وقتی روح می آید

کلمه اکنون در مورد بازخوانی های عظیم
برای سه شنبه هفته چهارم روزه ، 17 مارس 2015
روز سنت پاتریک

متون مذهبی اینجا کلیک نمایید

 

L' روح القدس.

آیا هنوز با این شخص آشنا نشده اید؟ بله ، پدر و پسر وجود دارد و تصور آنها به دلیل چهره مسیح و تصویر پدر شدن برای ما آسان است. اما روح القدس ... چه ، پرنده ای؟ نه ، روح القدس شخص سوم تثلیث مقدس است ، و کسی است که وقتی می آید ، همه تفاوت ها را در جهان ایجاد می کند.

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت سوم


پنجره روح القدس، کلیسای سنت پیتر ، شهر واتیکان

 

از آن نامه در قسمت اول:

من از راه خود خارج می شوم و به کلیسایی می روم که بسیار سنتی است - جایی که مردم لباس مناسب می پوشند ، در مقابل Tabernacle ساکت می مانند ، جایی که ما طبق سنت از روی منبر کتب کذایی می شویم.

من از کلیساهای کاریزماتیک فاصله زیادی دارم. من فقط آن را کاتولیک نمی دانم. غالباً یک صفحه فیلم روی محراب وجود دارد که قسمتهایی از مراسم مذهبی روی آن قید شده است ("مراسم مذهبی" و غیره). زنان در محراب هستند. همه خیلی راحت لباس پوشیده اند (شلوار جین ، کفش ورزشی ، شلوارک ، و غیره) همه دستان خود را بالا می گیرند ، فریاد می زنند ، کف می زنند - ساکت نیست. هیچ زانو زدن یا حرکات احترام آمیز دیگری وجود ندارد. به نظر من بسیاری از اینها از فرقه پنطیکاستی آموخته شد. هیچ کس فکر نمی کند "جزئیات" سنت مهم باشد. من در آنجا احساس آرامش نمی کنم. سنت چه شد؟ برای احترام به خیمه سکوت (مانند عدم کف زدن!) ؟؟؟ به لباس متوسط؟

 

I هفت ساله بود که پدر و مادرم در جلسه نماز کاریزماتیک در کلیسای ما شرکت کردند. در آنجا ، آنها با عیسی روبرو شدند که عمیقا آنها را تغییر داد. کشیش کلیسای ما یک چوپان خوب جنبش بود که خودش تجربه "تعمید در روح" وی به گروه دعا اجازه داد که در منشورهای زائد خود رشد کنند ، و بدین ترتیب بسیاری از تبدیل ها و احسان ها را برای جامعه کاتولیک به ارمغان آورد. این گروه بوم گردی بودند و با این وجود به آموزه های کلیسای کاتولیک وفادار بودند. پدرم آن را به عنوان "یک تجربه واقعا زیبا" توصیف کرد.

از نظر گذشته ، این نمونه ای از مواردی بود که پاپ ها ، از همان ابتدای تجدید امر ، می خواستند ببینند: ادغام جنبش با کل کلیسا ، وفادار به Magisterium.

 

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت دوم

 

 

آنجا شاید هیچ حرکتی در کلیسا وجود نداشته باشد که به اندازه "نوسازی کاریزماتیک" بسیار پذیرفته شده باشد - و به راحتی رد شود. مرزها شکسته شدند ، مناطق آسایش جابجا شدند و وضع موجود متلاشی شد. مانند پنطیکاست ، این چیزی جز یک حرکت منظم و مرتب بوده است ، که به زیبایی در جعبه های از پیش تعیین شده ما در مورد چگونگی حرکت روح در بین ما جا می گیرد. شاید هیچ چیزی به اندازه دو قطبی نبوده باشد ... درست مثل آن زمان. هنگامی که یهودیان شنیدند و دیدند که حواریان از اتاق بالایی منفجر می شوند ، به زبانها صحبت می کنند و با جسارت انجیل را اعلام می کنند ...

همه متحیر و مبهوت بودند و به یکدیگر گفتند: "این یعنی چه؟" اما دیگران با تمسخر گفتند: "آنها شراب بیش از حد زیادی نوشیده اند. (اعمال 2: 12-13)

چنین تقسیم بندی در نامه نامه من نیز وجود دارد ...

جنبش کاریزماتیک بار ناخودآگاه است ، مزخرف! کتاب مقدس از موهبت زبان صحبت می کند. این اشاره به توانایی برقراری ارتباط به زبانهای گفتاری آن زمان داشت! این به معنای لعنتی احمقانه نبود ... من کاری با آن نخواهم داشت. —TS

ناراحتم می کند که ببینم این خانم در مورد جنبشی که مرا به کلیسا برگرداند به این روش صحبت می کند… —MG

ادامه مطلب

کاریزماتیک؟ قسمت اول

 

از خواننده:

شما به نوسازی کاریزماتیک (در نوشتن خود اشاره می کنید) آخرالزمان کریسمس) از نظر مثبت من نمی فهمم من از راه خود خارج می شوم و به کلیسایی می روم که بسیار سنتی است - جایی که مردم لباس مناسب می پوشند ، در مقابل Tabernacle ساکت می مانند ، جایی که ما طبق سنت از روی منبر کتب کذایی می شویم.

من از کلیساهای کاریزماتیک فاصله زیادی دارم. من فقط آن را کاتولیک نمی دانم. غالباً یک صفحه فیلم روی محراب وجود دارد که قسمتهایی از مراسم مذهبی روی آن قید شده است ("مراسم مذهبی" و غیره). زنان در محراب هستند. همه خیلی راحت لباس پوشیده اند (شلوار جین ، کفش ورزشی ، شلوارک ، و غیره) همه دستان خود را بالا می گیرند ، فریاد می زنند ، کف می زنند - ساکت نیست. هیچ زانو زدن یا حرکات احترام آمیز دیگری وجود ندارد. به نظر من بسیاری از اینها از فرقه پنطیکاستی آموخته شد. هیچ کس فکر نمی کند "جزئیات" سنت مهم باشد. من در آنجا احساس آرامش نمی کنم. سنت چه شد؟ برای احترام به خیمه سکوت (مانند عدم کف زدن!) ؟؟؟ به لباس متوسط؟

و من هرگز کسی را ندیده ام که واقعاً زبانی داشته باشد. آنها به شما می گویند با آنها مزخرف بگویید! من سالها پیش آن را امتحان کردم ، و می گفتم هیچ چیز! آیا این نوع چیزها نمی توانند روحیه را پایین بیاورند؟ به نظر می رسد که باید "charismania" نامیده شود. "زبانی" که مردم به آن صحبت می کنند فقط جنب و جوش است! پس از پنطیکاست ، مردم موعظه را درک کردند. به نظر می رسد که هر روحیه ای می تواند در این مواد رخنه کند. چرا کسی می خواهد دستهایی روی آنها گذاشته شود که تقدیس نشده اند ؟؟؟ بعضی اوقات من از برخی گناهان جدی که مردم در آن هستند آگاه هستم و هنوز در جیب شلوار جین خود محراب هستند و دست دیگران را می گذارند. آیا آن روحیه ها منتقل نمی شوند؟ من نمی فهمم

من ترجیح می دهم در یک مراسم ترایدنتین شرکت کنم که در آن عیسی در مرکز همه چیز قرار دارد. بدون سرگرمی - فقط عبادت.

 

خواننده عزیز،

شما برخی از نکات مهم را مطرح می کنید که قابل بحث است. آیا تجدید کاریزماتیک از طرف خدا انجام می شود؟ آیا این یک اختراع پروتستانی است ، یا حتی یک شیطان؟ آیا این "موهبت های روح" است یا "لطف" های غیر خدا؟

ادامه مطلب