان ماست

در پرواز اخیرم به ایالات متحده ، داشتم از پنجره به ابرها خیره می شدم و هنگام پایین آمدن به شیکاگو ، در زیر آفتاب فرو می رفتم. سپس ناگهان ، ما در ابرهای تاریک و غلیظی غرق در باد و باران فرو رفتیم. هنگام حرکت خلبانان از تلاطم هواپیما لرزید. با ناپدید شدن زمین و احساس افتادن بر حواسم ، ناگهان دچار آدرنالین شدم.

و با خودم فکر کردم ، "هوم ... آنجا که خداست همیشه درخشان است." در واقع ، هوا بیش از ابرها آفتابی است. خدا سبک است. او در نور زندگی می کند. در او تاریکی نیست. وقتی من در خدا بمانم ، این است در وصیت او بمانید، مهم نیست که چه نوع تاریکی مرا احاطه کرده باشد ، در آن نور زندگی می کنم.

درست است ، خواننده گرامی ، درجه خونخواهی و انحرافی که این نسل را تحت الشعاع خود قرار داده است ، بسیار نگران کننده است. ارتداد در کلیسا و احساس بی رهبر بودن در سطح محلی ، یک محاکمه آتشین برای م faithfulمنان است. تفرقه در خانواده ها و افزایش جرایم خشن ، امنیت بسیاری را متزلزل کرده است ، در حالی که از بین رفتن عمومی احساس گناه در جامعه ، این نسل را دچار سوually تغذیه معنوی و لاغری کرده است.

این ابرهای بزرگ هستند که در زمانه ما چنین تلاطم ناامید کننده ای ایجاد کرده اند. اما خدا هنوز خلبان ماست. و مری روی صندلی کمک خلبان نشسته است. این هواپیمایی در شرف سقوط نیست ، بلکه هواپیمایی است که در حال سقوط است مطمئناً فرود می آید. شما پرسیدید ، "چه مدت ما باید در این جهانی که در آن زندگی می کنیم تحمل و رنج ببریم؟" پاسخ این است:

ما طبق برنامه درست هستیم.

متأسفانه ، بسیاری از ارواح قبل از فرود آمدن از این صنعت می پرند. دیگران وحشت کرده و یکدیگر را از هم می پاشند. گروه کوچکی وجود خواهند داشت که سعی خواهند کرد به کابین خلبان نفوذ کنند و کنترل کامل خود را از خدا دور کنند ، در حالی که دیگران آرام می نشینند و دعا می کنند و یا با گفتار و عمل خود به اطرافیان آرامش می دهند.

این طوفان واقعاً وحشتناک است. اما پیام امروز بهشت ​​این است:

آماده برای فرود

 

بالای ابرها

همانطور که هواپیمای ما در فرود خود به سمت فرودگاه لرزید ، فهمیدم به محض اینکه به داخل ، مستقیم جلو نگاه کردم ، حس سقوط از بین رفت. اما هر وقت به بیرون به ابرهای انبوه نگاه می کردم ، افکار ترسناک فرو ریختن در زمین یا برخورد با یک ساختمان یا هواپیمای دیگر مانند رعد و برق سفید از تصوراتم می رقصیدند.

در این طوفان فعلی ، ما نمی توانیم کمک کنیم احساس تلاطم فقط احمق ترین ها وانمود می کنند که هیچ ارتباطی با آشفتگی های خارق العاده اجتماعی و زیست محیطی دوران ما با بحران دردناک اخلاقی ندارد. اما وسوسه بزرگی برای ترس و ناامیدی وجود دارد. این یک سوال از جایی که چشمانمان را تعمیر می کنیم باور کنید ، این چیزی است که من باید هر ساعت در این رسول مرموز با آن مبارزه کنم! اما راه حل این است: چشم های خود را از Thunderheads بردارید وقتی آنها شروع به ربودن آرامش شما می کنند، و در اعماق قلب خود به کسی که در آن ساکن است نگاه کنید و چشمهای خود را به او محکم نگاه کنید:

از آنجا که ما ابر بزرگی از شاهدان را احاطه کرده ایم ، بگذارید خود را از شر هر بار و گناهی که به ما می چسبد خلاص کنیم و در حالی که چشم خود را به عیسی ، رهبر و مجتمع ایمان خیره نگه می داریم ، در دویدن مسابقه ای که پیش روی ماست ، استقامت کنیم. (هبر 11: 1-2)

نگاه کردن به عیسی کمی کار می برد! بله ، این بدان معناست که صلیب خود را بردارید ، لذتهای گوشتی را از خودتان انکار کنید و ردپای خونین استاد را دنبال کنید. آیا این خیلی ناراحت کننده به نظر می رسد؟ فقط برای آنکه ایمان ندارد! زیرا ما می دانیم که با استقامت در دویدن این مسابقه نه تنها تاج زندگی ابدی ، بلکه پیشینیان سلطنت آسمان را در اینجا بر روی زمین برنده می کنیم.

وقتی سرانجام در دالاس فرود آمدم ، به حدود پنجاه معتقد به کلیسای آنجا پیوستم و خداوند را در مقدسین مقدس پرستیدیم. چنین برف ، مانند برکت صلح و شادی در بسیاری از قلب ها وجود داشت ... ما واقعاً با عیسی روبرو شدیم. برخی از افراد حتی بهبود جسمی را نیز تجربه کردند. بله ، پادشاهی آسمان متعلق به کسانی است که از کودکی به سلطنت نزدیک می شوند.

من واقعاً می خواهم فریاد بزنم: عیسی قول می دهد کسانی که می آیند او را تشنگی خود را سیراب کنند - با اطاعت
دستورات او را ، با جستجوی او در مقدسات ، با مراقبه بر کلام خدا ...

... هرکس آبی که به او می دهم بنوشد هرگز تشنگی نخواهد داشت. آبی که باید بدهم در او چشمه ای از آب خواهد شد که به زندگی ابدی می رسد. (یوحنا 4:14)

بهار شادی است. آب صلح است. چاه عشق بی قید و شرط است. برای بهار زنده روح القدس است، و این میوه هایی است که او به وفور در قلب بارور تولید می کند ایمان- چه در جنگ توسط ارتش عظیمی احاطه شده باشید و چه در خلوت ساکت زندگی کنید. عیسی این آب را به وفور می دهد. اما سطلی را که در چاه فرو می کنید نباید پر از شک یا گناه شود ، در غیر اینصورت هیچ چیز نگه نخواهد داشت. قلب شما همان سطل است. باید خالی باشد ، یا بهتر بگوییم ، خود تخلیه این ایمان و اعتماد ، توبه و تسلیم است. (فریب نخورید! اگر با گناه در رختخواب بمانید ، نمی توانید عروس مسیح باشید).

بگذار روحت فریاد بزند ، "خدایا ، احساس می کنم این دنیا اول دارد به زمین می افتد ، تاریکی مرا درگیر کرده است ، و به سختی می توانم نفس بکشم چون زمان مسابقه می گذرد ... اما به تو اعتماد دارم کاملاً به این دلیل که گفتی حتی موهای سرم نیز محاسبه شده است. اگر به گنجشک ها اهمیت می دهی ، چقدر بیشتر از این به تو اعتماد دارم ، که خون تو را برای من ریخت، اکنون مرا حمل خواهد کرد. "

این دعای کسی است که نگاهش را به عیسی معطوف می کند. قبل از اینکه شما افکار نهایی من را بخوانید ، می خواهم آهنگ دیگری را که نوشتم به اشتراک بگذارم. باشد که این دعایی بر لبهای شما و آواز در قلب شما شود:

آهنگ: چشمانم را درست کن

 

ستارگان مقدس

شر تنها ابری نیست که ما را احاطه کرده است. همچنین آن "ابر شاهدان" وجود دارد که سنت پل از آن صحبت کرد. این روحانی هستند که پیش از ما رفته اند و اکنون می توانند با شهادت زندگی خود ، راه را برای ما نشان دهند. چگونه می توان رشادت مقدس ایگناتیوس آنتیوکی را فراموش کرد که خواهان شهادت شد؟ یا سنت پرپتوا که دست لرزاننده گلادیاتور را به گلوی خود هدایت کرد؟ یا سنت ماکسیمیلیان کلبه که زندگی خود را با یک زندانی دیگر در اردوگاه مرگ عوض کرد؟ ما در زمان خود زندگی قدرتمند مادر ترزا یا پاپ ژان پل دوم را می بینیم ، که اگرچه عاری از رنج نبود ، اما شعله های زنده عشق می شد خواه بدن را از ناودان کلکته بیرون بیاورد یا حقیقت را در مقابل کمونیسم اعلام کند اشکال دیگر ماتریالیسم.

این نوع شادی ، شجاعت و غیرت از میان این طوفان های وحشتناک از کجا ناشی می شود؟ این از تفکر عیسی در روح آنها ناشی می شود ... و سپس تقلید از آنچه می بینند.

چند وقت پیش ، این کلمات به من آمدند:

با تاریک شدن تاریکی ، ستاره ها نیز روشن می شوند.

می توانیم به زمانهایی که در آن زندگی می کنیم افسرده کننده - یا فرصتی برای مشاهده نگاه کنیم. وقتی دنیا پر است تنقلات، آیا سرانجام روح ها به دنبال غذای واقعی نخواهند رفت؟ آیا آنها که خود را صرف خواسته های واهی مادی گرایی و لذت گرایی بی بند و باری کرده اند ، آیا مانند پسر ولخرج بدنبال خانه پدر نخواهند رفت؟ من معتقدم که آنها خواهند بود و هستند ... و من و شما باید به عنوان دست ، پا و دهان عیسی در کنار آنها باشیم. با تاریک شدن تاریکی ، قداست زندگی شما باید بیش از پیش آشکار شود. 

بی گناه و بی گناه باشید ، فرزندان خدا بدون لکه در میان نسلی کج و انحراف ، که در میان آنها مانند چراغ در جهان می درخشید ، همچنان که به کلام زندگی پایبند هستید ... (فیل 2: 15-16)

به جرات می توانم بگویم این ساعت بزرگترین بشارت است که می خواهد زمین را جارو کند. این ساعت شکوه کلیسا است که او بلافاصله بسیاری از سارقان را به آغوش خود می کشد و فریاد می زنند: "وقتی به پادشاهی خود می آیی مرا به خاطر بسپار ..." و در عین حال تمسخر و آزار و اذیت، حتی از درون صفوف خودش. ساعتی است که روح القدس بر روی بشر ریخته می شود تا پسران و دختران ما پیشگویی کنند ، مردان جوان ما چشم اندازهایی می بینند و پیرمردها رویاهای آینده ای پر از امید را در سر می پرورانند.

این روزها روزهای آماده سازی برای فرود، هبوط به دوران صلح هنگامی که همه آفرینش دوباره مانند باغ عدن درخشان خواهد شد ، زیرا پادشاهی عیسی مسیح تا انتهای زمین گسترش می یابد. روز ناامیدی نیست بلکه طلوع امید است. این ساعت برای خواب نیست ، بلکه آمادگی برای نبرد است.

و کسانی که چشم خود را به عیسی معطوف می کنند ، کسانی که گرسنه و تشنه عدالت هستند ، فریاد می زنند ، "چه مدت ، پروردگار ، چه مدت؟"... آنها واقعاً راضی خواهند بود.

آبها طغیان کرده و طوفانهای شدید بر سر ما قرار گرفته است ، اما از غرق شدن نمی ترسیم ، زیرا محکم بر صخره ایستاده ایم. بگذارید دریا خشمگین شود ، نمی تواند سنگ را بشکند. بگذارید امواج بلند شوند ، آنها نمی توانند قایق عیسی را غرق کنند. از چه چیزی باید ترسید؟ مرگ؟ زندگی برای من به معنای مسیح است و مرگ سود است. تبعید؟ زمین و تمامیت آن متعلق به پروردگار است. مصادره کالاهای ما؟ ما چیزی به این دنیا نیاورده ایم ، و مطمئناً چیزی از آن نخواهیم برد ... بنابراین من بر وضعیت فعلی تمرکز می کنم و از شما دوستانم می خواهم که اعتماد به نفس داشته باشید. - St. جان کریستوستوم ، Liturgy of the Hours، جلد چهارم، ص. 1377

 
برای گوش دادن به نمونه های موسیقی مارک ، به این موارد بروید:
www.markmallett.com


بیشتر خواندن:

  • فلج شده توسط ترس: نوشته هایی درباره مقابله با ترس از آزار و اذیت و سایر اضطراب ها

 

چاپ دوستانه، PDF و ایمیل
نوشته شده در صفحه اصلی, روح و روان.